دکتر غلامحسین ابراهیمی در مراسم نکوداشت مقام علمی دکتر محسن جهانگیری گفت: دکتر جهانگیری نمونه والای انسانی است که فلسفه خوانده و در تعهد و ایمان نمونه است، بدین معنا که فلسفه خوانده و تزلزلی در ایمانش پیدا نشده است.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر دینانی در این مراسم به سلوک اخلاقی و ایمان دکتر جهانگیری تأکید کرد و گفت: اگر دکتر جهانگیری در قرن سوم هجری به دنیا آمده بود، سیر تاریخ فرهنگ اسلامی غیر از آن بود که امروزه هست.

دکتر دینانی در توضیح کلام خود گفت: امروزه جوانان فکر می‌کنند که همیشه فلسفه همین وضعی را داشته که امروز داشته است، در حالی که در تاریخ ما فلسفه وضع ناگواری داشته است و همواره مهجور بوده است. خود بنده در همین عصر شاگرد علامه طباطبایی بودم که اتفاقاً دکتر جهانگیری نیز شاگرد ایشان بوده است وامروز نیز روز بزرگداشت ایشان است، در زمان ما علامه در قم درس اسفار می‌داد که تعطیل شد و بعد از سفارشهای مکرر، آقایان اجازه تدریس "شفا"ی ابن‌سینا را دادند. لذا فلسفه تا این اندازه ممنوعیت داشت، به گونه‌ای که بزرگی چون علامه مجلسی ملاصادق اردستانی را به جرم تدریس فلسفه تبعید کرد و فرزند ایشان در این سفر از دنیا رفت.

وی در ادامه گفت: هدف من این است که بگویم در تاریخ هزار ساله ما فلسفه آزاد نبوده است، زیرا فقها و متشرعان ما می‌ترسیدند که ایمانشان را از دست بدهند. البته فلسفه رهزن است و اگر بزند هم سخت می‌زند، اما اگر تقویت کند هم سخت تقویت می‌کند. فلسفه انسان را دگرگون می‌کند، یا در اثبات یا در تخریب. لذا بسیاری حکمت یونانیان را نفی می‌کردند. به این دلیل است که می‌گویم کاش دکتر جهانگیری در قرن سوم بود.
 
دکتر دینانی گفت: اگر دکتر جهانگیری در قرن سوم هجری بود، همچنان غرق فلسفه می‌شد و همچنان مثل کوه مؤمن و استوار بود و فقها و متشرعان در قرن سوم می‌دیدند که محسن جهانگیری فلسفه می‌خواند و درس می دهد و خم به ابروی دیانتش نمی‌آید آن وقت به فلسفه بدبین نمی‌شدند و فلسفه رواج پیدا می‌کرد و وضع ما بهتر از این می‌شد که حالا هست.

دکتر دینانی در پایان سخنش گفت: از روی ایمان می‌گویم که خیلی مهم است که فلسفه را جدی بگیریم. اگر ابن‌سینا، ملاصدرا، فارابی، سهروردی و خواجه نصیر را از فرهنگ اسلامی بگیریم چیزی جزصحیح بخاری و بن‌لادن باقی نمی‌ماند. از این رو من برای دکتر جهانگیری صفت حجت را انتخاب می‌کنم، بدین معنا که ایشان حجت است برای فلسفه خوانها به این معنا که فلسفه خواند و ایمانش متزلزل نشد.