به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «آفتاب یزد» در گزارشی با عنوان «فقط پولدارها این گزارش را بخوانند!» به ماجرای دستگیری سارقان تهرانی پرداخت که از ثروتمندان کینه به دل داشته و از آنها دزدی میکردند و این آسیب اجتماعی را از منظر شکاف طبقاتی بررسی کرد.
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
در جوامعی که عدالت وجود ندارد و منابع به درستی تقسیم نشدهاند همواره فقرا نسبت به ثروتمندان نگاهی مملو از خشم و انتقام دارند. به عبارتی دیگر در چنین شرایطی فقرا احساس میکنند علت فقر آنها ثروت ثروتمندان است و برخی از آنها به طرق مختلف تلاش دارند حق خود را از ثروتمندان بگیرند. اخیراً خبری در خصوص کینه عجیب دزدان مسلح از زنان و مردان پولدار منتشر شده است. در این خبر مجرمین به این موضوع اشاره داشتهاند که ثروتمندان عامل فقر آنها هستند و به همین دلیل آنها مرتکب جرم شدهاند.
«شما پولدارها حق ما را خوردهاید و سزاتون همینه» این جملهای است که سارقان بعد از هر سرقت به مالباختگان میگفتند. هرچه شرایط اقتصادی کشور و وضعیت معیشت مردم بیسامانتر میشود چنین نگاه و نگرشی در جامعه بیشتر گسترش پیدا میکند و این موضوع میتواند بحرانهای زیادی را برای کشور ایجاد کند. قطعاً مسئولین و برنامهریزان در این باره وظایفی دارند و هرچه سریعتر باید فکری به حال اوضاع معیشتی مردم کنند. متأسفانه در کشور ما طبقه متوسط در حال از بین رفتن است و این مورد دلیلی جز وضعیت بد اقتصادی ندارد. فقرا وقتی میبینند امکانی برای پیشرفت ندارند خشمگینتر میشوند و این خشم را بر سر جامعه خالی میکنند.
در این حالت میزان جرم و خشونت در کشور به شدت افزایش پیدا میکند. سو تدبیر مسئولین اقتصادی کشور در این سالها دلیل شکلگیری چنین شرایطی است و کسی باید پیدا شود و فکری به حال خشم جامعه کند. قطعاً برخی از ثروتمندان به روال غیر قانونی و غیراخلاقی به ثروتهای کلانی دست پیدا کردهاند اما برخی از آنها نیز با تلاش و سختکوشی خود به چنین ثروتهایی رسیدهاند. اما برای فردی که فقر امان او را بریده است با چه کلمات و منطقی میتوان توضیح داد که تمام ثروتمندان از مسیر غیر قانونی به ثروت نرسیدهاند؟ آقایان مسئول نه تنها توان اقتصادی مردم از بین رفته است بلکه جامعه در حال سقوط به ورطه بیاخلاقی است؛ فکری به حال این جامعه بیمار کنید.
کینه عجیب دزدان مسلح از زنان و مردان پولدار
توجه به جزئیات این خبر و مصاحبه مجرمین خالی از فایده نیست؛ «شما پولدارها حق ما را خوردهاید و سزاتون همینه.» این جملهای بود که سارقان مسلح هربار که از طعمهشان سرقت میکردند، به زبان میآوردند. به گزارش رکنا، از اوایل بهمن سال گذشته چند زن و مرد با مراجعه به اداره پلیس پایتخت از اعضای یک گروه خفتگیر شکایت کردند. بهگفته مالباختهها، سارقان در پوشش مسافرکشی، طعمههایشان را به دام انداخته و اموال قیمتیشان را به سرقت میبردند اما یک نکته عجیب در تمام سرقتها وجود داشت؛ اینکه سارقان در پایان سرقت از یک جمله خاص استفاده میکردند با این مضمون که قصد انتقام از افراد پولدار را دارند.
یکی از مالباختهها که زنی جوان بود به افسر پلیس گفت: در غرب تهران سوار بر یک خودروی پراید شدم که به جز راننده، ۲ نفر دیگر هم داخل ماشین بودند که فکر کردم مسافر هستند اما در بین راه یکی از آنها اسلحهای روی شقیقهام قرار داد و با تهدید طلاها و پولهایم را خواست. من از ترس جانم تسلیم خواسته آنها شدم و سارقان پس از سرقت یک جمله عجیب به من گفتند و بعد مرا به بیرون از خودرو پرتاب کردند. جمله عجیب آنها این بود: «شما پولدارها حق ما را خوردهاید و سزاتون همینه.»
تحقیقات برای شناسایی سارقان مسلح ادامه داشت. آنها اغلب با پراید و پژوی سرقتی، راهی سرقت میشدند و معمولاً طعمههایشان زن بودند تا بتوانند طلا و جواهرات آنها را سرقت کنند. آنها صورتهایشان را با ماسک بهداشتی میپوشاندند تا شناسایی نشوند اما در آخرین سرقت با زنی درگیر شدند که باعث شناسایی یکی از آنها شد. ماجرا از این قرار بود که زن جوان وقتی متوجه شد به دام زورگیران مسلح گرفتار شده با فرد مسلح درگیر شد و ماسک او را کشید. وی موفق شد چهره سارق زورگیر را ببیند و مرد مسلح که بهشدت عصبانی شده بود، پس از آزار و اذیت زن جوان و سرقت طلا و جواهراتش، وی را به بیرون از ماشین پرتاب کرد.
بهدنبال این اتفاق، مالباخته که چهره مرد مسلح را به خاطر سپرده بود توانست عکس او را در آلبوم مجرمان سابقهدار شناسایی کند. او دزدی سابقهدار به نام محمد بود که پیش از این بارها به جرم سرقت دستگیر و زندانی شده بود. با این سرنخ مأموران به سراغ پاتوقهای محمد رفتند اما او فراری شده بود. جستوجوی کارآگاهان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی پاتوق محمد ادامه داشت و این در حالی بود که آمار سرقتهای این مجرم سابقهدار و همدستانش به صفر رسیده بود، چرا که آنها حدس زدهبودند بهزودی شناسایی خواهند شد.
آنها تا چند وقت سرقتی مرتکب نشدند اما مدتی بعد شگرد خود را تغییر دادند و با رفتن به پارکهای تهران، طعمههایشان را شناسایی کرده و با تهدید اسلحه و قمه اقدام به زورگیری میکردند. عجیبتر اینکه در پایان این سرقتها نیز همان جمله عجیبشان را به زبان میآوردند. در این شرایط اقدامات اطلاعاتی و پلیسی به شکل ویژه ادامه داشت تا اینکه مأموران موفق شدند پاتوق محمد مجرم سابقهدار را شناسایی کنند. با راهنمایی وی، ۴ عضو دیگر این گروه دستگیر شدند و متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند. محمد سرکرده گروه است که ۴ سارق سابقهدار استخدام کرده بود. با آنها در زندان آشنا شده بود و وقتی دور هم جمع میشدند نقشه سرقتهای خشن خود را مرور میکردند. محمد میگوید امکان نداشت که فراموش کنند جمله عجیب خود را در هر سرقت تکرار کنند.
فلسفه تکرار این جمله عجیب در آخر سرقتهایتان چه بود؟
انتقام از افرادی که حق ما را در جامعه خوردهاند؛ آنهایی که حق ما را خوردند و پولدار شدند و ماهایی که روزبهروز فقیرتر شدیم.
چطور این افراد را شناسایی میکردید؟
اغلب به خیابانهای شمال تهران میرفتیم و طعمههایمان را شناسایی میکردیم. مثلاً زنانی که طلاهای زیادی بهخودشان آویزان میکردند. حتی پسرهایی که بهنظر بچه پولدار بودند و زنجیر طلا داشتند. معمولاً این افراد را شناسایی میکردیم؛ همانهایی که معتقدیم حق ما را خوردهاند
چطور با اطمینان این حرف را میزنی؟
چون شکی ندارم. ما از ابتدا حسرت کشیدیم و در فقر بزرگ شدیم اما آنها پدرهای پولداری داشتند و هیچ وقت طعم بدبختی و بیپولی را نچشیدند. بنابراین اتفاقی نمیافتاد اگر بخشی از طلاهایشان را سرقت میکردیم. مانند این است که بخواهی از یک اقیانوس یک لیوان آب برداری! برای آنها هیچ اتفاقی نمیافتاد اما زندگی ما را تکان میداد.
چرا همیشه جمله معروفتان را تکرار میکردید؟
چون عقدههایمان خالی میشد. ما نسبت به پولدارها کینه عجیبی به دل داریم. تکرار این جمله باعث میشد تا حس کنیم انتقاممان را از روزگار و آنها گرفتهایم.
رفتار تحقیرآمیز ثروتمندان
امیرمحمود حریرچی جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی آفتاب یزد خاطرنشان کرد: «در کشور ما کسانی که پولدار شدهاند رفتار تحقیرآمیزی نسبت به سایر افراد به ویژه فقرا دارند. برخی از ثروتمندان متأسفانه احساس میکنند مالک فقرا هستند و رفتار بسیار بدی از خود نشان میدهند. در این حالت فقرا درصدد انتقام از ثروتمندان اقدام میکنند زیرا احساس تحقیر دارند. در کشورهای پیشرفته اغلب ثروتمندان به دلیل سختکوشی به ثروت دست پیدا کردهاند و آنها با پدیده ثروتهای بادآورده مواجه نیستند. در آن کشورها برنامه ریزی در جهت رفاه و آسایش مردم وجود دارد. در آن جوامع به فقرا توجه ویژهای میشود تا شرایط زندگی آنها بهتر شود. همچنین ثروتمندان نیز ثروت خود را به رخ مردم نمیکشند و در فعالیتهای داوطلبانه زیادی برای کمک به آنها شرکت میکنند.»
افزایش خشونت زاییده فقر
وی ادامه داد: «اما در جامعه ما چون فرصتهای برابر وجود ندارد و به فقرا توجه نمیشود، خشونت زاییده فقر افزایش یافته است. از طرف دیگر فقرا میبینند عدهای از ثروتمندان ثروتهای زیادی دارند و آن را به نمایش میگذارند. در جوامع پیشرفته دولت بر ثروت ثروتمندان نظارت جدی دارد و از آنها مالیات میگیرد همچنین این مالیات در جهت حمایت از فقرا مصرف میشوند. نهتنها در این کشورها فقرا توسط ثروتمندان تحقیر نمیشوند بلکه ثروتمندان در کنار فقرا قرار میگیرند و از آنها حمایت میکنند. در جامعهای که شرایط معیشتی عده زیادی از مردم مناسب نباشد، بیاخلاقی و خشونت به طرق مختلف رشد میکند و ما امروز شاهد نتایج آن هستیم.»ث
ثروت رانتی برخی از ثروتمندان
در ادامه علیرضا شریفی یزدی جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز به آفتاب یزد گفت: «من در چندین مصاحبه با سارقان و مجرمان به این نتیجه رسیدهام که میزان جرم بیشتر از هدف انجام جرم بوده است. به عبارتی دیگر سارق سرقت را انجام داده اما در نهایت به مالباخته نیز آسیب وارد کرده است. این مسئله در بحث کینه فقرا نسبت به ثروتمندان ریشه دارد. در کشورهای جهان اول اگر کسی به ثروتی میرسد همه میدانند که ثروت او با زحمت و تلاش فرد به دست آمده است. اما در کشور ما یک ذهنیتی وجود دارد و این است که ثروتها معمولاً بادآورده، رانتی و در اثر ارتباط با اشخاص و گروههای خاص ایجاد شدهاند.
از سوی دیگر در کشورهای دیگر ما سه طبقه فرودست، میان دست و فرادست داریم. اما در کشور ما به دلیل اینکه طبقه میان دست به شدت لطمه دیده میانجی بین فقیر و غنی از بین رفته است. در این حالت کسی که در فقر مطلق به سر میبرد نقطه مقابل خود را ثروتمندان میداند. یعنی در خیابان اگر نگاه کنیم اکثر مردم خودروی ایرانی استفاده میکنند اما تعداد کمی نیز از ماشینهای میلیاردی استفاده میکنند. در این شرایط کینه و نفرت شکل میگیرد و مرزهای پررنگی به وجود میآید.
دلیل دیگر این کینه آدرس غلط است که همه فکر میکنند تمام ثروتمندان از طرق غیر قانونی به ثروت رسیدهاند چون بخش بزرگی از ثروتمندان در کشور ما نه در اثر لیاقت و شایستگی بلکه به خاطر رانت و ارتباط با اصحاب قدرت توانستهاند به ثروت برسند. در بلند مدت مسئولین باید تلاش کنند که لایههای زیرین جامعه به یک حداقلی از سطح متناسب زندگی برسند که نیازمند نباشند. در کوتاه مدت باید مسئله توجیه شود که علت اصلی فقر، بیچارگی و مشکلات جامعه واقعاً قشر ثروتمند کشور نیستند. بلکه برنامهریزیهای غلط باعث شده است که ما در چنین شرایطی قرار بگیریم. در ساختار اجتماعی و نظام اجتماعی اگر طبقه متوسط تقویت نشود و جامعه به صورت دو قطبی دربیاید نه تنها این کینه کم نخواهد شد بلکه بیشتر میشود.»