استاد فلسفه دانشگاه تهران، عصر امروز در نشست بحث و بررسی در مورد کتاب "فلسفه لایب نیتس" در شهر کتاب مرکزی، بر اهمیت اندیشه‌های لایب نیتس در رشد و پیدایش علم جدید تأکید کرد و گفت: به قول یکی از متخصصان علم جدید از مکاتبات لایب‌نیتس با کلارک که یک نیوتنی است، به وجود آمده است.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر کریم مجتهدی در ابتدا بر ضرورت تخصص در فهم فلسفه تأکید کرد و گفت: فلسفه متولی ندارد، اما متخصص دارد و این تخصص حاصل سالها تلاش و تحقیق مداوم و عمیق است. فلسفه را نمی‌توان مصرف کرد، زیرا این فلسفه است که مصرف را تعیین می‌کند و می‌گوید مصرف در کجاست و اگر روزی جور دیگری باشد، انحطاط رخ داده است. وی سپس بر استمرار فعالیتهای فرهنگی اشاره کرد و گفت: اگر در یک کار فرهنگی استمرار باشد، موفقیت هست.

دکتر مجتهدی ورود به اندیشه لایب نیتس را دشوار خواند و گفت: من بیش از چهل سال است که بارها دکارت، کانت، یونان باستان و قرون وسطا تدریس کرده‌ام، اما بیش از دوبار لایب نیتس تدریس نکرده‌ام، زیرا لایب نیتس با وجود کثرت مشاغل و فعالیتها مثل اینکه همیشه یک حرف و یک نکته واحد را هم در ریاضی و هم در مابعدالطبیعه و هم در منطق و هم در زبانشناسی و هم در سایر علوم بیان می‌کند. یعنی یک نظریه واحد است که کاربردش در قلمروهای متعدد است. لذا سخت است که بتوان او را فهماند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران دشواری فلسفه لایب‌نیتس را درک درست او از نیاز درونی انسان خواند و گفت: لایب‌نیتس متوجه شده است که نیاز به وحدت و یک کلام صحبت کردن نیاز انسانهاست و در نتیجه با جامعیتی فوق‌العاده همه مسائل را طرح می‌کند.

وی سپس لایب‌نیتس را با آلبرت کبیر مقایسه کرد و گفت: لایب نیتس از جهت جامعیت با بزرگترین متکلم غربی و استاد توماس آکویناس، آلبرت کبیر قابل مقایسه است. جالب توجه است که لایب‌نیتس عمیقاً فلسفه قرون وسطا را خوانده بوده است و جالبتر آنکه آلبرت در فضای متعصب کاتولیکی ایتالیایی دانشگاههای فرانسه در قرن سیزدهم می‌گوید اگر می‌خواهید تفکر بیاموزید ابن‌سینا بخوانید. اما فرق عمده لایب‌نیتس با آلبرت آن است که لایب‌نیتس هیچگاه تدریس نکرد اما آلبرت سراسر عمر تدریس کرد.

دکتر مجتهدی به کم‌توجهی روشنفکران عصر روشنگری به لایب‌نیتس اشاره کرد و گفت: علیرغم اینکه لایب‌نیتس از بنیانگذاران حساب دیفرانسیل و انتگرال بود و خود آموخته ریاضیات را خواند و با بهره گیری از هویگنس دینامیسم را به نظام فلسفی اش آورد، اما در سده هجدهم به او کم توجه شد و دالامبر در دایره المعارف توجه لایب‌نیتس به مابعدالطبیه را تحقیر کرد. راسل نیز در قرن بیستم تحت تأثیر روحیه قرن هجدهمی لایب‌نیتس را درست نمی‌خواند و تنها دستاورد فلسفه او را منطق و مکاتباتش با آرنو می‌داند.

وی سپس به اهمیت اندیشه‌های لایب نیتس در کتاب تئودیسه اشاره کرد و گفت: لایب‌نیتس در این کتاب مباحث مهمی چون اثبات وجود خدا ، مسئله شرور و علت و معلول را طرح می‌کند.

دکتر مجتهدی در پایان به اهمیت فلسفه لایب‌نیتس در پیدایش علم جدید اشاره کرد و گفت: اگر روزی بخواهیم درعلوم جدید تحرکی پیدا کنیم و واقعاً  در علوم جدید شریک باشیم چاره‌ای نداریم جز اینکه تاریخ علم را کامل بخوانیم و شرایطی که در مسیر تاریخ و شناسایی علمی به مرور پدید آمده را بدانیم و وقتی این کار را بکنیم متوجه می‌شویم که زیربنای علم جدید اندیشه های فلسفی است. به قول یکی از متخصصان، علم جدید از مکاتبات لایب‌نیتس و کلارک که اندیشمندی نیوتنی است به وجود آمده است.