به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «همشهری» در گزارشی با عنوان «قصه کلاسهای تکنفره» به سراغ مدرسههای تک نفره روستایی در سراسر کشور رفت و از معلمهایی گفت که فقط به عشق تعلیم و تربیت همان یک دانشآموز در کلاس حاضر میشوند.
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
تا همین چند سال پیش «کالو» کوچکترین مدرسه دنیا لقب گرفته بود؛ مدرسهای در روستای «کالو» از توابع بخش بردخون شهرستان دیر در استان بوشهر که یونسکو آن را با ۴ دانشآموز و یک سرباز معلم بهعنوان کوچکترین و کمجمعیتترین مدرسه دنیا به ثبت رسانده بود.
«کالو» حالا نهتنها دیگر مدرسه نیست و بهصورت اردوگاه دانشآموزی درآمده، بلکه کمجمعیتترین هم نیست. سالهاست دانشآموزانی در بسیاری از مناطق روستایی و عشایری بهتنهایی در کلاس درس حاضر میشوند و معلمانی فقط به امید باسوادی آنها پای تخته حضور پیدا میکنند تا فقط به یک نفر درس بدهند. در این گزارش قصه برخی از این مدارس تکنفره را برایتان گفتهایم.
هرمزگان؛ ۵ سال تحصیل تکنفره
اسحاق ناصری ۳۱ ساله است و تازه ۲ سالی میشود که معلم شده، اما این یک سال آخر را معلم دختری بوده که ۵ سال به تنهایی در مدرسه روستایی «دهزیارتان» از توابع بخش سندرک شهرستان میناب درس خوانده است. زهرا بهرامی به همراه خانوادهاش در کنار یک خانواده دیگر تنها ساکنان این روستای سختگذر بودند. اسحاق البته نخستین معلم این مدرسه تکنفره نبود، پیش از این ۴ سال یک معلم دیگر به دهزیارتان میآمد و ابتدای سال گذشته هم یک معلم را به روستا فرستاده بودند که بهدلیل راه بد، از تدریس در این منطقه انصراف داد.
اسحاق اما این سختی را به جان خرید و با میل شخصی خودش پیشنهاد داد به دهزیارتان برود تا زهرا سال آخر مقطع ابتدایی را هم در روستایش بماند؛ هرچند او و خانوادهاش امسال از روستا کوچ کردهاند و خانواده دیگر هم چند ماه دیگر دهزیارتان را تخلیه میکنند تا روستا برای همیشه خالی از سکنه شود. اسحاق و زهرا در این مدت، برای هم از همهچیز تعریف میکردند، نقاشی میکشیدند و قصه میخواندند، اما این همه، لطف همکلاسی را نداشت. او همیشه دوست داشت در کلاسی حاضر شود که همکلاسی داشته باشد.
مازندران؛ هم معلم بودم و هم رفیق
از وقتی سایه مهاجرت بر سر روستای کوهستانی و صعبالعبور «سماکوش محله» از توابع بخش بندپی شرقی شهرستان بابل سنگین شده، مدارس هم کموبیش از دانشآموز خالی شدهاند. «عدل» یکی از این مدارس مقطع ابتدایی است که ۵۲ سال پیش تأسیس شد و سال تحصیلی گذشته فقط و فقط میزبان یک دانشآموز پایه ششم بود.
عمار چلنگر، معلم جوانی است که برای تجربه سال اول تدریسش داوطلبانه راهی مدرسه روستا شده بود. او زنگهای تفریح خودش را جای همسالان مبین نصراللهی میگذاشت، با هم فوتبال بازی میکردند و نان و پنیر میخوردند. چلنگر برای رسیدن به مدرسه باید یک ساعت از محل سکونتش پای پیاده به روستا برود، اما شوق تدریس و بستهنبودن در مدرسه به او انگیزه میدهد.
مادر مبین هم از ذوق و شوق مبین برای درسخواندن میگوید که همیشه با علاقه به مدرسه میرود. گاهی هم از نداشتن همکلاسی گلایه میکند.
قزوین؛ زنگ تفریح معلم و شاگردی
۱۵ خرداد که کلاسهای محمدپارسا تمام میشود، او به همراه خانواده کوچ میکند و بار دیگر، ۱۵ مهر و با شروع سال تحصیلی جدید به روستای «ورگیل» از توابع بخش رودبار شهرستان قزوین برمیگردد. محمدپارسا تنها دانشآموز مدرسه این روستاست و قرار است سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ در کلاس ششم درس بخواند. خانواده محمدپارسا عشایر هستند و ۴، ۵ ماه از سال را به مکانی دیگر یعنی روستای «کامان» کوچ میکنند و در آنجا که چشمه طبیعی دارد، ساکن میشوند.
روستای «ورگیل» فقط میزبان حضور خانواده محمد پارساست و او و خواهرش تنها دانشآموزان این روستایند؛ خواهری که تازه امسال قرار است پیشدبستانی برود. تهمینه زارعی، مدیر و معلم مدرسه شهید ابراهیم مظفری روستای ورگیل قزوین است که فقط برای آموزش محمدپارسا به این منطقه میآید و خود را مادری میداند که به فرزندش سواد میآموزد: «مدرسه ما شکل معلم و شاگردی ندارد. زنگ تفریح هم ۱۵ تا ۲۰ دقیقه است. گاهی من با محمدپارسا به سمت گله گوسفندان میرویم تا با مادرش صحبت کنیم و زنگ تفریح را اینگونه سپری میکنیم.»
سالهاست دانشآموزانی در بسیاری از مناطق روستایی و عشایری بهتنهایی در کلاس درس حاضر میشوند و معلمانی فقط به امید با سوادی آنها حضور پیدا میکنند تا فقط به یک نفر درس بدهند.
مدرسه، حتی برای یک دانشآموز
حمیدرضا خانمحمدی، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور چند وقت پیش بود که از فعالیت ۵۱۳ مدرسه یکنفره در کشور خبر داد و گفت که این مدارس نشانگر توجه به عدالت آموزشی در نظام جمهوری اسلامی ایران است. پرسوجوها نشان میدهد این مدارس اغلب در مناطق عشایری، روستاهای عشایر نشین، روستاهای سختگذر و روستاهای در معرض تخلیه قرار دارند. با این همه، مشکلات این مناطق موجب نشده که معلمان چشم بر دانشآموزان تنها ببندند و آنها را فراموش کنند.
رئیس آموزش و پرورش بندپیشرقی بابل درباره مدارس تک دانشآموز در روستاها به همشهری میگوید: «برای اینکه دانشآموزی از تحصیل باز نماند، در مدارس حتی با یک دانشآموز باز میماند.»
موسی طهماسبی ادامه میدهد: «از وقتی خانوادهها بهدلیل نبود شغل در روستاها به شهرها مهاجرت کردهاند، مدارس روستاها با دانشآموزان اندک یا یک دانشآموز مواجه شدهاند. روستای سماکوش محله بهدلیل موقعیت کوهستانی و دسترسی دشوار مثل دیگر روستاهای صعبالعبور کشور جمعیت اندکی دارد و ۲۰ خانوار در آن زندگی میکنند و در حالی که در این بخش ۶۵۷۵ دانشآموز در ۱۱۳و احد آموزشی تحصیل میکنند مدرسه روستایی تکنفره هم داریم.»
بخشدار سندرک در شهرستان میناب استان مازندران هم با بیان اینکه این بخش ۶۸ روستا دارد به همشهری میگوید که حدود ۴۰ درصد روستاهای بخش، صعبالعبور و کوهستانی هستند؛ به همین دلیل این مسئله یکی از چالشهای ساماندهی نیروی انسانی در بخش آموزش و پرورش بخش است.
بهگفته علی شه مرادی، بسیاری از معلمان بهدلیل مشکل آن تندهی، جادههای نامناسب و فاصله زیاد تا مرکز بخش یا شهر تمایلی به فعالیت در مناطق صعبالعبور ندارند؛ درحالیکه همین مسئله میتواند منجر به تخلیه روستاها شود: «برای مثال در کل استان ۹مورد و در بخش ما یک مورد مدرسه تکنفره وجود دارد. مدرسه تکنفره بخش ما با مرکز بخش ۵۰ کیلومتر فاصله دارد و کوهستانی و صعبالعبور است و ۲خانوار در آن ساکن هستند. اگر در طول همه این سالها معلم برای دانشآموز این روستا تأمین نمیشد، خانواده کوچ میکردند و روستا خالی از سکنه میشد. این مشکل در بسیاری از روستاهای کمجمعیت در کل کشور وجود دارد.»
رضا رضایی، مدیرکل آموزش و پرورش کرمان هم با اشاره به فعالیت ۴۴۵ مدرسه زیر ۵ نفر و ۷۳ مدرسه تکنفره در استان، این مدارس را سند افتخار جمهوری اسلامی ایران در مسیر عدالت آموزشی میداند که حتی یک دانشآموز از تحصیل بازنماند.