ایمان کرمیان طراح جلوههای ویژه میدانی سریال «عاشورا» درباره همکاری با هادی حجازیفر کارگردان این مجموعه به خبرنگار مهر گفت: من سالهاست که با هادی حجازیفر رفاقت دارم اما این اثر بهعنوان جدی ترین فیلم و سریال او تجربه متفاوتی بود و او در مقام کارگردان بسیار متفاوت عمل کرد.
وی که برای نسخه سینمایی این سریال «موقعیت مهدی»، سیمرغ بلورین دریافت کرده است درباره این همکاری توضیح داد: من پیشاز این با هادی حجازیفر کار کرده بودم و البته کارگردانی او را در تئاتر و در برنامههای تلویزیونی دیده بودم و میدانستم که او فرد خلاقی است و میتواند موفق عمل کند.
طراح جلوههای ویژه میدانی سریال «عاشورا» اضافه کرد: نگاهی که هادی حجازیفر به جنگ داشت با همه کارگردانانی که تابهحال با آنها همکاری کرده بودم، متفاوت بود بهویژه که او هم مثل خود من در دوران جنگ تحمیلی حدود ۱۰ یا ۱۲ سال داشته و هنوز نوجوان بوده است. با اینحال نگاه متفاوت او برایم جالبتوجه بود. از روز اول هم روی این نکته تأکید داشت که میخواهد فیلمی متفاوت با همه فیلمهایی که از جنگ و دفاع مقدس ساخته شده است به تولید برساند.
وی با اشاره به نحوه کارگردانی حجازی فر در این سریال عنوان کرد: با دیدگاه حجازیفر همه بخشها متفاوت پیش رفت حتی فیلمبرداری در این سریال متفاوت است به عنوان مثال اگر دقت کنید در صحنههایی که دوربین روی دست است شاهد رویکرد متفاوتی نسبت به دیگر آثاری هستیم که به این شیوه فیلمبرداری میشوند و میبینیم که کار به مستندهای شهید آوینی نزدیک شده است.
بعد از فیلمبرداری گاهی انفجار تکرار میشد تا به ایده آل خود برسد
کرمیان با اشاره به سختگیریهای حجازیفر در طول کار عنوان کرد: ما با هم صحبت میکردیم، قاب را میبستیم و شروع میکردیم اما بعد که فیلمبرداری انجام میشد، حجازی فر معتقد بود صحنه مورد نظر درنیامده است. اینگونه نبود که به راحتی راضی بشود، بارها پیشآمده بود که سکانسها و پلانهایی را فیلمبرداری کرده بودیم و بعد که آنها را میدیدیم و بازبینی میکردیم، او میزانسن را تغییر میداد و برخی انفجارها و اتفاقات مرتبط با جلوههای ویژه میدانی تکرار میشد تا در نهایت بتواند به ایدهآل ذهنی خودش برسد.
وی درباره تفاوت این همکاری با دیگر فیلمهای جنگی توضیح داد: یکی از تفاوتها در بخش سینمایی این بود که انفجار در قاب رخ نمیداد و گاهی خارج از قاب بود البته این بیشتر برای نسخه سینمایی کار انجام میشد و حجازی فر به دنبال تأثیرات انفجار یعنی صدا یا خاکی که در پی انفجار بلند میشد، در خود قاب بود. مثلاً من چندین انفجار در صحنه ایجاد میکردم اما فقط ۲ یا سهتا از آنها دیده میشد و بعد میفهمیدم بیشتر تأثیر انفجارها را در قاب میخواهد.
صحنههایی که پیش از این در فیلم و سریالی ندیده اید
کرمیان درباره صحنههای سخت انفجار در این سریال عنوان کرد: در ۲ قسمت از سریال انفجارهایی خواهید دید که صحنههای آن را پیش از این در هیچ فیلم و سریالی ندیدهاید. مثلاً ما سکانسی داریم از یک جنگ عظیم که در پلانی از آن دوربین روی دست است و ۳۶۰ درجه میچرخد و انفجارها و اتفاقات مختلف رخ میدهد. شاید نظیر این پلان فقط در فیلم «تنگه ابوقریب» از بهرام توکلی دیده شده است که دوربین در لوکیشن ۳۶۰ درجه بچرخد.
طراح جلوههای ویژه میدانی سریال «عاشورا» درباره دیگر چالشهای خود در این سریال اظهار کرد: چالشهای بسیاری در این پروژه داشتم چون میخواستم همه جزئیات جلوههای ویژه میدانی درست بررسی شود، انفجارها در لحظه به وقوع بپیوندد و لحظهای دیر و زود نشود.
کرمیان درباره اتفاق مهم این فیلم برای خودش یادآور شد: چالش مهم دیگر این فیلم برای من این بود که یکبار دیگر توانستم خودم را محک بزنم، من اگرچه از ۱۸ سالگی به این حرفه ورود کردم و تا الان که ۴۴ سال دارم در بسیاری از فیلمهای جنگی حضور داشتم و از این تعداد برای ۵ فیلم جایزه گرفتهام اما این فیلم برایم یکبار دیگر محک دوباره بود.
در سریال «عاشورا» ۹ دستیار داشتم
وی درباره سختی ساخت این پروژه عنوان کرد: من در این سریال ۹ دستیار داشتم، همچنین میتوانم بگویم بیشترین مواد منفجره را در سالهای اخیر و در فیلمهایی که کار کردم در این فیلم به تنهایی به کار بردم. فکر میکنم آثاری که کار کردم بیشتر از ۷۰ فیلم، سریال، تله فیلم و … میشود اما در مقایسه با آنها، حجم کار در این پروژه خیلی سنگین بود. شاید تمام پلانهایی که دوشکا شلیک میکند تیرهای مشقی است و شاید فقط ۲ تا ۳ پلان از آن ویژوال افکت باشد. میتوانم بگویم بهاندازه ۱۰ فیلم ادوات جنگی استفاده کردیم. یکی از پلانهایی که برای آن هم خیلی زحمت کشیده شد و خودم خیلی دوستش دارم پلان شهادت حمید باکری است جاییکه لوله تانک برمیگردد و شلیک میکند. دوربین هم روی دست است و پلان به صورت میدانی گرفته شده است.
وی با اشاره به فشردگی زمانی نیز گفت: گاهی فشردگی زمانی آنقدر بالا بود که همزمان ۲ تیم صحنه را آماده میکردند و یک تیم کار میکرد یعنی زمان مستقل برای آماده سازی صحنه نداشتیم.
کرمیان درباره اینکه چرا شلیکها و انفجارها را بیشتر با جلوههای ویژه درنیاورده است و بهصورت واقعی انجام شده اند، اظهار کرد: میخواستیم اکت بازیگران و حس و حال صحنه به صورت واقعی به وجود بیاید. تکانی که آرپیجی یا دوشکا به انسان میدهد، حسی واقعی دارد و فضای تصنعی نمیتواند آن حالت را به وجود بیاورد. خود بازیگران هم همیشه درخواست دارند که از تیرها و ادوات جنگی استفاده بشود که به حس و حال آنها در اکت شأن کمک کند تا بهتر بتوانند حس بگیرند.
«عاشورا» موفق است چون حجازی فر برای همه آن جنگید
طراح جلوههای ویژه میدانی سریال «عاشورا» درباره استفاده درست از جلوههای ویژه تصریح کرد: در دنیا فیلمهایی مثل «جنگ ستارگان» را با ویژوال افکت ساختند و بعد دیدند باورپذیری این فیلمها کمتر شده است اما سینمای روز دنیا الان به این رسیده است که جلوههای ویژه میدانی و بصری را باید با هم تلفیق کند و این تلفیق است که جواب میدهد نه اینکه کار کاملاً میدانی باشد و یا صرفاً از جلوههای ویژه بصری استفاده شود. با این همه هنوز امکانات چندانی برای جلوههای ویژه میدانی به ما تعلق نمیگیرد.
وی با بیان اینکه در بسیاری از موارد امکانات کافی برای جلوههای ویژه میدانی وجود ندارد، بیان کرد: هادی حجازیفر اهمیت امکاناتی را که در اختیار داشتیم، میدانست و اگر کمبودی بود برای آن میجنگید. به نظرم فیلم برای همین موفق شده است چون کارگردانش برای همه بخشهای آن میجنگید. اگر من به طور مثال نمیتوانستم ایدهام را بهطور کامل اجرایی کنم میگفت سر صحنه نیا اگر سر صحنه هستی باید بتوانی اجرا کنی و حرفش هم درست بود یعنی به مخاطب ارتباطی ندارد که ما چقدر امکانات داریم چون او میخواهد خروجی درست را ببیند.