نمایش «پدر» به کارگردانی محمودرضا رحیمی که در سال ۷۷ روی صحنه رفت از جمله آثار موفق تئاتر ایران طی ۴ دهه گذشته بوده است؛ کاری از گروهی جوان که در تئاتر شهر اجرا شد.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی؛ ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با سپری کردن بیش از ۴ دهه پا به قرنی تازه گذاشت؛ در این عمر سپری شده ۴۴ ساله، آثار مختلفی با موضوعاتی متنوع از دفاع مقدسی، دینی، کمدی، اجتماعی و … تولید و در سالن‌های تئاتر به صحنه رفتند. برخی از این آثار بسیار جریان ساز بودند و برخی آثار خاطره‌انگیز و پرمخاطب.

شاید خالی از لطف نباشد مروری داشته باشیم بر آثاری که طی دهه‌های ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تولید و اجرا شدند، روندی که این آثار برای تمرین و تولید طی کردند، گروهی که در تولید و اجرای اثر حضور داشتند و دیدن تصاویر این اجراها اعم از عکس یا فیلم.

از این رو در گروه هنر تصمیم بر این شد که از آغاز سال ۱۴۰۰ با جمع‌آوری اطلاعات مختلف اجراهای ۴ دهه گذشته، مروری‌بر تولیدات تئاتر ایران در این بازه زمانی داشته باشیم که این گزارش‌ها تا نیمه سال ۱۴۰۱ ادامه یافت و بعد از وقفه‌ای چند ماهه قرار بر این است که از ابتدای سال ۱۴۰۲ این روند مجدداً ادامه پیدا کند.

در شصت و یکمین گام از مرور چهار دهه خاطرات صحنه» به سراغ نمایش «پدر» نوشته آگوست استریندبرگ و طراحی و کارگردانی محمودرضا رحیمی رفته‌ایم.

محمودرضا رحیمی مدرس و کارگردان تئاتر از جمله چهره‌های شناخته شده تئاتر ایران است که در ۳ دهه گذشته آثار مختلفی را در تئاتر ایران به صحنه برده است. وی که از شاگردان زنده‌یاد حمید سمندریان و دستیار این کارگردان مطرح تئاتر ایران بوده، در حال حاضر نیز در آکادمی سمندریان مشغول به تدریس و آموزش جوانان علاقه‌مند به تئاتر است.

وی با نمایش «پدر» اولین تجربه حضور خود در مجموعه تئاتر شهر را در مقام کارگردان تجربه کرد؛ اثری نوشته آگوست استریندبرگ که سال ۷۷ در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا شد.

محمودرضا رحیمی درباره روند تولید نمایش «پدر» در آن دوران به خبرنگار مهر گفت: ممنونم من را به گذشته‌هایی می‌برید که هم بسیار شیرین است و از طرفی بسیار پر از رنج و تلاش. «پدر» استریندبرگ ابتدا در سالن قشقایی تئاتر شهر در سال ۷۷ اجرا نشد و سابقه‌ای دارد که مربوط به چندین کار ما در آموزشگاه سمندریان است که دیواره‌های آن ساختمان توسط من، گروهم و خانم همدانی منشی آنجا که روح‌شان شاد، برداشته شد. ما به درخواست استاد سمندریان ارجمند گروه نیوشا را زیر نظر ایشان و در مدرسه سمندریان تأسیس کردیم. ایشان نظارت مستقیم روی کارهای ما داشتند. اولین کار «خانه عروسک» ایبسن بود. استاد خیلی اصرار داشت که کار را به شیوه‌های نمایشی که ایشان به ما تدریس می‌کرد نظیر وفاداری به متن تا روش‌های بازیگری دراماتیک و روانشناسانه، انجام دهیم. «خانه عروسک» را سال ۷۳ و بعد در سال ۷۴ نمایش «اتوبوسی به نام هوس» را اجرا کردیم. بعد از آن و در سال ۷۵ چون تنسی ویلیامز را به دلیل همسانی و هم‌پوشانی مسائلش با مسائل روز ایران دوست داشتیم، نمایش «باغ وحش شیشه‌ای» را کار کردیم.

وی ادامه داد: سالن مدرسه سمندریان را آنگونه که بتواند برای اجراها مناسب باشد، با امکانات و اقداماتی که می‌توانستیم، آماده کردیم. گروه ما آن زمان متشکل از عباس ستارزاده، فرحناز اصغری، مجتبی طباطبایی، نازنین گودرزیان، مرحوم پروین حسن‌خانی و دیگر دوستانی بود که واقعاً به ما کمک کردند. استاد ما را به سمت آگوست استریندبرگ سوق دادند و ما به سراغ «پدر» استریندبرگ رفتیم.

رحیمی یادآور شد: تنها پرسشی که استاد سمندریان از ما پرسیدند این بود حالا که قصد اجرای «پدر» را دارید آیا فکر نمی‌کنید امروزه با یک آزمایش خون ساده می‌توان مشخص کرد که بچه متعلق به پدر و مادر هست یا نه. زیرا در نمایشنامه «پدر» بر سر اینکه «برتا» متعلق به کیست مناقشه است. پاسخی را که ما دادیم استاد پذیرفت؛ مناقشه بر سر اینکه فرزند متعلق به کیست نیست بلکه بر سر آدم‌هاست که در واقع با هم کنار نمی‌آیند. آنجایی که آدم‌ها می‌توانند به لحاظ غریزی از رأفت انسانی فاصله بگیرند. استاد پذیرفت و مدام به ما هشدار می‌داد و می‌گفت که به همراه استاد رکن‌الدین خسروی بارها تلاش کردند این کار را انجام دهند اما به سرانجام نرسید. ما کار را آغاز کردیم و وقتی در سال ۷۶ در آموزشگاه سمندریان اجرا شد، آقای علی عمرانی به همراه مجید شریف‌خدایی معاون مرکز هنرهای نمایشی از جمله مهمانان ما بودند. از کار خیلی خوش‌شان آمد و آقای شریف‌خدایی هم گفت که برای اجرای نمایش در سالن‌های حرفه‌ای که در آن زمان در اختیار هنرمندان جوان قرار نمی‌گرفت از ما حمایت خواهند کرد.

کارگردان نمایش «پدر» با اشاره به اینکه در ابتدا گروه را به دانشگاه هنر معرفی کردند تا نمایش «پدر» را در سالن فارابی دانشگاه اجرا کنند، افزود: به دلیل اینکه اکثر ما دانشجویان دانشگاه آزاد بودیم، دانشگاه هنر به ما اجرا نداد. ما هم اصرار نکردیم. آقای عمرانی از ما پیگیر ماجرا شد و ماجرا را به ایشان گفتیم. از طرفی از طریق یکی از دوستان شنیدیم که آقای حسین سلیمی رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی نیز گفته که تعریف کار را از آقای شریف‌خدایی شنیده و برای اجرای عمومی «پدر» همراهی می‌کند. در آن زمان اجرای نمایش «بانو آئویی» آقای بهرام بیضایی که پایان‌نامه خانم مژده شمسایی بود، در سالن قشقایی به پایان رسید و وقتی آقای حسین پاکدل مدیر وقت مجموعه تئاتر شهر فیلم کار ما را دید، ما را تشویق کرد و با اجرای «پدر» در سالن قشقایی موافقت شد.

وی درباره بازخوردهایی که از نمایش «پدر» در آن زمان صورت گرفت، اظهار کرد: خیلی از هنرمندانی که آن زمان به تماشای تئاتر «پدر» نشستند بسیار کار و بازی‌ها را دوست داشتند از جمله مرحوم علی اصغر گرمسیری. نقدها و بازخوردهای بسیار خوبی هم داشت. «پدر» که در خرداد سال ۷۷ در مجموعه تئاتر شهر اجرا شد، اولین اجرای گروهی جوان از نمایشنامه‌ای خارجی در تئاتر شهر بود. این امر هم نقدها و نظرهای متفاوتی را داشت؛ برخی معتقد بودند که گروه‌های جوان نباید در تئاتر شهر اجرا کنند و برخی هم معتقد بودند که وقتی کار خوب است چرا نباید چنین اتفاقی بیفتد. ما در طول اجراها تماشاگر زیادی داشتیم.

رحیمی ادامه داد: در آن زمان سالن قشقایی حدود ۱۰۷ یا ۱۰۸ صندلی داشت (تخته‌هایی با روکش پارچه‌ای و ابر بر آنتراپوزهایی منظم) که البته خوب هم نبودند و با یک کولر آبی خنک می‌شد چون لوله‌کشی درستی نداشت. در طول اجرا من با سطل، آب درون کولر می‌ریختم تا هوای سالن نسبتاً خنک شود. من، عباس ستارزاده و مجتبی طباطبایی‌زاده به دلیل اینکه درگیر نمایش «دایره گچی قفقازی» استاد سمندریان بودیم، برای همراهی با استاد، نمایش «پدر» را بعد از ۲۸ اجرا در ۴۹ روز به پایان رساندیم.

وی به روش تمرین‌نگاری گروه خود در آن دوران اشاره کرد و گفت: در آن زمان تمام تمرین‌های گروه ما مکتوب می‌شد. قسمتی از «خانه عروسک» ایبسن را بالغ بر ۱۸۰ ساعت تمرین کردیم. اجرای دو و نیم ساعته «اتوبوسی به نام هوس» حدود ۴۰۰ ساعت تمرین گروهی داشت و اجرای دو ساعته «باغ‌وحش شیشه‌ای» نیز حدود ۵۴۰ ساعت. نمایش «پدر» نزدیک به ۶۰۰ ساعت تمرین داشت.

این هنرمند با سابقه تئاتر درباره تمرین‌های نمایش «پدر»، توضیح داد: ما ابتدا نمایش «پدر» را بر اساس ترجمه دکتر مهدی فروغ تمرین کردیم که خیلی ترجمه کلاسیک و زبانی شکسته‌نشده و بیهقی وار داشت و ما نمی‌توانستم با این زبان به احساسات مدنظر برسیم. با استاد سمندریان در این مورد صحبت کردم و زنده‌یاد هما روستا که آن‌جا حضور داشتند گفتند که نمایشنامه «پدر» را ترجمه کرده و آن را برای اجرا به زنده‌یاد محمدعلی کشاورز سپرده اند. ما همه کتابخانه‌ها را زیر و رو کردیم و در نهایت در کتابخانه تئاتر شهر با مدیریت آقای منصور خلج، بعد از حدود ۱۰ روز گشتن، نسخه ترجمه شده خانم روستا را پیدا کردیم. متن را بردیم و از روی آن کپی گرفتیم. سه نسخه را به خود خانم روستا هم دادیم و سه نسخه را به کتابخانه تئاتر شهر. خوشبختانه خانم روستا کاملاً امروزی و محاوره‌ای «پدر» را ترجمه کرده بودند. ما بعد از بیش از ۲۰۰ ساعت تمرین با نسخه ترجمه شده آقای فروغ، تمرین با نسخه ترجمه شده خانم روستا را شروع کردیم.

رحیمی متذکر شد: به دلیل اینکه پول زیادی نداشتیم صحنه را خودمان درست کردیم. حتی بعد از پایان اجرای «پدر»، پول فروش بلیت را هم به موقع به گروه پرداخت نکردند.

وی اجرای نمایش «پدر» را برای گروه تجربه بسیار خوبی دانست که اجرایی بسیار درخشان و پر تماشاگر شد.

کارگردان نمایش «پدر» درباره اینکه آیا به بازتولید این اثر نمایشی فکر می‌کند یا نه، تأکید کرد: خود من دوست دارم که به آن سمت برگردم هر چند که بعد از «پدر» روند کاری‌ام بسیار متفاوت شد. بازگشت کاری من به آن دوره کلاسیک، خواسته خود استاد سمندریان هم بود ولی کارهای کلاسیک نیاز به بودجه و صحنه‌سازی و دکور زیبا و خوب دارد. نمی‌توان کارهای کلاسیک را با صحنه خالی اجرا کرد.

وی یادآور شد: بعد از ما خیلی‌ها ابتدا کارهای‌شان را در مدرسه سمندریان اجرا کردند و بعد از آن در سالن‌های حرفه‌ای روی صحنه بردند. خیلی از هنرمندان خوب امروز ما که آن زمان اجرای «پدر» را دیدند به من پیشنهاد کرده‌اند که با همان بازیگران نمایش را مجدداً روی صحنه ببرم و آن‌ها نیز به عنوان تهیه‌کننده حمایت خواهند کرد. در آن زمان جوان‌ها فقط از طریق حضور در جشنواره تئاتر فجر امکان اجرا در سالن‌های حرفه‌ای را پیدا می‌کردند و «پدر» تأثیر خوبی بر تغییر این روند گذاشت و اولین کاری بود که مسیر اجرا در جشنواره تئاتر فجر را برای رسیدن به اجرای عمومی طی نکرد. از این نظر راهی هم باز شد تا کارهای بسیار خوبی توسط جوان‌ها در آن زمان روی صحنه برود. خیلی دوست دارم بار دیگر «پدر» را روی صحنه ببرم که البته می‌دانم خیلی زمان‌بر خواهد بود.

رحیمی درباره دغدغه اجرای نمایش «پدر» در آن مقطع زمانی، اظهار کرد: دغدغه اصلی ما برای اجرای «پدر» کارهای آموزشی و نوع آموزشی بود که می‌دیدیم. در آن دوران تحلیل توسط دکتر فریندخت زاهدی، سیستم و متد توسط استاد شنگله، متن‌شناسی در وادی فیلم توسط آقای مهدی فخیم‌زاده، نقد فیلم توسط آقای خسرو دهقان و کارگردانی و بازیگری و رسیدن به نقش توسط استاد سمندریان به ما تدریس می‌شد. متونی که استاد سمندریان برای کار به ما معرفی می‌کرد دغدغه آموزشی برای ما داشت.

این مدرس و کارگردان تئاتر تصریح کرد: آن گروه برای من گروهی طلایی بودند ولی متأسفانه سانسور اقتصادی باعث شد تا به مرور زمان از تئاتر دل بریدند. ما امروزه روز می‌توانستیم به داشتن بازیگرانی چون عباس ستارزاده، فرحناز اصغری، نازنین گودرزیان و مجتبا طباطبایی افتخار کنیم ولی این هنرمندان به دلیل شرایط اقتصادی از تئاتر دور شدند و یا در حوزه دیگری به کار خود ادامه دادند. در آن زمان چون ما دانشگاه آزادی بودیم، دانشگاه آزاد زیاد از گروه‌های تئاتری‌اش حمایت نمی‌کرد و بیشترین حمایت‌ها از ما از سوی استاد سمندریان و مدرسه سمندریان بود. در انتها باز هم ممنونم و امیدوارم این یادآوری که شما بانی آن بودید من را نیز به اصلاح مسیر خودم امیدوار کند.

برچسب‌ها