به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از واحد ارتباطات و رسانه اداره کل هنرهای تجسمی، محمد خراسانیزاده مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن حضور در منزل زندهیاد حسین کاشیان با خانواده این هنرمند فقید دیدار و گفتگو کرد.
در این دیدار که با حضور همسر، فرزندان و جمعی از دوستان زندهیاد حسین کاشیان هنرمند فقید عرصه نقاشی و خوشنویسی همراه بود، مانی کاشیان فرزند زندهیاد حسین کاشیان در سخنانی بیان کرد: هنرمندانی مثل پدرم متعلق به نسلی هستند که اگر نگوییم منقرض شدهاند، باید گفت که رو به انقراضاند. طبیعی است که نمایندگان این نسل با رفتنشان جهانی از نگاه، معرفت و اخلاق را همراه خود میبرند و این وظیفه جامعه است که چنین میراثی را حفظ کند.
او افزود: لازم است متولیان و تصمیمگیران عرصه هنر امکانی را فراهم آوردند تا سبک، روش و آثار هنرمندان متعلق به این نسل مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. اگر قرار باشد در این راستا هزینهای صرف یا امکانی فراهم شود، چنین امکان و هزینهای باید معطوف به شناخت و معرفی هرچه بیشتر این نسل از هنرمندان باشد.
در ادامه این دیدار، محمد خراسانیزاده مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تأکید بر اهمیت تحلیل و بررسی سبک و آثار هنری زندهیاد حسین کاشیان گفت: جریان نقد آثار هنری در کشور ما آنچنان که باید شکل نگرفته و این یکی از چالشهای مهمی است که اکنون با آن مواجه هستیم. ما در ایران مورخین هنری اندکی داریم، چراکه عمدتاً به خلق اثر تمایل داشتهایم. استادان هنر ما نیز بیشتر مایل بودهاند که آموزش دهند تا اینکه بخواهند بنویسند. در حالی که این منتقدان هنری هستند که مسیر هنر و هنرمندان را شفاف میکنند.
او ادامه داد: نقد هنری در کشور ما نسبت به کمیت آثار هنری خلقشده ظرفیت بسیار کمی دارد به نحوی که تقریباً نمیتوان به آن پرداخت. اینک میتوان پرسید که ما چند منتقد هنری در زمینه هنرهای تجسمی داریم؟ مقصود، منتقدانی است که بتوانند به تحلیل محتوای آثار هنری بپردازند و آثار هنرمندان را از منظرهای گوناگونی مثل روانشناختی، جامعهشناختی، فلسفی، سبکشناسی، اسطورهشناسی و… مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهند.
مدیرکل هنرهای تجسمی عنوان کرد: هنرهای تجسمی به نقد هنری نیاز مبرم دارد. ویژگی نقد هنری این است که متوقف به شخص هنرمند نیست. مرحوم کاشیان اکنون دیگر در میان ما نیست که بخواهد آثارش را تداوم بخشد اما تحلیل آثار او میتواند ادامه پیدا کند و به تبع آن، سبک هنری او جاری و ساری شود. ما هنرمندانی را داریم که سالها پیش از دنیا رفتهاند اما شاگردانشان سبک آنها را ادامه دادهاند. اگر بخواهیم به چرخه کامل هنرهای تجسمی نزدیک شویم، باید بخش نقد هنری را بیش از پیش تقویت کنیم.