ابراهیم خالقی رئیس واحد فراهمآوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در گفتگویی که با خبرنگار مهر داشت درباره ماجرای اهدای عضو کودک ۱۱ ماهه توضیحاتی داد و گفت: دو سه روز میشد که نارگل در بیمارستان بود. اوایل خانوادهاش به خصوص پدرش خیلی بیقراری و بیتابی میکردند. چندسالی بود که آنها بچهدار نمیشدند و این کودک به صورت «آی وی اف» به دنیا آمده بود. مرگ مغزی نارگل برای آنان بسیار سخت بود و باورش نمیکردند.
گزارش مشروح مجله مهر از خانواده «شیردل» در روستای «سرانی» که اعضای کودک ۱۱ ماهه خود را اهدا کردند در این لینک بخوانید.
خالقی عنوان کرد: کماکان راضی کردن خانواده اهداکننده سختترین کار ممکن است. بعد از پیگیریها و صحبتهایی که از جانب بیمارستان صورت گرفت، پدرش رضایت خود را برای عمل اهدای عضو اعلام کرد.
وی ادامه داد: گاهاً پیش میآید یک خانواده تا تصمیم بگیرد و رضایت بدهد، قلب بیمار مرگ مغزی از کار میافتد و پیوند اعضا دیگر فایده نخواهد داشت؛ ولی قلب نارگل نایستاد و به تپیدن ادامه داد تا زمانی که پیوند انجام شود.
کبد و کلیه نارگُل به کودک ۱۸ ماهه شیرازی و جوان ۲۰ ساله مشهدی رسید!
خالقی درباره گیرندههای اعضای بدن نارگل گفت: دو کلیه این کودک به یک جوان ۲۰ ساله اهدا شد. معمولاً کلیههای یک اهداکننده را به دو شخص متفاوت پیوند میزنیم ولی به شرط آنکه سن اهداکننده بالای ۵ سال و وزن او بیش از ۱۵ کیلوگرم باشد. وزن اهدا کننده زیر دو سال کمتر از ده کیلو است و در این حالت دو کلیه او، کار یک کلیه را انجام میدهد و باید به یک نفر اهدا شود.
رئیس واحد فراهمآوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بیان کرد: گیرنده کبد، کودکی ۱۸ ماهه اصالتاً اصفهانی بوده است که در بیمارستان شیراز بستری میشود و کبد نارگل از مشهد با هواپیما به شیراز و او میرسد. برعکس کلیه، وقتی کبد فردی از کار بیفتد، باید زود کبد جدیدی به او پیوند زده شود در غیر این صورت شخص میمیرد. باید توجه کرد که تقریباً لازم است هم اهداکننده و هم گیرنده همسن باشند؛ مخصوصاً درباره کودکان که بحث وزن خیلی مهم است و کبد به کسی داده میشود که حدوداً هم وزن باشد.
وی عنوان کرد: بنابراین کسانی که نیاز به پیوند کبد داشته باشند در لیست اورژانسی کشور قرار میگیرد. اما اگر دریافت کننده خردسال باشد و موردی برای پیوند پیدا نشود، بخشی از کبد یکی از اعضای خانواده یا بیمار مرگ مغزی به دریافتکننده پیوند زده میشود.
خالقی اطمینان خاطر داد که حال هر دو دریافت کننده عضو خوب است و جوان بیست سالهای که گیرنده کلیه بوده تا دو روز دیگر مرخص میشود.
وظیفه رسانه، فراگیری فرهنگ اهدای عضو در جامعه
وی درباره فرهنگسازی عمل اهدای عضو گفت: بالاترین آمار اهدای عضو در جهان به اسپانیا برمیگردد. آنها اعتقاد دارند که تمام مردم کشور باید راجع به اهدای عضو اطلاعات داشته باشند و از قبل برایشان آمادگی ذهنی ایجاد شود تا در صورت مرگ مغزی عضوی از خانواده، راحت با این قضیه کنار بیایند و تصمیم به اهدای عضو بگیرند. اما خانوادههای ایرانی به علت آنکه معمولاً آمادگی ذهنی ندارند سخت مجاب میشوند.
رئیس واحد فراهمآوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی با تاکید بر نقش پررنگ رسانه در زمینه فرهنگسازی برای اهدای عضو، یادآوری کرد: عمل پیوند عضو در هر قشری از جامعه دیده میشود و این کار رسانه است که برای مثال ۱۰ روز یک بار به این موضوع بپردازد تا کمکم این فرهنگ برای مردم جا بیفتد و نهادینه شود. البته رسانهها تا همینجا هم نقش خود را تقریباً به خوبی ایفا کردهاند؛ چراکه اگر اطلاعرسانیها نبود، همین میزان از خانوادهها به هم با این فرهنگ همراه نمیشدند.
خالقی در پاسخ به این سوال که آیا پیش از این موردی از اهدای عضو یک کودک چند ماهه در کشور داشتهایم، گفت: مورد مشابه اینچنینی در ایران بسیار کم است و آخرین گزینهای که به خاطر دارم مربوط به دهه اول محرم ۱۰ سال قبل در مشهد است که خانواده یک کودک ۶ ماهه تصمیم به اهدای اعضای بدن فرزند خود گرفتند.
خانواده نارگل هیچ پولی نگرفتهاند
خالقی در بخش پایانی این گفتگو با تاکید بر اینکه خانواده نارگل هیچگونه هزینهای را بابت اهدا دریافت نکردهاند، عنوان کرد: هیچ پولی به خانواده نارگل برای این تصمیم داده نشده است. البته هزینههای پزشک قانونی و انتقال آن به روستا برعهده سازمان اهدای عضو بوده و همچنین یک لوح تقدیر و بنر تسلیت به این خانواده داده شده است. به غیر از اینها در صورت تمایل خانواده، سنگ قبری به آنها اهدا میشود که روی آن نوشته شده است «در این مکان جانی آرام گرفته است که با اهدای اعضای خویش به دیگران حیات دیگری بخشید.»