به گزارش خبرنگار جامعه مهر موضوع زن و موفقیتها و ظهور و بروز وی در جامعه سالیان سال است که توسط بخشی از سیاسیون دستاویز کنش گری های غیر واقعی قرار گرفته است.
بخشی از سیسایون که به عنوان طرفداران اصلاحات شناخته میشوند سالهاست که تلاش میکنند نسخه پیچی متفاوتی را برای زنان عرضه کنند که منطبق با واقعیت نیست.
فاطمه محبی یکی از پژوهشگران حوزه زن و خانواده در یادداشتی که برای مهر نگاشته است به این موضوع پرداخته که در زیر میخوانید:
دگر باشان جنسی در حالی در انگلیس رژه میروند که خاندان سلطنتی از تعویض پوشک بچه توسط ملکه تا تصاویر مختلف از زایمانهای مکرر ملکههایشان خانواده دوستی و فرزندآوری را به فخر نشسته اند.
ادامه خط مسلمانان لندن نشین در ایران هم پس از طوفان حوادث بر ساحل آرامش نشسته و با همان ژست همیشگی اپوزوسیون مطالبه گر، یکطرفه به سیاستهای جمهوری اسلامی ایران میتازند و آن را دستمایهای برای طعن و کنایه و پاسخگو کردن سران نظام قرار میدهند و البته با چاشنی القا ناکارآمدی.
با این مقدمه، سوال اساسی این است؛ که با وجود بیانیههای مشفقانه شأن برای جامعه مسلمان و ایرانی چرا برای خود و خانواده خود حجاب اجباری را بر میگزینند؟ چرا آقایانی که از تمکین نسبت به خواست بخشی از جامعه بیانیه صادر میکنند دختران و اعضا خانواده خود را ملزم به رعایت حجاب اجباری میکنند؟
اگر سیاست آزادیهای حداقلی همچون رهایی از پوشش سر موجبات تحسین و تمجید آنان را برانگیخته و پیروی از فرق منحرف به جای پذیرش دینی جهان شمول را برای مردم نسخه پیچی میکنند خود نیز پیرو و عامل به آن باشند اثر بیشتری ندارد؟!
سوال دوم اینست که چقدر در خصوص پوشش زن ایرانی در قرون و اعصار مختلف تحقیق و تفحص نمودند؟ آیا زن ایرانی در دوران قاجار و صفویه و ساسانی و تیموری هم تن به حجاب اجباری برای پوشش سر و بدن خود داده بود که با برقع و پوشیه و پیراهن و روبند در اجتماعات حضور میافته؟
پاسخ روشن است، پر واضح است که این آدرسهای غلط جز برای ادامه انحصار طلبی و تکیه بر کرسیهای تصمیم سازی و تصمیم گیری دیکته نمیشوند.
بار دیگر حافظه تاریخی حضرات روشنفکر را، همانانی که داعیه شناخت جامعه ایرانی و همنوایی با خواست زنان آن را دارند به پوشش زنان ایرانی در طی سالیان سال و در حکومتهای مختلف توجه میدهیم و تاکید میورزیم؛ زن متعهد ایرانی به پوشش خود نه تنها به عنوان معرف جایگاه اجتماعی اش بلکه به عنوان نماد حیا و عفت و خانواده دوستی حساس بوده و به هرنوع تغییری در آن به مراتب بیش از مردان این سرزمین واکنش نشان میدهد و به راحتی تن به تغییر جلوههای حضورش در عرصههای اجتماعی نمیدهد.
کما اینکه شاهد تغییرات زیادی در پوشش مردان ایرانی هستیم اما زنان ایرانی از این قاعده مستثنی هستند و نکتهی مهمی که در تاریخ لباس ایران وجود دارد، پرهیز از نمایاندن بدن عریان است که این مورد حتی قبل از اسلام هم مشهود است برای مثال زنان ایرانی در دوره هخامنشی، با وجود برخورداری از همه فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و با وجود آزادیهای بسیار در زندگی از پوششی استفاده میکردند که تمام بدن آنها را میپوشانده، وجود چنین پوششی برخواسته از این نگرش بود که زنان ایرانی در دوره هخامنشی برهنگی و تن نمایی را زشت و ناروا میشمردند (پوشش زنان در ایران باستان، شهرام جلیلیان و سیدعلی فاطمی).
از اینرو بار دیگر دشمنان قسم خورده این مرز و بوم دچار اشتباه محاسباتی در حمله به مواضع حیا و عفت زنان ایرانی نموده و بار دیگر با شکست سنگینی در این خصوص مواجه شدند.