حضرت زینب در مجلس یزید، در جواب توهین زشت او به پدر و جد بزرگوارش ابراز می‌دارد که به دین پدر و جدم، تو و پدرت هدایت شدید اگر مسلمان باشید.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «زیبایی‌شناسی کلام زینب»‌ یکی از آثار عاشورایی بازار نشر است که محور آن، شخصیت حضرت زینب کبری (س)‌ است و به‌قلم انسیه خزعلی نوشته شده است. این‌کتاب سال ۱۳۸۶ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد و سال ۸۷ هم به چاپ دوم رسید.

انسیه خزعلی نویسنده این‌کتاب متولد ۱۳۴۲ است و استاد گروه ادبیات عرب دانشگاه الزهراست. او از سال ۱۳۹۱ تا ۹۵ ریاست این‌دانشگاه را به‌عهده داشت. از دیگر سوابق این‌پژوهشگر ادبی می‌توان به مسئولیتی که در دانشگاه علوم اسلامی رضوی به عهده داشت، اشاره کرد. خزعلی در حال حاضر معاون امور زنان و خانواده دولت سیزدهم است.

«زیبایی‌شناسی کلام زینب‌ (س)» ۲ بخش اصلی دارد: «بلاغت موقف» و «بلاغت کلمه» که بخش دوم آن دربرگیرنده ۶ فصل کوتاه است. این‌فصول یا موضوعات هم از این‌قرارند: الف) براعت استهلال و حسن ختام، ب) تشبیه و استعاره، ج) اقتباس، د) ایقاع موسیقی، ه) قصه و تصویرگری، و) سایر اسلوبهای بلاغی.

نویسنده در فصل «سایر اسلوبهای بلاغی»، زیبایی‌های کلام حضرت زینب (س) را در موضوعات و صنایع ادبی چون استفهام، امر، سجع، طباق و ... بررسی کرده است.

در برش‌هایی از این‌کتاب می‌خوانیم؛

***

اینک او در برابر کوفیانی است که حسین (ع) را دعوت نمودند، با او پیمان همراهی و مساعدت بستند ولیکن نقض پیمان نموده و او را تنها رها کردند و اکنون برای او گریه و ندبه می‌کنند. زینب (س) به شدت آنها را توبیخ می‌کند و ضربات کوبنده خود را بر عقلهای جامد و خامد و وجدانهای خفته‌شان وارد می‌سازد. نه‌تنها در نزد آنها اظهار غم و اشک نمی‌کند که آنها را مستحق گریه و فغان می‌داند:

«یا اهل کوفه، یا اهل الختل و الخذل، اتبکون و تنتحبون؟ ای والله فابکوا کثیرا و اضحکوا قلیلا، کل ذلک بانتهاککم حرمه ابن خاتم الانبیاء و سید شباب اهل الجنه.»

بدون شک این عبارات، احساس درد و پشیمانی را در جان مردم غفلت‌زده کوفه فروریخت و وجدانهایشان را لرزاند و پرده از چشمان غرق در دنیا و کور از حقیقت آنان برداشت.

سپس حضرت را در موقعیت دیگر و متفاوت از شرایط گذشته می‌یابیم، در کاخ یزید هنگامی که ایشان را بر آن ستمگر مست از غرور پیروزی وارد می‌کنند...

***

والله مار رایت الا جمیلا، هولا ء قوم کتب‌الله علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم و سیجمع الله بینک و بینهم فتهاج و تخاصم، فانظر لمن الفلج تکلتک امک یا ابن مرجانه.

حقیقتا چگونه می‌توان این‌جواب را توصیف کرد، آیا این یک‌کلام ساده است یا عظمت و خدای‌گونگی است که در قالب کلمه و کلام جلوه‌گر گشته است؟

چگونه می‌توان مصیبت‌زده‌ای را با آن مصائب بزرگ متصور شد که با این طمانینه و احساس پیروزی با خصم سخن گوید؟!

و در موقعیتی دیگر، هنگامی که اهانت مرد شامی را به عزیز برادر احساس می‌کند آنگاه که از یزید می‌خواهد دختر برادر را به کنیزی به او ببخشد به تندی و شدت و در عین حال عالمانه و فقیهانه پاسخ می‌دهد و بر او فریاد می‌کند که نه تو و نه امیرت چنین حقی ندارید.

: ما ذلک لک و لا لامیرک.

و هنگامی که با پاسخ یزید مواجه می‌شود که خود را دارای چنین حقی می‌داند، با منطق و استدلال محکم خویش او را هدف قرار می‌دهد که هرگز چنین حقی نداری مگر اینکه از دین و آیین ما خارج شوی.

: والله ما جعل ذلک لک الا ان تخرج من ملتنا و تدین بغیر دیننا.

و در جواب توهین زشت او به پدر و جد بزرگوارش ابراز می‌دارد که به دین پدر و جدم، تو و پدرت هدایت شدید اگر مسلمان باشید.

: بدین الله و دین ابی و جدی اهتدیت انت و ابوک ان کنت مسلما.

و بدین سان بسیاری از اهداف خود را در عباراتی کوتاه بیان می‌دارد:

الف) توجه و تنبه نسبت به جایگاه پدر و جد بزرگوارش

ب) تحقیر یزید و توجه دادن به جایگاهی که او به واسطه خاندان نبوت بر آن تکیه زده است.

ج) شک در اسلام او و تاکید بر عدم اعتقاد او به اسلام با مشروط نمودن اسلامش

***