قم- قائم مقام و معاون فرهنگستان علوم گفت:اتفاق اخیری که در غزه افتاده بسیار ناگوار است، اما باید دانست که ارده الهی در راس همه اراده‌هاست و دست کسانی که در این جنایات نقش دارند رو می‌شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، علی اکبر صالحی در آیین آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: قلمرو سه گانه حیات شامل امور اعتقادی،‌ امور اجتماعی و امور زیستی است. آنچه که با بدن انسان سروکار دارد مانند معیشت، خوردن، خوابیدن و … مسائل اجتماعی که بین آحاد یک اجتماع باید برقرار باشد و مسائل اعتقادی که با مسائل روحی و نفس انسان ارتباط دارد.

علی اکبر صالحی گفت: ابتدا از مقوله علم شروع می‌کنیم. مسائل اعتقادی اعم از هر چیز است. حتی علم هم در آن نهفته است. خداوند کریم در قرآن روی واژه علم تاکید بسیار دارد و شروع قرآن با همین کلمه است« اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

وی ادامه داد: راجع به علم شنیده‌اید که می‌گویند «العِلمُ عِلمانِ: عِلمُ الأدیانِ، و عِلمُ الأبدانِ». ادیان و ابدان، چرا این را گفته‌اند؟ بنده با تفسیر آزادی که از این روایت دارم، علم الادیان را اینگونه تفسیر می‌کنم: علم الادیان یعنی هر آنچه که با نفس و روح سرو کار دارد و علم الابدان آنجه که با جسم سروکار دارد. به تعبیر امروزی علم متافیزیک و علم فیزیک. علم اصالت دارد پس ذات شریفی هم دارد. گاهی می‌شنویم علم نافع و علم غیرنافع نداریم. پس چه می‌شود که این عبارات را می‌شنویم. این برمی‌گردد به نحوه به کارگیری علم؛ نه خود علم. علم به ما هو علم نمی‌تواند غیرنافع باشد. همچنان که علم هسته‌ای علم بسیار مفیدی است و بیش از یک میلیون نفر از کسانی که سلامتی‌شان در ایران در خطر است از این راه درمان می‌شوند. اما همین علم در عرض چند ثانیه می‌تواند صدها هزار نفر را بسوزاند و نابود کند. اینجاست که نافع و غیرنافع بودن را مشخص می‌کند.

قائم مقام و معاون فرهنگستان علوم گفت: نکته بعدی درباره «وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ» است. اگر ما بخواهیم آبی را بنوشیم حتماً در یک ظرف پاک این آب را می‌ریزیم. اگر تزکیه نشویم مثل ظرفی می‌ماند که آن ظرف پاک نیست و آب پاک را هم ناپاک می‌کند. علم باید در وجود کسی باشد که تزکیه شده باشد. در وجود کسی که پاک نیست می‌شود ناکازاکی و هیروشیما.

وی ادامه داد: نکته بعدی درباره «العلم و الدین توامان، اذا افترقا احترقا» است. علم و دین پیوسته و با یکدیگرند و هر گاه جدای از هم شدند، آتش افروز خواهند بود. علم و دین توامند، دوقولو هستند اگر از هم جدا شوند می‌سوزند و علم بدون دین و دین بدون علم هر دو سوزاننده خواهند بود. در زمان ظهور حضرت رسول (ص) خیلی از مناسک حج انجام می‌شد اما یک چیزی نداشت. چرا، جاهلیتی بود؟ زیرا از دورن تهی شده بود. همه این مناسک حول یک هدف نادرستی بود. پیامبر (ص) مناسک را حفظ و محتوا را تغییر دادند. در زمان حضرت ابراهیم محتوا و مناسک درست بودند ولی در طی زمان اینها از یکدیگر جدا شدند و به انحراف رفت.

علی اکبر صالحی گفت: مطلب بعدی درباره انسان است. انسان آزادی خواه است. انسان اینطور خلق شده است دلش عدالت و کمال طلبی را می‌طلبد. اینها بخشی از ماهیت انسان است. اما در حال حاضر جور دیگری دارد می‌شود و امور در جهت دیگر حرکت می کند. دانشگاه محل علم است اما علم و عالم که مرتبط می‌شود با امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دانشگاهیان قضیه متفاوت می‌شود. به همین دلیل است که در خارج دانشگاهیان کمی محتاط هستند و می‌گویند که ما در سیاست خیلی وارد نمی‌شویم همچنین در دیانت هم وارد نمی‌شویم. در دانشگاه‌های دنیا این اقتصاد است که پیش‌برنده دانشگاه است. اقتصاد است که حاکم مباحث علمی شده است و البته این چیز بدی نیست اما نکته اینجاست که یک بعد بزرگ می‌شود و به ابعاد دیگر کمتر توجه می‌شود. لذا نباید تنها الگوهای اقتصادی حاکم شوند. به گونه‌ای که انسان به منفعت طلبی سوق دهد. نتیجه منفعت طلبی این می‌شود که اسلام در مقابل مکتب غیراسلامی قرار می‌گیرد.

مکتب مادی گرایی غربی در مقابل اسلام است

وی با اشاره به تفاوت بین ایدولوژی و مکتب بیان داشت: ایدولوژی چرایی ندارد، اما چگونگی در آن نهفته است. اغلب ادیان در دنیا روی بحث چگونگی تمرکز دارند نه روی بحث چرایی. فلسفه بر خلاف ایدولوژی علم عینی است و آنچه که روی زمین است را می‌بیند و چرایی را پاسخ می‌دهد. دین اسلام هر دو اینها را دارد. مثلاً فقه بحث چگونگی را دارد و فلسفه پرسش و چرایی را دارد و هر دوی اینها در اسلام است. ما مکتبی داریم که جمع کننده چرایی‌ها و چگونگی‌هاست. مکتب مادی گرایی غربی در مقابل اسلام است و به دنبال مسائل اعتقادی نیست و تمرکز آن بیشتر حول محور اقتصادی است. به همین جهت هدف از ایجاد نظم جهانی برای بیشتر کردن منفعت خودشان است.

وی ادامه داد: در حدیث «الإسلامُ یَعْلو و لایُعْلی عَلَیه»، که حدیثی از پیامبر(ص) است. براساس آن، هیچ قانونی بر قانون اسلام برتری و غلبه نخواهد داشت. این ادعای بزرگی است ولی در طول تاریخ این بوده است. رشد اسلام در زمان‌های مختلف متفاوت بوده است و به همین جهت می‌توان دید که اسلام در طول زمان بالا می‌آید. چرا؟ زیرا مسلمین یا حکمرانان همت کرده‌اند تا این اتفاق بیفتد. همچنین ریشه در تقدیر دارد. این بخشش برمی گردد به مبدا؛ زیرا اراده الهی بر این است که اسلام بالا بیاید. انسان نیز باید با افت و خیزها مواجه شود تا بتواند مشکلش را حل کند. اگر به کودکی همه چیز را بدهند قدر نمی‌شناسد.

صالحی همچنین در مورد اتفاقات اخیر غزه گفت:‌ اتفاق اخیری که در غزه افتاده بسیار ناگوار است، اما باید دانست که ارده الهی در راس همه اراده‌هاست و دست کسانی که در این جنایات نقش دارند رو می‌شود. درست است که عزیزان ما جانشان را از دست می‌دهند اما جهاد فی سبیل الله آسان نیست. بعد از اینکه بیمارستان المعمدانی را زدند کسانی همچون دبیر کل سازمان ملل، رئیس جمهور آلمان و فرانسه و برخی دیگر صدایشان در آمد.

وی ادامه داد:این به خاطر این است که ظلم پنهان نمی‌ماند. باید ناخالصی‌ها بیرون بیاید باید آنقدر این کوره داغ شود تا ناخالصی‌ها بیرون بیاید و حق به حق‌دار برسد. بحث فلسطین بسیار خاص است و نباید به سادگی از آن عبور کرد. امام خمینی (ره) محی الدین زمان خود بود. زیرا دین تا قبل از انقلاب جمهوری اسلامی ایران مهجور بود و مکاتبی همچون کمونیسم، نهلیسم و … بر سر زبان‌ها بود. کسی فکرش را نمی‌کرد اسلام بیاید و انقلاب کند. در آن زمان کسی نمی‌توانست راجع به دین صحبت کند. دین را ارتجاع می‌خواندند و نمی‌توانست محرک مردم باشد. امام خمینی (ره) دین را عرضه و احیا کرد. و بعد مبداءگرایی در اروپا شروع شد. باید توجه داشت که اکنون مبداءشناسی بسیار زیاد شده است. خیلی از دانشگاه‌ها کرسی اسلام‌شناسی و شیعه‌شناسی راه‌انداخته‌اند و مطالعات گسترده‌ای در این‌باره در حال انجام است.

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد؛ امام خمینی (ره) ویژگی‌های متعددی داشت. مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد امسال در صحبتی که در مرقد امام راحل داشتند گفتند: مجدداً امام را به جوانان بشناسانید. ۴ ویژگی مهم امام خمینی (ره)شامل دولتمردی امام، فقیه بودن امام، فیلسوف بودن امام و معرفت شناسی و عارف بودن او باعث تحقق انقلاب شد.

مقاومت الزاماً همیشه با سلاح نیست بلکه با اعتقاد است

وی بیان کرد؛ دولت مردی امام (ره) باعث تحقق انقلاب شد. او با دولتمردی خودش انقلاب کرد. بدون اینکه سلاحی در دست بگیرد. مقاومت الزاماً همیشه با سلاح نیست بلکه با اعتقاد است. بعد دیگر امام که انقلاب را تثبیت کرد. بعد معرفت‌شناسی و توکل بر خدا بود. بعید بود امام خمینی (ره) صحبتی کند و نام خداوند را نیاورد. این نسل جدید ما پرسش گر است و باید چرایی‌های آنها را پاسخ دهیم. اسلام این بعد پاسخ‌گویی به چرایی‌ها را دارد و می‌تواند به آنها پاسخ دهد. اگر ملتی اراده حیات طیبه کند می‌تواند بر مشکلاتش فائق آید.

صالحی ادامه داد: امام خمینی (ره) دور اندیش بود. راهبرد امام این بود که با استراتژی حرکت کند. وقتی که امام آمد قضیه فلسطین محور اصلی اسلام شد. روز قدس را ایشان نامگذاری کردند و همه اسلام دور این محور جمع شدند. اکنون می‌فهمیم اسلام و روز قدس یعنی چه. به همین جهت یکی از اقدامات مهم امام راحل این بود که فلسطین فراموش نشود.

اسلام هم به دین و هم به دنیا توجه دارد

وی افزود؛ حق آهسته رو به جلو می‌رود و پیوسته حرکت می‌کند. مکتب اسلام هم به اعتقادات توجه دارد و هم به مسائل زیستی انسان. اسلام هم به دین و هم به دنیا توجه دارد و در مقابل مکتب‌های دیگر فقط به دنیا توجه دارند. این دو در مقابل هم قرار گرفته‌اند. جمهوری اسلامی یک قدرت صنعتی و یا اقتصادی جهانی نیست. اما یک قدرت فکری است و یک حکمرانی فکری جدیدی را ایجاد کرده است. اصلاً مشکل غرب با ما همین است. همه را شناسایی کرده اما ما را نه! اگر مکتب ما بتواند خودش را مسلط به علم و فناوری کند ما پیروز خواهیم شد. زیرا این دو مهم هستند. حضرت علی (ع) می‌فرماید: العلم سلطان. علم قدرت است. آنکه آنرا یافت، چیره می‌شود و آنکه آن را نیافت بر او چیره می‌شوند. ما باید بتوانیم با علم و فناوری جهان اسلام را نجات دهیم و می‌توانیم.

وی با اشاره به تلاش غرب و آمریکا برای تضعیف ملت ایران بیان داشت: مستکبران بعد ایمان ما را تضعیف کرده اراده ما و امید ما را نشانه گرفته‌اند. اگر امیدمان را ازدست بدهیم سقوط خواهیم کرد. امید مهم است، زیرا آنها می‌خواهند اعتمادزدایی کنند و آگاهی‌های عمومی ما را دستخوش تردید نمایند.

وی در پایان گفت: آینده جهان هوش مصنوعی، فناوری کوانتومی و حقیقت مجازی است. باید بدانیم که از دل این علوم چه چیزی بیرون می‌آید. همچنین باید توجه داشته باشیم که دانشگاه باید محل تضارب آرا باشد. نباید استاد یا دانشجو برای زدن حرفهایش احساس ناامنی کند. تضارب آرا را با تضارب اشخاص اشتباه نگیرید. باید روی آرا، نقد سالم و درستی صورت بگیرد. استاد باید صحبت‌های خودش را انجام دهد و از شکست در مسائل علمی نترسد زیرا بیشتر موفقیت‌ها از دل شکست‌ بیرون می‌آید. برتراند راسل گفته است: زمانی مرگ تمدن‌ها فرامی‌رسد که به پرسش‌های نسل جدید پاسخ کهنه بدهیم.