عراق برای شناسایی کشوری که به ایران موشک داده بود، یک‌تیم اطلاعاتی را تشکیل داد. این‌نیروهای اطلاعاتی هم توانستند از شماره سریال روی لاشه موشک متوجه شوند منشا تحویل موشک‌ها لیبی بوده است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: کتاب «خط مقدم» نوشته فائضه غفار حدادی درباره بازه زمانی مرداد ۱۳۶۳ تا دی‌ماه ۶۵ از زندگی حسن طهرانی‌مقدم پدر موشکی ایران است. این‌کتاب طی سال‌های ابتدایی دهه ۱۳۹۰ چاپ شد و در سال‌های پایانی این‌دهه به انتشارات شهید کاظمی واگذار شد.

مطالعه این‌کتاب در خلاصه‌ترین حالت به این‌جا می‌انجامد که مخاطب متوجه شود ایران چگونه کشوری موشکی شد و در حالی‌که روزگاری سنگین‌ترین سپاه پاسدارانش خمپاره بود، موفق شد در جمع کشورهای دارنده تکنولوژی موشک قرار گرفته و قدرت بازدارندگی خود را بالا ببرد.

در پرونده کوتاه و مختصرمفیدی که برای مرور و بررسی مستندات موشکی‌شدن ایران باز کردیم، روایت‌های مندرج در این‌کتاب را بررسی کردیم. قسمت اول پرونده مورد اشاره که ۱۹ تیرماه امسال منتشر شد، در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:

* «گروه حدید چگونه تشکیل شد؟ / قذافی می‌خواست ایران عربستان و کویت را هم بزند»

در ادامه مشروح قسمت دوم و پایانی مرور و بررسی «خط مقدم» را می‌خوانیم؛

* سرانجام مقرر شد با موشک مقابله به مثل شود

پیش از آن‌که حملات موشکیِ مقابله به مثل شروع شود، ۲۳ بهمن ۱۳۶۳ توپخانه ایران با موفقیت تاسیسات و ادارات دولتی و پادگان‌های نظامی بصره و اطرافش را مورد هدف قرار داد.

روال کار این‌گونه بود که ایران همیشه یک‌شب قبل از مقابله به مثل، برای هشدار، گلوله‌های توپ منور شلیک می‌کرد تا مردم عراق شهر مورد نظر را که بنا بود هدف قرار بگیرد، ترک کنند./ اطلاعیه‌هایی هم برای اطلاع‌رسانی به مردم بصره از رادیو ایران پخش می‌شد. این‌اطلاعیه‌ها به زبان عربی برای هشدار گلوله‌باران و تشویق مردم به خروج از شهر نوشته شده بودند.

در آن‌برهه، عراق دیگر از حملات توپخانه‌ای ایران به بصره واهمه نداشت. به همین‌دلیل بود که یک‌روز پس از حمله ۲۳ بهمن، ۶ موشک اسکاد بیِ عراق به اندیمشک، مسجد سلیمان و بهبهان برخورد کرد. هم‌زمان هواپیماهای عراقی ایلام، اسلام‌آباد و گیلان غرب و آبادان و خرمشهر را بمباران کردند.

روز ۲۶ بهمن هواپیماهای ایرانی به تلافی بمباران و موشک‌باران ۲۴ بهمنِ دشمن، مناطق صنعتی و نظامی عراق را بمباران کردند. با حمله متقابل دشمن به مناطق مسکونی اهواز و بوشهر و شهادت ۴۰ شهروند غیرنظامی، این‌بار دیگر نوبت استفاده از موشک بود. در یادداشت‌های روز ۱۴ اسفند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم آمده که «سرانجام مقرر شد مقابله به مثل شود.» البته ایران در تقابل، دوباره با توپخانه‌های سپاه و ارتش اهداف صنعتی بصره را مورد هدف قرار داد و رادیو بغداد نیز اعلام کرد ۳۰ شهر ایران را با موشک و بمباران هوایی مورد حمله قرار خواهد داد.

* موشک‌ها از تونل خارج می‌شوند

۱۸ اسفند ۶۳ دو موشک از مجموع ۸ موشک واردشده از لیبی، از تونل خارج شدند. هم‌زمان با دستور هاشمی رفسنجانی تیم موشکی به‌طرف موضوع پرتاب حرکت کرد. در این‌روز یعنی ۱۸ اسفند، عراق پیرانشهر، مسجد سلیمان و آبادان را مورد هدف قرار داد و ایران هم با توپخانه به شهرهای خانقین غربی، علی‌شرقی و بصره حمله کرد. تا این‌مقطع امام خمینی (ره) اجازه هدف قراردادن بغداد را صادر نکرده بود و پیشنهاد فرماندهان نیز زدن موصل با موشک بود. اما برد موشک از کرمانشاه به موصل نمی‌رسید. بنابراین امیرعلی حاجی‌زاده مشغول تحقیق و بررسی شد که کرکوک و العماره به‌عنوان هدف‌های قابل دسترس به سید علی حسینی تاش معاون رحیم صفوی پیشنهاد شدند.

دستور پرتاب اولین‌موشک عصر روز یکشنبه ۱۹ اسفند به حسن طهرانی مقدم ابلاغ شد. هدف پالایشگاه کرکوک بود. اما گره‌ای در کار افتاد که به نظر حل‌نشدنی می‌آمد. موشک به‌خاطر سرمای شدید هوا و یخ‌زدگی لوله‌های هیدرولیک درونی‌، به‌صورت عمود در نیامده و آماده پرتاب نمی‌شد. این در حالی بود که رادیو برون‌مرزی ایران از شب گذشته چندمرتبه مردم عراق را به خروج از منازل و شهرشان دعوت کرده بود. ۱۹ اسفند کاروان موشکی به مقر خود بازگشت و ۲۰ اسفند ساعت ۹:۳۰ شب برای دومین‌بار از پادگان شهید منتظری به‌سمت نقطه پرتاب حرکت کرد. این‌حرکت همزمان با شروع عملیات بدر در جبهه‌های نبرد بود.

* موشک دوم؛ این‌بار به‌سمت بغداد شلیک می‌شود

با گذشت ۲ روز از شروع فعالیت آماده‌سازی موشک، بالاخره با حل مشکلات فنی و عمودشدن موشک، ساعت ۳:۲۱ بامداد ۲۱ اسفند اولین‌موشک ایران با موفقیت به‌سمت عراق شلیک شد. ساعات اولیه صبح همان‌روز هواپیماهای عراقی تهران را بمباران کردند که دو منزل در خیابان‌های ظفر و زرگنده تخریب و سه‌نفر شهید شدند. با توجه به این‌حمله، امام خمینی منع حمله به بغداد را برداشت و به قرارگاه موشکی حدید اعلام شد موشک دیگری را این‌بار برای شلیک به سمت مناطق حساس و استراتژیک بغداد آماده کند. حسینی‌تاش به طهرانی‌مقدم اعلام کرد «آقای هاشمی رفسنجانی خواسته برای امشب موشکی به سمت بغداد شلیک شود.» اما این‌عملیات منتفی اعلام شد. عراق نیز در واکنش به شلیک موشک ایران به‌سمت کرکوک در رسانه‌ها و بخش‌های خبری خود اعلام کرد انفجاری باعث تخریب کارخانه سیمان در یک کیلومتری پالایشگاه کرکوک شده که حاصل بمب‌گذاری توسط فرد یا عمال ایرانی بوده است.

اما این‌عملیات منتفی اعلام شد. عراق نیز در واکنش به شلیک موشک ایران به‌سمت کرکوک در رسانه‌ها و بخش‌های خبری خود اعلام کرد انفجاری باعث تخریب کارخانه سیمان در یک کیلومتری پالایشگاه کرکوک شده که حاصل بمب‌گذاری توسط فرد یا عمال ایرانی بوده است سران قوا شام ۲۲ اسفند درباره زدن موشک به بغداد با هاشمی رفسنجانی جلسه داشتند. حسن روحانی از جبهه و دیگران، برای شلیک موشک به بغداد اصرار کردند و در نهایت موافقت شد در آن‌شب موشکی به‌سمت بغداد شلیک شود. این‌بار هدف کاخ صدام بود. موشک اول با یک‌کیلومتر خطا فرود آمده بود. این‌بار و در اولین‌شلیکی که به‌سمت بغداد می‌رفت، دکمه آتش توسط طهرانی مقدم فشرده شد.

ساعت ۲:۴۰ دقیقه بامداد صبح ۲۳ اسفند موشک به‌سمت بغداد رفت. صبح همان‌روز یک‌هواپیمای عراقی به آسمان تهران تجاوز کرد. دومین‌موشک ایران به ساختمان مرکزی بانک رافدین بزرگ‌ترین بانک دولتی عراق برخورد کرد. این‌ساختمان ۱۸ طبقه بود و در خیابان الرشید قرار داشت. علاوه بر مسائل سیاسی و اقتصادی و تجارت، مرکز استراق سمع سازمان اطلاعات و امنیت عراق هم در این‌ساختمان قرار داشت.

رادیو بغداد این‌حادثه را نیز ناشی از بمب‌گذاری یکی از عمال ایرانی در آسانسور ساختمان عنوان کرد. در نتیجه مسئولان ایرانی به این‌نتیجه رسیدند که تا اعتراف عراق به توانمندی موشکی ایران، باید به حملات ادامه دهند. روز ۲۳ اسفند همچنین از طرف ایران به سفیر شوروی اعلام شد تعدادی موشک در اختیار کشورمان قرار دهد. علی‌اکبر ولایتی به‌عنوان وزیر امور خارجه هم راهی لیبی شد تا درباره دریافت موشک‌های بیشتر مذاکره کند.

* موشک‌های سوم و چهارم رهسپار و به کاخ صدام نزدیک‌تر می‌شوند

روز ۲۴ اسفند، عراق در جبهه‌های نبرد از بمب شیمیایی استفاده کرد و در اثنای اقامه خطبه‌های نماز جمعه به امامت آیت‌الله خامنه‌ای، بمبی بین نمازگزاران منفجر شد که ۱۳ نفر شهید و ۱۰۰ نفر مجروح شدند. اتفاق بعدی این‌روز تهدید عراق به موشک‌باران شهرهای اصفهان، شیراز، همدان و تبریز بود.

در همین‌روز موشک دیگری از سمت ایران به بغداد شلیک شد که در منطقه الکراده فرود آمد. این‌منطقه نسبت به بانک رافدین به کاخ صدام نزدیک‌تر بود. به این‌ترتیب در حالی که ۵ موشک دیگر از محموله موشکی آمده از لیبی باقی مانده بود، موشک‌ها به کاخ صدام نزدیک‌تر می‌شدند. موشک بعدی روز ۲۵ اسفند شلیک شد و روبه‌روی کاخ صدام به زمین نشست.

* موشک پنجم ساختمان وزارت خارجه عراق را می‌کوبد؛ موشک‌های جدید در راه‌اند

طبق خاطرات روز ۲۶ اسفند ۶۳ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ولایتی و رفیقدوست که در سفر لیبی به سر می‌بردند، از توفیق در خرید موشک‌های بیشتر خبر دادند. در حالی‌که فقط سه‌موشک دیگر از محموله اول باقی مانده بود، هدف‌قراردادن بغداد ارزش روانی خوبی برای ایرانی‌ها به ارمغان آورد. چون نیروهای درگیر در عملیات بدر، عقب‌نشینی کرده بودند و زدن بغداد، موجب تزریق روحیه به آن‌ها می‌شد.

موشک بعدی ایران روز ۲۷ اسفند به ساختمان جدید وزارت خارجه عراق اصابت کرد و در پاسخ به آن، سه‌هواپیمای عراقی به حریم آسمان تهران تجاوز کردند که به‌ناچار بمب‌های خود را در بیابان‌های اطراف ریختند و یکی از آن‌ها توسط پدافند ساقط شد. همان‌روز محسن رفیقدوست به دفتر هاشمی رفسنجانی زنگ زده و اعلام کرد موشک‌های خریداری‌شده جدید روز بعد به ایران می‌رسند.

* انهدام مرکز نفتی الدوره و مجتمع مسکونی افسران با ششمین و هفتمین‌موشک

ساعت ۵:۲۷ دقیقه بامداد صبح روز ۲۸ اسفند موشک ششم به‌سمت بغداد شلیک شد و به مرکز صنعتی و نفتی الدوره اصابت کرد. عراق با وجود اصابت ۶ موشک ایرانی به اهداف مهم، هنوز حملات موشکی را انکار می‌کرد. روز یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۶۴ دو کشتی ایرانی با موشک عراقی مورد هدف قرار گرفتند و هواپیماهای دشمن چند شهر را بمباران کردند. پس از مشورتی که هاشمی رفسنجانی در این‌باره با احمد خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای داشت، بنا شد روز بعد موشکی به‌سمت ساختمان رادیو تلویزیون عراق در بغداد شلیک شود. به این‌ترتیب اولین‌موشک ایران در سال ۶۴ ساعت ۴ بامداد روز ۵ فروردین شلیک شد و به مجتمع مسکونی افسران بلندپایه ارتش عراق برخورد کرد که در نتیجه آن ۱۳۰ افسر که ۲۰ تن از آن‌ها فرماندهان بلندپایه ارتش عراق بودند، کشته شدند. در این‌روز بود که عراق برای اولین‌بار اعتراف کرد ایران از حملات موشکی استفاده می‌کند.

* هشتمین‌موشک ۶۰۰ سرباز اهدایی مصر را نابود می‌کند

اولین‌موشک ایران در سال ۶۴ ساعت ۴ بامداد روز ۵ فروردین شلیک شد و به مجتمع مسکونی افسران بلندپایه ارتش عراق برخورد کرد که در نتیجه آن ۱۳۰ افسر که ۲۰ تن از آن‌ها فرماندهان بلندپایه ارتش عراق بودند، کشته شدند. در این‌روز بود که عراق برای اولین‌بار اعتراف کرد ایران از حملات موشکی استفاده می‌کند روز بعد یعنی سه‌شنبه ۶ فروردین دستور شلیک هشتمین‌موشک که آخرین‌فروند محموله اول بود، صادر شد. اما این‌موشک داستان جالبی دارد و نتیجه فرودش با هدف تعیین‌شده متفاوت بود. این‌موشک به ترمینال مسافربری بغداد برخورد کرد و ۳۰۰ نیروی آموزش‌دیده و تازه‌نفس مصری که در حال تعویض با ۳۰۰ نیروی دیگر بودند، کشته شدند. در نتیجه ۶۰۰ نیروی مصری که برای کمک به عراق آمده بودند، کشته شدند. عراق هم در پاسخ، تهران را با هواپیما بمباران کرد که در نتیجه آن ۱۶ نفر شهید و ۱۹۰ نفر مجروح شدند.

* شلیک موشک نهم و اولین‌مرتبه‌ای که عراق حملاتش را متوقف کرد

در ادامه این‌اتفاقات، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از محسن رفیقدوست که برای گرفتن موشک عازم سوریه بود، خواست این‌مطالبه را از کره شمالی هم داشته باشد. روز یکشنبه ۱۱ فروردین ۶۴ عراق دوباره به آسمان تهران تجاوز کرد که در نتیجه آن ۱۳ شهروند شهید و ۱۰۰ نفر مجروح شدند. روز ۱۵ فروردین نیز ۳ موشک عراقی به کرمانشاه و همدان اصابت کرد که ۷۰ شهید و مجروح از شهروندان ایرانی گرفت. در پاسخ به این‌حملات چندشهر عراق بمباران و چندین شهر نیز مورد حملات توپخانه‌ای قرار گرفت و بنا شد پس از نمازجمعه روز ۱۶ فروردین موشکی به‌سمت بغداد شلیک شود. خبر شلیک این‌موشک توسط هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اعلام و خود موشک نیز بعدازظهر به‌سمت بغداد شلیک شد. عراق در روز شنبه‌ای که از پی آمد، به بهانه سفر دبیرکل سازمان ملل به ایران حمله به شهرها را متوقف کرد. این‌اولین‌بار بود که ضربات موشکی ایران موجب توقف جنگ شهرها شده بود.

* ازسرگیری دوباره حملات موشکی عراق و شلیک یازدهمین موشک

کمی بعد، صدام با بهانه این‌که ایران قصد ترور امیر کویت را داشته دوباره حملات موشکی و هوایی به شهرها را از سر گرفت. به این‌ترتیب هواپیماهای دشمن شهرهای تهران و ایلام و گیلان غرب و کرند را بمباران کرده و به شهرهای کرمانشاه و اسلام آباد غرب نیز موشک زده شد. دستور اولین‌ماموریت دوره جدید گروه موشکی حدید نیز عصر روز ۶ خرداد ابلاغ شد.

با صدور دستور مقابله‌به‌مثل موشکی، تیم لیبیایی از آمدن پای سکوی پرتاب شانه خالی کرد. این‌کار پیش‌تر نیز انجام شده بود. با مذاکرات طهرانی‌مقدم با سلیمان رئیس گروه، گردان فنی لیبیایی‌ها، پای سکوی پرتاب آمد. این‌موشک به‌عنوان یازدهمین موشک ایران، ساعت ۳:۵۰ بامداد ۷ خرداد ۱۳۶۴ به‌سمت عراق شلیک شد و به مرکز کامپیوتر وزارت دفاع عراق و باشگاه افسران در نزدیکی میدان الکاشفه بغداد برخورد کرد.

* قطع برنامه‌های رادیوتلویزیون عراق با شلیک موشک دوازدهم / موج دوم حملات با موشک سیزدهم قطع می‌شود

گروه حدید روز ۱۱ خرداد یک‌موشک دیگر به‌سمت بغداد شلیک کرد که به مرکز رادیو و تلویزیون عراق اصابت کرد و موجب قطع کامل برنامه‌های رادیو و تلویزیون شد. سیزدهمین موشک نیز روز ۲۰ خرداد شلیک شد و یک‌منطقه نظامی را هدف قرار داد. با شلیک موشک بعدی که عصر ۲۵ خرداد (فردای روز قدس) به‌سمت بغداد شلیک شد، موج بمباران و موشک‌باران شهرهای ایران برای بار دوم متوقف شد.

* سفر به سوریه و لیبی برای گرفتن محموله سوم موشک

روز عید فطر سال ۶۴ طهرانی مقدم همراه با هاشمی رفسنجانی، ولایتی و محسن رفیقدوست و بعضی از نمایندگان مجلس و سران نظامی به لیبی و سوریه رفت. در این‌سفر درباره گرفتن سومین‌محموله موشکی بدون پرداخت حتی یک‌دلار صحبت شد. هرکدام از موشک‌ها حدود دو و نیم میلیون دلار قیمت داشتند. البته قذافی هم در این‌مقطع مانند ابتدای کار سخاوتمندانه عمل نمی‌کرد. ایرانی‌ها به‌جز ۸ موشک اول، ۸ موشک دیگر از او تحویل گرفته بودند که تنها یک‌موشک از محموله دوم باقی مانده بود. هاشمی رفسنجانی در یادداشت‌های خود که مربوط به روز ۳۱ خرداد ۶۴ هستند نوشته قذافی در دیدار با او، از این‌که ایران تا به حال عربستان را مورد هدف قرار نداده گلایه کرد و گفت بیشتر انتظار داشتیم عربستان را بزنید! در این‌سفر بنا شد لیبی به ایران کمک‌های موشکی و راداری کند.

طهرانی‌مقدم در این‌سفر از پایگاه هوایی طرابلس بازدید کرد و سالن اورهال هواپیماهای میراژ و میگ ۲۵ را دید. او موفق شد اطلاعاتی درباره موشک‌های SAM و مشخصات هواپیماهای میگ بگیرد طهرانی‌مقدم در این‌سفر از پایگاه هوایی طرابلس بازدید کرد و سالن اورهال هواپیماهای میراژ و میگ ۲۵ را دید. او موفق شد اطلاعاتی درباره موشک‌های SAM و مشخصات هواپیماهای میگ بگیرد.

هیئت ایرانی پس از لیبی، راهی سوریه شد. طهرانی‌مقدم در مسیر سوریه در هواپیما از رفیقدوست درخواست کرد یکی از موشک‌های دریافتی، به مجموعه مهندسی وزارت سپاه داده شود تا با مهندسی معکوس موفق به ساخت نمونه داخلی از آن و در نتیجه از هزینه‌های مختلف و استفاده از مستشاران لیبیایی راحت شوند.

* تحویل سومین‌محموله و پیشرفت‌های طهرانی‌مقدم در بومی‌کردن تکنولوژی موشکی

تابستان سال ۶۴ حسین جعفری سومین‌محموله موشکی ایران را از لیبی تحویل گرفت. همین‌زمان حسن طهرانی مقدم مسئولیت تشکیل یک‌دوره آموزش موشکی را به سید مهدی وکیلی سپرد. این‌آموزش‌ها با توافقاتی با دانشگاه خواجه‌نصیر همراه بود. با دانشگاه افسری امام علی هم برای خوابگاه و غذا مذاکره شده بود. برای ساخت تونل متحرک هم روابطی با دو استاد دانشگاه تهران برقرار شد تا قالب‌های خاصی برای بتن طراحی شوند که قابلیت پیچ‌ومهره‌شدن را داشته باشند.

اقدام بعدی تشکیل مجموعه مهندسی رزمی بود. چون کمی پیش‌تر یکی از اعضای تیم مهندسی قرارگاه خاتم‌الانبیا خیانت کرده و اطلاعاتی را به بیرون درز داده بود، گروه حدید باید انجام موضوعات تخصصی‌تر را هم خود به عهده می‌گرفت. به این‌ترتیب طهرانی مقدم دستور تشکیل مجموعه مهندسی رزمی گروه حدید را از محسن رضایی گرفت.

اواخر زمستان ۶۴ امام خمینی دستور تشکیل نیروهای سه‌گانه سپاه را صادر کرد که با تشخیص فرماندهان رده بالا، بخش موشکی از توپخانه جدا و زیرشاخه نیروی هوایی قرار گرفت. سپاه تصمیم داشت کمبود هواپیما را با موشک جبران کند.

پس از عملیات والفجر ۸ نیروهای ایرانی روحیه و انرژی گرفته بودند و طهرانی‌مقدم باور داشت اگر عملیات‌ها با همین رویه پیش بروند جنگ از نظر نظامی تمام است. به این‌معنی که نوبت سیاستمداران است که جنگ را با پیروزی به پایان برسانند.

* موفقیت والفجر ۸ و شروع دوباره حملات موشکی عراق / کره شمالی درخواست مذاکره را می‌پذیرد

پس از موفقیت عملیات والفجر ۸، عراق دوباره در مرداد ۶۵ حمله‌های هوایی و موشکی خود به شهرهای ایران را آغاز کرد. در همین‌برهه، عربستان تولید نفت خود را بیشتر کرد تا جای خالی ایران در بازار نفت را پر کند. عراق هم تمرکز بمباران‌های خود را روی پایانه‌های صادراتی نفت ایران گذاشت. دولت بعثی عراق، همزمان مراکز اقتصادی و شهرها را هم می‌زد. به این‌ترتیب در شرایطی که عراق طی دو هفته ۳۶۰ پرواز به داخل خاک ایران انجام داده بود، چاره‌ای جز احضار دوباره گروه موشکی حدید نبود.

۱۹ مرداد ۶۵ دستور شلیک اولین‌موشک دوره جدید صادر شد. ساعت ۱:۲۵ بامداد روز ۲۰ مرداد بود که پانزدهمین موشک به‌سمت بغداد شلیک شد و به پالایشگاه الدوره اصابت کرد. روز بعد عراق با هواپیماهای سوپراتاندارد ذخایر نفتی جزیره سیری ایران را هدف قرار داد. همان‌روز محسن رفیقدوست به طهرانی مقدم خبر داد کره شمالی درخواست ایران برای مذاکره درباره دریافت موشک را پذیرفته است. در این‌سفر که طهرانی‌مقدم هم حضور داشت، کره‌ای‌ها به‌خاطر اصرارهای رفیقدوست پذیرفتند تیم ایرانی نمونه موشک و سکو را پیش از خرید ببیند و تاییدشان کند. این‌موشک‌ها ساخت شوروی نبودند بلکه کره شمالی خود آن‌ها را ساخته بود.

«در منطقه‌ای نزدیک منطقه هتل‌ها خورده و تلفات زیادی داشته است. با هدف مرکز پلیس مخفی عراق زده‌ایم. مجلس عراق اعلام کرد ساختمان‌هایی از استخبارات عراق هم آنجا بوده است.» با مذاکرات تیم ایرانی با کره شمالی، بنا شد ایران از این‌کشور موشک بخرد. این‌موشک‌ها مانند موشک‌های اهدایی لیبی نبودند. بلکه اولین‌محموله خرید موشکی ایران محسوب می‌شدند.

موج جدید حملات عراق با زدن پالایشگاه تبریز و اطراف سردشت، مریوان و مهاباد شروع شد. بلافاصله از طرف هاشمی رفسنجانی ابلاغ ماموریت شد. این بار هم لیبیایی‌ها اعلام نافرمانی کردند و گفتند پای سکو نمی‌آیند. آن‌ها به طهرانی‌مقدم گفتند «به‌شرطی موشک را شلیک می‌کنیم که هدف بعدی شما عربستان باشد.» این‌بار طهرانی مقدم با جدیت برای سلیمان خط و نشان کشید و با تندی با او صحبت کرد که به‌ناچار پای سکوی پرتاب آمد.

مقصد موشک، مرکز پلیس مخفی بغداد بود. موشک شامگاه ۲۰ شهریور شلیک شد. خاطره این‌موشک در خاطرات هاشمی رفسنجانی این‌گونه یاد شده است: «در منطقه‌ای نزدیک منطقه هتل‌ها خورده و تلفات زیادی داشته است. با هدف مرکز پلیس مخفی عراق زده‌ایم. مجلس عراق اعلام کرد ساختمان‌هایی از استخبارات عراق هم آنجا بوده است.» موشک بعدی هم روز ۲۴ شهریور همزمان با روز عاشورا شلیک شد. روز بعد صدام در یک سخنرانی اعلام کرد برای تلافی این‌حمله عجله نمی‌کند و به این‌ترتیب دوباره بمباران و موشک‌باران شهرها متوقف شد.

* جاسوس‌ها گرای پادگان شهید منتظری و گروه حدید را لو می‌دهند

اتفاق بعدی که از پی آمد، این بود که مسئولان حفاظت اطلاعات گروه حدید با دستگیری چندجاسوس و شنود مکالمات دشمن، متوجه شد پادگان شهید منتظری به‌زودی توسط دشمن بمباران می‌شود. یکی از جاسوس‌ها راننده تاکسی‌ای در کرمانشاه بود که با افشای هویت‌اش مشخص شد سرگرد جاسم و از اهالی کردستان عراق است. طهرانی مقدم با اطلاع از این‌اتفاقات، به‌سرعت دستور تخلیه پادگان را داد و نیروها و تجهیزات به پادگان امام علی خرم‌آباد منتقل شدند.

بمباران سنگین و چندمرحله‌ای پادگان شهید منتظری روز ۲۰ آبان ۶۵ انجام شد. رادیو بغداد نیز ساعاتی بعد اعلام کرد مجموعه موشکی ایران صد در صد از بین رفته است. همزمان با پادگان شهید منتظری چندنقطه دیگر نیز بمباران شدند که در نتیجه، تولید پالایشگاه تبریز و اصفهان قطع شد و نیروگاه برق اصفهان نیز از کار افتاد و ۴۰۰ مگاوات برق از شبکه سراسری ایران کم شد.

* غافلگیری دشمن با ماموریت جدید زدن بغداد / آخرین حضور لیبیایی‌ها

اما چندروز بعد از این‌بمباران بود که ماموریت جدیدی برای زدن بغداد به یگان موشکی حدید ابلاغ شد که برای احیای پادگان شهید منتظری، حمله از همان نقطه قبلی و پادگان انجام شد؛ یعنی از پادگانی که ۱۰ روز پیش بمباران شده بود. این‌موشک روز اول آذر شلیک شد. عراق نیز روز بعد با هواپیماهای خود بندرهای امام خمینی و سربندر و ماهشهر را در کنار شهرهای اسلام آباد و کرمانشاه بمباران کرد. پس از این‌حملات که مردم زیادی را کشتند، بار دیگر برای یگان موشکی اعلام ماموریت شد و بیست و یکمین موشک به‌سمت بغداد روانه شد. این‌ماموریت آخرین ماموریتی بود که لیبیایی‌ها در آن حضور داشتند و از آن پس در هیچ‌حمله موشکی دیگر ایران حضور پیدا نکردند.

* سرپیچی و شروع کارشکنی لیبیایی‌ها

روز ۲ دی بود که دستور جدیدی به طهرانی مقدم رسید. علتش هم بمباران اسلام آباد و بمباران سه‌باره کرمانشاه توسط میگ‌های ۲۵ در یک روز بود. بنا بود روز بعد عملیات کربلای ۴ در شلمچه آغاز شود. این‌بار لیبیایی‌ها به‌طور صریح سرپیچی کردند. هاشمی رفسنجانی دستور شلیک را تجدید کرد اما طهرانی مقدم نتوانست موشک را عملیاتی کند. در نتیجه جلسه‌ای با حضور محسن رضایی، حاجی‌زاده و چندنفر دیگر برگزار شد و رضایی چندبار این‌سوال را تکرار کرد که «آیا خودتان می‌توانید موشک را شلیک کنید؟» و طهرانی‌مقدم هربار پاسخ مثبت داد. رضایی همچنین در این‌جلسه گفت بعید است لیبی دیگر به ما موشک بدهد. این‌جلسه و وضعیت به‌وجود آمده در حالی بود که کمتر از ۱۰ موشک دیگر باقی مانده بود.

عراق برای شناسایی کشوری که به ایران موشک داده بود، یک‌تیم اطلاعاتی را تشکیل داد. این‌نیروهای اطلاعاتی هم توانستند از شماره سریال روی لاشه موشک متوجه شوند منشا تحویل موشک‌ها لیبی بوده است. این‌قضیه با ماجرای مک فارلین همزمان شد و عراق در اعتراض به آمریکا تصمیم گرفت ارتباط خود را با آمریکا کم، و با شوروی تقویت کند. آمریکا هم برای جبران و ترمیم روابط با عراق، قول همراه‌کردن قذافی را به صدام داد با هماهنگی محسن رضایی، طهرانی مقدم و تیمش روز بعد به مجلس رفته و با هاشمی رفسنجانی دیدار و گفتگو کردند. هاشمی در این‌جلسه به‌دلیل سری بودن مکالمات، محافظانش را نیز مرخص کرد. او در گفتگو با طهرانی مقدم گفت «ولایتی امروز به او خبر داده این‌بار در سفر لیبی نتوانسته محموله بعدی بار موشک را بگیرد و این‌میان کسی دخالت کرده است.» طهرانی مقدم هم قول داد با استعداد تیم خودی موشک را شلیک کنند.

پشت‌پرده ماجرا از این‌قرار بود که عراق برای شناسایی کشوری که به ایران موشک داده بود، یک‌تیم اطلاعاتی را تشکیل داد. این‌نیروهای اطلاعاتی هم توانستند از شماره سریال روی لاشه موشک متوجه شوند منشا تحویل موشک‌ها لیبی بوده است. این‌قضیه با ماجرای مک فارلین همزمان شد و عراق در اعتراض به آمریکا تصمیم گرفت ارتباط خود را با آمریکا کم، و با شوروی تقویت کند. آمریکا هم برای جبران و ترمیم روابط با عراق، قول همراه‌کردن قذافی را به صدام داد. یک هفته پیش از تمرد لیبیایی‌ها، حاجی‌زاده و چندنفر نیروی فنی به کره شمالی رفته بودند تا تست‌های تحویل‌گیری موشک‌ها را انجام دهند و در صورت سالم‌بودن، آن‌ها را بارگیری کنند. حتی اگر موشک‌ها به زودی به ایران می‌رسیدند، قرار بود سکوهایشان از راه دریا بیایند و آمدنشان حداقل ۲ ماه طول می‌کشید. در نتیجه کارشکنی لیبیایی‌ها ضربه سختی به جریان جبران حملات موشکی عراق زد.

* جزئیات خرابکاری لیبیایی‌ها

اما تیم لیبیایی، علاوه بر نیامدن پای سکوی پرتاب، اقدام به خرابکاری در سیستم‌های سکوها کرده بود که ایرانی‌ها به‌هیچ‌وجه نتوانند اقدام به شلیک موشک کنند. در این‌خرابکاری، کلید حساس جعبه زنجیره آتش برداشته شده بود. سکوها نیز قفل شده و حرکت نمی‌کردند. در نتیجه وقتی خودروی سکو روشن می‌شد، جلو نمی‌رفت چون پین قفل‌کننده گاردان سکو توسط لیبیایی‌ها برداشته شده بود. چند دنده از دنده‌های گیربکس (جعبه‌دنده) سکو نیز شکسته شده و نیاز به ساخت گیربکس جدید بود. تکنیسین‌های لیبیایی، ترازهای مغناطیسی داخل جعبه‌های آتش را نیز برداشته بودند.

بین اتصالات کلیدها و سیم‌های سکوی پرتاب نیز نایلون‌گذاری شده و دستگاه‌ها دوباره بسته‌بندی شده بودند. با رفع این‌مشکل توسط نیروهای حدید، برق دستگاه‌ها وصل و مانیتورها روشن شدند. تابلوی کنترل قنداق موشک نیز توسط لیبیایی‌ها جدا شده و فقط سیم‌هایش باقی مانده بود. پیچ‌های نگهدارنده موشک هم جزو موارد مفقودی بودند.

* آستین‌ها بالا زده می‌شود

با اطلاع از خرابکاری در سیستم‌های دو سکویی که موشک‌ها را شلیک می‌کردند، طهرانی مقدم از رفیقدوست خواست تیمی از مهندسان وزارت سپاه را به خرم‌آباد بفرستد؛ همان‌تیمی که دوسال پیش در پروژه مهندسی معکوس ساخت موشک اسکاد بی مشغول شده بود. با زحمت زیاد هماهنگ شده بود اعضای این‌گروه به سوریه بروند اما سوری‌ها که تبعات موشکی‌شدن ایران و حساسیت آمریکا را روی این‌قضیه می‌دانستند، دوره آموزشی را به تعدادی بازدید اولیه محدود کرده و از زیر آموزش فرار کرده بودند.

با شکسته‌شدن چنددنده از دنده‌های گیربکس سکوهای پرتاب، گروه حدید باید سراغ مهمات‌سازی وزارت دفاع می‌رفت تا گیربکس جدید ساخته شود. با تلاش عجیب و غریب و شبانه‌روزی نیروها، گیربکس جدید سکو در کمتر از ۴۸ ساعت ساخته شد در حالی‌که طهرانی‌مقدم از سمت مقامات بالا تحت فشار شدیدی قرار داشت، تیم مهندسی تصمیم گرفت تک‌تک اجزای سکو را باز و پس از بررسی دوباره سر هم کنند. همچنین قرار شد سه‌نفر از نیروها به کره شمالی بروند و کلید حساس بخرند. امیرعلی حاجی‌زاده هم که در کره به سر می‌برد، با شنیدن اتفاقات رخ‌داده و عدم توفیق در شلیک موشک‌ها، کار تست و تحویل گرفتن موشک‌های جدید را به گروهش سپرد و خود با آن‌سه‌نفر به ایران برگشت. هفت‌هشت کلید حساس به ایرانی‌ها فروخته شده بود و حاجی‌زاده تصمیم داشت با همان‌هواپیمایی که به ایران می‌آمد، دو موشک هم بیاورد.

همان‌طور که بیان شد، با شکسته‌شدن چنددنده از دنده‌های گیربکس سکوهای پرتاب، گروه حدید باید سراغ مهمات‌سازی وزارت دفاع می‌رفت تا گیربکس جدید ساخته شود. با تلاش عجیب و غریب و شبانه‌روزی نیروها، گیربکس جدید سکو در کمتر از ۴۸ ساعت ساخته شد.

۱۲ روز گذشت و تیم مهندسی به کمک نیروهای فنی و پرتاب، با تخته چوبی یک‌تابلوی کنترل قنداق درست کرد. همه‌چیز به نظر آماده می‌آمد که گروه متوجه شدند قسمت مربوط به خدمه شماره ۴ سکو کار نمی‌کند. در نتیجه سراغ خدمه شماره ۴ لیبیایی به‌نام صابر که در تهران بود رفته و از زیر زبانش طریقه کار این‌قسمت را کشیدند.

با دو هفته تاخیر، همه تست‌های پرتاب انجام شده و شب پرتاب فرا رسید. اما باز هم با بروز اشکال از تابلوی هدایت، پرتاب موشک به‌سمت بغداد لغو شد و گروه حدید به خرم‌آباد بازگشت. اما طهرانی‌مقدم پیش از بازگشت به مقر، با مشکل دیگری روبرو شد. مشکل هم این بود که سکوی قنداق بالا نمی‌رفت تا به موشکِ عمودشده چسبیده و آن را بخواباند. به علاوه کابل ضخیمی از درون سیستمِ هدایت پاره شده بود.

در شانزدهمین‌روزی که گروه طهرانی‌مقدم روی موشک کار می‌کرد و این‌تلقی به وجود آمده بود که همه مشکلات حل شده‌اند، مشخص شد لیبیایی‌ها شیر هیدرولیک سکو را بسته‌اند و سر فلکه‌اش را از جا کند و با خود برده‌اند. در نتیجه موشک به‌مدت ۱۸ ساعت به‌حالت عمودی ماند و افقی نشد. در نهایت هم بدون درست‌شدن مشکل شیرفلکه به حالت افقی درآمد. این بار هم تست و پرتاب لغو شد و تیم مهندسان و گردان فنی شب و روز فردا را روی سیستم هدایت کار کردند و برای سیستم هیدرولیک هم یک فلکه مناسب پیدا کردند. لوازم دیگری را هم از سکوی دیگر درون تونل برداشتند تا مورد استفاده قرار بگیرد.

لغو پرتاب موشک در دو شب گذشته با شروع عملیات کربلای ۵ همزمان بود و عراق هم با خیال راحت از عدم پاسخ موشکی ایران، به تلافی شروع کربلای ۵، رامهرمز، نهاوند، اصفهان و بروجرد را بمباران و موشک‌باران کرد.

* مستقل‌شدن طهرانی‌مقدم و تیمش در مسلح‌کردن و شلیک موشک

پایان روایت کتاب «خط مقدم»، پایانی شیرین و غرور آفرین است. این‌که نیروهای ایرانی در نهایت صبح روز یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۶۵ موفق شدند موشک را به‌سمت هدف شلیک کنند و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز در خاطرات خود نوشت: «این توفیق نیروهای ایرانی در راه‌اندازی سایت موشکی فتح مهمی است.» به این‌ترتیب موازنه نبرد موشکی با صدام دوباره برقرار شد و دشمن بعثی متوجه شد در ازای حملات موشکی به شهرها، پاسخ درخور دریافت می‌کند.

پس از بررسی‌ها و کارشناسی‌های انجام‌شده نیز محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران نامه‌ای به امام خمینی (ره) نوشت و ضمن ارائه گزارش کار، اعلام کرد مستشاران لیبیایی، ۲۵ قطعه از دستگاه‌های موشک و سکوی پرتاب را برداشته و به سفارت لیبی منتقل کرده بودند که مشکلات ناشی از این‌کارشکنی طی ۱۷ روز کار شبانه‌روزی حسن طهرانی‌مقدم و تیمش برطرف شدند.

برچسب‌ها