به گزارش خبرگزاری مهر، انجمن علمی روانپزشکان ایران، همزمان با گرامیداشت هفته سلامت روان، در اطلاعیهای اعلام کرد: سلامت روان جنبهای حیاتی از رفاه کلی ما است که بر نحوه تفکر، احساس و تعامل ما با دنیای اطرافمان تأثیر میگذارد. سلامت روان تنها به معنای نبود بیماری روانی نیست و البته باید تاکید کرد که به اندازه سلامت جسمانی مهم است.
متأسفانه، مشکلات مربوط به سلامت روان بخش قابل توجهی از جمعیت ما را تحت تأثیر قرار داده و اغلب پیامدهای ناگواری برای افراد و اطرافیان آنها دارد.
آمارهای در دسترس نشان دهنده افزایش رو به رشد مشکلات سلامت روان و برخی شاخصهای آن در جامعه است. موضوعی که باید مورد توجه جدی و فوری دولتمردان، دانشگاهیان و اهل رسانه و البته در یک سپهر بزرگتر تک تک شهروندان قرار گیرد.
در هفته سلامت روان، هدف ما تاکید بر اهمیت اولویت دادن به سلامت روان و شکستن موانع و انگ مرتبط با آن است. موضوع جهانی اعلام شده برای گرامیداشت این هفته در سال جاری «سلامت روان یک حق انسانی همگانی» است.
انجمن علمی روانپزشکان ایران قویاً معتقد است که سلامت روان باید برای افراد، خانوادهها، جوامع و دولتها در اولویت باشد. با افزایش آگاهی و درک، میتوانیم جامعهای را ارتقا دهیم که به رفاه روانی اهمیت میدهد، از افراد نیازمند حمایت میکند و اطمینان میدهد که منابع و خدمات مناسب برای همه قابل دسترسی است.
از این فرصت استفاده میکنیم و برخی از چالشهایی را که به نظر ما نظام سلامت و سلامت روان کشور با آن دست در گریبان است و خواهد بود و نیاز است برای آن چارهاندیشی شود را فهرست مینمائیم.
انجمن علمی روانپزشکان ایران چون همیشه به عنوان مشاوری امین و صاحب صلاحیت علمی اعلام آمادگی میکند تا برای غلبه بر این چالشها در کنار نظام سلامت کشور و دانشگاهیان در طراحی و اجرای برنامههای مداخلهای و پیشگیری همکاری و مساعدت جدی داشته باشد.
سلامت روان همگانی، نقش دولت در رفع تبعیض و نابرابری در دسترسی خدمات سلامت روان
پوشش همگانی خدمات سلامت روان به ارائه خدمات بهداشت روان و حمایت از همه افراد یک جمعیت، صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سن، جنسیت یا موقعیت جغرافیایی آنها اشاره دارد. هدف آن تضمین این است که همه بدون مواجهه با موانع مالی به مراقبتهای بهداشت روانی مورد نیاز خود دسترسی دارند.
پوشش همگانی خدمات سلامت روان به چند دلیل مهم است. اولاً، سلامت روان بخش مهمی از رفاه کلی است و بیماریهای روانی میتوانند هر کسی را در هر مقطعی از زندگی تحت تأثیر قرار دهند.
دوم، مسائل مربوط به سلامت روان تأثیر قابل توجهی بر کل جامعه دارد، و میتواند منجر به کاهش بهرهوری، افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی و فشار بر خانوادهها و جوامع شوند. با ارائه پوشش خدمات سلامت روان، پرداختن به این مسائل و ارتقای جامعهای سالمتر و مولدتر امکان پذیر میشود.
سوم، پوشش همگانی خدمات سلامت روان به کاهش انگ مرتبط با سلامت روان کمک میکند. هنگامی که خدمات سلامت روان در دسترس باشد و با خدمات سلامت جسمی درمان شود، این پیام را ارسال میکند که سلامت روان به همان اندازه مهم است و شایسته توجه و مراقبت است. این مسأله افراد را تشویق میکند که بدون ترس از قضاوت یا تبعیض به دنبال کمک باشند.
در نهایت، پوشش همگانی خدمات سلامت روان موجب ارتقای برابری و عدالت اجتماعی میشود. مسائل مربوط به سلامت روان میتواند بهطور نامتناسبی بر جمعیتهای آسیبپذیر، از جمله افراد با درآمد کم، جوامع به حاشیه رانده شده و افرادی که با تبعیض مواجه هستند، تأثیر بگذارد. با حصول اطمینان از دسترسی به خدمات سلامت روان برای همه، صرف نظر از پیشینه آنها، میتوانیم در جهت کاهش نابرابریهای بهداشتی و ترویج جامعه عادلانهتر تلاش کنیم.
سلامت روان زنان و مادران
بر اساس آمار، لازم است دولتها برای ارتقای سلامت زنان و مادران به دلایلی چند برنامههایی ویژه داشته باشند. پژوهشها اغلب نشان میدهد که زنان و مادران بیشتر مستعد ابتلاء به مسائل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی پس از زایمان، اختلالات اضطرابی و اختلالات خلقی هستند. از سویی سلامت روان مادر تأثیر به سزایی در رفاه فرزندان دارد.
مطالعات نشان دادهاند که مشکلات سلامت روان مادر میتواند منجر به پیامدهای منفی هم برای مادر و هم برای فرزندش شود؛ مشکلاتی مانند تأخیر در رشد، مشکلات رفتاری و اختلال در دلبستگی. از دیگر سو زنان اغلب با استرسهای منحصر به فردی از جمله انتظارات اجتماعی، خشونت مبتنی بر جنسیت و دسترسی نابرابر به منابع روبرو هستند. با ارائه حمایت مناسب از سلامت روان، دولت میتواند در جهت کاهش این نابرابریها و ارتقای فرصتهای برابر برای زنان در همه جنبههای زندگی تلاش کنند.
سلامت روان؛ امری اجتماعی
عوامل اجتماعی تعیینکنندهی سلامت روان، عواملی اجتماعی، اقتصادی و محیطی هستند که نقش مهمی در شکلگیری بهزیستی روانی افراد دارند. این عوامل بر احتمال بروز مشکلات سلامت روان، دسترسی به خدمات سلامت روان و کیفیت کلی زندگی تأثیر میگذارند.
به عبارتی تصور اینکه سلامت روان مسألهای است که با کوشش فرد یا جامعه کوچک پیرامون او شکل میگیرد و قابل تداوم است، امری غیرممکن است. در جامعهای که فقر، نابرابری، تبعیض، مشکلات زیست محیطی و آلودگی هوا، ترافیک و شیوههای حکمرانی بد وجود دارد امکان وجود میزان بهینهای از سلامت روانی-اجتماعی نزد شهروندان به میزان زیادی منتفی است.
به عنوان نمونه درآمد، تحصیلات و شغل از عوامل تعیینکننده سلامت روان هستند. وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین اغلب با افزایش استرس، دسترسی محدود به منابع و نرخ بالاتر مشکلات سلامت روان همراه است. ارتباطات اجتماعی قوی و روابط حمایتی به عنوان عوامل محافظتی برای سلامت روان عمل میکنند. انزوا، تنهایی و عدم حمایت اجتماعی میتواند در ایجاد مشکلات سلامت روان نقش داشته باشد.
درک و پرداختن به این عوامل تعیینکننده اجتماعی برای ارتقای سلامت روان و کاهش نابرابریها بسیار مهم است. با پرداختن به موضوعاتی مانند فقر، نابرابری، تبعیض و بهبود دسترسی به منابع و حمایت، میتوان جامعهای ایجاد کرد که رفاه روانی را در اولویت قرار دهد و فرصتهای برابر را برای همه تضمین کند.
رسانهها، انگ و نقش رسانه ملی
انگ نسبت به مشکلات سلامت روان میتواند اثرات منفی قابل توجهی بر افراد و بهزیستی روانی آنها داشته باشد. انگ میتواند افراد را به درونی کردن باورهای منفی در مورد خود سوق دهد و به دلیل وضعیت سلامت روانی خود احساس شرمندگی یا بیکفایتی کنند.
انگ اغلب موانعی را برای دریافت خدمت باعث میشود. ترس از قضاوت، تبعیض، یا برچسب «ضعیف» یا «دیوانه» میتواند مانع از آن شود که افراد در زمانی که بیشتر به کمک نیاز دارند اقدام نمایند.
انگ میتواند منجر به طرد اجتماعی، انزوا و تیرگی روابط بینفردی شود. افراد ممکن است به دلیل تصورات نادرست یا ترس از افراد مبتلا به بیماریهای روانی فاصله بگیرند، که میتواند به احساس تنهایی و تشدید مشکلات سلامت روان کمک کند.
غلبه بر انگ مستلزم تلاش جمعی از سوی شهروندان، رسانهها، دولتمردان و نهادهای عمومی است. در این میان لازم است به نقش مهم رسانه صدا و سیما در مساله پرهیز از رواج انگ نسبت به مشکلات سلامت روان و اقدامات ایجابی در جهت کاهش انگ تاکید کنیم فرصتی که به اندازه کافی در سالهای گذشته از آن استفاده نشده است.
خودکشی
خودکشی یک مرگ غم انگیز و قابل پیشگیری است و با اجرای راهبردهای پیشگیرانه، مانند دسترسی به خدمات سلامت روان، خطوط بحران و شبکههای حمایتی میتوان جان افراد را نجات داد.
خودکشی نه تنها بر فرد تأثیر میگذارد، بلکه تأثیر عمیقی بر نزدیکان آنها و کل جامعه دارد.
آنچه باید درباره چالشهای نظام سلامت روان در ایران بیان کرد به این موارد محدود نمیماند؛ بلکه همچنان جامعه نگر شدن سلامت روان در ایران و امکان ورود بیماران توانمند شده به جامعه، حرکت نظام سلامت روان به سمت خدمات در عرصه و سوق دادن تشخیص و درمان اختلالات روانپزشکی به داخل جامعه، ترویج کار تیمی و همکاری بین بخشی، هم میان حرفههای مختلف سلامت روان و هم بین دستگاهها و سازمانهای مختلفی که در این میان یا نقش دارند یا کارکرد آنها میتواند بر سلامت روان اثر بگذارد، موضوعات مهم دیگری هستند که باید مدنظر قرار گیرند.
آرزو داریم سال آینده همزمان با هفته سلامت روان در بررسی سالیانه از وضعیت سلامت روان کشور بتوانیم بهبود را در بسیاری از شاخصهای مربوط به عوامل ذکر شده، گزارش کنیم.