رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران تصریح کرد: مولوی معتقد است زبان باید با حقیقت پیوند داشته باشد، همان طور که دین و هنر پیوندی ناگسستنی دارند.

 به گزارش خبرگزاری مهر، همایش بزرگ مولانا جلال الدین محمد مولوی 28 آبان ماه  از سوی  وابستگی فرهنگی ایران در بلغارستان و با  همکاری بخش ایرانشناسی دانشگاه صوفیه برگزار شد .

دکتر  فدو تو  معاون  دانشگاه  و رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه صوفیه در سخنان خود  پس از بیان مختصری از زندگانی مولانا، در خصوص شعر مولوی گفت : فصاحت شعری مولانا، سنن گذشته را به میراث برده و بتدریج تبدیل به پدیده ادبی گردید و هیچ اَشکال شعری وجود ندارد که از سوی وی به طور خارق‌ العاده به کار نرفته باشد. مولانا با اینکه از واژه نامه غنی و کنایه های فراوانی استفاده کرده اما اشعارش از سبک صیاق خاص و موزونی برخوردار است که روح هر شنونده ای را صیقل می‌دهد تا جایی که صوفیان اشعار او را در فریاد های عرفانیشان بکرات استفاده می‌کنند  و  بدین حالت روح شنوندگان خود را  مسحور شعر خود می‌کند و  اسرار عشق را برای آنان فاش می‌نمود.

دکتر غلامرضا اعوانی مدعو ویژه و رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران هم با ارائه مقاله خود مولانا را این‌گونه معرفی کرد:  مولانا شخصیتی است جهانی و متعلق به همه اعصار و زمانها فیلسوف و عارفی بزرگی که با فکر و تعالی روح خویش در قالب شعر  کاری عظیم نمود بطوری که بیشتر ملتها او را شاعری جهانی می‌خوانند و ما ایرانیان مفتخریم که مولانا با زبان ما که همان زبان فارسی است سخن گفته است .

اعوانی افزود: شعر مولانا نه تنها بر فرهنگ و تمدن ایران اسلامی بلکه بر دیگر فرهنگها منجمله فرهنگ مردمان شبه قاره، تأثیر بسزایی داشته است.

اعوانی اضافه کرد: علم حقیقت یک چیز و راه وصول به حقیقت چیز دیگری است و متفکر علاوه برعلم حقیقت باید راه رسیدن به حقیقت را هم نشان دهد که مولانا این راه را به صورت خودشناسی مطرح کرده است.

وی تصریح کرد: مولوی برخلاف دانش‌های امروزی که همه چیز را در ظاهر انسان می‌بیند، گفته است که انسان باید با حقیقت وجودی خود آشنا شود تا به نجات برسد.

رییس انجمن حکت و فلسفه ایران خودشناسی را مطمئن‌ترین راه خداشناسی معرفی دانست و گفت: پیام دیگر مولوی دین‌شناسی است و او مثنوی خود را فقه الله اکبر می‌داند، چرا که در آن مرتباً به معرفت اصول دین اشاره می‌کند .

وی در سخنان خود  اظهار داشت : مولوی با دیدی الهی که در اختیار بشر قرار می‌دهد با هرگونه تعصب دینی و جنگ‌های قبیله و مذهبی مخالفت می کند. مولوی معتقد است حتی خیال و وهم هم بخشی از حقیقت را درون خود دارند اما باید محکی برای تشخیص سره از ناسره در دست باشد.