خبرگزاری مهر - گروه هنر- آزاده فضلی؛ «بافتار» یکی از زیرمجموعههای مرکز هنری رسانهای سلوک است که مشخصاً به «هنر انقلاب» میپردازد و به نوعی ویترین «هنر انقلاب» محسوب میشود. «بافتار» در مجموعه مطالب خود به اشخاصی که هنرمند انقلابی هستند یا تولیداتی مبتنی بر «هنر انقلابی» داشتهاند، میپردازد که در یکی از مطالب خود به بازنمایی نقش بسیجیان در نقاشی پرداخته که الهامبخش گزارش پیشرو شده است. همچنین در بخشهایی از گزارش نیز نقبی به سخنان شهید مرتضی آوینی درباره نقاشی جنگ و دفاع مقدس در مقالهای با عنوان «جنگ در آینه مصفای نقاشی متعهد» که در اولین شماره نشریه سوره (فروردین ۱۳۶۸) منتشر شده است، زدهایم.
یکی از تأثیرات جنگ در همه دنیا، خرابی و تباهی است اما تأثیر مهم دیگر آن، منشأ الهام شدن آن برای هنرمندان، شاعران و نویسندگان است و در این راستا، هنرمندان گرایشهای مختلفی را در پیش میگیرند؛ برخی به تبعات ناصواب جنگها توجه کرده و رویکرد ضدجنگ را در آثارشان مد نظر قرار میدهند اما از آنجا که ما آغازگر جنگ تحمیلی نبودیم در دوران جنگ با عراق در مقام دفاع از دین و وطن و ناموس خود وارد میدان شده بودیم از این رو هنرمندان انقلابی و متعهد ایرانی نیز با الهام از الگوی رزمندگان اسلام یعنی امام حسین (ع) و یارانشان در حماسه کربلا و عاشورا به «جنگ»، به مثابه یک امر مقدس نگاه کردهاند.
به اعتقاد شهید آوینی «نقاشِ جنگ انسانی است که پیش از آنکه نقاش باشد، اهل جهاد و مبارزه است و به جنگ همانسان مینگرد که حضرت امام، آنسان که بسیجیان. نقاش جنگ باید انسانی باشد که جهاد فیسبیل را عرضه بیهمتای وصول به حق بداند، جبهه را کربلا، نماز مجاهد بسیجی را براقی که او را به معراج میبرد، مرگ در جبهه را شهادت و شهید را شمع تاری.»
در این نگاه، مرگ نابودی نیست بلکه شهادت و مسیری برای رضایت خدا و رسیدن به بهشت برین است. این نوع نگاه، سبکی ویژه و متمایز در هنر به ویژه در سینما، شعر و هنرهای تجسمی به وجود آورده است که به هنر دفاع مقدس شناخته میشود و کماکان با هنر مقاومت ادامه دارد.
۲ تابلو کاظم چلیپا با عنوان «بسیجی»؛ سمت راست (۱۳۶۴)، سمت چپ (۱۳۷۰)
در همین ارتباط شهید مرتضی آوینی در مقاله «جنگ در آینه مصفای نقاشی متعهد» مینویسد: «نقاشانی که برای جنگ کار کردهاند اگر چه بسیار معدودند و انگشتشمار، اما آثار آنان انصافاً بهترین آثاری است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خلق شده است. نگرش محتوایی حاکم بر این آثار، منشأ گرفته از همان تفکری است که حزبالله را، صادقترین پیروان حضرت امام را از دیگران متمایز میدارد. از میان مضامین جنگ آنچه در کارهای آنان بیشتر از همه درخشش و تلألو دارد، شهادت است. امتیاز بسیجیان نیز بر دیگران در «عشق به شهادت» است و این همسویی تصادفی نیست. این نقاشان، جنگ را نه چون عارضهای زائد بر ذات خویش برگزیدهاند، بلکه جاذبه عشق و آن پیمان ازلی از درون ذاتشان آنان را به سوی جنگ فراخوانده است و لهذا، جنگ در آثار این نقاشان حضوری اصیل و باطنی دارد، نه در حد شعاری اضافی و زائد بر ذات.
و تابلوی «یا ثارالله» کار ناصر پلنگی در جستوجوی آن پیوند کربلایی است که حیثیت تاریخی و اعتقادی مبارزه ما را معنی میکند.»
ناصر پلنگی نیز در توضیح تابلوی «یا ثارالله» خود میگوید: «من همواره متأثر از نقاشان معنویتگرا و عرفانی عالم بودهام و ردپای این نقاشان خویشاوند را چه در غرب و چه در شرق جستوجو کردهام. علاوه بر فرانسه، انگلیس و استرالیا به کشور هند، چین، پاکستان، ترکمنستان هم سفر داشتهام و غیر از آن با جستار در کتابخانهها و دیدن آثار موزهها، دنبال نقاشانی بودهام که با گرایش عرفانی و معنوی و با چشم دل به عالم نگاه میکردند نه با چشم ذهن.»
«شهید شمع تاریخ است» اثر حسین خسروجردی
نقاشی «شهید شمع تاریخ است» از حسین خسروجردی دیگر اثری است که در آن بسیجی شهید تصویر شده است. به اعتقاد شهید آوینی، «در تابلوی «شهید شمع تاریخ است» تنها به خرق حجاب میان ظاهر و باطن اکتفا نشده و هنرمند از طریق سمبلهایی روشن و کاملاً فطری به مراتب بالایی از تجلی حق دست یافته است. سلاح شهید، خورشید است که سیاره زمین را روشن ساخته است و پیشانیبند خونآلود، بر پیشانی زمین، منظر موعود شهید را تصویر میکند و نهایتاً این شهید است که از موجبیتها در میگذرد و تاریخ را به سوی آن غایت موعود میکشاند.»
تابلوی «اخلاص» کاظم چلیپا ۱۳۷۲
در کمترین فاصلهها تا خط مقدم، خطه خوزستان، طنین چنین جملهای را شنیده است: «آدم متحیر میشود که اینقدر اینها اعتقادشان قوی است، که به خدا این قدر اخلاص دارند؛ خصوصاً این بسیجیهای عزیز که خیلی پاک و خیلی باروحیه هستند.» حاجمحمدابراهیم همت، اینگونه به آن بچهها مینگریست و حتی «به خدا قسم» میخورد «اینقدر مخلص هستند که آدم از دیدنشان لذت میبرد». همزمان با پیدایش حماسههای آنان و پساز پایان جنگ تحمیلی، گروهی از نقاشان به ترسیم و توصیف بصری این بسیجیان پرداختند. در مضمونپردازی این بخش از آثارشان، رزمندگان دلیری پدیدار میشوند که داوطلبانه در جبهههای دفاع مقدس شرکت کردند؛ چراکه مفهوم «بسیجیِ» اصیل و راستین، با وجود آنها بروز و ظهور پیدا کرد.
بسیجیان در تابلوهای این هنرمندان، بهدنبال خودنمایی و کسب نام نیستند و در کمال گمنامی یا حتی تنهایی به سر میبرند؛ بهگونهای که شاید از نگاه برخی، فهمیده و درک نشوند. چهرههایی بیشتر جوان دارند و قامت خود را با لباس رزم یا چفیهای بر گردن پوشاندهاند. امیدآفرینی و شوق به پویایی و زندگانی در حالتهای ایستا یا درحالحرکت آنها موج میزند و با پروردگار خود راز و نیاز دارند. میان آنها و حضرت امامحسین (ع)، دلبستگی عاشقانه وجود دارد و از این منظر، به مقام شهادت نزدیکتر میشوند. البته جنبه رزمی بسیجیان، با توجه به نخستین تجلیشان در جنگ، برجستگی بیشتری در فضای غالب نقاشیها و حتی افکار عمومی جامعه ایرانی دارد؛ درحالیکه در روزگار صلح نیز ایثارگرانه فعالیت میکنند.
در تابلوی «مهتاب» اثر ایرج اسکندری، نعش غریب بسیجی شهید در شب مهتابی نخلستان رازدارِ همان معنایی است که هنرمند میخواهد. اجزای تصویر هر یک بیانکننده رمزی جداگانه نیستند، بلکه همه اجزا متحداً فضای واحدی را ساختهاند و همه راز، یکجا از طریق فضای واحد به بیننده انتقال مییابد. تو گویی این روح جاویدان شهید است که در شب نخلستان و ماه و ماهتاب تجلی دارد.
نقاشی «براق» مصطفی گودرزی ۱۳۶۵
در نقاشی «براق» اثر مصطفی گودرزی، بیش از هر چیز رنگها رازدار آن حقیقتی هستند که در سجده بسیجی تجلی کرده است. سجده بسیجی نور باران شده است و روحش از میان این نورباران به معراج رفته است. «براق» نیز مرکوبِ معراج پیامبر اکرم (ص) است و هنرمند این نام را به همین دلیل انتخاب کرده است.
عکس کنار خبر، تابلوی «مقاومت» اثر مصطفی گودرزی است که در سال ۱۳۶۵ خلق شده است.