عضو کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: جانمایی جدید اقتصاد ایران در منطقه اولویت برنامه هفتم توسعه باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، محسن پیرهادی در جمع خبرنگاران، بازنگری اساسی و بهبود هرچه بیشتر فرآیند برنامه‌ریزی پیشرفت و توسعه را ضرورت اساسی دانست و گفت: طی سال‌های اخیر از رسیدن به افق ۱۴۰۴ جا ماندیم و نتوانستیم زمینه ساز تحقق اهداف و احکام آن شویم، چرا که در رویکرد برنامه‌های پنج ساله‌ای اول تا ششم توسعه در پرداختن به موضوعات و حل مسائل، واقع بینانه نبود.

تدوین مجموعه‌ای از آرزوهای ملی سند توسعه‌ای نیست

عضو هیأت رئیسه مجلس ادامه داد: تدوین و گردآوری مجموعه‌ای ازایده‌های همه پسند اما غیرملموس که اصطلاحاً نامش را برنامه توسعه‌ای بگذاریم، سند توسعه‌ای نیست و به توسعه منجر نمی‌شود؛ متأسفانه نگاه آرمانی به شرایط کشور به جای اولویت‌بندی مسائل و موضوعات کشور به تناوب در اسناد برنامه‌های توسعه اول تا ششم مشاهده می‌شود، رویکردی که انحراف ۷۰ درصدی برنامه‌ها از اهداف و تکالیف‌شان را در پی داشته و کمک ملموسی به برون‌رفت از چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور نداشته است.

وی با بیان اینکه ۶ برنامه توسعه‌ای کشور در بهترین حالت حداکثر ۳۰ تا ۳۵ درصد از اهداف خود را محقق ساخته‌اند، گفت: متأسفانه علی‌رغم تلاش‌های دست‌اندرکاران و نهادهای دخیل و اختصاص اعتبارات گسترده و البته وقوع شوک‌های خارجی متعدد و کارشکنی‌های روزافزون دشمن، تصویب و اجرای قوانین برنامه‌های توسعه در کشور نتوانسته‌اند زمینه ساز تحقق اسناد بالادستی همچون سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران درافق ۱۴۰۴، سایر اسناد وسیاست‌های کلی نظام شوند.

جانمایی جدید اقتصاد ایران در منطقه اولویت برنامه هفتم توسعه باشند

رئیس فراکسیون مدیریت شهری مجلس با تاکید بر ضرورت مسئله محور شدن برنامه هفتم و تغییر شیوه سیاست‌گذاری کشور در برنامه‌های توسعه‌ای افزود: جهش اقتصادی باید به عنوان هدف اساسی برنامه هفتم توسعه تعیین شود، هدفی که با راهبردهایی چون بهبود اوضاع اقتصادی از طریق توسعه سرمایه گذاری، کاهش مستمر تورم، ارتقا و تحول حکمرانی و توانمندسازی نهاد دولت و تقویت جامعه باید در قالب مجموعه‌ای از مأموریت‌های مشخص در احکام برنامه توسعه هفتم مورد توجه و تکلیف قرار گیرند.

پیرهادی افزود: جمیع ملاحظات محیطی و داخلی ناظر بر برنامه هفتم توسعه به ویژه تحولات خارجی پیرامون کشور در بعد منطقه‌ای و بین المللی حاکی از آن است که در افق پنج ساله آینده تحرک‌بخشی به چرخه قدرت ملی بایستی از طریق تمرکز بر رشد و جهش اقتصادی به عنوان موتور محرکه سایر مؤلفه‌های قدرت پیگیری شود. چرا که هم تأمین‌کننده اهداف اقتصادی و هم در راستای با اصل تقویت اقتدار ملی کشور است؛ بنابراین باید هدف محوری و اصلی تنظیم احکام برنامه هفتم پیشرفت و توسعه باشد.

سرمایه‌گذاری های انجام شده استهلاک اقتصاد ایران را هم جبران نمی‌کنند

وی ادامه داد: نگاهی به شاخص‌های اقتصادی کشور در یک دهه گذشته ضرورت این هدف محوری را دوچندان می‌کند. به عنوان مثال، در سال ۱۴۰۰ پس از ۳ سال رشد منفی و قرار گرفتن اقتصاد ایران در رکود، شاهد رشد اقتصادی ۲.۸ درصدی بودیم که البته بخش قابل توجهی از آن به واسطه ایجاد گشایش‌های محدود در فروش نفت خام بوده است؛ این درحالی است که در برنامه ششم هدف‌گذاری برنامه، دستیابی به رشد ۸ درصدی بوده است. ضمن آنکه بخش قابل توجهی از رشد اقتصادی سال، ۱۴۰۰ ناظر بر فروکش کردن همه گیری کرونا بوده است که به‌واسطه آن بخش خدمات پس از دو سال رشد منفی، رشد ۳.۵ درصدی را پشت سر گذاشته و در غیر اینصورت، همچنان نرخ تشکیل سرمایه ثابت داخلی برای سومین سال پیاپی منفی است و همچنان میزان سرمایه‌گذاری انجام شده کفایت جبران استهلاک اقتصاد ایران را هم نمی‌دهد.

پیرهادی همچنین گفت: در موردی دیگر براساس آخرین آمارهای منتشر شده، در دهه ۹۰ شمسی میانگین نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی کشور منفی ۴.۴ درصد بوده است و نسبت تشکیل سرمایه به هزینه ناخالص داخلی از ۲۶.۸ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۱۵.۴ درصد در سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است.

وی افزود: رشد بخش صنعت در سال ۱۴۰۰ نیز منفی ۰.۶ درصد بوده است و رشد شاخص تولید درحوزه‌هایی نظیر فلزات پایه و شیمیایی (بجز دارو) به‌عنوان اصلی‌ترین بخش‌های تشکیل‌دهنده سرمایه ثابت غیرساختمانی کشور در سال ۱۴۰۰ به ترتیب منفی ۵.۱۵ و منفی ۴.۱۹ بوده است.

عدم جانمایی ایران در اقتصاد منطقه چالش‌ها را بیشتر می‌کند

این عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در کنار توجه وضعیت شاخص‌های اقتصادی کشورکه ضرورت جهش اقتصادی را به عنوان هدف‌گذاری کلان و محوری برنامه هفتم پیشرفت و توسعه ضروری می‌کند، در عرصه بین الملل نیز شاهد رخدادهایی هستیم که اولویت بخشیدن به این موضوع را دوچندان ضروری می‌سازد.

پیرهادی گفت: برهم خوردن تدریجی نظم کنونی در عرصه بین الملل که در جریان است و ذیل آن روند انتقال منابع ثروت از غرب به طیف وسیعی از کشورهای درحال توسعه آسیایی و ظهور آسیا به عنوان کانون جدید ثروت را در جهان شاهد هستیم، در صورت عدم جانمایی جدید اقتصاد ایران در عرصه منطقه و فرامنطقه به‌واسطه کاهش درهم‌تنیدگی و یکپارچگی اقتصادی و تجاری میان ایران و کشورهای طرف معامله و شکل‌گیری زنجیره‌های ارزش جدید در غیاب ایران، چالشهای اقتصادی کشور بیش از گذشته خواهد بود.

فرصت طلبی ترکیه و عربستان، منافع ملی ایران را تحت الشعاع قرار می‌دهد

نماینده مردم تهران خاطرنشان کرد: هرچند رقابت قدرتهای منطقه‌ای معطوف به بهره‌گیری از فرصت‌های تغییر در نظم جهانی باهدف افزایش سهم و نقش خود در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی است، اما فرصت‌طلبی آنها محدود به موضوعات سیاسی - امنیتی نمی‌شود و ابعاد اقتصادی جدی نیز با خود به همراه دارد.

وی ادامه داد: به عنوان رقبای استراتژیک منطقه‌ای نظیر ترکیه و یا عربستان، تقویت مزیت جغرافیایی به‌ویژه در حوزه ترانزیت و افزایش توانمندی‌های ژئواکونومیک خود را از طریق تعاملات اقتصادی گسترده با قدرت‌های مختلف دنبال می‌کنند. مشارکت در پروژه‌ها و ابرپروژه‌هایی مانند ابتکار کمربند و راه نمونه روشنی در این زمینه است که با اتکا به مزیت‌های جغرافیایی به موضوع رقابت با ایران در منطقه تبدیل شده است. رقابت برای ایجاد مسیرهای مواصلاتی تجاری جایگزین و دسترسی به بازار کامودیتیها در سمت وسویی درحال افزایش است که منافع ملی ایران را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

جبران غفلت‌های ترانزیتی و سرمایه گذاری در زیرساخت‌های دریایی و ریلی در برنامه هفتم

پیرهادی افزود: تلاش برای تضعیف اهمیت ژئوپلتیکی ایران از طریق ناامن سازی محیط پیرامونی و ایجاد مسیرهای مواصلاتی جایگزین در شمال و جنوب کشورمان مانند کریدور الجورد که جغرافیای ایران را برخلاف منطق صرفه اقتصادی دور می‌زند، نمونه‌ای از رقابت‌های ژئواکونومیک در حوزه ترانزیت است، البته این رویدادها درحالی در محیط اطراف ایران به وقوع می‌پیوندند که در داخل نیز غفلت‌های جدی وجود دارد.

وی توضیح داد: به عنوان مثال، در حوزه حمل‌ونقل نیز متأسفانه عمده تمرکز ما بر راهبرد توسعه ترانزیت برّی –جادهای- است. در شرایط کنونی میانگین جابجایی بار با ناوگان ریلی به‌طور میانگین حدود ۴۰ میلیون تن در سال است و در حوزه دریایی نیز میانگین آن حدود ۱۴۰ میلیون تن است.

نماینده مردم تهران یادآور شد که این درحالی است که میانگین جابجایی بار توسط ناوگان جاده‌ای حدود ۶۷۰ میلیون تن در سال است. حتی در سال ۱۳۹۹ این رقم به بیش از ۸۵۰ میلیون تن نیز رسیده است. فارغ از هزینه بالای استهلاک این مدل از جابجایی بار و افزایش قابل توجه مصرف حامل‌های انرژی یارانه‎ای، استفاده از توان بالقوه لجستیک و موقعیت جغرافیایی کشور و پیوستن به ابتکارهای سیاسی اقتصادی بین‌المللی با مدل ترانزیت جاده محورممکن نخواهد بود. این امر نیاز به سرمایه‌گذاری قابل توجه در زیرساخت‌های جایگزین به‌ویژه زیرساخت ریلی و دریایی و تبدیل آنها به یکی از اولویت‌های اساسی کشور در برنامه هفتم پیشرفت و توسعه است.

وی با تاکید بر اینکه در مسیرهای ترانزیتی به عرصه رقابت با ترکیه و عربستان برگردیم، گفت: متأسفانه از سال ۱۳۹۷ به بعد برخلاف سایر کشورهای منطقه، شاهد رشد منفی سرمایه‌گذاری در زیرساختهای بخش حمل‌ونقل هستیم. بنابراین، در شرایط رقابت منطقه‌ای که به ‎نظر می‌رسد در میان‌مدت و در بازه زمانی پنج ساله ادامه یافته و تشدید می‌شود، تنظیم سیاست خارجی ایران در حوزه غرب آسیا باید با سمت و سوی تأمین منافع اقتصادی در کنار منافع سیاسی - امنیتی در دستور کار قرار گیرد.