به گزارش خبرگزاری مهر، وحیده علیمیرزائی، دانشجوی دکتری مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام طی یادداشتی اظهارداشت: دین به دنبال این نیست که انسانها تنها چیزهایی را بفهمند و بدانند؛ بلکه میخواهد انسانها برخی چیزها را بهطور عمیق بخواهند. درواقع دین میخواهد در یک فرایند تربیتی تمامی ساحات وجود انسان را با حقیقت و فطرت همراه کند و موانعی که موجب غفلت و جهل یا ضعف او در این مسیر است را با انتخاب خودِ او مرتفع کند.
بهطور کلی هر اندیشه یا گرایش یا رفتاری که در انسان متولد و تثبیت میشود زمینۀ شکلگیری طیفی از اندیشهها و رفتارها و تمایلهای همسنخ خود را نیز ایجاد میکند. ما در عصر دستکاری تمایلات و بازتولید ذائقهها زندگی میکنیم. دوران ما دوران استعمار احساسات و تمایلات است.
عصر تئوریزه کردن عنصر رهایی و بی قیدی است. گویی تنها قاعدۀ زندگی بشر پستمدرن این است که قاعدهای وجود ندارد. همهچیز سیال، برساخت بشر و سلیقهای است، هم اندیشهها هم تمایلها و هم رفتارها. واقعیت مهلک نیز همینجاست که این رهایی افراطی در حوزۀ اندیشه و تمایل و رفتار به جایی رسیده که انسان امروز هویت جنسیتی و حتی جنسی خود را هم در گردباد یک سیالیت موهوم گم کرده و میپندارد میتواند بهراحتی سلیقههای موقت و آرزوهای مجازی خود را بر قواعد طبیعت، غریزه و فطرت که او آنها را موهوم میپندارد غلبه دهد!
این فاجعۀ هویتی و جنسیتی و جنسی شاید بیش از آن که محصول نسبیت در اندیشه باشد محصول رهایی احساس و تمایل است. اسلام در تنظیم و مدیریت تمایلات و احساسات طبیعی و غریزی و فطری انسان یک منطق روشن و متناسب با آن و یک نظام رفتاری منسجم دارد. کارکرد بسیاری از احکام دین را به طور دقیق میتوان از همین منظر یعنی مدیریت تمایل در انسان تحلیل کرد. برای تنظیم تمایل باید مرز گذاشت و حجاب بهمعنای عام آن همان مرزبندی است.
شاید بتوان مدعی شد دلالت حجاب بهمثابه یک منطق کلی، نه صرفاً یک پوشش مدیریت تمایل و احساس در زن و مرد نسبت به هم و حتی به لحاظ فردی است. روشن است که در یک مدیریت صحیح، هیچ تمایل طبیعی یا غریزی یا فطری نباید نادیده گرفته شود؛ اما هنر این است که تمایلات و گرایشات بهگونهای تنظیم شوند که نتیجهاش حداکثر رشد شخصیتی و جنسیتی و معنوی بشر باشد چه در زیست جمعی، چه خانوادگی و چه فردی.
از این منظر حجاب، یک کلانپروژه است! یک رویکرد است. اخذ یک وضعیت است؛ نه به طور صرف یک فعل یا یک پوشش خاص. موضوع پوشش و پوشیدگی مردان و زنان تنها یکی از قطعات پازل بزرگ منطق حجاب بهعنوان یک رویکرد است.