نمایش «کابوس شب نیمه آذر» به کارگردانی علی کشوری از جمله آثار مورد توجه دهه ۹۰ در حوزه تئاتر دفاع مقدس به حساب می‌آید که به بخش هایی از زندگی شهید کشوری از زبان فرزندش می‌پردازد.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-آروین موذن‌زاده؛ ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با سپری کردن بیش از ۴ دهه پا به قرنی تازه گذاشت؛ در این عمر سپری شده ۴۵ ساله، آثار مختلفی با موضوعاتی متنوع از دفاع مقدسی، دینی، کمدی، اجتماعی و … تولید و در سالن‌های تئاتر به صحنه رفتند. برخی از این آثار بسیار جریان ساز بودند و برخی آثار خاطره‌انگیز و پرمخاطب.

شاید خالی از لطف نباشد مروری داشته باشیم بر آثاری که طی دهه‌های ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تولید و اجرا شدند، روندی که این آثار برای تمرین و تولید طی کردند، گروهی که در تولید و اجرای اثر حضور داشتند و دیدن تصاویر این اجراها اعم از عکس یا فیلم.

از این رو در گروه هنر تصمیم بر این شد که از آغاز سال ۱۴۰۰ با جمع‌آوری اطلاعات مختلف اجراهای ۴ دهه گذشته، مروری‌بر تولیدات تئاتر ایران در این بازه زمانی داشته باشیم که این گزارش‌ها تا نیمه سال ۱۴۰۱ ادامه یافت و بعد از وقفه‌ای چند ماهه قرار بر این است که از ابتدای سال ۱۴۰۲ این روند مجدداً ادامه پیدا کند.

از این رو در شصت و دومین گام از مرور «چهار دهه خاطرات صحنه» سراغ نمایش «کابوس شب نیمه آذر» نوشته ایوب آقاخانی و کارگردانی علی کشوری رفته‌ایم.

نمایش «کابوس شب نیمه آذر» اسفند ۱۳۹۳ در تالار سایه مجموعه تئاترشهر به صحنه رفت. این اثر نمایشی که اولین تجربه حرفه‌ای علی کشوری در حوزه اجرای تئاتر حرفه‌ای به حساب می‌آید به مقوله جنگ و شهادت از دیدگاه فرزند یک شهید می‌پردازد و به دور از کلیشه‌های مرسوم تحلیل درستی از رنجی که خانواده شهدا کشیده اند به مخاطب ارائه می‌دهد.

جلیل فرجاد، بهرام ابراهیمی، الهام جعفرنژاد و پویا امینی در این نمایش به ایفای نقش پرداختند.

با وجودی که کمتر از ۱۰ سال از اجرای این اثر نمایشی می‌گذرد و در میان آثار نمایشی مرتبط با جنگ و دفاع مقدس اثری جدید به حساب می‌آید اما از این جهت می‌توان از آن به عنوان نمایشی مهم و تأثیرگذار در این ژانر نام برد که کارگردانی آن را فرزند یک شهید شناخته شده دفاع مقدس برعهده داشته است. علی کشوری کارگردان نمایش فرزند شهید خلبان احمد کشوری است و در نمایش «کابوس شب نیمه آذر» به دغدغه‌ها و کابوس‌هایش به عنوان فرزند یک شهید می‌پردازد. بخش زیادی از ماجرای این نمایش براساس واقعیت و مستندات زندگی شهید کشوری و خانواده او شکل گرفته است.

نیمه آذر ماه سالروز شهادت شهید احمد کشوری است؛ روزی که در منطقه میمک واقع در دره بینا بالگردش بعد از مأموریتی موفقیت آمیز مورد حمله بعثی‌ها قرار می‌گیرد و به درجه رفیع شهادت نائل می‌شود. در واقع ایوب آقاخانی براساس نمایشنامه اولیه‌ای که فرزند شهید کشوری به او ارائه داده نمایشنامه «کابوس شب نیمه آذر» را به نگارش درآورده است که در واقع اولین بخش از سه گانه وی درباره شهدای شناخته شده دوران دفاع مقدس محسوب می‌شود. او بعد از نوشتن این نمایشنامه، «تکه های سنگین سرب» و «هفت عصر هفتم پاییز» را نوشت که به بخش‌هایی از زندگی شهید مصطفی چمران و محمد جهان‌آرا می‌پرداختند.

آقاخانی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره شکل گیری این نمایش گفته بود: در «کابوس شب نیمه آذر» که درباره شهید کشوری نوشتم صادقانه می‌گویم که اگر علی کشوری پسر شهید کشوری نبود این اثر نوشته و اجرا نمی‌شد زیرا من خیلی آگاهانه پلات «هملت» شکسپیر را روی خانواده مدنظر در نمایشنامه نشان دادم که بر اساس گزارش علی کشوری از زندگی پس از شهادت پدرش در خانواده بود.

به گفته علی کشوری این نمایش به طور مستقیم به جنگ نمی‌پردازد بلکه ترکش‌های پس از جنگ را بر خانواده‌های شهدا و ایثارگران بررسی می‌کند و به نوعی دغدغه‌ها و سوالاتی را که شخصاً همیشه در رابطه با نوع شهادت پدرش داشته است، به تصویر می‌کشد.

داستان درباره محمد (پویا امینی) پسر خلبان شهید احمد کشوری است. پسری که هنوز پا به دنیا نگذاشته پدرش شهید می‌شود. پس از آن مادر محمد (الهام جعفرنژاد) با منصور (بهرام ابراهیمی) عموی محمد ازدواج می‌کند. منصور هم در طی دوران جنگ خلبان هلیکوپتر بوده و در روز شهادت برادرش و آخرین پرواز در عملیات به همراه او شرکت داشته است. منصور در هلیکوپتری دیگر برای پشتیبانی احمد حضور داشته است اما هلیکوپتر احمد به وسیله دو میگ عراقی سرنگون و احمد شهید می‌شود. داستان از شک و تردید محمد شروع می‌شود. او هزار سوال بی جواب درباره نحوه به شهادت رسیدن پدرش دارد. محمد هملت‌وار عمویش را به دزدیدن مادرش از او و پدرش متهم می‌کند. او به طعنه عمویش را در خانه فرمانده صدا می‌زند. چالش بین محمد و عمو فضای خانواده را در این سال‌ها متشنج کرده و مادر در این میان چون شمعی می‌سوزد.

قبل از برگزاری مراسم سالگرد شهادت شهید کشوری، محمد به اصرار از همرزم قدیمی پدرش (جلیل فرجاد) که در روز شهادت کمک خلبان بوده است، می‌خواهد که به مراسم بیاید و حقایق و ناگفتنی‌هایی را که احمد فکر می‌کند در این سال‌ها پنهان شده بیان کند. داستان این شهادت هر بار از زاویه دید یک نفر بیان می‌شود که این داستان‌ها هیچکدام به هم شبیه نیستند و این به تردید محمد دامن می‌زند...

البته باوجودی که به گفته کارگردان، در کلیت اجرا ۸۰ تا ۸۵ درصد داستان براساس واقعیت است یعنی تمام روایت‌هایی که وجود دارد و همچنین صدای مستند شهید احمد کشوری که به صورت آواز در حین نمایش پخش می‌شود یا تصاویر مربوط به پرواز و سوختن همه واقعی هستند اما علی کشوری بر این نکته تاکید دارد که اضافه شدن موقعیت‌های تخیلی برای دراماتیک‌تر شدن روایت در نمایش صورت گرفته است.

علی کشوری در نشست رسانه‌ای نمایش در این باره گفته بود: تردیدهایی که شخصیت اصلی این نمایش (به‌عنوان پسر شهید کشوری) نسبت به ماجراهایی که درباره شهادت پدرش اتفاق افتاده، دارد از جمله واقعیت‌هایی است که برای خود من به عنوان فرزند شهید کشوری پیش آمد. با این حال اگرچه مادرم با عمویم ازدواج کرده است اما از بخش‌هایی که جزو واقعیت ماجرا نبود، می‌توانم به این اشاره کنم که عمو و پدرم در یک عملیات با یکدیگر حضور نداشتند و اختلافاتی که در این‌باره میان پسر و عمو در نمایش وجود دارد، به دلیل ایجاد جنبه‌های دراماتیک کار و با تأیید من اضافه شده است.

وی افزود: بنابراین تاکید می‌کنم این داستان نمونه‌ای یا مشتی از خرواری است که بسیاری از آدم‌های درگیر با فضای جنگ با آن روبرو هستند، چرا که فرزندانی که پدرشان را در جنگ از دست دادند به هر حال برای کشف دغدغه‌های خود به سمت و سویی می‌روند و من هم در پیرامون خود با کسانی بزرگ شده‌ام که چنین دغدغه‌مندی‌هایی دارند. البته به دلیل اینکه برداشت آزادی از زندگی خانواده خودمان را روایت کردم برخی اسامی را تغییر دادم.

علی کشوری خودش دانش آموخته تئاتر است و نمایش «کابوس شب نیمه آذر» نیز از آن جهت که با نگاهی دراماتیک و نمایشی به دغدغه‌ها و مشکلات خانواده شهدا و مخصوصاً فرزندان آنها می‌پردازد و کارگردان ابایی از به تصویر کشیدن بخش‌های ناگفته زندگی‌اش ندارد اثری قابل اعتنا و اتفاقاً در همان دوره خودش بحث برانگیز محسوب می‌شد، نگاهی که انتظار می‌رود بعد از گذشت ۳۵ سال از پایان جنگ تحمیلی بیشتر از گذشته مورد توجه هنرمندان قرار گیرد و آثاری که در حوزه جنگ تولید می‌شوند با نگاهی معاصرتر و به دور از کلیشه‌هایی که مخاطب امروز را پس می‌زند به موضوع دغدغه‌ها و نیازهای خانواده شهدا نیز ورود کند.

برچسب‌ها