خبرگزاری مهر_ گروه سیاست: مرحله پیش ثبت نام انتخابات مجلس دوازدهم انجام شده و آمار ثبت نام کنندگان حدود سه برابر دوره قبل شده است. گروههای اصولگرا و نیروهای مستقل و حتی اصلاح طلب هم حضور چشمگیری در ثبت نامها داشتند. بر اساس اخبار و اطلاعات میدانی شاهد ثبت نام تعداد قابل توجهی از نیروهای اصلاح طلب و میانه رو در این فرآیند حساس بودیم اما برخی اصلاحطلبها با اگر اماهایی که برخی نیروهای رادیکالشان از قبل پیش ثبتنامها شروع کرده بودند در تلاش بودند این مرحله را تحت الشعاع بیتفاوتیهای خود قرار دهند. از سویی شاهد شکلگیری نسل جدیدی از اصلاحطلبان هستیم که راه تغییر و حل مشکلات را مراجعه به صندوقهای رأی میدانند.
این اصلاح طلبان انتقاداتی نسبت به تغییراتی که در رأس این جبهه سیاسی رخ داده، دارند و معتقدند که ریاست آن میتوانست همچنان در قالب شخصیتی معتدل و ملی ادامه یابد و عدم حضور یک چهره ملی و میانهرو در رأس این جبهه مهم سیاسی، عوارض خوبی را بر جای نخواهد گذاشت.
مجله «آگاهی نو» که توسط محمد قوچانی مدیریت میشود و نزدیک به طیف میانهرو اصلاحطلبان و کارگزاران است، پیش از این پرده از انتخابات اخیر هیأت رئیسه جبهه اصلاحات برداشته و نوشته بود: «کسانی که روزی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و آنجا را تسخیر کردند، امروز نیز درصدد تسخیر جبهه اصلاحات و کرسیهای تصمیمگیر آن برای تعمیم مواضع خود به کل جریان هستند.» این شاید تندترین انتقاد درونی اصلاحطلبان به ریاست آذر منصوری باشد که شبه انتصاب و تسخیر توصیف شد و از ابراهیم اصغرزاده، محسن امینزاده و محسن میردامادی بهعنوان چهرههای پشت پرده هر دو تسخیر نام برده شد.
انتخاباتی که مورد اعتراض احزاب زیرمجموعه جبهه اصلاحات قرار گرفته است و علاوه بر اینکه اعلام کردهاند از این پس در سطحی پایینتر از دبیرکل در جبهه شرکت میکنند، گویا به توصیه انتخاباتی حلقه تسخیر نیز اهمیتی نداده و در انتخابات حضور یافتهاند و علی رغم تصمیم جبهه اصلاحات مبنی بر «توصیهای برای پیشثبتنام انتخابات مجلس نداریم» چهرههای سرشناس، چهرههای ناشناس و به اصطلاح یقه سفید نیز از این جریان وارد انتخابات شدهاند.
در همین زمینه محمود واعظی در گفتگو با مهر گفته است: «ما بهعنوان حزب اعتدال و توسعه هیچگاه با صندوق رأی قهر نکردهایم و همواره تلاش کردهایم حضور فعال داشته باشیم و از همکارانمان در شهرستانهای مختلف که علاقه و توانایی لازم را دارند، خواستیم و تشویق کردیم که نامنویسی کنند.»
در خصوص آخرین تحولات انتخاباتی نیروهای موسوم به اصلاح طلب با «سعید نور محمدی» عضو و سخنگوی حزب ندای ایرانیان به گفتگو نشستیم که دغدغه مشارکت بالا در انتخابات و حل مشکلات کشور را داشت.
*با توجه مصوبه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام کرده است که به صورت تشکیلاتی در انتخابات حضور نخواهند داشت، رویکرد احزاب این جریان نسبت به انتخابات چگونه است؟
جبهه اصلاح طلبان در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات هیچ مصوبهای نداشته است. در جلسات تنها در مورد حضور در پیش ثبت نام بحث شد. تمام اعضای حقوقی و حقیقی نسبت به قانون جدید انتخابات انتقاد داشتند. در نهایت هم مصوبه دوستان این بود که توصیهای برای پیش ثبت نام یا عدم پیش ثبت نام نداشته باشند. بر اساس این مصوبه، افراد در ثبت نام مختار هستند. در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات هیچ بحثی نشده است.
حضور حزب ندای ایرانیان در انتخابات پیش رو به چه صورت خواهد بود؟
اما در مورد حزب ندای ایرانیان، ما تصور میکنیم برای برگزاری یک انتخابات پرشور و حداکثری در حال حاضر آمادگی اش نه از سوی آقایان مسئول و نه از سوی مردم وجود ندارد. برای چنین هدفی، باید ابزارها و لوازم آن فراهم شود.
قطعاً برگزاری انتخابات پرشور، خواسته و ایده آل بخشهای تندرو نیست. چون در مشارکت بالای مردم، رأی آوردن نمایندگان فعلی و لیستهای اصولگرا شوخی است. پس مدام این بخش در تلاش هستند که با سیاستهای اشتباه و ناامیدکننده، به بخش اکثریت جامعه این پیام را بدهد که وارد انتخابات نشود تا آنها کرسیهای قدرت را از دست ندهند. تنها با چنین استراتژی و تاکتیکهایی است که این افراد میتوانند با تکیه بر آرای طیفِ خاصی در انتخابات رأی بیاورند.
ما در تلاش هستیم حرفها و دغدغههایمان را هم به تصمیم گیرندگان نظام سیاسی منتقل کنیم و هم با مردم ناراضی که به حق معترض هستند صحبت کنیم و بگوییم صحنه انتخابات را خالی نکنند
در انتخابات مجلس دهم در تهران ۵۰ درصد واجدین شرایط مشارکت کردند و هیچیک از نمایندگان فعلی رأی نیاوردند. اما در انتخابات مجلس یازدهم در همین شهر تهران، با مشارکت ۲۵ درصدی لیست و نمایندگان فعلی رأی آوردند. نفر شاخص جبهه پایداری در انتخابات مجلس دهم تهران، سی و دوم شد. اما همین فرد با وجود کاهش ۲۰ هزار رأی، در مجلس یازدهم سوم شد و الان میداندار بدترین طرحها علیه آزادی و حقوق شهروندان است.
به طور طبیعی منافع این گروهها مشارکت پایین است که برخلاف توصیههای رهبر انقلاب است. برنامه حزب ندای ایرانیان تلاش برای گفتگو هم با حاکمیت و هم با مردم ناامید از تغییرات است. نه بدون اقدامات مسئولین اصلی کشور در متوقف کردن تندروها و سیاستهای افراطی و نه بدون ایجاد اصلاحات جدی و تمکین به خواسته مردم انتخابات پر شور به وجود میآید و نه بدون اراده اکثریت جامعه برای تغییر از مجراهای قانونی.
برای انتخابات ایده آل که ضامن امنیت کشور باشد، باید ابزار و لوازم آن فراهم شود. بر خلاف دوستان اصلاح طلب، ما در تلاش هستیم حرفها و دغدغههایمان را هم به تصمیم گیرندگان نظام سیاسی منتقل کنیم و هم با مردم ناراضی که به حق معترض هستند صحبت کنیم و بگوییم صحنه انتخابات را خالی نکنند و برای تغییر باید کنار هم بمانیم و در پیشبرد خواستههایمان استمرار داشته باشیم. اگرچه شانس موفقیت ما امروز خیلی کم است و تا به حال حرفهایمان از طرف هیچکدام از دو طرف شنیده نشده است، اما ناامید نیستیم و برنامهمان تا ۶ ماه باقی مانده تا انتخابات ادامه همین گفتگوها و تلاشهاست. اینکه حزب در نهایت چه تصمیمی خواهد گرفت به نتایج این تلاشها و ارتباطها بستگی دارد.
* آیا این برنامهها با تصمیمی که شورای عالی گرفته منافاتی ندارد؟
این نسل اصلاح طلب خسته است. وارد پیری شده است و حوصله و توان و خلاقیت ندارد. فقط کنار گود نشسته و منتظر است تا اگر شرایط تغییر کرد سریع وارد گود شود و سهماش را طلب کند به لحاظ حقوقی خیر. اما به لحاظ اراده، کاملاً در منافات با روحیه نسل خسته اصلاح طلب است. این روحیه را برای اولین بار نیست که ما شاهدش هستیم. در سال ۷۵ پس از ثبت نام آقای ناطق نوری همین دوستان که فکر میکردند نتیجه انتخابات مشخص است، با ناامیدی سیاستورزی را در کنارهگیری دیدند. اما در اوج ناامیدی آنان، جوانان دانشجوی عضو دفتر تحکیم وحدت به سراغ آقای خاتمی در کتابخانه ملی رفتند و از وی دعوت کردند که در انتخابات کاندیدا شود. در آن انتخابات پیران خسته دنباله روی جوانان شدند. تحول توسط جوانان و دانشجویان رقم خورد اما نسل خسته بعداً سوار موج شدند و همه چیز را برای خودشان مصادره کردند و در عین حال هم نتوانستند اصلاحات را پیش ببرند.
انتخابات سال ۹۲ هم همین بود. من شاهد ناامیدی این نسل خسته که فعلاً حاکم بر جبهه اصلاحات حاکم است و مخالفتشان برای عدم شرکت در انتخابات بودم. بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی هم تلاشهای زیادی برای مجبور کردن آقای خاتمی برای اعلام اینکه کاندیدا نداریم، کردند؛ اما آقای خاتمی سال ۹۲ کنار جوانانی ایستاد که تصمیم گرفته بودند شرایط را تغییر دهند. مجدداً بعد از پیروزی در انتخابات ۹۲ همین نسل خسته سوار بر موج شد و تمام مواهب قدرت را در اختیار گرفت و باز هم در ایجاد تغییرات ناموفق بود.
این نسل اصلاح طلب خسته است. وارد پیری شده است و حوصله و توان و خلاقیت ندارد. فقط کنار گود نشسته و منتظر است تا اگر شرایط تغییر کرد سریع وارد گود شود و سهمش را طلب کند. حاضر نیست خودش تلاش و کنشگری کند تا فضا تغییر کند. به دلیل اینکه به این سبک سیاستورزی عادت کرده است. از ابتدای انقلاب همه مسئولیتها و پستها تقدیمش شده و هیچ زحمتی برایش نکشیده است. مثل وضعیت فعلی اصولگرایان که دو دستی همه چیز را تقدیم افراد ناکارآمدشان کردهاند. نسل خسته جبهه اصلاحات در حال حاضر در تنظیمات کارخانهایشان قرار دارند. مثل همیشه خسته هستند. افرادی مثل نبوی و خاتمی با تکیه بر تجربهشان کاملاً در اقلیت هستند. به ظاهر به خاتمی و نبوی احترام میگذارند اما نگاهشان به این افراد کاملاً ابزاری است. این دوستان هیچ تغییر نکردند. تنها اتفاق خسته شدن نسل ماست که خواستههایش قربانی شده است. تلاشها و تغییراتی که به وجود آورده عقیم مانده و حالا هم کنار کشیده و قهر کرده است.
ما میخواهیم حرف بزنیم ولو اینکه در نهایت موفق نشویم زیرا اصلاً انتخابات فرصت حرف زدن است. آقایان مسئول باید دست از لجاجت با نسل ما بردارد. مسئولان باید قبول کنند این زندگی، حق نسل صبور ما نیست. ما با تکیه بر جوانیمان بزرگترین فرصت برای توسعه کشور بودیم. اما حاکمیت با میدان دادن به افراد ناکارآمد و فرصتطلب از یک سو و نسل خسته جریان اصلاحات با خودخواهی و منفعتطلبی این فرصت را از کشور گرفتند. حالا هم تا یک تا دو دهه دیگر کشور وارد میانسالی و پیر سالی میشود و فرصت توسعه برای همیشه از کشور گرفته خواهد شد.
* در بین گروههای اصلاح طلب میبینیم که برخی گروهها و شخصیتها موافق شرکت در انتخابات هستند؛ آیا برنامهای برای تشکیل ائتلاف و ارائه لیست واحد با دیگر طیفهای این جریان را دارید؟
از سال ۷۵ تا الان کوچکترین تغییری در ذهن و اراده حاکمان بر جبهه اصلاحات صورت نگرفته است ایده آل ما ائتلاف با هم نسلهایمان است و نه لزوماً در این انتخابات بلکه به صورت کلی اتفاقات اخیر جبهه اصلاحات ما را خیلی به فکر واداشت. به احترام آقای نبوی در جلسات هستیم اما به این باور رسیدیم از سال ۷۵ تا الان کوچکترین تغییری در ذهن و اراده حاکمان بر جبهه اصلاحات صورت نگرفته است. آنان صرفاً منتظر نشسته اند تا اگر فضا تغییر کرد، تغییرات را به نفع خودشان مصادره کند. ما هم این را به آقای خاتمی و آقای نبوی و دکتر عارف مکرراً گفتهایم. اگر روزی هم نسلیهای ما بپذیرند که باید از این نسل خسته عبور کرد، قطعاً لحظهای تردید نخواهیم کرد و کنارشان خواهیم ایستاد. اما شرایط آن هنوز فراهم نشده است.
* برخی گمانه زنیها بر این است که به دلیل شرایط موجود، ممکن است اصلاح طلبانی میانه رو و عمل گرا به سمت جریان اعتدالی حرکت کنند.
برای ما اصلاً مسأله گزینهها و کاندیداهای انتخابات نیست. اگر تغییرات در سیاستهای کلی نظام و برگشت مردم به صحنه ایجاد شود حتی اگر تمام اعضای حزب ندا رد صلاحیت شوند، ما تمام قد وارد انتخابات خواهیم شد. اما اگر این تغییرات در جامعه و در نگاه رأس هرم سیاسی ایجاد نشود، حتی اگر تمام اعضای ما تأیید شوند، برایمان ذرهای ارزشی ندارد. مساله برای حزب ندا هیچ وقت گزینه اصلاح طلب و اعتدالی نبوده بلکه توسعه کشور بوده است. اگر شرایط تغییر کند افراد برای ما ابزاری هستند برای رسیدن به هدف که توسعه همه جانبه کشور و دفاع از حقوق شهروندان است. اما اگر شرایط تغییر نکند، اصلاً مساله برایمان اهمیتی نخواهد داشت.