شیراز - هفته دفاع مقدس یادآور رشادت‌ها و ازخودگذشتگی‌های رزمندگان انقلاب اسلامی است و در این گفت‌وگو به سراغ یکی از یادگاران دفاع مقدس و عملیات والفجر هشت رفتیم.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها، علیرضا پرنیان: نیروهای عراق در طرف مخالف اروندرود مستقر بودند با وجود سنگرهای بتنی و مسلح با طراحی هلالی‌شکل و دریچه‌هایی که دید کامل بر تمام سطح شهر داشتند، دشمن هیچ‌گاه حتی به فکرش هم نمی‌رسید که حمله‌ای از این قسمت انجام شود.

تیربارهای دوشکا، انبارهای مهمات، تجهیزات کامل نظامی و دوربین‌های دید در شبی که بر روی تیربارها نصب بود کوچک‌ترین حرکت هر جنبنده‌ای را بی‌نصیب از رگبار نمی‌گذاشت.

از طرف مقابل آمریکایی‌ها به طور مداوم تصویر منطقه را رصد می‌کردند و به نیروهای عراقی گزارش می‌دادند. کمی بعد از شلمچه رادارهایی تعبیه شده بود که عبور و مرور وسایل نقلیه را شمارش می‌کرد.

این بخشی از خاطرات حمیدرضا نورانی سکان‌دار قایق‌های یگان دریایی عملیات والفجر ۸ است که این بخش از جنگ را یکی از مهم‌ترین اتفاق‌هایی می‌داند که در ذهن او به یادگار مانده است.

نورانی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر در خصوص این عملیات بیان کرد: یکی از عملیات هایی که رزمنده‌ها برای فریب دشمن طراحی کرده بودند این بود که رزمندگان مهمات را در محلی امن تخلیه کرده و بعد به سمت جزیره «مجنون» حرکت می‌کردند و این گونه تداعی می‌شد که گویی قرار است از مبدأ جزیره مجنون عملیات بزرگی انجام شود.

در شب عملیات والفجر ۸ نزدیک به ۲۰۰ نفر از نیروهای رزمنده انقلاب به فیض شهادت نائل آمدند وی اضافه کرد: والفجر ۸ یکی از مهم‌ترین عملیات‌هایی بود که در کنار شهید «اسلامی نسب» که مسئول یگان دریایی و شهید «سپاسی» که مسئول گردان خط‌شکن بود حضور داشتم.

او ادامه داد: اجرای عملیات فریب چند ماه به طول انجامیده بود و تمام برنامه‌ریزی‌ها به‌گونه‌ای بود که دشمن تصور کند جزیره مجنون مبنا یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های دفاع مقدس است البته بسیاری از نیروها در سد «گتوند» آموزش‌های آبی و خاکی را فراگرفته و نحوه پاک‌سازی معبرها نیز به نیروها آموزش‌داده‌شده بود.

نورانی با اشاره به مین‌گذاری دشمن در این معبر تأکید کرد: با توجه به اینکه دشمن برنامه‌های ویژه‌ای برای جلوگیری از پیشروی نیروهای جمهوری اسلامی ایران داشت تمامی معبرها و نهرها را مین‌گذاری کرده بود که با کوچک‌ترین تماس ضامن انفجاری عمل کرده و مین منفجر می‌شد.

وی ادامه داد: زمانی که قرار بود عملیات انجام شود از ۱۵ روز قبل‌تر قایق‌ها به نهر «ابوفلوس» منتقل شده و با استفاده از نخلستان‌های اطراف این نهر، استتار لازم توسط نیروهای خودی انجام شد.

این رزمنده دفاع مقدس اضافه کرد: قبل از حرکت؛ شهید «اسلامی نسب» مراسم شب دعا را برگزار کرد و هر کدام از رزمندگان دعایی کرده و آن‌هایی که آرزوی شهادت می‌کردند نیز در همان شب در عملیات به فیض شهادت نائل آمدند.

نورانی افزود: ساعت ۲۱:۴۵ دقیقه بیستم بهمن‌ماه ۱۳۶۴ عملیات در شرف آغاز بود و هدف عملیات، جزیره فاو در جنوب عراق است و همان شب نیروهای عراقی توسط رزمندگان در جزیره مجنون فریب‌خورده بودند.

او ادامه داد: تمامی نیروها در قایق‌ها آماده بودند و هر قایق نیز حامل ۲۸ رزمنده برای حمله به خط دشمن بود و شهید «مجید سپاسی» نیز با حضور در یکی از قایق‌ها منتظر دریافت دستور حمله از طریق بی‌سیم بود که ناگهان صدای بی‌سیم را شنیدم که رمز عملیات را سه بار تکرار کرد «یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا» که این موضوع نشان از شروع عملیات داشت.

نورانی اضافه کرد: بعد از دستور شهید سپاسی تنها پنج دقیقه فرصت وجود داشت که نیروهایی که سوار بر قایق‌ها هستند به نهر «ابوفلوس» که محل تردد دشمن بود برسند.

این یادگار دفاع مقدس از لحظات آغازین عملیات والفجر ۸ گفت: بر اساس برنامه‌ریزی این عملیات قرار بود خط‌شکن‌ها دو ساعت قبل از آغاز عملیات خود را به دهانه نهر «ابوفلوس» رسانده و معبر را از «مین و هشت پری‌ها» خالی کنند؛ اما به علت گردابی که در نهر اتفاق افتاد رزمندگان به محل موردنظر نرسیده بودند بااین‌حال بعد از صدور دستور آغاز عملیات، پدال گاز قایق را به‌قدری محکم فشار داده بودم که دیگر پدال به محل اولیه خود بازنگشت؛ زیرا تنها پنج دقیقه فرصت داشتیم تا رزمندگان به معبر موردنظر برسند.

وی افزود: شهید سپاسی که در قایق ما حضور داشت خود به‌صورت عملیاتی منطقه را رصد می‌کرد؛ اما نه‌تنها ساحل عراق دیده نمی‌شد؛ بلکه خبری از چراغ‌های سه‌نقطه قرمز هم نبود و ناگهان اولین خمپاره به کنار قایق ما اصابت کرد.

نورانی ادامه داد: شهید سپاسی علاوه بر رصد منطقه، مسیر قایق‌ها را هم مشخص می‌کرد که ناگهان با برخورد قایق به مانعی در آب موتور قایق شکست و رزمندگان نیز ۱۰ متر به هوا پرتاب شدند.

وی با اشاره به اینکه پس از شکسته‌شدن موتور قایق با اندکی شنا کردن رزمندگان به ساحل عراق رسیدند، عنوان کرد: دقیقاً زیر سنگر عراقی‌ها بر زمین‌خورده بودیم و تیربار دوشکا دشمن پیش چشم رزمندگان بود.

این رزمنده دفاع مقدس در ادامه خاطرات عملیات والفجر ۸ بیان کرد: تمام قایق‌ها یکی پس از دیگری به مانع برخورد می‌کردند و در منطقه به زمین می‌خوردند و هنگام پیاده‌شدن از قایق یکی از رزمندگان با برخورد به یکی از مین‌ها موجب منفجرشدن مین شد که پس از این اتفاق عراقی‌ها متوجه حضور ما شدند.

حمله‌های شیمیایی دشمن ادامه داشت و بسیاری از نیروهای رزمنده انقلاب شیمیایی شده بودند؛ اما از این خوشحال بودیم که «فاو» در اختیار نیروهای ما قرار گرفته بود وی ادامه داد: فرمانده نیروهای بعث عراق از سنگر بیرون آمد و فرمان بی‌حرکت و ایست داد؛ اکنون همه منتظر دستور شهید سپاسی بودیم که حمله کنیم و یکی از بچه‌های غواص که تازه‌رسیده بود نارنجکی را به سمت فرمانده عراقی پرتاب کرد و در معرض رگبار دشمن قرار گرفت و شهید شد.

نورانی اضافه کرد: یکی از رزمندگان استان فارس که از اهالی شهرستان کازرون بود به همراه یکی دیگر از هم‌رزمانش برای ثانیه‌ای از آب بیرون‌آمده و دشمن را به رگبار می‌بستند که یکی از تیرهای دشمن به سر این جوان برخورد کرده و شهید شد.

به گفته این رزمنده دفاع مقدس در شب عملیات والفجر ۸ نزدیک به ۲۰۰ نفر از نیروهای رزمنده انقلاب به فیض شهادت نائل آمدند.

نورانی با اشاره به اینکه پس از پایان درگیری با دشمن و به اسارت گرفتن برخی از نیروهای آنان، شیمیایی شدند، تأکید کرد: پس از آنکه دشمن دید در این عملیات شکست سختی خورده است شروع به بمباران شیمیایی کرد و همه رزمندگانی که در این عملیات حضور داشتند نیز شیمیایی شدند.

وی ادامه داد: حمله‌های شیمیایی دشمن ادامه داشت و بسیاری از نیروهای رزمنده انقلاب شیمیایی شده بودند؛ اما از این خوشحال بودیم که «فاو» در اختیار نیروهای انقلاب اسلامی قرار گرفته بود؛ زیرا این منطقه برای دولت وقت عراق بسیار حائز اهمیت و محل ارتباط این کشور با آب‌های بین‌المللی بود.