خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: در نگارش روند تاریخ جهان مدرن، قاره آفریقا به دلیل بهرهمندی از منابع سرشار خدادادی و موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی در میان دو قاره آسیا- اروپا، همواره محل رقابت و نزاع قدرتهای بزرگ بوده است. علیرغم پنج قرن حضور استعماری دولتهای اروپایی در این منطقه، اما همچنان کشورهای آفریقایی از مشکلات حیاتی مانند فقر، توسعهنیافتگی، بیماریهای فراگیر، جنگهای محلی و بازگشت استعمارنو به این قاره رنج میبرند. یکی از مصادیق تغییر چهره «استعمار» در این منطقه غنی، گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی است. نامعادله صادرات «تکنولوژی» و «امنیت» در ازای غارت منابع طبیعی و ایجاد پایگاههای مخفی نظامی سبب افزایش حضور تجار اسلحه و شرکتهای صهیونیستی در قاره آفریقا شده است. «مقابله با نفوذ ایران»، «کسب رأی دولتهای آفریقایی در سازمانهای بینالمللی» و «تسلط بر مناطق ژئواستراتژیک شرق آفریقا» از دیگر اهداف تلآویو برای حضور در قاره سیاه است. برهمین اساس در این یادداشت به واکاوی نفوذ استعماری رژیم صهیونیستی در آفریقا خواهیم پرداخت.
تاریخچه روابط رژیم صهیونیستی و آفریقا
تنها چند سال پس از اشغال سرزمینهای فلسطینی از سوی صهیونیستها، تلآویو برای خروج از محاصره ژئوپلیتیکی به سمت توسعه روابط با کشورهای پیرامون خاورمیانه عربی حرکت کرد. در اوایل دهه ۵۰ میلادی پایههای حضور رژیم صهیونیستی در آفریقا گذاشته شد؛ با این حال مورخان، دهه ۶۰ میلادی را اوج حضور صهیونیستها در آفریقا میدانند. گلدا مایر وزیرخارجه وقت رژیم با ایجاد اداره آفریقا در این وزارتخانه به عنوان مبتکر توسعه روابط با دولتهای آفریقایی شناخته میشود. اتیوپی به عنوان محل زیست یهودیان فلاشا، نخستین کشوری آفریقایی بود که دیپلماتهای رژیم صهیونیستی را پذیرفت. در همین سال تلآویو استقلال غنا را به رسمیت شناخت و در سال ۱۹۵۸ آژانس همکاری و توسعه بینالمللی (ماشاو) برای حمایت از کشورهای تازه استقلال یافته آفریقا تأسیس شد. با این حال نخستین سفارت رژیم در قاره آفریقا در سال ۱۹۶۳ در نایروبی پایتخت کنیا بازگشایی شد. پس از جنگ «رمضان» در سال ۱۹۷۳ و اعلام تحریم نفتی از سوی کشورهای عربی، قاره آفریقا با تلآویو قطع رابطه کرد، اما بین سالهای ۱۹۷۵ الی ۱۹۷۹ اکثر دولتهای این منطقه روابط خود با اسرائیل را از سرگرفتند.
این روند پس از توافق کمپ دیوید و انعقاد پیمان اسلو میان سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) و رژیم صهیونیستی در دهه ۹۰ میلادی سرعت گرفت. پس از سال ۲۰۰۹ بنیامین نتانیاهو از استراتژی «بازگشت اسرائیل به آفریقا» رونمایی کرد. در این سال آویگدور لیبرمن وزیر خارجه وقت رژیم به اتیوپی، غنا، کنیا، نیجریه و اوگاندا سفر نمود. نقطه اوج این سیاست سفر نتانیاهو به قاره آفریقا در سال ۲۰۱۶ و بازدید وی از کشورهای فوق (به جز غنا) بود. پس از امضای توافق آبراهام میان امارات عربی متحده، بحرین، مراکش و سودان با رژیم صهیونیستی، برخی تحلیلگران بر این اعتقاد بودند که این توافق میتواند نقطه پیوند میان سرمایه کشورهای عربی و فناوریهای دفاعی- امنیتی رژیم صهیونیستی در قاره آفریقا باشد. برخلاف نظر کارشناسان اما تحقق چنین سناریویی با واقعیتهای میدانی فاصله زیادی دارد. پادشاهی عربی سعودی به عنوان مهمترین کشور شورای همکاری خلیجفارس با گذاشتن شروطی همچون کسب حق غنیسازی یا تشکیل دولت مستقل فلسطینی در برابر پیوستن به روند صلح آبراهام مقاومت میکند. علاوه بر این، روند موجود نشان دهنده عدم تمایل کشورهای عربی برای شریک شدن بازارهای آفریقایی با رژیم صهیونیستی است.
دست رد اتحادیه آفریقا به رژیم صهیونیستی
روابط سازمانهای آفریقایی و رژیم صهیونیستی، تاریخ مخالفت کشورهای مستقل این منطقه با صهیونیسم و دفاع از حقوق ملت فلسطین بوده است. در جریان صدور قطعنامهها و بیانیههای بینالمللی در پرونده فلسطین، همواره کشورهای آفریقایی در جایگاه ضداسرائیلی قرار دارند. در سال ۱۹۷۵، نوزده کشور آفریقایی با دادن رأی مثبت به قطعنامه ۳۳۷۹ سازمان ملل متحد، «صهیونیسم» را یکی از انواع نژاد پرستی و تبعیض نژادی توصیف کردند. پس از گذشت چهلوسه سال (۲۰۱۸)، به غیر از هفت کشور اریتره، لستو، لیبریا، مالاوی، رواندا، کیپ ورد و سودان جنوبی؛ دیگر دولتهای آفریقایی به قطعنامه آمریکا در محکومیت حملات مشروع حماس به فلسطین اشغالی رأی ندادند.
رژیم صهیونیستی از طریق صادرات فناوریهای نوین و تسلیحات به دولتهای آفریقایی موفق شد تا در سال ۲۰۲۱ به عضویت ناظر اتحادیه آفریقا درآید. تنها به فاصله چندماه «بار لی» سفیر رژیم صهیونیستی در اتیوپی از جریان نشست این اتحادیه در آدیسبابا اخراج شد. منابع خبری اعلام کردند که حضور نماینده این رژیم بدون هماهنگی و کسب مجوز بوده و به همین دلیل با اعتراض دولتهایی همچون الجزایر و آفریقای جنوبی از جلسه اخراج شده است. این اتفاق تاریخی در حالی رخداد که طی چند سال اخیر تلآویو سرمایه گذاری زیادی برای پیوستن به اتحادیه آفریقا انجام داده بود.
وابستگی متقابلِ نامتوازن
دولتهای آفریقایی به دلیل نداشتن پایههای قابل اتکای مقبولیت و مشروعیت، برای حفظ بقای سیاسی مجبورند تا علاوه بر جلب حمایت دولتهای منطقهای- فرامنطقهای، سرمایه گذاری بر روی ارتش و ایجاد نیروی نظامی وفادار، آموزش دیده و مجهز را در دستور کار قرار دهند. در چنین شرایطی دلّالهای صهیونیست از طریق پرداخت رشوه به رهبران آفریقایی، مقدمات لازم برای انعقاد توافق امنیتی- اقتصادی میان دولتهای این قاره و رژیم صهیونیستی را فراهم آورند. با آنکه هماکنون سهم آفریقا در بازار صادراتی رژیم صهیونیستی کمی بیشتر از ۲ درصد است، اما چشم انداز تلآویو ارتقا این رقم به بیش از ۲۵ درصد اعلام شده است.
به گزارش پایگاه اخوانی «نون پست» شرکتهای صهیونیستی در کنیا در زمینه هتلداری، در ساحل عاج در حوزه نیروگاههای گازی و در آفریقای جنوبی و بوتسوانا در تجارت الماس مشغول به فعالیتاند. هماکنون روابط اقتصادی تلآویو و رباط بالاترین سرعت رشد تجارت دوجانبه را در آفریقا به ثبت رسانده است. حجم روابط اقتصادی دو طرف در سال ۲۰۲۲ رقم ۱۸۰ میلیون دلار را نشان میدهد که حاکی از رشد ۱۶۰ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۰ است. با این حال تلآویو قصد دارد تا در چشم انداز نزدیک، این رقم را به ۵۰۰ میلیون دلار برساند.
به گزارش «گیس ریپورت آنلاین» شرکتهای اسرائیلی به دنبال ایجاد وابستگی میان رژیم صهیونیستی و کشورهای آفریقایی در زمینههای کشاورزی، امنیت آب، امنیت سایبری، توسعه گردشگری و خدمات فنی-مهندسی هستند. به عنوان مثال شرکت اسرائیلی « Gigawatt Global » نخستین تأسیسات فتوولتائیک را در مقیاس گسترده در آفریقای شرقی گسترش داده است. همچنین این شرکت با امضا قرارداد به ارزش ۱ میلیون دلار با «مجمع اقتصادی کشورهای غرب آفریقا» متعهد به اجرای پروژه انرژی سبز و ایجاد مزرعههای خورشیدی در همسایه بوروندی شده است.
این پروژه نخستین فعالیت یک شرکت خصوصی در حوزه انرژی سبز است که زمینه توسعه نفوذ تلآویو در غرب آفریقا را فراهم آورده است. به گزارش روزنامه عبری جروزالمپست، در آگوست ۲۰۲۳ رئیس جمهور زامبیا در جریان سفر به فلسطین اشغالی، قراردادی ۱۰۰ میلیون دلاری در زمینه تولید انرژی خورشیدی- بادی با طرف اسرائیلی به امضا رساند. «NUFiltration» دیگر شرکت اسرائیلی فعال در زمینه فناوریهای نوین میباشد که قرار است تا سیستمهای کنترل کیفیت آب را در غنا و کامرون مستقر کند.
دیگر مزیت نسبی رژیم برای توسعه نفوذ در قاره آفریقا صادرات تسلیحات و فناوری امنیتی است. بین سالهای ۲۰۱۵- ۲۰۱۶ میزان صادرات نظامی رژیم با رشد ۷۰ درصدی به ۲۷۵ میلیون رسیده است. به گزارش ایالضمیر مدیرکل وزارت جنگ رژیم، این تبادل تنها ۳ درصد از مجموع صادرات نظامی تلآویو در سال ۲۰۲۱ را تشکیل میدهد. نیجریه دیگر مشتری تسلیحات نظامی تلآویو است. براساس آمارهای منتشر شده ارزش قراردادهای تسلیحاتی میان دو طرف در سالهای اخیر از مرز ۵۰۰ میلیون دلار عبور کرده است.
در سال ۲۰۱۸ در جریان سفر محرمانه افسران امنیتی رژیم صهیونیستی به رواندا، طرفین توافق کردند که این کشور آفریقایی در ازای پذیرش پناهجویانی که به زور از سرزمینهای اشغالی اخراج میشوند از امتیاز واردات تسلیحات اسرائیلی برخوردار شوند. حضور رئیس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا «دفتر سیاسی و نظامیان وزارت جنگ رژیم صهیونیستی» به همراه افسران ارتش در رزمایش «شیر آفریقا- ۲۰۲۲» در مراکش، نقطه عطفی در زمینه توسعه نفوذ نظامی رژیم در آفریقا و تشدید تقابل میان الجزایر- مراکش در پرونده صحرای غربی است. وزارت جنگ رژیم صهیونیستی و شرکتهای خصوصی وابسته به تلآویو اطلاعات بسیار اندکی در خصوص صادرات سلاح به قاره آفریقا منتشر میکنند اما با توجه به اطلاعات موجود در بستر وب عمده تسلیحات صادر شده به این منطقه عبارتاند از پهپادهای آفندی- شناسایی، خودروهای زرهی، واحدهای توپخانه، انواع رادار تجهیزات جنگ الکترونیک.
بهره سخن
رژیم صهیونیستی علاوه بر غارت منابع قاره سیاه به دنبال حضور در نقاط استراتژیکی مانند شاخ آفریقا در آستانه خلیج عدن و دریای سرخ است. تشدید فعالیتهای دیپلماتیک صهیونیستها برای ایجاد جای پا در اریتره و اتیوپی نشان دهنده برنامهریزی تلآویو برای حضور در مسیرهای تجارت دریایی و گسترش دامنه رقابت با جمهوری اسلامی ایران است. اما در جنوب آفریقا فضای ضداستعماری و ضدصهیونیستی و تداوم کمپین «بایکوت اسرائیل» امکان بازیگری تلآویو را بسیار محدود کرده است.
کابینه و شرکتهای خصوصی رژیم صهیونیستی در امتداد سیاستهای اتحادیه اروپا و آمریکا به دنبال طراحی نظم امنیتی- اقتصادی قاره آفریقا به گونهای هستند که در آن بازیگران مستقل همچون ایران، چین یا روسیه فضای محدودی برای نقش آفرینی در روند توسعه این قاره ثروتمند داشته باشند. برهمین اساس لازم است تا تهران با تشریح جایگاه تلآویو در سیاست دولتهای غربی، بلوکی واحد متشکل از اعضای بریکس و دولتهای عربی با هدف کاهش نفوذ صهیونیستها در کشورهای آفریقایی ایجاد کند. با تشدید رقابت میان آمریکا با بلوک چین- روسیه در آفریقا، فضای لازم برای اجرای این طرح فراهم خواهد شد.