نمایش رادیویی «روزنه آبی» به کارگردانی بهزاد فراهانی در پنج قسمت تولید و پخش شده است؛ اثری که اولین نمایشنامه نگاشته شده توسط زنده‌یاد اکبر رادی است.

به گزارش خبرنگار مهر، زنده‌یاد اکبر رادی یکی از نمایشنامه‌نویسان مطرح تئاتر ایران است که آثار وی در عرصه ادبیات نمایشی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده‌اند.

«روزنه آبی»، «افول»، «از پشت شیشه‌ها»، «ارثیه ایرانی»، «صیادان»، «مرگ در پاییز»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «در مه بخوان»، «هاملت با سالاد فصل»، «منجی در صبح نمناک»، «پلکان»، «تانگوی تخم‌مرغ داغ»، «آهسته با گل سرخ»، «شب روی سنگفرش خیس»، «آمیزقلمدون»، «باغ شب نمای ما»، «ملودی شهر بارانی»، «خانمچه و مهتابی» و «پایین‌گذر سقاخانه» از جمله آثار ماندگار زنده‌یاد رادی در ادبیات نمایشی ایران است.

بهزاد فراهانی که خود از هنرمندان شناخته شده تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون ایران است، در عرصه رادیو و نمایش رادیویی به سراغ «روزنه آبی» رفته و این اثر را در قالب نمایش رادیویی تولید و اجرا کرده است.

«روزنه آبی» اولین نمایشنامه زنده‌یاد اکبر رادی است که در سال ۱۳۳۸ نوشته شد. قرار بر این بود که جلال آل احمد «روزنه آبی» را منتشر کند اما چون زنده‌یاد رادی با تغییراتی که آل احمد در نمایشنامه مدنظر داشت، موافقت نکرد این اتفاق نیفتاد. در نهایت این اثر بعد از ۲ سال از زمان نگارش چاپ شد. داستان نمایشنامه درباره مردی مادی‌گرا، پدرسالار و سنت‌گرا و عصیان فرزندانش است.

زنده‌یاد رادی در «روزنه آبی» به تضاد میان سنت و مدرنیته و تضاد بین ۲ نسل پرداخته است.

علی مستعلی تنظیم این اثر را برای رادیو انجام داده است.

بازیگران نمایش رادیویی «روزنه آبی» عبارتند از بهزاد فراهانی، شمسی صادقی، نازنین مهیمنی، بهناز بستان‌دوست، نورالدین جوادیان، فریدون محرابی، بهرام سروری‌نژاد، مهدی نمینی‌مقدم.

افکتور محمدرضا قبادی‌فر، صدابردار رضا محتشمی و تهیه‌کننده ژاله محمدعلی دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.

در چهارمین قسمت «روزنه آبی» با مدت زمان ۳۰ دقیقه و ۱۲ ثانیه، افشان معتقد است که پدرش پیله‌آقا از روی سادگی خیلی رفتارها و کارها را انجام می‌دهد ولی انوش می‌گوید که پیله‌آقا با برنامه‌ریزی و از عمد رفتار می‌کند. پیله‌آقا ۲ هفته‌ای است که رفته و کسی جز گل‌علی از او خبر ندارد.

همایون حاجی‌زاده نزد افشان و انوش می‌آید، حاج‌آقا حاجی‌زاده پدر همایون ۷ روز پیش درگذشته است. همایون از مرگ پدرش نه تنها ناراحت نیست بلکه خوشحال است.

همایون نیز از کار خود استعفا داده و احساس سبکی می‌کند. وی قصد دارد به مسافرت برود و شهر رشت را ترک کند. همایون قصد دارد به منجیل برود تا در ساخت سد منجیل کار کند و درآمدی کسب کند زیرا چشمی به ارث پدری ندارد. وی می‌خواهد بعد از پایان کار سد منجیل از ایران خارج شود.

وی به انوش می‌گوید که هیچ احساس رفاقتی با او ندارد و معتقد است که ضایع شده‌اند و ریشه‌های پوسیده‌ای هستند که قدرت جذب حقیقت را از دست داده‌اند.

احسان پسر پیله‌آقا قرار است از تهران به رشت برگردد ولی برگشتن او مقطعی است و احسان قصد مهاجرت به آلمان را دارد.

خانومی مادر احسان از این موضوع زیاد خوشحال نیست و ….

چهارمین قسمت نمایش رادیویی «روزنه آبی» را با هم بشنویم.