خبرگزاری مهر، گروه استانها - نصرالله شفیعی*: هر پدیده اجتماعی ویژگیهای خاص خود را دارد. دفاع مقدس هشت ساله ایران نیز از ابعاد مختلف قابل تحلیل و بررسی است. وقتی میگوئیم فرهنگ دفاع مقدس منظور آن خصوصیات بارزی است که دفاع مقدس توانست از خود برجای بگذارد. خصوصیاتی که تبدیل به شاخص شدند و این توانایی را دارند که چراغ راه آینده باشند که به نمونههایی از فرهنگدفاع مقدس اشاره میشود.
۱. فرهنگ ایثار، ایثار در اینجا در دو مقام معنا میدهد یکی به معنای از خود گذشتن و جان خود را فدا کردن که این بالاترین مرحله ایثار است، شهادت طلبی برجستهترین مصداق این از خودگذشتگی در دوران دفاع مقدس بود. هزاران شهیدی که عاشقانه هستی خود را به پای دفاع از اسلام و کشور عزیز ایران فدا کردند.
شاید در هیچ جنگی روحیه شهادت طلبی بدان سان که رزمندگان مؤمن در آرزوی آن بودند نباشد. رمز این شهادت طلبی اعتقادات راسخ دینی با الهام از آموزههای قرآن کریم است آنجا که میفرماید: "ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون" هنوز آن لحظهای را فراموش نمیکنم که یک رزمنده در عملیات فتح المبین در کنارم زخمی شد وقتی خواستم او را از صحنه نبرد خارج کنم تا امدادگران او را به پشت خط منتقل کنند حاضر نبود با من بیاید. میگفت شما پیشروی کنید زخمی شدن من مهم نیست. بالاخره با اصرار توانستم او را از آن شرایط خطرناک خارج کنم.
مرحله نازلتر ایثار، از حق خود گذشتن و دیگران را در تعاملات اجتماعی بر خود ترجیح دادن است که این رفتار در میان رزمندگان رفتاری کاملاً نهادینه شده بود.
۲. فرهنگمهربانی و برادری. صفا و مهربانی که بین بچههای رزمنده وجود داشت وصف ناشدنی است. علاقههای قلبی، محبتهای خالصانه، دلتنگی ها از دوری همدیگر، همه و همه فضایی بهشتی را ایجاد کرده بود. دلها آن چنان با هم گره خورده بود که هیچکس به خودش اجازه نمیداد کمترین ناراحتی برای همرزمش ایجاد کند.
در عملیات کربلای ۵ در حالی که همگی پشت کامیونی نشسته بودیم و به سمت خطوط مقدم میرفتیم رزمنده ای همدانی حواسش نبود روی دست من که بر لبه اتاق کامیون گذاشته بودم نشست، من دستم را بیرون کشیدم او به محض اینکه متوجه شد دست من را به سوی خود کشید و بوسید. پدر این رزمنده نیز هم زمان در منطقه عملیاتی حضور داشت.
۳. فرهنگ کار و تلاش شبانه روزی. در جبههها ساعات کاری یعنی آغاز و پایان روز کاری معنا نداشت. تلاش و فعالیت تا آخرین توان بود. نه شب و نه روز، نه گرما و نه سرما، هیچ چیز مرز کار کردن را مشخص نمیکرد. مرز کار کردن آخرین توان جسمی یا به نتیجه رسیدن در مأموریتها بود.
۴. فرهنگ ساده زیستی. همه زندگی رزمندگان در یک سنگر تنگ و تاریک و یا چادر در بیابانها و مناطق جنگی بود. زندگی در جبههها تنها بویی که نمیداد بوی تجمل گرایی بود. لباس ساده بدون درجه و نام و عنوان، غذای ساده، گاه نان خشک و گاه نیز همین غذاهای معمولی، همه چیز در حداقل بود. رزمندهها از همین سادگی لذت میبردند.
۵. فرهنگ ابتکار و خلاقیت. خلاقیتهایی که رزمندگان جوان یا همان فرماندهان افسانهای چه در طراحی عملیاتهای بزرگ و چه در ساز و برگ نظامی داشتند چیزی شبیه به معجزه بود. اگر این فرهنگ در تولید و اقتصاد ما امروزه حاکم بود بدون تردید خیلی فراتر از آنچه که هستیم میبودیم.
۶. فرهنگ عبادت و خودسازی. این از فصلهای شورآفرین دفاع مقدس بود. راز و نیازهای عارفانه، نماز شبها، اشکها و آه ها، دعاها و گریهها فراتر از آن است که این بنده ضعیف بخواهم آن را به تصویر بکشم.
۷. فرهنگ مقاومت و نهراسیدن در برابر دشمن. در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارها و بارها دشمن ملت ایران را تهدید کرده است. رهبر معظم انقلاب به پشتوانه همین روحیه به یادگار مانده از دوران دفاع مقدس پاسخهایی کوبنده با دشمن دادهاند.
بدون تردید هر چه ما این فرهنگ ناب را در خود بیشتر زنده نگه داریم و تقویت کنیم به فتح قلهها نزدیک تر خواهیم شد. حرکت به سوی قله با انواع وابستگیها و دلبستگی ها یا امکان پذیر نیست و یا بسیار سخت است. تنها در پرتو فرهنگ دفاع مقدس است که میتوان موانع را در نوردید و عاشقانه قدم در راه گذاشت و قلهها را یکی پس از دیگری فتح کرد. قدردان این فرهنگ ناب باشیم.
*استاد دانشگاه و فعال فرهنگی، سیاسی و اجتماعی