خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: روابط میان ایران و آمریکا همواره با تناقضهایی همراه بوده، اما امروز شاهد آن هستیم که میانجیگری قطر و عمان نتیجه داده و بوی همگرایی دیدگاههای دو طرف به مشام میرسد.
در این رابطه و برخی تحولات هفتههای اخیر در منطقه، خبرنگار مهر گفتگویی را با مسعود اسداللهی، کارشناس امور منطقه و بینالملل انجام داده که مشروح کامل آن در ادامه میآید:
توافق مبادله زندانیان میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا، واکنشهای زیادی را در پی داشته و بسیاری افراد تلاش کردهاند تا به تفسیر آن بپردازند. به نظر شما این توافق، روزنهای را در دیوار بلند بحران میان دو طرف ایجاد خواهد کرد؟ آیا میتوان این توافق را مقدمه توافقی جدید پیرامون برنامه صلحآمیز هستهای ایران دانست؟
توافق آزادی زندانیان میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا میتواند شکافی را در دیوار بلند بحران میان دو طرف ایجاد کند، اما ارتباط مستقیمی میان این پرونده و پرونده برنامه صلحآمیز هستهای ایران وجود ندارد. بعید میدانم که پرونده زندانیان گامی به سوی توافق جدید پیرامون برنامه صلحآمیز هستهای ایران باشد، زیرا دولت آمریکا انتخابات ریاست جمهوری را پیشرو دارد و معمولاً در سال انتخابات هیچکدام از رؤسای جمهور آمریکا موضعی را اتخاذ نمیکند و اقدامی را به ویژه درباره پرونده برنامه صلحآمیز هستهای ایران که در جامعه آمریکا چالشهای بزرگی را در پی دارد، صورت نمیدهد.
با توجه به تجربه ۲ سال گذشته دولت بایدن، روشن شده که دولت آمریکا به دنبال حلوفصل ریشهای پرونده برنامه صلحآمیز هستهای ایران نیست؛ چرا که بایدن تمامی تصمیمات ترامپ جز تصمیمات وی در این پرونده را لغو کرد. بایدن میخواهد پرونده برنامه صلحآمیز هستهای ایران را از جایی شروع کند که ترامپ تمام کرد، اما ایران خواستار بازگشت به نقطه توقف گفتگوهاست که به خروج آمریکا از برجام انجامید. بنابراین تاکنون اختلافات بسیاری میان مواضع ایران و آمریکا وجود داشته و نه تنها تا این لحظه شاهد حسن نیت آمریکا برای حلوفصل این پرونده به طوری که مورد خشنودی دو طرف باشد نبودهایم بلکه دیدهایم که آمریکا در پرونده برنامه صلحآمیز هستهای ایران همچنان راه ترامپ را ادامه میدهد. از این روی بسیار بعید است که توافق مبادله زندانیان مقدمه توافقی جدید پیرامون برنامه صلحآمیز هستهای ایران باشد.
این توافق برای دو طرف چه اهمیتی دارد و برای ایران چه دستاوردی داشته است؟ چرا واکنش رژیم صهیونیستی به این توافق محدود بود و بیشتر به رفع تکلیف از سوی یک کابینه تندرو که ایران را دشمن اصلی خود در جهان میداند شبیه بود؟
اهمیت این اتفاق در درجه نخست و به ویژه در رابطه با ایران در جنبه انساندوستانه آن نهفته است؛ زیرا این توافق فقط به مبادله زندانیان محدود نمیشود، بلکه بند مهمی مبنی بر آزادسازی بخشی از داراییهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی و بانکهای عراقی دارد. این فرصت بزرگی برای ایران است تا داراییهای خود که به صورت غیرقانونی از سوی دولت آمریکا بلوکه شده بودند را باز ستاند.
ایرانیانی که به دلیل تحریمهای ضدایرانی در آمریکا زندانی شدهاند، مورد ستم قرار گرفتهاند و به ناحق زندانی شدهاند، چراکه این تحریمها از منظر بینالمللی قانونی نیستند. بر خلاف آن، کسانی که در ایران به زندان افتادهاند، آمریکاییهای ایرانیالاصلی هستند که به اتهام جاسوسی در داخل ایران بازداشت شدهاند. این اتهام از سوی دادگاههای ایران به اثبات رسیده و برای آن دلایل و مدارکی وجود دارد. از این روی است که آمریکا تلاش دارد این افراد را آزاد کند، زیرا آنان جاسوسهای بسیار مهمی برای آنها هستند.
در حال حاضر صهیونیستها میدانند که این توافق ضرورتاً مقدمه توافق هستهای نیست. چیزی که برای آنان اهمیت دارد، توافق هستهای است. علاوه بر این در رژیم صهیونیستی اختلافهای شدیدی پیرامون کابینه نتانیاهو وجود دارد و اختلافهایی نیز میان نتانیاهو و بایدن درباره چندین موضوع از جمله پرونده برنامه صلحآمیز هستهای ایران و روابط میان رژیم صهیونیستی و آمریکا وجود دارد. در حال حاضر نتانیاهو نمیتواند روی توافق مبادله زندانیان مانور بدهد. همگان میدانند که این توافق به مسئله مشخصی محدود است، روی توافق هستهای تاثیر نمیگذارد و به پیشرفت در این موضوع یا توسعه هستهای ایران نمیانجامد.
از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که نتانیاهو با بحران بزرگی در جامعه صهیونیستی دستوپنجه نرم میکند، به ویژه آنکه در روزهای اخیر برای نخستین بار شاهد اختلاف میان نخستوزیر و فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی بودهایم. این اختلاف، عمق بحران را نشان میدهد و به این رژیم اجازه نمیدهد که در این موضوع، ضددولت بایدن موضعگیری شدیدی داشته باشد.
اخیراً عملیاتی تروریستی در حرم شاهچراغ (ع) در شیراز رخ داد. این حمله تروریستی به چه دلیل انجام شده است؟ در سایه بهبود روابط میان ایران و بسیاری از کشورهای همسایه، چه طرفهایی در پسِ این اقدام تروریستی قرار دارند؟
عملیات تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ (ع) در شیراز، دومین عملیات تروریستی در این مکان مبارک بود. نزدیک به یک سال پیش یا کمتر، نخستین عملیات تروریستی در این مرقد مبارک به وقوع پیوست و در نتیجه آن چندین فرد بیگناه از جمله مردان، زنان و حتی کودکان به شهادت رسیدند.
کسی که حمله نخست را انجام داده بود به دست نیروهای امنیتی به هلاکت رسید و دستگاههای امنیتی ایران توانستند ۲ نفر که به این فرد در انجام عملیات تروریستی کمک کرده بودند را دستگیر کنند. این ۲ فرد محاکمه و به دلیل انجام این جنایت اعدام شدند. داعش مسئولیت آن عملیات را به عهده گرفت و پس از اعدام ۲ فردی که در این عملیات تروریستی دست داشتند اعلام کرد که انتقام آنان را خواهد گرفت. بنابراین عملیات تروریستی اخیر در قالب رویارویی با داعش و تکفیریها به وقوع پیوست.
گمانهزنیهایی درباره تحریک داعش از سوی برخی سرویسهای امنیتی جهت انجام این عملیات تروریستی صورت گرفته و برخی نشانهها از نفوذ سرویسهای امنیتی به داعش و تحریک عناصر آن به اجرای اقدامات جنایتکارانه و وحشیانه در تمام جهان به ویژه ایران حکایت دارند؛ زیرا در اینجا مسئله تشیع و موضع تکفیریها در قبال آن مطرح است.
احتمال میرود که در پسِ این عملیات تروریستی موساد نیز حضور داشته باشد. این موضوع از طریق بازجویی مجری عملیات تروریستی دوم حرم مطهر شاهچراغ (ع) در دست بررسی است. بنابراین باید منتظر نتایج تحقیقات بمانیم. تاکنون ۲۰ فرد مرتبط با این اقدام تروریستی بازداشت شدهاند و انتظار میرود نتایج تحقیقات، بسیار مهم باشد؛ زیرا دادههایی درباره چگونگی رسیدن این تروریست به ایران و چگونگی حضور این فرد در شیراز از یک ماه پیش از اجرای این عملیات تروریستی را شامل خواهد شد؛ چرا که در عملیات تروریستی پیشین، تروریست مجری عملیات در داخل حرم به هلاکت رسید، اما این بار زنده دستگیر شد.
آیا درست است که ایران ضرورت حفظ آرامش با نظامیان آمریکایی در شمال سوریه را به همپیمانان خود در سوریه و عراق گوشزد کرده است؟ مضمون دیدارهای مسئولان ایرانی از جمله سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس، از سوریه چیست؟
این درست نیست که ایران ضرورت حفظ آرامش با نظامیان آمریکایی در شمال سوریه را به همپیمانان خود در سوریه و عراق گوشزد کرده است. اولاً منطقهای که دچار تنش است منطقه «التنف» در جنوب سوریه است که از ۸ سال پیش تاکنون در اشغال نظامیان آمریکایی است. اقدامات مشکوکی از سوی آمریکا جهت تحریک داعش و تکفیریها ضد ارتش سوریه و نیروهای مردمی درشرق سوریه و مناطق میانی دیرالزور و البوکمال مشاهده شده است. در حال حاضر نشانههای پررنگی مبنی بر این وجود دارد که آمریکاییها قصد دارند تنها گذرگاه باقیمانده میان سوریه و عراق که در اختیار آمریکا نیست را به کنترل خود درآورند.
در شرق فرات نظامیان آمریکایی حضور دارند و درگیریها و تنشهایی میان نیروهای آمریکایی و قسد از یک سو و نیروهای ارتش سوریه و نیروهای مردمی از سوی دیگر وجود دارد.
اگر این موضوع را در کنار موضوع التنف قرار بدهیم اینگونه به نظر میرسد که آمریکاییها میخواهند خسارتها و شکستهای سیاسی و نظامی خود در مناطق دیگر به ویژه خلیج فارس را جبران کنند. آنان قصد دارند کنترل گذرگاه البوکمال را به دست بگیرند، زیرا این موضوع دستاورد بزرگی برای آنها به شمار میآید و میتوانند پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در فضای داخلی این کشور از آن بهره ببرند؛ اما ایران با هماهنگی با سوریه موضع خود را اینگونه اعلام کرده که نمیتوان به دولت آمریکا اجازه اجرای این نقشه را داد و دیدار اخیر سردار قاآنی از سوریه مهمترین دلیل برای این موضوع است. این دیدار با نیت حفظ آرامش با نظامیان آمریکایی صورت نگرفته بلکه بالعکس با هدف ارسال این پیام صورت گرفته که آمریکاییها بدانند ایران با هماهنگی با سوریه آمادگی دارد به هر نقشهای از سوی آمریکا جهت کنترل گذرگاه البوکمال پاسخ بدهد.