کشورهای آفریقا از ثمره سالها استعمار غرب به ستوه آمده و می‌خواهند سرنوشت خویش را به دست بگیرند.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: آفریقا سرشار از منابع طبیعی است. ثروت عظیمی در این قاره نهفته است. اما به چه دلیل بخش بزرگی از این قاره همچنان در فقر به سر می‌برد؟

علت این همه قطعی برق در آفریقا چیست؟ قطع برق موجب توقف کسب‌وکارها و تحصیل دانش‌آموزان می‌شود و اینها از جمله دلایلی است که رشد اقتصادی در این قاره را کند کرده است.

غرب ناامنی در آفریقا را علت رشد کند اقتصادی می‌داند. اما کشورهای آفریقایی انگشت اتهام را به سوی استعمار سابق غرب در این قاره، به دلیل افزایش ناامنی، پیشرفت ناکافی در زیرساخت‌های حیاتی این قاره و در نتیجه فقیر شدن آن می‌گیرند.

غرب و به طور خاص دو کشور فرانسه و آمریکا، اصرار دارند که همه مشکلات آفریقا را به مسائل امنیتی گره بزنند و به این بهانه مدت‌هاست که نیروهای مسلح خود را در این قاره مستقر کرده و پایگاه‌های نظامی در آنجا ایجاد کرده اند. اما در نقطه مقابل، آفریقا، استعمار، امپریالیسم، بردگی و نژادپرستی را، که ریشه تقریباً ۵۰۰ ساله در این قاره دارد، مقصر می‌داند. در دوران تاریک امپریالیسم غرب در آفریقا، دزدی و نسل کشی گسترده‌ای در این قاره رخ داد. در طول این قرن‌ها، غرب این قاره را غارت کرده، تا طمع خود را از آن تأمین کند.

از این رو، کارشناسان بر این باورند که راه‌حل مشکلات آفریقا نمی‌تواند در دست شکنجه‌گران غربی آن و همان نیروهایی باشد که در طول تاریخ مردم این قاره را به بردگی گرفته‌اند. برخی از کشورهای این قاره توانستند اربابان استعماری غربی خود را بیرون کنند و با موفقیت در پی راهکارهایی به منظور پایان دادن به فقر، مسائل امنیتی و مداخلات خارجی بودند. اخیراً نیز کشورهایی نظیر مالی، بورکینافاسو و نیجر، که به دنبال حق حاکمیتی خود هستند، نیز این روند را در پیش گرفته اند.

تلاش فرانسه برای تحمیل مجدد هژمونی

فرانسه ۱۰ سال پیش درصدد افزایش چشمگیر حضور نظامی خود در آفریقا بود و به همین دلیل بنا به اهداف امنیتی و در تلاش برای جلوگیری از رسیدن نیروهای جدایی‌طلب به پایتخت مالی هزاران نیرو را به ساحل صحرا فرستاد.

مأموریت نظامی فرانسه اما در آفریقا با شکست همراه شد. گروه‌های تروریستی جای پای خود را در سراسر ساحل صحرا محکم و بخش‌های زیادی از این منطقه را از کنترل خارج کردند و از طرفی خشونت‌های قومی را به‌ویژه در دو کشور مالی و بورکینافاسو موجب شدند.

منتقدان می‌گویند مأموریت شکست خورده فرانسه در آفریقا به واقع تلاشی از سوی قدرت استعماری سابق در این قاره برای تحمیل مجدد هژمونی خود بر منطقه بود. مداخله نظامی ناتو در سال ۲۰۱۱ در لیبی موجب گسترش حضور تروریست‌های داعش در ساحل صحرا شد، موضوعی که کارشناسان از آن به عنوان عامل اصلی افزایش تروریسم در منطقه یاد می‌کنند.

شاخص جهانی تروریسم ۲۰۲۳ می‌گوید که منطقه ساحل صحرا در جنوب صحرای آفریقا به کانون تروریسم تبدیل شده است. بنا به این گزارش، طی ۱۵ سال گذشته، تروریسم در ساحل صحرا بیش از ۲ هزار درصد افزایش یافته است. در سال ۲۰۰۷ تنها یک درصد مرگ و میرهای ناشی از تروریسم در سراسر جهان، مربوط به ساحل صحرا بود. این روند برای کشورهای آفریقایی که تحت تأثیر ناامنی ناشی از اقدامات غرب، به ویژه کشورهای آمریکا و فرانسه بودند، ادامه نیافت.

در طول این سال‌ها کودتا در آفریقا افزایش یافت، موضوعی که ناظران، دولت‌های غربی حاضر در آفریقا را عامل آن معرفی می‌کنند چرا که آنها نه برای پایان دادن به مسائل امنیتی آفریقا اقدامی کردند و نه گامی برای بهبود استاندارد زندگی در این قاره برداشتند.

آخرین سرباز فرانسوی سال گذشته از مالی اخراج شد. پس ازآن باماکو به پاریس درباره تلاش مستمر فرانسه برای تضعیف حاکمیت و امنیت ملی این کشور هشدار داد. عبدالله دیوپ، وزیر امور خارجه مالی در شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد: «در صورتی که فرانسه به تضعیف حاکمیت کشور ما و تضعیف تمامیت ارضی و امنیت ملی آن ادامه دهد، دولت مالی این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که از حق دفاع مشروع خود استفاده کند».

در ژانویه، دولت بورکینافاسو در اقدامی مشابه، به طور جدی از نیروهای فرانسوی خواست تا خاک این کشور را ترک کنند.

دولت بورکینافاسو اعلام کرد که مسائل امنیتی خود را به جای وابستگی به ارتش فرانسه، به تنهایی حل خواهد کرد، ارتش فرانسه تنها اوضاع امنیتی در کشور را بدتر کرده است.

پاریس اما با اکراه این موضوع را پذیرفت. وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرد: ما با پذیرش این درخواست، شرایط توافق را رعایت خواهیم کرد.

پس از افزایش شدید احساسات ضد فرانسوی در سراسر بورکینافاسو که با آتش زدن پرچم‌های فرانسه از سوی معترضان همراه بود، چنین درخواستی مطرح شد.

در مدت حضور نیروهای فرانسوی، بورکینافاسو به یکی از فقیرترین کشورهای جهان تبدیل شد، در این برهه گروه‌های تروریستی وابسته به القاعده و داعش در این کشور رو به افزایش گذاشت، تروریست‌هایی که هزاران نفر را کشتند و بحران انسانی را در این کشور به راه انداختند.

در زمان حضور نظامی فرانسه نه تنها اوضاع امنیتی در بورکینافاسو رو به وخامت گذاشت، بلکه حضور فرانسوی‌ها مانع از آن شد که این کشور از منابع معدنی غنی خود مانند طلا، روی، مس، منگنز، فسفات و سنگ آهک بهره قابل توجهی گیرد. این کشور همچنین دارای ذخایر الماس، بوکسیت، نیکل و وانادیوم است.بورکینافاسو اکنون این فرصت را در اختیار دارد که از این منابع بهره گیرد و جمعیت خود را از فقر نجات دهد.

آمریکا دیگر قدرت اصلی غربی است که در آفریقا ویرانگری می‌کند، آمریکا ۲۱ پایگاه نظامی شناخته شده در ۱۵ کشور این قاره دارد.

آمریکا نیز همانند فرانسه، به دلیل اقدامات و مداخلات نظامی خود متهم به گسترش افراط گرایی و تروریسم در آفریقا است، از جمله از طریق حملات هوایی سری برنامه ریزی شده، اما وقتی بمب‌های آنها غیرنظامیان بی گناه را به کشتن می‌دهد و افراط گرایی را به بار می‌آورد، دیگر سری نیست.

در نیجر نیز به عنوان یکی دیگر از قربانیان استعمار فرانسه که آمریکا هم حاکمیت آن را نقض کرده است، اخیراً «محمد بازوم» رئیس جمهور آن در یک کودتا از سوی محافظان ریاست جمهوری خود به بازداشت خانگی رفت. ژنرال عبدالرحمن چیانی، رئیس گارد ریاست جمهوری نیجر، خود را رهبر این کشور معرفی کرده و گفته که اقدامات لازم برای حفظ امنیت و ثبات را صورت می‌دهد.

پس از آن سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تأیید کرد که آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه این کشور چند بار با بازوم صحبت کرده است. این مقام وزارت خارجه آمریکا از ارائه جزئیات بیشتر در این باره امتناع کرد. بازوم همچنین پس از بازداشت در مقاله‌ای برای یک روزنامه آمریکایی، از دولت واشنگتن درخواست کمک کرد. رئیس جمهور نیجر روز شنبه، بار دیگر از آمریکا خواست تا نظم را به این کشور بازگرداند.

تاکنون تظاهرات گسترده‌ای در نیجر در حمایت از کودتا برگزار شده و تصاویر معترضانی را نشان می‌دهد که در حال اهتزاز پرچم روسیه هستند.

با این حال آمریکا اعلام کرده که نیروهای نظامی خود از جمله پایگاه‌های هواپیماهای بدون سرنشین که به طور گسترده محکوم شده اند، را در نیجر حفظ می‌کند.

تحلیلگران بر این باورند که کودتای خوب یا بد وجود ندارد و همه کودتاها بد هستند، با این حال حمایت عمومی جدی از کودتا در نیجر مطرح است، زیرا بسیاری از مردم محلی می‌گویند که رئیس جمهور این کشور بیش از حد به غرب متکی است و اقدامات کافی برای مردم انجام نداده است.

در اعتراضاتی که در نیامی پایتخت نیجر برگزار شد، معترضان به سفارت فرانسه در این کشور یورش بردند.

کشورهای غربی، نظیر فرانسه، قدرت استعماری سابق و همچنین برخی از کشورهای منطقه با هدف افزایش فشار برای بازگرداندن بازوم به قدرت، تحریم‌هایی را علیه نیجر وضع کردند. اما رهبر نظامی جدید نیجر نسبت به این موضوع بی اعتنا است. او می‌گوید ارتش با وجود وضع تحریم‌های «غیرانسانی» عقب‌نشینی نخواهد کرد.

تحریم راه حل مشکل نیست این کار تنها مردم نیجر را فقیرتر می‌کند و نفرت آنها را نسبت به غرب به دلیل هدایت اقدامات تنبیهی بیشتر می‌کند.

نیجر دارای ذخایر غنی سنگ معدن اورانیوم است و منتقدان طرف‌های غربی را متهم می‌کنند که در تلاشند تا حدود پنج درصد از استخراج سنگ معدن‌های با عیار بالای اورانیوم دنیا را که در آفریقاست به غارت ببرند.

فرانسه روز شنبه اعلام کرد که «قاطعانه» از یک بلوک غربی آفریقایی برای خاتمه کودتا در نیجر حمایت می‌کند. روسیه اما گفته است که هرگونه مداخله خارجی در امور کشورهای منطقه باید محدود شود و مداخله قدرت‌های غربی تنها بر آتش درگیری در این کشورها می‌افزاید.

دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین روز جمعه به خبرنگاران اعلام کرد: بعید است که مداخله نیروهای غیرمنطقه ای بتواند اوضاع را در نیجر بهبود بخشد.

پسکوف گفت که مسکو اوضاع را از نزدیک زیر نظر دارد و افزود: ما نگران تنش در نیجر هستیم و همچنان طرفدار بازگشت سریع اجرای قانون اساسی بدون به خطر افتادن جان انسان‌ها هستیم.

پایان استعمار

الگوی غربی نظم بین المللی مبتنی بر قوانین، دیگر جواب نمی‌دهد و کشورها به دنبال جایگزین‌های دیگری هستند. استعمار فرانسه به پایان رسیده است. هیچکس در آفریقا دیگر طرفدار اقدامات استعماری فرانسه نیست.

کشورهای آفریقایی بیشتری اخیراً به منظور مبارزه با تروریسم در خاک خود و در مسیر یافتن راه حلی درازمدت مدت برای چالش‌های امنیتی خود، به دیگر قدرت‌های خارجی نظیر روسیه و چین روی آورده اند. از جمله این اقدامات آموزش ارتش‌های ملی از سوی روسیه و پایان دادن به مداخله اربابان سابق استعماری غرب است.

آفریقا به دنبال قدرت‌های خارجی است که به توسعه اقتصادی این قاره کمک کنند و منابع آن را غارت نکنند.

کشورهای آفریقایی البته می‌گویند که این به معنای قطع روابط دیپلماتیک با غرب نیست. این کار صرفاً مخالفت شدید با گذشته استعماری خود و تلاش برای بازگرداندن حکومت استعماری به آفریقا است.