به گزارش خبرنگار مهر، عباس عبداللهی پژوهشگر مطالعات خانواده و جنسیت به مناسبت ۲۱ تیرماه سالروز حماسه گوهرشاد در یادداشتی کشف حجاب را روزنه نفوذ برای فروپاشی خانواده در ایران دانسته است.متن این یادداشت به این شرح است:
بررسی تاریخ صد سال اخیر تمدن غرب در زمینه خانواده و اخلاق جنسی، حاوی عبرتهای زیادی بر ماست. در عین حال، تطبیق تحولات فرهنگی-اجتماعی سده اخیر غرب تمدنی در پنج قاره جهان معاصر، با عملیات جنگ ترکیبی نظام سلطه علیه ملت مسلمان ایران در فتنه «زن، زندگی، آزادی»، نگرانی عمیقی را در قلب فرهیختگان دلسوز مردم برافروخته است؛ چرا که وضعیت اسف بار امروز کشورهای پیشرفته جهان در سقوط اخلاق و زیست عفیفانه و فروپاشی بنیان خانواده، حاصل استقبال نظامهای سیاسی حاکم در چند دهه پس از جنگ جهانی دوم، از وقایع طراحی شده «انقلاب جنسی» در ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی است (نگاه کنید به: ویلیام گاردنر، جنگ علیه خانواده).
بی شک، بر اساس سنت ثابت الهی در تحولات جوامع انسانی که در قرآن کریم فرموده: «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ (الرعد: ۱۱)» نباید هیچ تردیدی داشته باشیم که حفظ قوت و اقتدار فرهنگی و تمدنی زیست بوم ایران اسلامی در عرصه اخلاق و عفت و پایداری نظام خانواده، در گرو تصمیمات و کنشهای امروز «مردم و حاکمیت» است. از این رو، جبهه دشمنان ملت عزیز و متدین ایران اسلامی، در جنگ هوشمندانه و ترکیبی خود علیه زیست بوم «خانواده محور» ما در این جغرافیای تمدنی جریان ساز در نظام بین الملل معاصر، اختلال در نظام محاسباتی مسئولین و مردم و ایجاد ترس برای اتخاذ تصمیمات دقیق، بهنگام و شجاعانه حاکمیت و کنشهای اجتماعی مؤثر و هوشمند مردم را هدف گرفته است.
نباید از این حقیقت مسلم غفلت شود که مطالعات تاریخ و تمدن، با ادله متقن و متراکم، از یکسو بر زیست عفیفانه ایرانیان از دوره باستان تا عصر ظهور اسلام دلالت دارد و از سوی دیگر، ثابت میکند که ملت ایران، دین مبین اسلام و فرهنگ و سبک زندگی متعالی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را آگاهانه «انتخاب» کرده و پای این انتخاب تاریخی خود همواره ثابت قدم بوده است. از این رو، حاکمان بی خردی چون رضاخان پهلوی نیز، با همه قلدریها و آزارها و پشتیبانیهای بین المللی استعمارگران این ملت، نتوانستند ثبات قدم مردم هوشمند و شجاع ایران را در انتخاب سبک زندگی ایرانی-اسلامی خود متزلزل سازند.
بدون تردید، «بی حجابی» و «برهنگی» علاوه بر اینکه یک حرام شرعی-اخلاقی تاریخی و یک حرام سیاسی امروزین ناظر به طرح فروپاشی انقلاب اسلامی توسط نظام سلطه جهانی است، یک زشتی فرهنگی و تمدنی آشکار برای ملت ایران و خطری مُهلک در مسیر سلامت روحی و روانی نسلها و استعدادهای جوان و نوجوان کشور است. بنابراین، همه ایرانیان آزاده و آزاداندیش در هر جایگاه و نقشی که در داخل ویا خارج ایران امروز قرارگرفته اند، به عنوان یک «مسؤولیت اجتماعی» در برابر آینده این سرزمین و سرنوشت آینده سازان آن، وظیفه دارند جهت گیری، حساسیت و کنشگری مؤثری را در پیش گیرند.
بی شک، ظرفیت «سیاستگذاری» در سطوح اقتصادی و فرهنگی و ظرفیت «قانون»، به عنوان ابزارهای تمدنی، آثار فرهنگی و تربیتی در جامعه دارد و ساختارهای حاکمیتی مرتبط با این دو عرصه حاکمیتی میبایست بدون ترس و انفعال، اقدامات هوشمندانه و بهنگامی را انجام دهند. اما آیا در مقابله با طرح هوشمند دشمنان سیاسی و فرهنگی ایران امروز، مهمترین گلوگاه در یک نگاه راهبردی کاستیهای سیاستگذارانه ویا قانونی است؟! برای پاسخ به این سوال به دو نکته باید توجه داشت؛ اولاً اقتدار قانون در حل معضلات گوناگون جامعه چگونه حفظ میشود؟ آیا قانونی که سالیان متمادی اجرا نشود و یا معارضهای متعددی در فرآیندهای رسمی اقتصادی ویا فرهنگی داشته باشد، میتواند معضل را حل کند؟ و ثانیاً نسبت اراده عمومی و گفتمان حاکم بر یک جامعه با توفیق اجرای قانون برای حل یک معضل اجتماعی و یا اقتصادی چیست؟
بررسی از نزدیک وضع حاکمیت و مردم، نشانگر آن است که برای عبور از جنگ شناختی و ترکیبی «حجاب» میبایست توجه بیشتری به دو نکته فوق داشته باشیم؛ هم در بخش حاکمیت و هم در لایه مردم. متأسفانه سالیان متمادی در سه دهه اخیر، قوانین رسمی کشور در عرصه عفاف و حجاب، توسط مدیران ارشد و میانی کشور، اجرایی نشده است و اساساً عزم و اراده محکمی برای اجرای قانون وجود نداشته است. متأسفانه مردم، انفعال و بی اعتنایی مدیریت کشور را سالها به صورت آشکار دیدهاند و قطعاً یک ارتکاز عمومی ناخودآگاه در آنها نسبت به بی اعتنایی در اجرای این قوانین شکل گرفته است؛ دانشگاهها، مراکز درمانی، مراکز ورزشی، مجتمعهای فرهنگی، مالهای تجاری و هنرمندان و سلبریتی های هنری-فرهنگی مصادیق بارز و روشن انفعال حاکمیت در اجرای قانون در این حوزه است. از سوی دیگر، سیاستگذاری و مدیریت فضای مجازی ولنگار و رها و بازار نابسامان مد و لباس که به صورت مستقیم به مسأله حجاب مرتبط هستند نیز، دچار انفعال ویا سوءتدبیر حاکمیت بوده است.
در سطح اراده عمومی مردم نیز باید بپذیریم که متأسفانه دستگاههای فرهنگی و رسانهای کشور و کنشگران فرهنگی-اجتماعی، در مجموع نتوانستهاند تحلیلهای جامع و دقیقی را به مردم برسانند. ذهن عمومی جامعه در حیرت و سرگردانی و بمباران اطلاعاتی پروپاگاندای ضد انقلاب اسیر شده و مع الاسف، نخبگان فکری حوزه و دانشگاه نیز خود دچار انحراف تحلیلی در مسائل ویا سرگردانی فکری ویا ترس و انفعال در گفتمان سازی و روشنگری هستند.
بر این اساس، به نظر میرسد گلوگاه راهبردی برون رفت از وضع نابسامان موجود در بحث کشف حجاب (نه شل حجابی)، خروج از انفعال در کنش قانونی و تبیینی و گفتمانی است. بر همین اساس، هر نوع کنش اجتماعی و حاکمیتی غیرقانونی و آسیب زا در مسیر ایجاد همگرایی و وفاق ملی برای درمان معضل سیاسی-فرهنگی «کشف حجاب» که با هدف دو قطبی سازی سیاسی-اجتماعی صورت پذیرد، غیرمعقول و خلاف منویات و دستورات رهبر معظم انقلاب شمرده میشود. تأکیدهای مکرر و پی در پی معظم له بر فریضه قطعی و فوری «جهاد تبیین»، در همین تحلیل معنا و جایگاه پیدا میکند. البته به صورت قطعی مبارزه و مقابله با باندهای سیاسی-اقتصادی «کشف حجاب» خصوصاً در کلانشهرها از بایستههای فوری و ضروری دستگاه انتظامی و قضائی کشور محسوب میشود و از سوی دیگر، میدان دادن و تسهیل حضور کنشگران مردمی بی ادعا برای حضور میدانی در عرصه تبیین و روشنگری، از سوی فرمانداران، شهرداران و دستگاههای مختلف فرهنگی-رسانهای روی دیگر سکه موفقیت در رفع حملات دشمن در جنگ ترکیبی فتنه حجاب، تلقی میگردد.