خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: امروز کافی است نگاهی گذرا به کشورهای اطراف داشته باشیم تا این واقعیت مشخص شود که هر جا آمریکا پای خود را در آنجا گذاشته، با خود جز بدبختی، فلاکت، کشتار و نابودی به همراه نیاورده است. سوریه یکی از کشورهایی است که تاوان مخالفت با سیاستهای واشنگتن را داده است و آمریکا برای به زانو درآوردن مردم آن از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است؛ از اشغال مناطقی از سوریه گرفته تا غارت منابع طبیعی آن و سلاحی به نام سزار که مصائب سوریها را تشدید کرده است، همگی گواهی از جنایات آمریکا علیه مردم سوریه است. در کنار آن آمریکا به بهانههای مختلف از جمله داعشی که خود به وجود آورنده آن است به دنبال ماندن در سوریه و پیاده کردن سیاستهای خود در منطقه است.
از سوی دیگر دمشق با تمام توان می کوشد که حاکمیت خود را بر تمامی اراضی این کشور حکمفرما کند. هدف دمشق بسط تسلط بر شرق این کشور یعنی جایی است که اشغالگران آمریکایی از سال ۲۰۱۵ از طریق آنچه ائتلاف موسوم به ضد داعش نامیده میشود بر آن سلطه دارند.
با شکست گروه تروریستی «داعش» به عنوان بازوی نظامی آمریکا در سوریه، نظامیان آمریکایی مستقیماً جایگزین آنها شدند و دقیقاً از همان زمان نیز به جای داعش شروع به استخراج و سرقت نفت و منابع سوریه کردند.
غارت نفت سوریه
مناطق تحت اشغال نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان تحت حمایت واشنگتن موسوم به (قسد) در حسکه و دیگر مناطق شمالی سوریه، همواره شاهد اعتراضهای شهروندان سوری به اقدامهای تروریستی اشغالگران و شبه نظامیان علیه ساکنان این مناطق است. دولت سوریه بارها تاکید کرده که این شبه نظامیان و آمریکاییها در شرق و شمال شرق سوریه هدفی جز غارت نفت این کشور ندارند و حضور آنان غیر قانونی است.
ارتش آمریکا تحت حمایت ائتلاف بینالمللی، کنترل مرزهای عراق و سوریه به ویژه گذرگاههای فیشخابور-سمالکا، گذرگاه غیرقانونی الولید بین عراق و سوریه و همچنین گذرگاه المحمودیه را در اختیار دارد. همه این گذرگاههای مرزی به مناطقی شهره شدهاند که نفت خام سوریه هم با دخالت مستقیم نیروهای نظامی آمریکا به شمال عراق قاچاق میشود. پهپادهای شناسایی به طور معمول بر فراز آسمان این گذرگاهها پرواز میکنند و امنیت این مناطق از طرف ارتش آمریکا به شرکتهای امنیتی خصوصی محول شدهاست. وظیفه اصلی این شرکتها صرفاً حمل تجهیزات لجستیکی متعلق به ائتلاف بینالمللی است اما در حقیقت مسئولیت تأمین امنیت حمل و نقل نفت سوریه به خاک عراق را بر عهده دارند.
منابع قبیلهای نیز تأیید میکنند که این نیروها به بهانه پوشش این «منطقه امنیتی» در گذرگاههای بین عراق و سوریه فعالیتهای غیرقانونی انجام میدهند و هر هفته دهها تانکر در کاروانهایی که نفت قاچاق سوریه را حمل میکنند با حمایت و پوشش هواپیماهای جنگی یا بالگردهای آمریکایی از مرز عبور میکنند. هر هفته دهها تانکر در کاروانهایی که نفت قاچاق سوریه را حمل میکنند با حمایت و پوشش هواپیماهای جنگی یا بالگردهای آمریکایی از مرز عبور میکنند.
با وجود اینکه امکان تعیین میزان دقیق نفت غارت شده از سوریه وجود ندارد اما منابع عشایری عراق تأیید کردهاند که حرکت نفتکش از طریق گذرگاههای اصلی مورد تأیید ارتش آمریکا یعنی فیشخابور، الولید یا الیعربیه تقریباً ۴۸ ساعت طول میکشد و در طول این زمان نفتکشها برای سوختگیری مدت کوتاهی را توقف میکنند.
در داخل سوریه نیز کاروانهای نفتکش از مناطقی عبور میکنند که تحت کنترل دولت مرکزی این کشور نباشد. بنابراین، این سفر از منطقه الجزیره سوریه آغاز میشود و سپس نفتکشها با عبور از حسکه به یکی از خروجیهای مرزی رفته و در نهایت به پایگاه حریر در اربیل میرسند.
حامی داعش
علاوه بر آن آمریکا نقش مهمی در حمایت از تحرکات داعش دارد. هر روز که میگذرد ابعاد تازه ای از حمایت آمریکاییها از تروریستها در سوریه آشکار میشود. قبلاً بارها رسانهها از حمایت آمریکاییها از داعشی ها شامل انجام عملیات هلی برن و خارج کردن سرکردههای داعش از منطقه و نیز انداختن بستههای سلاح و مهمات و بمباران نیروهایی که با تروریستها میجنگند، خبر داده اند.
واشنگتن مدعی است که پایگاهش در منطقه التنف در مرزهای سوریه-اردن-عراق برای مبارزه با داعش است در حالی که نیروهایش که در این پایگاه قرار دارند یک تیر هم علیه اسود الشرقیه و دیگر گروههای تروریستی شلیک نکرده اند.
منطقه التنف یکی از مهمترین و راهبردیترین مناطق در سوریه است. مهمترین علت این اهمیت، موقعیت جغرافیایی منطقه التنف است. گذرگاه التنف نقطه مرزی مشترک بین سه کشور سوریه، عراق و اردن است که نخستین و مهمترین گذرگاه مرزی سوریه با عراق به شمار میآید.
آمریکا و متحدانش طی سالهای اخیر همواره تلاش کردند کنترل این گذرگاه در اختیار ارتش سوریه و متحدانش قرار نگیرد. کنترل این گذرگاه تا شعاع ۵۰ کیلومتری در اختیار نیروهای آمریکایی قرار دارد و آمریکا حتی به نیروهای سوری نیز اجازه نزدیک شدن به گذرگاه التنف را نمیدهد.
گذرگاه التنف به لحاظ سیاسی نیز اهمیت زیادی دارد. زیرا این گذرگاه به واسطه نزدیکی به عراق سبب اتصال محور مقاومت در سوریه و عراق میشود، موضوعی که آمریکا و متحدانش از آن بیم دارند و مهمترین راهبرد آنها نیز ممانعت از اتصال گروههای مقاومت در منطقه به خصوص در سوریه و عراق است.
آمریکا و متحدانش از پایگاه نظامی التنف برای آموزش معارضان سوری که مدعی مبارزه با داعش هستند، استفاده میکنند. گروههایی که آمریکاییها آنها را آموزش میدهند مدعی مبارزه با تروریستهای داعش هستند، اما در واقع هدف اصلی از ایجاد این گروه، مبارزه با ارتش سوریه و متحدانش است. مجموع این شرایط سبب شد آمریکا و متحدانش بر در اختیار داشتن کنترل گذرگاه التنف تاکید داشته باشند.
دمشق در برابر این تحرکات ساکت نمانده است و به دنبال بسط حاکمیت خود بر کل اراضی سوریه به ویژه منطقه شرق این کشور است که اشغالگران آمریکایی در آن هستند دمشق در برابر این تحرکات ساکت نمانده است و به دنبال بسط حاکمیت خود بر کل اراضی سوریه به ویژه منطقه شرق این کشور است که اشغالگران آمریکایی در آن هستند. دمشق و متحدان آن به خوبی میدانند که هدف از تداوم حضور اشغالگران آمریکایی در منطقه در راستای فشارهای اقتصادی بر دولت و ملت سوریه از طریق محروم کردن آنها از چاههای نفت و گاز در منطقه است که بیشتر نیازهای سوریه را قبل از جنگ سوریه تأمین میکرد.
دمشق از طریق گروههای مقاومت مردمی به مقابله با اشغالگران آمریکایی در شرق سوریه پرداخته است بدون اینکه میزان حمایت و نوع آنرا مشخص سازد. ساکنان منطقه الجزیره سوریه هم انگیزه کافی برای مقابله با اشغالگران را دارند.
بدون شک روند ضد آمریکایی مدتهاست آغاز شده است و بازگشتی هم در کار نیست و این موضوعی است که واشنگتن آن را حس کرده است و تحرکاتی را از طریق استفاده از مزدوران خود به کار بسته است.
قدر مسلم آن است که نظامیان آمریکایی باید از منطقه خارج شوند زیرا ارمغان آنها فقط بی ثباتی و افزایش رنج مردم منطقه است. آمریکا هدف اعلامی خود را مبارزه با داعش و حمایت ازشبه نظامیان قسد اعلام کرده است، اما در شرایط کنونی که داعش در سوریه از بین رفته هیچ توجیهی برای تداوم حضور آمریکا در سوریه وجود ندارد. به همین دلیل باید به این نتیجه رسید که اهداف آمریکا در سوریه نه مبارزه با داعش بلکه اجرای نقشه دیگر است. نباید از استراتژی کلان آمریکا در سوریه غافل شد و این حضور را صرفاً محدود به وجود منابع نفتی سوریه دانست.