استاد فلسفه دانشگاه تهران، عصر دیروز در همایش "جایگاه فلسفه در جامعه و وظیفه حکومت" که به همت بنیاد حکت اسلامی صدرا برگزار شد، گفت: فکر نمی‌کنم که فلسفه و تفکر واقعی هیچ صدمه‌ای به ایمان بزند، بر عکس فلسفه اعتقادات را به مراتب عمیقتر می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر کریم مجتهدی سخن خود را محدود به فضای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی ایران کرد و گفت: بنده فکر می‌کنم در شرایط موجود ما با مسائلی مواجه هستیم که به نظرم کاذب می‌آید و متأسفانه ما امروز مسائل واقعی مربوط به زندگی را طرح نمی‌کنیم، من این مسائل کاذب را در سه قلمرو بررسی می کنم، نخست رابطه فلسفه و علم جدید درایران ،دوم رابطه فلسفه با ایمان و اعتقاد دینی و سوم و ملموس تر از همه رابطه فلسفه شرقی ایرانی اسلامی خودمان با فلسفه های غرب آن هم در قرن جدید. ما در این سه قلمرو مسائلی داریم که به نظر من مسائل کاذبی هستند.

استاد فلسفه دانشگاه تهران به تاریخ ایران جدید در 150 ساله اخیر اشاره کرد و گفت: در این تاریخ صد و اندی سال، تمام شرایط نشان می‌دهند که ما با ضعف خودمان مواجهیم و برای جبران این عقب ماندگیها و ضعفهایی که به آنها آگاهی داریم، سعی می‌کنیم به نحوی از انحا چاره اندیشی کنیم، این عجله کردن برای این رفع عقب ماندگیها باعث شده که فکر کنیم که هر چه خود داشته ایم، به درد نمی خورد. در این میان هم افراد دلسوز و صالح داشته ایم و هم افرادی که با درد ما کاری نداشته اند و به فکر سود خودشان بوده اند.

دکتر مجتهدی گفت: در این شرایط بدبینی به آنچه فرهنگ اصیل ایرانی ماست و خط بطلان کشیدن به همه داشته‌های ما به اسم علم و علم علم کردنهای توخالی موجب شده که مسئله را بدرستی درک نکنیم. ما از درک رابطه دانایی و توانایی غافل بوده‌ایم و این امر از یکسو سبب شده که به گونه‌ای خود بزرگ بینی دچار شویم و از سوی دیگر با مرعوب شدن، به علم نداشته خود افتخار کنیم.

وی سپس به اهمیت واقع بینی در پیشرفت علم اشاره کرد و گفت: متأسفانه فرهنگ کوچه و بازار ما تنها دم از پیشرفت می‌زند و واقع‌بینانه با مسائل مواجه نمی‌شود. پیشرفت با طرح درست مسئله رخ می‌دهد، آن هم در شرایط واقعی زندگی امروزی. این درحالی است که امروز با طرح سطحی پیشرفت، فکر سرکوب می شود و آنچه به اسم علم گفته می شود، تفتیش علم است. علم جز با واقع‌بینی پیشرفت نمی‌کند.

وی سپس به رابطه دین وفلسفه اشاره کرد و گفت: فلسفه اعتقادات را به مراتب عمیقتر می کند و ما را با جوهر ماورایی خودمان مواجه می‌کند. اسپینوزای فیلسوف نشان می دهد که انسان با توجه به توحید تعقل می‌کند و توحید متضن تعقل است و بالعکس.

دکتر مجتهدی به رابطه فلسفه غرب و فلسفه امروز ایرانی اشاره کرد و گفت: اگر تصور کنیم که با خواندن یک فیلسوف غربی نیازی به آثار فلاسفه اسلامی نداریم، سخت در اشتباهیم. آنچه در مورد فلاسفه مهم است، انتخاب ما نیست. آنچه فاجعه است، سطحی ماندن و عمیق نمایاندن است. وقتی با عمق کار کنیم، جوان با با علاقه بیشتری صدرا را می‌خواند، با علاقه فوق العاده ای ابن‌سینا را می‌خواند.

وی در پایان به رابطه عمیق فلسفه و آموزش اشاره کرد وگفت: هر آموزرش که فلسفه نباشد، بازی است. اگر فلسفه نباشد، پژوهش نیست. فلسفه همان پژوهش است. نباید لفظ فلسفه ترس و رعب ایجاد کند، معنا همان تفکر و تامل و تمعق است.