به گزارش خبرگزاری مهر، مسعود سعادتی، جامعه شناس طی یادداشتی درباره ضرورت ازدواج جوانان اظهارداشت: متأسفانه امروزه بسترهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و آموزشی زیست جنسی بهنجار در جامعه فراهم نیست و صرف توصیههای اخلاقی در این زمینه راه به جایی نخواهند برد. به عنوان مثال در حوزه آموزش جنسی ما کمبودهای فراوان داریم. برخلاف اینکه مثلاً در حوزه آشپزی انبوهی از کتابهای آموزشی و برنامه تلویزیونی و… داریم اما در حوزه زیست جنسی که موضوعی بسیار حاد است و با زندگی ما و حتی دین ما کار دارد و نیاز به محتوا برای آن داریم، به اندازه کافی با جوانان صحبت نمیکنیم و آموزش ارائه نمیکنیم.
یا مثلاً در حوزه بسترها و شرایط زیست جنسی ما چالشهای فراوانی داریم. تعداد بسیار زیادی از جوانان در سن ازدواج امکان ازدواج ندارند. یعنی دسترسی مورد نیاز برای بهرهمندی از یک رابطه عاطفی و جنسی بانشاط برای آنها فراهم نیست. دسترسیهای مورد نیاز یعنی مسکن، اشتغال، آموزش و… چالش عینی ما در حوزه زیست جنسی هستند.
گاهی نگاه الهیاتی ما نگاه الهیاتی اسلامی به امر جنسی نیست. ولو اینکه از طرف برخی از نهادهای دینی اعلام شود. برای حل امر جنسی کدام گزارهها را ما بیشتر برجسته میکنیم؟ مثلاً آیه «وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُم» چقدر برای ما مهم بوده؟ چقدر سعی کردیم از این آیه دفاع و آن را در متن سیاستگذاری خودمان وارد کنیم؟ این هم یک دستور قرآنی است. اولاً میگوید همه در جامعه حق تلذذ جنسی بانشاط، سالم، درست و اخلاقی دارند. همچنین میگوید ببینید چه کسی مجرد است اینها را به عقد زوجیت درآورید. یعنی زمینه آن را فراهم کنید و موانع آن را برطرف و حمایت اجتماعی کنید. یکی از مصادیق اصلی و جدی و توصیه شده انفاق همین است.
یعنی نظام اقتصادی ما باید طوری شود که فرد وقتی به بلوغ جنسی همراه با بلوغ اجتماعی و عقلی میرسد به خاطر اقتصاد، محروم از یک رابطه زناشویی و رابطه جنسی اخلاقی نباشد. نظام آموزشی باید طوری تنظیم شود که انسان ایرانی امکان رابطه جنسی مشروع داشته باشد. متأسفانه نظام اقتصادی و سیاسیمان آنطوری که باید و شاید این را در اولویت قرار نداده و نمیدهد. اولویتهای ما برای اصلاح و ثبات فرهنگی چیست؟ آیا واقعاً آن را لحاظ میکنیم یا خیر؟ یکی از موانع جدی برای کسانی که به دوره جوانی میرسند و نمیتوانند ازدواج کنند این است که مسکن و سرپناهی ندارند. درصدی از خشونت اجتماعی، اعتیاد، مصرف الکل و ناکامیهای تحصیلی و حرفهای اجتماعی به خاطر حرمان جنسی است. حرمان جنسی فقط جنسی نیست بلکه حرمان از یک رابطه عاطفی و سازنده و عشق است.
براین اساس به نظر میرسد در سیاستهای حجاب و عفاف نیز زیست جنسی مردم ملاحظه نمیشود. حجاب به معنای پوشش و هنجارهای پوشش بهعنوان آداب و مرزبندیهای اجتماعی جنسیتی، فینفسه مهم است و معنی دارد و باید به آن عنایت داشته باشیم. تا جایی که از منابع دینی میتوان فهمید، امر پوشش فقط پوشش نیست؛ یعنی پوشش در حد متعادلی که دیانت تجویز میکند و نه افراط و نه تفریطش.
خانوادههای بانشاط و روابط جنسی سالم حقوق کسانی که در این رابطه جنسی دخیل هستند را حفظ میکند. یک عده به این خاطر آسیب نمیبینند و مزایای آن را هم پیدا میکنند که همان زندگی خانوادگی، امنیت اقتصادی و چیزهای دیگر است. سلامت نسل و ارث و همه مجاری اقتصادی که برای ارث و این مسائل است باید روی اینها بنا شوند.