علی تکروستا کارگردان مجموعه مستند «زندگی روی آب» همزمان با آغاز پخش این مجموعه از شبکه مستند سیما، در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره این اثر توضیح داد: متأسفانه بعضی مواقع اتفاقات بزرگی در کشور ما رخ داده است که بههیچ عنوان دیده نشدهاند. وقتی ساخت این مجموعه را به من پیشنهاد دادند، تازه متوجه ابعاد این اتفاق شدم. همین امروز اگر از مردم سوال کنید که سکوهای پارس جنوبی که شاید نامش را شنیده باشند، کجاست و چگونه است، شناختی از آن ندارند، در صورتی که جزو میادین بزرگ مربوط به میعانات گازی در کشور به حساب میآید.
وی افزود: وقتی با این سکوها آشنا شدم دیدم هم لوکیشن جذابی دارند و هم پرسنل و کارکناناش آدمهای جذابی هستند. به همین دلیل تصمیم گرفتم به این منطقه بروم و این مستند را بسازم. وقتی رفتم متوجه شدم پرسنل آنجا بهصورت اقماری فعالیت میکنند و ۱۴ روز سر کار هستند، ۱۴ روز استراحت دارند و ۲ روز هم مسیر رفت و برگشتشان است. این منطقه هم دقیقاً در مرز آبی ایران و قطر قرار دارد.
تکروستا ادامه داد: رفت و آمد به این سکوها با بالگرد انجام میشود، تمام کارکنان با هلیکوپتر سر کار میروند و ما با شرایط خاصی به این منطقه رفتیم. از عسلویه یا باید ۱۰۰ کیلومتر را روی آب طی کنید و به سکوها برسید یا باید با هلیکوپتر بروید. چیزی حدود یک ساعت در این مسیر روی آبهای خلیج فارس هستید تا به سکوهای پارس جنوبی برسید. فکر کنید افرادی در چنین موقعیتی سالهاست مشغول به کار هستند اما تا به امروز هیچ پروژهای درباره آنها ساخته نشده است.
این مستندساز گفت: جالب این است که تا نام کارگردان شرکت نفت و گاز به میان میآید، اکثر افراد به ابعاد مالی و درآمدهای کلان فکر میکنند. شاید این افراد نسبت به کارکنان دولتی و اداری، مبالغ بالاتری بگیرند اما در مقابل سختیهایی که تحمل میکنند، این مبالغ بسیار جزئی است.
تلاش قطریها برای جذب نیرو با حقوق ۱۰ برابری!
وی افزود: چند سال پیش سکوهای قطری از نیروهای ایرانی پذیرش داشتند و حقوقهای ۱۰ برابری هم به آنها پیشنهاد داده بودند اما وقتی با خود این بچهها صحبت میکردم، میگفتند به دلیل تعصبی که به ایران داریم، نمیتوانستیم تصور کنیم که روی سکوهای قطری کار میکنیم و سکوهای خودمان با مشکل مواجه شده است. این کارکنان با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند. شاید لوکیشن کاری آنها از نظر فضای بصری جذاب باشد اما این جذابیت تنها در ۲ روز اول است و بعد از آن گویی در یک قفس مدرن افتادهای! تمام مدت روی آب هستید و هیچ دسترسیای به هیچ کجا ندارید.
تکروستا درباره مشکلاتی که در مستند خود به آنها پرداخته است، ادامه داد: در یکی از قسمت به این نکته اشاره شد که برخی از این افراد مراسم تشییع پدر و یا فرزند خود را از دست میدهند چرا که به دلیل شرایط جوی، امکان بازگشت فوری از سکو به خانه را ندارند! چنین اتفاقی را مگر میشود با مسائل مالی جبران کرد. سوژه مستند در یکی از قسمتها مردی بود که برادرش را از دست میدهد و این جریان در مستند روایت شده است. او با ۲ روز تأخیر توانست با بالگرد به خانه برگردد. این افراد به دلیل قطع شدن ارتباط با خانواده، دچار مشکلات بسیار جدی میشوند و آسیبهای زیادی میبینند.
این مستندساز، درباره بازسازی برخی صحنهها در فیلم و بازی کاراکترها در مقابل دوربین توضیح داد: بله بخشهایی از کار بازسازی شده اما اصل اتفاق واقعیت داشته است. در مواردی حتی در روند واقعی اتفاقات دست بردیم اما واقعیت این است که این افراد، صدها بار با چنین تجربههایی مواجه بودهاند. در مواردی هم تلاش کردیم با این تمهید جلوی تکرار برخی از موقعیتها را بگیریم.
گازهای سمی که فرصت بازدم هم نمیدهد!
وی با اشاره به خطراتی که کارکنان سکوهای گازی را تهدید میکند گفت: این گازها همه سمی است و یکی از کارشناسانی که با او صحبت میکردیم گفت برخی از این گازها بهگونهای است که در همان مرحله دم، کار فرد را تمام میکند و حتی فرصت بازدم هم پیدا نمیکند! کوچکترین نشت گاز از لولهها در این منطقه میتواند به یک فاجعه بزرگ ختم شود. اگر اتفاقی در این سکوها رخ بدهد، ابعاد فاجعه بسیار عظیم خواهد بود. فشار گاز بهگونهای است که اگر انفجاری رخ بدهد، کل سکو از بین میرود و همه اینها خطراتی است که این کارکنان را در تمام مراحل کاریشان تهدید میکند.
تکروستا گفت: در بخشی از مستند اشاره میشود که کافی است شما یک پیکنیک گاز را در نظر بگیرید. آنچه در انفجار این سکوها میتواند رخ دهد، هزاران برابر سهمگینتر از یک کپسول گاز است. در عین حال که استرس همه افراد در این سکوها بالاست و از نظر پزشکی این میزان استرس خطرات خودش را به همراه دارد.
این کارگردان درباره ریتم کند روایت مستند در برخی قسمتها توضیح داد: متأسفانه با توجه به شرایطی که وجود داشت، در قسمت دوم به دلایل پزشکی امکان بازگشت کاراکتر اصلی به سکو وجود نداشت و به همین دلیل راشهای کمتری در اختیار داشتیم و این اتفاق باعث شد که ریتم مجموعه در قسمت دوم پایین بیاید.
اساساً یک مستندساز تکنفرهام
وی درباره تجهیزات فنی باکیفیت در فرآیند تولید این مستند هم گفت: درست است که مستندساز باید تجهیزات باکیفیتی در اختیار داشته باشد اما نباید خودش را درگیر تجهیزات کند. کل این مستند با یک سهپایه، یک دوربین و یک هاشاف ساخته شده است. اساساً هم من مستندساز تکنفره هستم. بخشهایی از کار شاید سخت شود اما مهمترین نکته در فرآیند مستندسازی، ارتباط با سوژه است. خیلیها میگویند مستندهای من حس و حال دارند، این حس و حال از آنجایی میآید که من با سوژههایم زندگی میکنم. وقتی تنها هستم، میتوانم به او نزدیک شوم. در ساخت این مجموعه مستند هم تنها بودهام.
این مستندساز درباره جذابترین تجربیات خود در فرآیند ساخت مستند «زندگی روی آب» گفت: روزی که من به شناور رسیدم، در عسلویه ستاد بحرانی تشکیل شده بود، بابت طوفانی که در مسیر سکوهای پارس جنوبی بود! آنقدر در آن مقطع تکانهای تند و شدیدی را تجربه میکردیم که برایم فراموشنشدنی است. حتی خاطرم هست که گاهی از روی تختخواب پرتاب میشدم. وقتی برگشتم هم تا یک هفته هر جا که مینشستم جایی را میگرفتم و احساس میکردم هنوز دارم تکان میخورم. زندگی در این شرایط واقعاً سخت است. اگر عشق و علاقه نباشد، تحمل این شرایط بسیار سخت است.