خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: طی روزهای گذشته، آسمان روابط مسکو – ایروان ابری شده است. درست در شرایطی که جمهوری آذربایجان دست به تحرکات جدیدی زده و رؤیای تحمیل اهداف خود در مورد دالان زنگزور را در سر میپروراند، ارمنستان با موجی از انتقادات و هشدارهای روسیه روبرو شد. کار به جایی رسید که وزارت امور خارجه روسیه واغارشاک هاروتیونیان سفیر ارمنستان را احضار کرده و به او یادداشت گلایه آمیز داد.
روسیه از سفر همسر نخست وزیر ارمنستان به اوکراین گله مند است و چنین رفتارهایی را به عنوان مصداق «اقدام غیر دوستانه» قلمداد کرده است. علاوه بر این، اقدامات دیگری توسط دولت ارمنستان صورت گرفته که موجب نگرانی روسیه شده است. ولی ارمنستان نیز در گذرگاه لاچین، از نحوه رویکرد صلحبانان روسی انتقاد دارد و معتقد است که قدرت نمایی بی حد و حصر جمهوری آذربایجان در گذرگاه لاچین و قرار دادن ارامنه منطقه در وضعیت دشوار معیشتی؛ نشانهای از شکست مأموریت صلحبانان روسی است. از سوی دیگر، انتشار خبر تصمیم برگزاری رزمایش نظامی مشترک بین ارتش آمریکا و ارمنستان، به اختلافات موجود، بیش از پیش دامن زده است. حالا سوال اینجاست؛ آیا در سایه تنش و بی نظمی به وجود آمده در قره باغ، باکو میتواند خواستههای نامعقول ژئوپلیتیکی خود را تحمیل کند یا خیر؟ در این گزارش به بررسی این موضوع پرداخته و به این اشاره میکنیم که حل این معضل سیاسی – امنیتی بدون توجه به نقش یک قدرت منطقهای مهم به نام جمهوری اسلامی ایران، ناممکن است.
رزمایش آمریکا حاشیه است، مرزها باید سر جای خود بمانند
نگاهی به رسانهها و مطبوعات ترکیه و جمهوری آذربایجان، نشان میدهد که این دو کشور، خبر برگزاری رزمایش نظامی مشترک بین آمریکا و ارمنستان را با یک رویکرد آگراندیسمانی و اغراق آمیز برجسته کرده اند تا شاید توجه همگان از آنچه که در لاچین میگذرد، غافل شود.
رسانهها به نقل از وزارت دفاع ارمنستان اعلام کردند که این کشور، همراه با نظامیان آمریکایی، رزمایش نظامی مشترکی به نام «شریک عقاب ۲۰۲۳» را به مدت ۱۰ روز برگزار خواهد کرد. گفته شده که هدف این تمرینات، تبادل دانش و تجربه نظامی و به اشتراک گذاری بهترین شیوهها در زمینه فرماندهی و کنترل و ارتباطات تاکتیکی است و چارچوب فنی آن، بر اساس اصول منطبق با برنامه مشارکت ناتو برای صلح، تعریف شده است. این در حالی است که در ماه ژانویه، ارمنستان از میزبانی مانورهای سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) در خاک خود در سال ۲۰۲۳ خودداری کرده بود. به این دلیل که ایروان نمیخواست با نزدیک شدن به غرب، حساسیت پوتین را برانگیزاند. نیکول پاشینیان نخست وزیر در آن زمان گفت که رزمایشهای احتمالی سازمان پیمان امنیت جمعی در ارمنستان میتواند تهدیدی در منطقه ایجاد کند. ما برگزاری رزمایشها را نامناسب میدانیم، زیرا این تمرینها تهدیدی برای ترکیه و آذربایجان است. اما حالا، ایروان یک بار دیگر مهیای آن است تا پذیرای سربازان آمریکایی شود.
نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان، در توجیه رزمایش مشترک کشورش با آمریکا، در گفتگویی با روزنامه ایتالیایی لا رپوبلیکا، سیاست اتکا به روسیه برای تضمین امنیت ارمنستان را به عنوان یک خطای استراتژیک قلمداد کرده و گفته بود؛ مسکو نتوانسته این تضمین امنیتی را عملی کند و در حال کاهش نقش خود در منطقه است. پاشینیان روسیه را متهم کرد که در تضمین امنیت ارمنستان کوتاهی کرده و راه را برای قدرت نمایی آذربایجان در لاچین، هموار کرده است. بنابراین ارمنستان از این به بعد، همه تخم مرغهایش را در سبد روسیه نخواهد گذاشت.
اگر چه شعارهای دهن پرکنی همچون تمرین حفاظت از صلح برای رزمایش مشترک ارمنستان و آمریکا تعریف شده اما کیست که نداند این برنامه، یک سیگنال مهم از طرف بایدن و پاشینیان برای روسیه است. آن هم در شرایطی که در میدان اوکراین، ناتو به صورت یکپارچه در برابر روسیه صف آرایی کرده است. این در حالی است که آمریکا علاوه بر اوکراین، بارها در پروندههایی همچون سوریه، لیبی، افغانستان، عراق و مناطق دیگر نیز، نشان داده که در یک بازی چشم بسته و خطرناک، به منظور رقابت با روسیه، حاضر است هر کاری انجام دهد و برایش مهم نیست که مردمان کشورهای دیگر در این کارزار تا چه اندازه متحمل خسارت و تلفات شوند. حالا هم بدون شک، آمریکا به فکر دشواریهای تأمین آرد و نان برای ارامنه لاچین نیست و میخواهد هر جوری شده، نشان دهد که برای مقابله با روسیه، میتواند در صحنههای متعدد حضور پیدا کند. بنابراین چنین حضوری، اگر چه مداخله جویانه و غیرقابل قبول است اما مهمترین واقعیت این صحنه، ضرورت حفظ وضعیت مرزها است و نه توجه به رویدادهای حاشیهای.
زنگزور، هزینه سنگین یک خواسته نامعقول
پس از جنگ قره باغ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۲۰ میلادی، مفهوم اتصال نخجوان به سرزمین مادر، توسط الهام علی اف و دیگر مقامات جمهوری آذربایجان مطرح شد و به موازات آن، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز مفهوم دیگری به نام «اتصال به جهان ترک» را وارد جدلها و گفتگوهای دیپلماتیک کرد. این در واقع دامن زدن به یک مناقشه قدیمی بر اساس شرایط پس از جنگ بود تا ارمنستان و ایران، در مقابل عمل انجام شده قرار بگیرند. علی اف و اردوغان، در این ماجرا، دو هدف را دنبال میکنند:
رئیس جمهور آذربایجان به دنبال آن است تا جمهوری خودمختار نخجوان را به عنوان یک تکه قدیمی جدامانده، بر اساس یک تفسیر غلط از توافق آتش بس، از طریق استان سیونیک ارمنستان به آذربایجان متصل کند و عملاً بخش قابل توجهی از خاک سیونیک را به قلمرو خود ضمیمه کند.
از آن سو، رئیس جمهور ترکیه نیز به دنبال این است که به موازات راه قدیمی اتصال به جمهوری آذربایجان یعنی راه آهن ترکیه – گرجستان – آذربایجان، مسیر دیگری بیابد و قطار خود را مستقیماً از نخجوان و از دل استان سیونیک به سمت آذربایجان ببرد. در چنین شرایطی است که در محل اتصال نخجوان به آذربایجان، عملاً یک بن بست برای ایران ایجاد میشود و امکان ورود کامیونهای ایرانی به داخل خاک ارمنستان، از دست خواهد رفت. بدون شک، چنین چیزی با مفاد آتش بسی که با وساطت روسیه بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان امضا شده، منطبق نیست. چرا که بر اساس آن توافقنامه، ارمنستان رضایت داده بود که در صورت تضمین امنیت تردد ارامنه در گذرگاه لاچین، امکان آن فراهم شود که با استفاده از خط راه آهن قدیمی دوران اتحاد جماهیر شوروی، نخجوان با جمهوری آذربایجان ارتباط ریلی داشته باشد. اما حالا، باکو در نگرشی زیاده خواهانه، سودای آن را در سر میپروراند که بدون حضور نیروهای ایست بازرسی ارمنستان، یک اتوبان بزرگ احداث شود. اتوبانی که قاعدتاً بخش وسیعی از اراضی سیونیک را میبرد و علاوه بر این، اتصال ایران و ارمنستان را از بین میبرد.
تهران چه سیاستی را دنبال میکند؟
رصد و مرور مجدد مواضع مقامات سیاسی جمهوری اسلامی ایران در چند سال گذشته، نشان دهنده آن است که وحدت نظر و انسجام کامل بین تمام مسئولین وجود دارد و ذرهای تغییر و عقب نشینی مشاهده نمیشود. جمهوری اسلامی ایران، در گفتگو با مقامات روسیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و جمهوری ترکیه، آشکارا و بدون لکنت، موضع برحق خود را تکرار کرده و اعلام میکند که اتصال مرزی ایران و ارمنستان، به عنوان یکی از مزیتهای ژئوپلیتیک کشور و راه یافتن به سوی گرجستان، دریای سیاه و اروپا، دارای اهمیت حیاتی است و به هیچ وجه از آن نمیگذرد. اهمیت این موضع استراتژیک آن قدر عمیق است که تغییر و تحولات داخلی کشورها و روندهای پیرامونی، اثری بر خاستگاه ایران نمیگذارد. به عبارتی روشن؛ ایران، صرف نظر از ماهیت رقابت سیاسی بین قدرتهای منطقه و فرامنطقه و فارغ از نگرش سیاست داخلی ایروان، رویکرد ممانعت از تغییر ژئوپلیتیک را دنبال میکند و اجازه نمیدهد نظم موجود تغییر کند.
در منطق دیپلماسی پویا و خردمندانه ایران، روابط سیاسی – امنیتی و اقتصادی کشور، با هر یک از کنشگران مهم این پرونده یعنی روسیه، ترکیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، در سطوح مختلف ادامه دارد و نه تنها قرار نیست هیچکدام از این روابط، قربانی رابطه دیگر شوند، بلکه در دید کلان و رویکرد راهبردی، آنچه که اهمیت دارد، حفظ منافع ملی و تاریخی از راه مقابله با تلاشهای پیدا و پنهانی است که به منظور برهم زدن نظم منطقهای در جریان هستند اما تحت هیچ شرایطی؛ نمیتوانند بر اراده ایران، اثر بگذارند.