هادی حجازی‌فر دبیر این دوره از جشنواره نمایش‌های عروسکی تهران - مبارک با اشاره به دغدغه‌ها و مطالبات نمایشگران عروسکی، معتقد است در هر شرایطی حق با هنرمند است حتی اگر درخواستش غیرمنطقی باشد.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی، آروین مؤذن‌زاده؛ نوزدهمین جشنواره نمایش‌های عروسکی تهران - مبارک شب گذشته به پایان راه خود رسید و با معرفی برگزیدگان پرونده این دوره نیز بسته شد؛ جشنواره‌ای که قرار بود سال گذشته برگزار شود اما هادی حجازی‌فر دبیر این رویداد، ترجیح داد برای جلوگیری از تنش و حواشی احتمالی به دلیل ناآرامی‌های سال گذشته برپایی جشنواره‌اش را به سال ۱۴۰۲ موکول کند.

در این دوره از جشنواره شاهد تغییراتی در ساختار داوری‌ها، شیوه اسکان هنرمندان ایرانی و خارجی، نحوه تسویه کمک هزینه‌ها، مدت زمان برگزاری جشنواره و همچنین حذف بخش انتخاب متن برای ورود به مرحله بازبینی آثار بودیم؛ تغییراتی که حجازی فر معتقد است برای رسیدن به آن‌ها با همراهی تیمش نقاط قوت و ضعف دوره‌های پیشین را مورد بررسی قرار داده و حتی از پیشنهادات خود شرکت‌کنندگان در جشنواره نیز بهره‌مند شده است.

هادی حجازی‌فر تلاش کرد جشنواره نوزدهم را با کمترین تبلیغات محیطی برگزار کند و در عوض بودجه‌ای را که از انجمن نمایش و همچنین حمایت اسپانسرها به دست آورده بود خرج خود گروه‌ها و آثار شرکت‌کننده در جشنواره کند تا به قول خودش پول بیت‌المال را هدر نداده باشد و در نهایت هم مازاد هزینه‌های جشنواره را در صندوقی برای خود نمایشگران عروسکی ذخیره کند تا بتواند در طول سال مبلغی را به عنوان وام به آنها ارائه دهد.

به بهانه پایان جشنواره نمایش‌های عروسکی تهران - مبارک با هادی حجازی‌فر دبیر این دوره از جشنواره گفتگویی انجام دادیم و با وی درباره دغدغه‌هایی که در زمینه تئاتر عروسکی دارد، راهکارهایی که به‌عنوان دبیر جشنواره برای جذب سرمایه اتخاذ کرده، تغییراتی که در این دوره صورت گرفته، تلاش برای شناسایی نقاط ضعف جشنواره و رفع مشکلات گذشته، برنامه ریزی برای اجرای عمومی آثار عروسکی و … صحبت کردیم.

در ادامه گفتگو با این هنرمند را می‌خوانید:

* اهالی تئاتر هادی حجازی‌فر را به‌عنوان هنرمندی که دغدغه تئاتر عروسکی دارد و سال‌ها در این حوزه فعالیت کرده است، می‌شناسند. آن دوره‌ای که در حوزه تئاتر عروسکی فعالیت داشتید روند تئاتر عروسکی را چگونه می‌دیدید و چه توقعی از جشنواره‌ای داشتید که در این حوزه برگزار می‌شد؟ و حالا که خودتان به‌عنوان دبیر این رویداد انتخاب شده‌اید چقدر تجربه سالیان گذشته به کمکتان آمده است؟

ما از همان ابتدا در جشنواره «مبارک» یک سری اهداف داشتیم؛ اولینش این بود که سطح مطالبات نمایشگران عروسکی را که در جشنواره شرکت می‌کنند، بالا ببریم. در واقع هدف من از همان ابتدا همین بود. البته در این فرایند کار خودمان سخت‌تر شد اما معتقدم باید این عقب‌ماندگی تاریخی جبران می‌شد. این مطالبات شامل بودجه، احترام به هنرمندان، وضعیت اسکان، شرایط دیدن آثار جشنواره و هر آن چیزی که زیرمجموعه مساله احترام و درخواست‌های به‌حق هنرمندان عروسکی که باید اتفاق می‌افتاد، بود. براساس تجربیات خودم در جشنواره‌هایی که حضور داشتم و بچه‌هایی که با من همکاری داشتند و همگی‌شان هم بچه‌های کاری هستند، تلاش کردیم نقاط ضعف جشنواره‌های قبلی را پیدا کنیم و ببینیم کدامیک از این ضعف‌ها قابل حل و کدام غیرقابل حل هستند.

در ادامه به این نتیجه رسیدیم که این مشکلات لااقل با این تیم قابل حل هستند از این رو تلاش کردیم مشکلات را برطرف کنیم که واقعاً نتایج مستقیم این کار به شکلی که در خروجی کارها می‌بینیم، فراتر از انتظارم بود. خب چرا این همه سال کسی به فکرش نرسیده بود این نقاط ضعف را ریشه‌یابی کند. خیلی از پیشنهادات را بچه‌های ستاد خبری مطرح کردند در حالی که آنها قبلاً هم در جشنواره عروسکی حضور داشتند.

خوشبختانه توانستیم ۹۰ درصد مسائلی را که یک شرکت‌کننده می‌تواند در جشنواره داشته باشد، در این دوره حل کنیم. البته با این کار، کار گروه بعدی را که مسئولیت برگزاری جشنواره را می‌پذیرد، سخت‌تر کردیم اما همین الان این قول را به دبیر بعدی می‌دهم که تمام قد در کنارش باشم.

تصمیم دارم مانند خیلی از آدم‌ها، دنیای انفرادی تری را امتحان کنم و دوست دارم دوباره گروهم را در دنیای عروسکی فعال کنم. انگیزه‌های اجرایی ام بیشتر است و به عنوان یک آرتیست علاقه مند به تولید و کارگردانی در حوزه عروسکی هستم تا اینکه بخواهم مدیر باشم. من مدیر نیستم اما امیدوارم منشأ اثر باشم و بتوانم سطح مطالبات بچه‌های عروسکی را بالا ببرم * یعنی خودتان تمایلی ندارید در دوره بعدی مسئولیت دبیری را برعهده داشته باشید؟

خیر. به این دلیل که ساختن، خیلی سخت است و ما مدام تمام می‌شویم، یادمان می‌رود و دوباره از نو می‌سازیم. خود من یادم رفته بود که ساختن چقدر سخت است؛ چون از هر ۲ طرف به تو مشکوک و بدبین هستند، ایراد می‌گیرند و تو مدام باید خودت را ثابت کنی و قسم بخوری که من هدفم خیر است و چیزی عایدم نمی‌شود.

البته من در این مسئولیت تنها نبودم و به پشتوانه تیمی که دارم این کار را پذیرفتم اما آنها هم دیگر قصد ندارند ادامه دهند و می‌گویند ما دینمان را ادا کرده‌ایم.

تصمیم دارم مانند خیلی از آدم‌ها، دنیای انفرادی‌تری را امتحان کنم و دوست دارم دوباره گروهم را در دنیای عروسکی فعال و با تولید به دنیای عروسکی کمک کنم. انگیزه‌های اجرایی‌ام بیشتر است و به عنوان یک آرتیست علاقه‌مند به تولید و کارگردانی در حوزه عروسکی هستم تا اینکه بخواهم مدیر باشم. من مدیر نیستم اما امیدوارم منشأ اثر باشم و بتوانم سطح مطالبات بچه‌های عروسکی را بالا ببرم. بچه‌های دیگری هستند که توانایی و روابطش را دارند و می‌توانند جای من را بگیرند. من می‌توانم با همراهی گروهم با دو سه نمایش در جشنواره حضور داشته باشم و این‌طور مثمرثمر باشم.

* البته اگر استمرار در کارتان وجود نداشته باشد دوباره شاهد همان ساختن و خراب شدن هستیم. چون به هر حال شما جریانی را شروع کردید و اگر این جریان بخواهد توسط فرد دیگری ادامه پیدا کند دوباره بحث سلیقه مطرح می‌کشد و باید چرخ را از نو اختراع کرد.

این مساله هم راه حل دارد و می‌تواند ارتباط تنگاتنگی بین من با دبیر جدیدی که مسئولیت می‌پذیرد، وجود داشته باشد. ما در این دوره از جشنواره تلاش کردیم به جای جایگاه حقیقی، جایگاه حقوقی افراد را لحاظ کنیم. هادی حجازی‌فر دبیر جشنواره بود از این رو خوش آمدن یا بد آمدن‌های شخصی‌اش نباید زیاد لحاظ می‌شد. من فکر می‌کنم در طول این جشنواره ۱۰-۲۰ درصد آدم بهتری شدم که البته این مساله برای همه بچه‌ها اتفاق افتاد.

از این رو به صورت ۱۰۰ درصدی در خدمت تیم بعدی که مسئولیت می‌پذیرد، هستم چون در دل ماجرا بودم و با مشکلات و مسائل مختلف آشنا هستم. خب ما کمکمان را انجام می‌دهیم اما معتقدم هرچقدر که ما آگاهانه و درستکارانه وظایف‌مان را انجام دهیم، تکرار در مدیریت باعث فساد و خراب شدن آدم‌ها می‌شود از این رو جا دارد که آدم‌های جوان‌تر با فکرها و ایده‌های جدیدتر وارد شوند و ما هم در کنارشان هستیم.

باید ایده‌های جدیدتر وارد جشنواره شود چون ایده‌های ما متعلق به سال‌ها قبل و دوره‌های گذشته جشنواره است در حالی که نیاز الان جامعه چیز دیگری است. جوان‌ترها شور و هیجان و ایده دارند و مطالبه‌گر هستند و از ما خیلی بیشتر می‌خواهند. ما هم پشت سرشان هستیم و حمایتشان می‌کنیم. من حتی حاضرم به شورای سیاست گذاری شأن بروم و هر کمکی در توانم هست به آنها بدهم. معتقدم نباید از این تغییر بترسیم به شرط اینکه به عقب برنگردیم و روبه‌جلو حرکت کنیم.

* درباره شناسایی نقاط ضعف جشنواره و تلاشی که برای بهبود شرایط گروه‌های نمایشی در این دوره صورت گرفت می‌توانید با مصداق بیشتری صحبت کنید. وقتی با گروه‌های مختلفی که در این دوره اجرا داشتند صحبت می‌کنیم، اکثراً از شرایط و نحوه پرداخت کمک هزینه و وضعیت اسکانشان راضی هستند. تلاشتان برای بالا بردن سطح مطالبه گروه‌ها چطور انجام شد؟

به‌عنوان مثال بحث مالی از اهمیت زیادی برایمان برخوردار بود چون براساس قانون میزان بودجه تا حدی می‌تواند بالا برود، خب ما باید این هزینه را از جای دیگری تأمین می‌کردیم. با ملاقات با وزیر، معاون وزیر، بخش خصوصی و افراد دیگر این جهش اتفاق افتاد. همیشه در بحث بودجه و مسائل مالی زورمان به بخش ضعیف می‌رسد و پای قانون و تبصره را وسط می‌کشیم. از طرف دیگر واقعاً الان هزینه‌ها خیلی بالا رفته و نمی‌توان به گروه‌ها گفت تنها ۲۰ درصد افزایش بودجه نسبت به دوره قبل داریم چون شبیه شوخی است.

من از بچه‌های اداره کل هنرهای نمایشی مخصوصاً انجمن نمایش خیلی ممنون هستم که با همه گروه‌ها تسویه کردند. چون معمولاً روال کار این است که یکی دو قسط گروه‌ها یکی دو ماه بعد از جشنواره پرداخت می‌شود در حالی که فکر می‌کنم ما اولین جشنواره‌ای هستیم که وسط جشنواره با همه گروه‌ها حتی آنهایی که هنوز اجرا نرفتند، تسویه شده است.

در بحث جوایز هم همین مساله مطرح بود و برگزیده‌ها حواله‌ای دریافت می‌کردند و بعد از چند ماه به آنها پرداخت می‌شد اما در این دوره در همان اختتامیه جوایز به صورت آنلاین به حساب برنده‌ها واریز می‌شود. خب این فرایند برای ما سختی‌هایی دارد چون باید شماره شبای تمام کاندیداها را بگیریم و مسائل دیگر...

مساله مورد توجه دیگر این بود که عده‌ای در جشنواره‌ها بودند که کارشان هم خوب بوده ولی همیشه کارها به آنها سپرده می‌شد از فیلمبرداری و کارگردانی مراسم گرفته تا بولتن و روابط عمومی جشنواره که در این دوره این اتفاق رخ نداد و تیم متفاوتی کارها را برعهده گرفتند.

از طرف دیگر ما یک خطر قرمز داشتیم و آن هم توجه به مساله بیت‌المال بود؛ بیت‌المال برای من خیلی مهم است چون این هزینه‌ها مالیات آن کارگری است که الان دارد در عسلویه کار می‌کند یا افراد زحمتکش دیگر جامعه، بنابراین باید حواسمان به آن باشد تا این پول حتماً خرج بچه‌های جامعه عروسکی شود. الان به ضرس قاطع می‌گویم که ۷۰ تا ۷۵ درصد بودجه‌ای که ما هزینه کردیم مستقیم یا با واسطه به خانواده عروسکی برمی‌گردد.

ما یک خطر قرمز داشتیم و آن هم توجه به مساله بیت‌المال بود؛ بیت‌المال برای من خیلی مهم است چون این هزینه‌ها مالیات آن کارگری است که الان دارد در عسلویه کار می‌کند یا افراد زحمتکش دیگر جامعه، بنابراین باید حواسمان به آن باشد تا این پول حتماً خرج بچه‌های جامعه عروسکی شود مساله مهم بعدی برای ما زمان طولانی برگزاری جشنواره بود چون الان جشنواره در مدت ۱۰ روز برگزار شده که زمان طولانی است و همین مساله برای ما هزینه مضاعفی را در بر داشت چون با طولانی شدن روزهای جشنواره، مساله اسکان گروه‌ها و هزینه‌های جانبی اضافه می‌شد که توانستیم همه اینها را مدیریت کنیم. مورد دیگری که در این دوره از جشنواره به آن توجه شد حذف بخش بازبینی متن بود.

در دوره‌های قبل مثلاً من به عنوان شرکت کننده در مرحله متن کارم رد می‌شد در حالی که مثلاً من و یک نفر دیگر هر دو نمایشنامه «هملت» را ارائه داده بودیم اما متن او قبول می‌شد ولی متن من تأیید نمی‌شد بنابراین من نوعی حتی فرصت بازبینی کارم را هم پیدا نمی‌کردم.

به عنوان نمونه همین نمایش «مثلث» که امسال آنقدر مورد توجه قرار گرفته اگر در دوره‌های قبل نمایشنامه‌اش را ارائه می‌داد، رد می‌شد از طرف دیگر در این بخش مثلاً ۱۰۰ نمایشنامه مورد تأیید قرار می‌گرفت و به هر کدام ۲-۳ تومان کمک هزینه می‌دادند اما نصف این آثار هم به مرحله بازبینی نمی‌رسیدند. به دلیل همین مسائل ما مرحله بازبینی متن را برداشتیم و همان پولی که برای این مرحله هزینه می‌شد به کارهایی که بازبینی رفتند، پرداخت کردیم. حتی به کارهایی هم که در مرحله بازبینی رد شدند اما برای آماده سازی اجرایشان هزینه کرده بودند، کمک هزینه پرداخت کردیم. خیلی از گروه‌هایی که رد شده بودند، معترض بودند چون نمایش‌های دیگر را ندیده بودند اما ما آنها را به عنوان مهمان به جشنواره دعوت کردیم تا بتوانند نمایش‌های همکارانشان را ببینند.

در مرحله داوری هم سازوکاری قرار دادیم تا کارگردانان هر بخش آثار همکارانشان را داوری کنند تا اعتراض حداقلی در کار باشد. این کار به معنی تبرئه کردن خودمان نیست بلکه به معنای این است که کمی شفاف‌تر عمل کنیم و بفهمیم چه اتفاقی افتاده و پشت درهای بسته برای نمایش‌ها تصمیم نگیریم.

* یکی دیگر از مواردی که در این دوره مد نظر قرار دادید، اسکان گروه‌های خارجی در همان محل اقامت گروه‌های ایرانی بود.

بله. امسال نکته‌ای که مدنظر داشتیم این بود که اسکان گروه‌های خارجی نباید با گروه‌های ایرانی تفاوتی داشته باشد و باید نوع غذا و حتی محل غذا خوردنشان هم یکی باشد. اگر این شرایط را نمی‌پذیرند، به ایران نیایند. بعضی از گروه‌های خارجی چون حرفه‌ای هستند از ما پول می‌خواهند اما سقف کمک هزینه‌ای هم که به این گروه‌ها پرداخت کردیم همان سقفی بود که به گروه‌های ایرانی پرداخت کردیم نه مبلغی بالاتر. البته ترجیح من این است که در این شرایط بودجه‌ای این کمک هزینه به بچه‌های خودمان برسد تا به نمایش خارجی که کار خوبی است اما صرفاً بار آموزشی چندانی هم ندارد. خیلی از برنامه‌هایی که امسال عملی کردیم پیشنهاد خود بچه‌های شرکت کننده بود و ما بین راه مسیرمان را اصلاح کردیم.

خوشبختانه با اسپانسرهایی که گرفتیم می‌توانیم نزدیک ۲۰ نمایش جشنواره را به پلتفرم ارائه دهیم. با روبیکا صحبت کردیم و مبلغی را از آنها گرفتیم که بخشی از آن هزینه فیلمبرداری از اجراها می‌شود و بقیه‌اش را به آن ۲۰ نمایش پرداخت می‌کنیم. همچنین تعهدی هم گرفتیم مبنی بر اینکه در زمان اجرای عموم از نمایش‌ها حمایت کنند.

ما برای جشنواره عروسکی یک پروپوزال خوب و تأثیرگذار و حسی آماده کرده بودیم و همین ویژگی باعث شد که بتوانیم حمایت‌های خوبی دریافت کنیم. در واقع ما تئاتر عروسکی را پرزنت کردیم و این‌طور نبوده که به خاطر چشم و آبروی من یا اینکه بازیگر هستم به ما امکانات بدهند * هزینه بلیت فروشی نمایش‌ها در جشنواره هم قرار است به خود گروه‌ها بازگردد؟

بله قرار است برای اولین بار هزینه فروش بلیت‌ها به خود گروه‌های نمایشی برگردد. این کارها حداقل کاری است که ما برای بچه‌های عروسکی انجام می‌دهیم. نهایت کمک هزینه و پولی که به بچه‌ها برسد ۸۰ میلیون است که با هزینه‌های امروزه واقعاً شوخی است.

من از معاونت فرهنگی هنری شهرداری تهران خیلی ممنونم که واقعاً پای کار آمد و از جشنواره حمایت کرد. با همه این حرف‌ها از همه چیز بیشتر به وانتی که در اختیار گروه‌ها گذاشتیم افتخار می‌کنم. همچنین رقابتی شدن جشنواره هم به جوان‌ها انگیزه می‌دهد و یک سری اسم‌های جدید معرفی می‌شوند و مطمئن باشید برخی کارگردانان دیگر و مخاطبان، هر بار دیگر اسم چند کارگردانی را که کارهای قابل توجه در جشنواره داشتند بشنوند، حتماً می‌روند و اجرایشان را می‌بینند. از طرف دیگر به برگزیده‌ها نیز جوایز نقدی تعلق می‌گیرد که باز هم کمکی به آنها است.

* حضور خود شما به‌عنوان هنرمندی که حالا دیگر به بازیگری شناخته‌شده و محبوب تبدیل شده در تسهیل روند امور و گرفتن حامیان مالی تأثیر بسزایی داشته است. به همین دلیل است که اگر این رویداد را به این زودی به دست فرد دیگری بسپارید ممکن است دوباره به خانه اول باز گردیم.

من قبلاً هم گفتم که کنار دوستان جدید ایستاده‌ام و به‌عنوان مشاور در جلساتشان شرکت می‌کنم. البته این‌طوری هم نیست که به خاطر هادی حجازی‌فر با من همکاری کنند چون من برای «موقعیت مهدی» از همین شهرداری نتوانستم کمکی بگیرم. از استاندار آذربایجان غربی که از در اتاقش که وارد می‌شوید از بالا تا پایین عکس باکری‌ها را چسبانده، نتوانستم یک ریال کمک دریافت کنم. مساله این است که ما برای جشنواره عروسکی یک پروپوزال خوب و تأثیرگذار و حسی آماده کرده بودیم و همین ویژگی باعث شد که بتوانیم حمایت‌های خوبی دریافت کنیم. در واقع ما تئاتر عروسکی را پرزنت کردیم و این‌طور نبوده که به خاطر چشم و آبروی من یا اینکه بازیگر هستم به ما امکانات بدهند. نام من درها را باز می‌کند اما در ادامه باید پروپوزال درستی برای معرفی داشته باشید تا بتوانید آن‌ها را جذب کنید.

امسال همه جوایز ما را شهرداری می‌دهد و تبلیغات محیطی جشنواره را برعهده گرفته است و یک ریال از بودجه جشنواره خرج خورد و خوراک ستاد نشده است و برای مراسم اختتامیه نیز کمک زیادی به ما کردند. ما این دوستان را با تئاتر عروسکی آشنا کردیم. به نظرم با مهربانی همه چیز حل می‌شود. من در قاموسم نیست که چون فلانی مسئول است، باید به او بی‌احترامی کنم تا بتوانم حمایت بگیرم. تا زمانی که بفهمم یک آدمی را با گفتگو می‌توان همراه کرد هرگز ناخن روی صورتش نمی‌کشم. الان من دارم به بعد از جشنواره فکر می‌کنم و شک نکنید که اجراهای عروسکی با حمایت شهرداری ادامه پیدا خواهد کرد.

* اشاره کردید که از طریق رایزنی و ارائه پروپوزال توانستید اسپانسر جذب کنید و حمایت بگیرید، مسائلی که زمانی که خودتان در تئاتر عروسکی فعال بودید جزو دغدغه‌ها و مطالبه‌هایتان بود و دوست داشتید برطرف شود. اما جامعه تئاتر عروسکی همیشه مطالبه کلی داشته که تا امروز برطرف نشده و آن هم این است که نه هیچ وقت مکان ثابتی برای اجراهای عروسکی وجود داشته و نه وضعیت اجراها مشخص بوده‌است. همه چیز منوط شده به اجرا در جشنواره‌ای که یک سال در میان برگزار می‌شود. در دوره‌ای که خانم برومند خانه عروسک را شکل داد همه تلاش می‌کردند که مکان ثابتی برای تئاتر عروسکی شکل بدهند. آیا در این راستا گامی برداشته شده است چون در نشست خبری هم درباره اش صحبت کردید.

اینکه یک مکان ثابت مثل خانه عروسک داشته باشیم سازوکارهای خودش را دارد و مثلاً باید ۱۰ سال عمرتان را برای به ثمر رسیدنش بگذارید تا بروکراسی‌های اداری‌اش را طی کند که کار من نیست و حتی خانم برومند هم دست‌هایش را بالا برد. ولی راجع به اجرای عمومی نمایش‌های عروسکی بحث فرق می‌کند چون اگر کارها اجرای عمومی نشود به لعنت خدا هم نمی‌ارزد.

ما سه چهار نمایش را همراه جواد طاهری رئیس تئاترشهر دیدیم و او انقدر از کارها خوشش آمده بود که وسط اجرا به من گفت این نمایش‌ها را برای اجرا می‌خواهد. الان تئاترشهر ۴ نمایش جشنواره را خواسته است. کاری خوب باشد روی هوا می‌رود اما مساله این است که ما باید تولید داشته باشیم که بتوانیم دنبال مکان ثابتی برای اجرای تئاتر عروسکی باشیم زمانی که من با خانم برومند همکاری می‌کردم به بچه‌ها التماس می‌کردیم که بیایند و کارهایشان را اجرای عمومی کنند اما قبول نمی‌کردند. خب باید کار باشد که ما یک سالن را برای اجرای عمومی اختصاص دهیم. در این کمبود سالن که من نمی‌توانم در یک سالن را ببندم تا هر وقت کاری آماده بود آنجا اجرا برود. مثلاً در این دوره اتفاق جالبی افتاد. ما سه چهار نمایش را همراه جواد طاهری رئیس تئاترشهر دیدیم و او آنقدر از کارها خوشش آمده بود که وسط اجرا به من گفت این نمایش‌ها را برای اجرا می‌خواهد. الان تئاترشهر ۴ نمایش جشنواره را خواسته است و اصلاً نیازی نبود که ما سفارششان را بکنیم. کاری خوب باشد روی هوا می‌رود اما مساله این است که ما باید تولید داشته باشیم که بتوانیم دنبال مکان ثابتی برای اجرای تئاتر عروسکی باشیم. من اگر بخواهم کار ضعیفی را به اجرای عموم برسانم که علیه تئاتر عروسکی کار کردم و گرنه کار خوب را همه می‌خواهند.

ما بعد از جشنواره چند کار را برای اجرای عموم معرفی کردیم که البته فقط به اسم ما تمام می‌شود اما واقعیت این است که ما هیچ کاری نکردیم و این نمایش‌ها خودشان آنقدر خوب بودند که رئیس تئاترشهر وسط اجرا به من گفت این نمایش‌ها را می‌خواهم در حالی که قبلش که من اصرار می‌کردم تا این کارها را ببیند می‌گفت برایمان صرف ندارد به این نمایش‌ها اجرای عموم بدهیم.

خوشحالم بگویم که حداقل ۱۰ نمایش در این دوره جشنواره حضور داشت که حتی اگر بحث اقتصادی هم در میان باشد منِ نوعی حاضرم تهیه کننده شأن بشوم چون می دانم برنده هستند. باید در این حوزه میزان عرضه و تقاضا درست باشد مثل بقیه حوزه‌های دیگر.

برای رسیدن به یک مکان ثابت در تئاتر عروسکی نیاز به یک برنامه‌ریزی طولانی مدت داریم. به عنوان نمونه من خودم سالن هامون را دارم و اگر احساس کنم کارهای عروسکی توان جذب حداقل مخاطب را دارند از گروه‌ها دعوت می‌کنم در اینجا اجرا بروند. بنابراین معتقدم الان مشکل سالن مطرح نیست بلکه مشکل کار خوب است که خوشبختانه با این جشنواره خیلی امیدوارم شدم و واقعاً فکر نمی‌کردم کیفیت کارها آنقدر خوب باشد.

* به هرحال لازمه کار خوب حمایت است و اگر گروه‌ها در شرایط اقتصادی خوبی باشند می‌توانند به کیفیت کارشان بیفزایند. بودجه سالیانه‌ای که برای تئاتر عروسکی در نظر گرفته می‌شود بودجه‌ای نیست که خیلی از هنرمندان جوان یا پیشکسوت را ترغیب به کار کند و آن‌ها را بی‌انگیزه می‌کند. شما کمک هزینه مناسبی را برای گروه‌های عروسکی در نظر گرفتید و خروجی‌اش را شاهد بودید اما بعد از جشنواره هم باید گروه‌های عروسکی مورد حمایت قرار بگیرند.

درست است. ما نمی‌توانیم همه مشکلات را حل کنیم اما بالاخره باید از جایی شروع کنیم. نباید مثل آدمی باشیم که از خواب بیدار می‌شود و می بیند کوهی از مشکلات روی سرش ریخته پس دوباره لحاف را روی سرش می‌کشد و می‌خوابد. باید از جایی شروع کنیم. چیزی که من خیلی رویش حساب کردم پلتفرم‌هاست. همه جای دنیا هنرمندان تئاتر عروسکی پردرآمدترین هستند جز اینجا و کشورهای اطراف.

ما نیاز به حمایت دولت نداریم و به راحتی می‌توانیم بودجه جذب کنیم. اگر بزرگان تئاتر عروسکی بتوانند کنار هم جمع شوند و تصمیم بگیرند، دیگر نیاز به حمایت دولت نداریم.

یکی از مسائل مهمی که مد نظر قرار دادیم راه اندازی صندوقی برای حمایت تئاتر عروسکی است. چون کمک‌هایی که برای جشنواره جذب کردیم نباید هدر برود و به اصطلاح خرج اتینا شود. این وظیفه دولت است که هزینه‌ها را تأمین کند. ما هم طی صحبت‌هایی که کردیم قرار است برای منابعی که از بیرون جذب کردیم یک صندوق دومیلیاردی ویژه نمایشگران عروسکی راه‌اندازی کنیم که ویژه وام‌های ضروری است و بتوانیم حداقل به ماهی سه نفر وام بدهیم و بچه‌های عروسکی گیر ۵۰-۶۰ میلیون تومان نباشند. البته این بودجه‌ها خیلی اندک است اما ممکن است بتواند یک کمک کوتاه و مختصری به بچه‌ها بکند.

* به توجه به اینکه از نظر خودتان حداقل ۱۰ نمایش با کیفیت در این دوره حضور داشتند آیا نوزدهمین جشنواره نمایش عروسکی به ایده‌آل‌تان نزدیک بوده یا فکر می‌کنید هنوز تا رسیدن به بهترین وضعیت راه طولانی پیش رو دارید؟

معتقدم جشنواره عروسکی می‌تواند خیلی بهتر از این باشد اما در مورد این دوره باید بگویم که ما برآوردمان این نبود و با توجه به اینکه بازبینی‌ها را دیده بودیم به ۴-۵ کار خوب هم راضی بودیم اما این اتفاق برایم خیلی خوشحال کننده است و این حداقل ۱۰ نمایش را فقط در بخش صحنه‌ای انتخاب کرده‌ام و بخش فضای باز را که به نظرم همه کارهای آن بخش خوب بودند، در نظر نگرفتم. این آمار خیلی برایم رضایت بخش است و فکر می‌کنم بخشی از این کیفیت به فراغ بال گروه‌ها باز می‌گردد که با خیال راحت ۲ روز سالن در اختیارشان بود و می‌توانستند راحت در سالن تمرین کنند و دکور بزنند.

* آیا واقعاً به منظور فرصت بیشتر دادن به گروه‌های نمایشی جدول اینگونه بسته شد یا تعداد آثار شرکت‌کننده کم بود و باعث شد تا فرصت در اختیار داشتن سالن و اجرا برای گروه‌ها بیشتر شود؟

نه تعداد کارها کم نبود. از اولین روز که به‌عنوان دبیر انتخاب شدم حرفم این بود که باید هر گروه فرصت مناسب برای حضور در سالن و تمرین و آماده‌سازی برای اجرا را داشته باشد. برای این کار دردسر زیادی داشتیم. حتی تعداد بیشتری کار برای اجرا انتخاب کردیم و تعدادی هم کار مهمان در جشنواره انتخاب کردیم. البته من در ابتدا نمی‌خواستم بخش مهمان داشته باشیم ولی به دلایلی انسانی و هنری این بخش اضافه شد. تعداد آثارمان از سقفی که تعیین کرده بودیم بیشتر است.

* تعدا آثار به نسبت سال گذشته که قرار بود جشنواره برگزار شود ولی به دلیل اتفاقات اجتماعی رخ داده برگزار نشد، بیشتر است؟

بله، بیشتر از آن تعداد است. فقط ۳ گروه در جشنواره حضور پیدا نکردند.

* انصراف دادند؟

نه، فقط یک گروه انصراف داد و یک گروه به دلیل سفر خارجی نتوانست در جشنواره حضور پیدا کند و یک گروه هم نتوانست کار خود را برای جشنواره آماده کند. جالب این است که اکثر گروه‌ها تمایل داشتند که جشنواره سال گذشته برگزار شود ولی من به دلیل اینکه تشتت اتفاق نیفتد این کار را نکردم.

معتقدم همیشه حق با هنرمند است. حتی اگر درخواست غیرمنطقی وجود داشته باشد باز هم حق با هنرمند است. من هم اوایل ماجرا دلم از برخی حرف‌ها و حاشیه‌سازی‌ها می‌شکست ولی باز هم بر این باورم که حق با هنرمند است حتی اگر اشتباه بگوید * حاشیه‌ها بیشتر می‌ شد.

هر کسی عقیده‌ای دارد و قرار نیست به هم فشار بیاوریم. غلط یا درست خشمی که وجود داشت را به رسمیت می‌شناسم و دوست نداشتم خانواده کوچک عروسکی گرفتار درگیری و دردسر شود. عواقب کار را پذیرفتم و جشنواره را برگزار نکردیم زیرا جشنواره تئاتر عروسکی یک جشنواره تخصصی است و فرصت کوچکی است برای خانواده عروسکی که نباید درگیر حواشی شود. ضمن اینکه فضا نیز ناامن بود و تردد گروه‌ها به راحتی انجام نمی‌شد. خدا را شکر دلایل من پذیرفته و جشنواره برگزار نشد.

خیلی گروه‌های آماده نیز بودند که درخواست حضور در جشنواره داشتند ولی برای اینکه نظم جشنواره به هم نریزد نپذیرفتم. شاید باید می‌پذیرفتم ولی حالا که جشنواره به پایان رسیده باید نقاط ضعف و قوت را بررسی کنیم و همه چیز را واقعی ببینیم وگرنه کلاه‌مان پس معرکه است.

* هنرمندان در مقاطع مختلف مطالبه‌هایی را از دبیر و یک رویداد تئاتری دارند. حالا که هادی حجازی‌فر هنرمند به‌عنوان دبیر جشنواره حضور دارد فکر می‌کند تا چه حد این مطالبه‌های هنرمندان منطقی است؟ از طرف دیگر هنرمندانی که به‌عنوان دبیر جشنواره تئاتر فجر در دوره‌هایی انتخاب شدند به دلیل محدودیت‌هایی که برای‌شان ایجاد شده بود می‌گفتند اگر از ابتدا می‌دانستند که چه محدودیت‌ها و چالش‌هایی را پیش‌رو خواهند داشت دبیری جشنواره را نمی‌پذیرفتند. آیا برای شما وضعیت اینگونه بود؟

هر کسی که مسئولیت می‌پذیرد باید آمادگی این چیزها را داشته باشد و توقع نداشته باشد مانند یک هنرمند با او برخورد شود. من معتقدم همیشه حق با هنرمند است. حتی اگر درخواست غیرمنطقی وجود داشته باشد باز هم حق با هنرمند است. من هم اوایل ماجرا دلم از برخی حرف‌ها و حاشیه‌سازی‌ها می‌شکست ولی باز هم بر این باورم که حق با هنرمند است حتی اگر اشتباه بگوید.

وقتی فردی عصبانی است مدام به او بگویید که اشتباه می‌کند تنها بر عصبانیت او می‌افزاید. باید با هنرمند مدارا کرد و به او توضیح داده شود. من هر قولی که به گروه‌ها داده بودم پایش ایستادم حتی اگر مجبور به هزینه کردن از امکانات و اعتبار شخصی‌ام بودم. من فکر می‌کنم واقعاً حق با هنرمند است و طبعاً زمان می‌برد بعضی انتظارات غیر منطقی شکل منطقی بگیرد ولی مطالبه حق هنرمندی است که در جشنواره شرکت می‌کند و باید به آن توجه شود.

جشنواره فراخوانی دارد ولاغیر و باید به فراخوان متعهد بود. بودجه و مشکلات نباید باعث شود به فراخوان متعهد نباشیم. البته من هادی حجازی‌فر الان اینگونه صحبت می‌کنم به دلیل این است که آنقدر توهین و ناسزا شنیده‌ام که دیگر بی‌حس شده‌ام و آستانه صبر و تحملم نسبت به ۵ سال پیش بیشتر شده است. به هر حال مسئولیت اجتماعی و پستی که قبول می‌کنیم بپذیریم.

عده‌ای هم گفتند که من مزدور شده‌ام و از فلان ارگان پول می‌گیرم. من هر چقدر هم توضیح بدهم کسی که نخواهد بپذیرد نمی‌پذیرد. من که خودم می‌دانم چه کسی هستم، من دوره‌ای حتی پول سیگار نداشتم و به دلیل اینکه هزینه وانت برای جابجایی دکور «ملاقات بانوی سالخورده» نداشتم دکورم را بیرون انداختم. اگر بخواهم به همه توضیح بدهم عمرم گذشته است عکسی از من در لباس و گریم مهدی باکری منتشر کردند و زیرش نوشتند هادی حجازی‌فر مسئولیت دولتی پذیرفت. دبیری جشنواره تئاتر عروسکی مسئولیت دولتی است؟ ایرادی ندارد. عده‌ای هم گفتند که من مزدور شده‌ام و از فلان ارگان پول می‌گیرم. من هر چقدر هم توضیح بدهم کسی که نخواهد بپذیرد نمی‌پذیرد. من که خودم می‌دانم چه کسی هستم، من دوره‌ای حتی پول سیگار نداشتم و به دلیل اینکه هزینه وانت برای جابجایی دکور «ملاقات بانوی سالخورده» نداشتم دکورم را بیرون انداختم. اگر بخواهم به همه توضیح بدهم عمرم گذشته است. قرار نیست آدم خوبه باشیم و همه ما را دوست داشته باشند.

ولی با این حال حتی توقع غیر منطقی هنرمند به حق است، چه خوشم بیاید چه نیاید. این را به حاکمیت هم می‌گویم، یا تعطیلش کن یا حرف هنرمند را بشنو. یا باید قانع کنی یا قانع بشوی، حد وسطی وجود ندارد. من واقعاً طرف هنرمندان و شرکت‌کننده‌ها در جشنواره هستم حتی اگر کارمان سخت‌تر شود.

* این پذیرش از سمت شما به دلیل سابقه هنری‌ای است که در عرصه تئاتر دارید و خودتان از نزدیک تمام مشکلات تئاتر و هنرمندان و جشنواره‌ها را تجربه کرده‌اید. اگر کسی این تجربه را نداشته باشد نمی‌تواند دغدغه‌های هنرمندان را درک کند.

دقیقاً، چون خود من همه این‌ها را تجربه کرده‌ام و می‌دانم که چقدر کار هنرمندان تئاتر سخت است و چه فشاری را تحمل می‌کنند. من می‌فهمم اضطراب روز اجرا چیست. من می‌دانم که فشار آنقدر زیاد می‌شود که هنرمند بر سر نماینده جشنواره یا دبیر جشنواره فریاد می‌کشد. باید هنرمند را درک کرد.

باید سطح مطالبه‌گری هنرمندان تئاتر افزایش پیدا کند. ما به حداقل‌ها راضی شده‌ایم و وقتی حداقل‌ها را به ما می‌دهند اشک شوق می‌ریزیم. چنان با افتخار اعلام می‌کنند که ۸ ماه حقوق‌های معوقه کارگران پرداخت شده که گویی باید بنر تشکر نیز برای‌شان نصب شود؛ این در حالی است که این حقوق حق کارگران بوده و بابت تأخیر در پرداخت باید از آن‌ها عذرخواهی نیز بشود.

وقتی انقلاب شد شعار عدالت اجتماعی مطرح بود. مطالبه ما عجیب و غریب نیست بلکه همان عدالت اجتماعی مطالبه ما است. متأسفم برای تئاتر این مملکت که بودجه‌اش این است.

* بحث بودجه و حمایت به کنار، کیفیت تئاتر عروسکی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ بحث آموزش در این میان بسیار مهم است. ما آثاری را می‌بینیم که هیچ تعریف تئاتر عروسکی ندارند و این نشأت گرفته از نبود شناخت درست و کافی کارگردان آن آثار از تئاتر عروسکی است.

آموزش از چه طریقی اتفاق می‌افتد؟ در دوره ما جدا از آموزش استادان، دیدن مداوم کارها و تولیدات تئاتر عروسکی در بحث آموزش بسیار تأثیرگذار است. وقتی ۴ سال تئاتر عروسکی تعطیل بوده یک دانشجوی تئاتر ورودی جدید که حالا فارغ التحصیل شده حتی یک کار تئاتر عروسکی بزرگسال ندیده است. من به عنوان یک نمایشگر عروسکی به آموزش تئاتر عروسکی در دانشگاه‌ها نقد دارم. مگر تئاتر عروسکی چقدر نیاز به پژوهش دارد؟

* بحث عملی بسیار مهم است.

ما در بحث عملی بسیار ضعیف هستیم. در زمان ما لااقل ترمی یک اجرا داشتیم ولی حالا از این خبرها نیست. من که تخصص‌ام عروسک‌سازی نبود لااقل تا فارغ‌التحصیلی مجبور بودم ۵ تا ۶ عروسک بسازم. شنیده‌ام که الان فضا خیلی تئوری شده است. در آن دوران دانشگاه‌ها محل رویدادها و اتفاقات جدید بود. البته اصلاً خبر ندارم در دانشگاه چه خبر است بلکه بر اساس شنیده‌هایم حرف می‌زنم که شاید اشتباه باشد.

در گذشته همیشه خروجی دانشگاه‌ها را روی صحنه‌ها می‌دیدیم که یعنی درست عمل می‌کرد ولی الان شاهد چنین اتفاقی نیستیم پس دانشگاه کار خود را به درستی انجام نمی‌دهد. خیلی به مدارس خصوصی که در حال راه‌اندازی هستند امیدوارم چون این بچه‌ها کاربلد هستند، تکنیک و ساخت عروسک و کارگردانی بلد هستند. این بچه‌ها به اندازه ۱۰ تا دکترا تجربه اجرایی دارند ولی چون مدرک دکترا ندارند در هیأت عملی دانشگاه‌ها مورد پذیرش قرار نمی‌گیرند.

امیدوارم واحدهای جدید و درست‌تر تعریف شود و استادان مرتبط در دانشگاه حضور پیدا کنند.

* در جشنواره کاری را از یک کارگردان تئاتر که از هنرمندان تئاتر عروسکی نبود دیدیم که با وجود ایده‌پردازی جذاب و خلاقیت در ساخت و طراحی عروسک‌ها، در بیان روایت و داستان خود ناموفق بود و مخاطب نیز ارتباط مناسبی با کار برقرار نکرد. آیا به نظر شما جشنواره تئاتر عروسکی جای اجرای چنین آثاری هست؟

بله، چه اشکالی دارد که هنرمندی خارج از خانواده عروسکی بیاید و در معرض دید قرار بگیرد. گونه‌های مختلف باید به حیات خود ادامه دهند. جشنواره باید رنگین‌کمانی از همه این کارها باشد تا کار خوب و متوسط و ضعیف قابل تشخیص باشد.

* بخش بین‌الملل جشنواره همیشه جای سوال بوده است. همه از مناسبات، هزینه‌ها و حتی برنامه‌ریزی چند ساله گروه‌های حرفه‌ای خارجی مطلع هستیم. با وجود اینکه باز هم انتخاب آثار خارجی به گونه‌ای است که حرفی برای گفتن در تئاتر ایران ندارند و آثار داخلی بسیار قوی‌تر و با کیفیت‌تر از آثار خارجی هستند.

به من باشد می‌گویم کارهای ایرانی خیلی بهتر از کارهای خارجی است که البته استثنا هم وجود دارد. موضوع این است که قصد من این بود که انواع تکنیک‌های عروسکی را در جشنواره داشته باشیم تا برای نسل جدیدی که از این تکنیک‌ها ندیده جنبه آموزشی داشته باشد. شاید این آثار برای نسل ما تکراری باشد و حرفی برای گفتن نداشته باشد ولی برای نسل جوان خوب است که این تنوع تکنیک‌های اجرایی را ببینند.

بخش بین‌الملل بخشی است که خود من نیز به آن نقد دارم ولی در این بخش حل کردن برخی مسائل از توان ما خارج بود. معتقدم که در بخش بین‌الملل آنگونه که دلم می‌خواست نتوانستم برنامه‌ریزی و عمل کنم. ولی خوشبختانه پول بیش از اندازه به گروه‌های خارجی پرداخت نکردیم از سوی دیگر مشکلات و محدودیت‌ها ما برای گروه‌های خارجی همچنان وجود دارد و برخی گروه‌ها حاضر به شرکت در جشنواره نمی‌شوند و برخی نیز که آمادگی حضور دارند از سوی ما ویزا دریافت نمی‌کنند. بسیاری از گروه‌های حرفه‌ای نیز که برنامه ۲ تا ۳ سال آینده خود را بسته و مشخص کرده‌اند. ضمن اینکه تغییر زمان برگزاری جشنواره نیز در بخش بین‌الملل به ما لطمه زد.

بخش بین‌الملل بخشی است که خود من نیز به آن نقد دارم ولی در این بخش حل کردن برخی مسائل از توان ما خارج بود. معتقدم که در بخش بین‌الملل آنگونه که دلم می‌خواست نتوانستم برنامه‌ریزی و عمل کنم. ولی خوشبختانه پول بیش از اندازه به گروه‌های خارجی پرداخت نکردیم.

* ما شخصیت عروسکی مبارک را داریم که طی نوزده دوره جشنواره‌ای که به نام تئاتر عروسکی تهران-مبارک برگزار می‌کنیم به کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن با مبارک برخورد کرده‌ایم. هیچ نوآوری و خلاقیت برای معرفی هر چه بهتر این شخصیت عروسکی و تولید آثار متنوع در حوزه تئاتر و فیلم در این زمینه نداشته و نداریم و فقط به اجرای خیمه شب‌بازی و ساخت عروسک‌های مبارک بسنده کرده‌ایم. این در حالی است که کشورهای خارجی برای معرفی عروسک‌های خود و جهانی کردن آن‌ها برنامه‌ها و تولیدات مختلف دارند. چرا ما چنین روندی نداریم؟

قرار بود سمیناری درباره مبارک جشنواره داشتیم ولی جای سمینار در جشنواره نیست بلکه بین دوساله برگزار شدن جشنواره می‌توان سمینار را با حضور چهره‌های بین‌المللی برگزار کرد. البته دوستان عزیزی همچون آقای بهروز غریب‌پور زحمات زیادی برای مبارک کشیدند و این شخصیت را تبدیل به یک برند کردند.

به جز مبارک، در همه حوزه‌ها، کم‌کاری‌ها به دلیل نبود کمپانی‌ها است، به خاطر نبود تعریف صنعتی به معنای پولساز و حرفه است. اگر کمپانی وجود داشته باشد و چیزی را به وجود بیاورد آن را از دست نمی‌دهد و به دلیل رقابت‌های تنگاتنگ و تکنولوژی دستاورد خود را به روز می‌کند.

متأسفانه در کشور ما همه چیز دولتی است ولی اگر کمپانی‌ها با حمایت اولیه دولتی شکل بگیرد، برای بقای خود نیازمند نوآوری و برنامه‌ریزی و به روز شدن هستند و در نتیجه پیشرفت در زمینه‌های مختلف شکل می‌گیرد. از بیت‌المال هزینه شد تا مبارک به جهان معرفی شود ولی به دلیل درگیری‌های داخلی به حال خود رها شده است. اگر کمپانی وجود داشته باشد که برای امری هزینه کند، دیگر آن را رها نمی‌کند و به فکر رشد و پیشرفت دستاورد خود است ولی ما چون از جیب هزینه نکرده‌ایم در نتیجه دغدغه‌ای برای پرداختن و برنامه‌ریزی برای مبارک نداریم. در حوزه‌های دیگر نیز شرایط اینگونه است و فقط منوط به فرهنگ نیست.