خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: آخرین هفته مهر ماه را پشت سر گذاشتیم؛ اما خبرهای این چند روز آنقدر گلویمان را فشرد که نفس کشیدن برایمان سخت شد. گزینش اخباری که قلبمان را مچاله میکرد سختترین کار آخرین جمعه ماه بود.
جهان؛ علیه صهیونیسم
جنایات رژیم نامشروع صهیونیستی به ناجوانمردانهترین شکل ممکن ادامه داشته است. حملات رژیم صهیونیستی آنقدر صحنههای خشونتبار و ضدحقوق بشری به بار آورد که صدای اعتراض هر انسانی که انسانیت در او زنده بود را درآورد. مادر همسر نخست وزیر اسکاتلند با چشمانی اشکبار با انتشار پیامی ویدئویی از مردم جهان خواست که به کمک مردم فلسطین بشتابند. نماینده پارلمان ایرلند هم با انتقاد صریح از مجامع بینالمللی، اقدامات رژیم صهیونیستی را ضدحقوق بشری و نوعی نسلکشی دانست. مردم ترکیه با دیدن تصاویر غزه به سفارت اسرائیل هجوم بردند. مردم انگلیس، هلند، آمریکا و بسیاری دیگر از کشورها نیز در اعتراض به حملات بیوقفه رژیم صهیونیستی به خیابان ریختند.
حتی سلبریتیهایی که در اتفاقات شبیه به این واکنشی نشان نمیدهند، ساکت نماندند. «بوراک» سرآشپز معروف بینالمللی با انتشار کلیپی از مردم فلسطین حمایت کرد. «کریم بنزما» ستاره فوتبال فرانسوی نیز به حمایت از مردم غزه پرداخت و تهدید اخراج شدن و سلب تابعیت فرانسویاش را به جان خرید. علاوه بر اینها، کاریکاتوریست روزنامه گاردین نیز پس از انتشار کاریکاتوری از نتانیاهو اخراج شد تا بفهمد آزادی بیان هم خط قرمز دارد و بیان عقاید، آنچنان آزادِ آزاد هم نیست!
درگیریها ادامه داشته و دارد، اما حمله به بیمارستان «المعمدانی»، تلخترین و تکاندهندهترین خبر چند روز اخیر بود. مجروحان فلسطینی که اکثر آنها زنان و کودکان بودند و برای مداوا به آنجا پناه برده بودند، در پی این حمله به شهادت رسیدند. تلخترین نشست خبری تاریخ در این بیمارستان در میان پیکرهای نیمسوخته شهدا برگزار شد. جایی که وزیر بهداشت فلسطین در کنار اجساد کودکانی که در حیاط این بیمارستان کفنپیچ شده بودند، گفت: «این بیمارستان دیگر مجروح ندارد؛ همه پر کشیدند…»
تصاویر این بیمارستان در غزه پس از حمله رژیم صهیونیستی آنقدر آخرالزمانی بود که کل دنیا را متوجه خود کرد و برای رژیم صهیونیستی گران تمام شد. صهیونیستها مجبور شدند با فرار کردن از اینکه این حمله را بر عهده بگیرند، خود را تبرئه کند. آنها در جنگی ترکیبی، افسران رسانهای خود را به میدان آوردند تا این جنایت بزرگ را در رسانهها ماله بکشند.
رسانههای تحت سلطه آمریکا و رژیم صهیونیستی، این شائبه را طرح کردند که موشکهای حماس به خطا رفته و بیمارستان را هدف قرار داده است؛ درحالیکه اطلاعات و تصاویر مختلف نشان میدادند که این اقدام توسط خود رژیم صهیونیستی رخ داده است. حتی شبکههای آمریکایی از انتشار بمباران بیمارستان توسط اکانتهای اسرائیلی و خوشحالی آنها بعد از این اقدام تعجب کردند.
دراماتیکترین تصاویر عمرمان را روی صفحه موبایل و تلویزیون تماشا کردیم، بغض کردیم، شکستیم و دندان به هم فشردیم؛ اما یک جا نشستیم، کم آوردیم و فرو ریختیم. آنجا که پدری تکههای بدن فرزندش را در کیسهای ریخته بود و میدوید! مجری شبکه الجزایری میگفت: «مگر میشود انسانی روی کره زمین باشد و این جنایات رژیم صهیونیستی را ببیند و نتواند حق را از باطل تشخیص دهد یا طرف باطل بایستد؟»
در جوابش باید گفت: «بله!» دولت مصر علیرغم حمایت مردمش از فلسطینیها، با مسدود کردن تنها راه زمینی به غزه اجازه ورود دارو و غذا به جنگزدگان را نداده است. شرکت انیمیشنسازی «والت دیزنی» ۲ میلیون دلار به اسرائیل کمک کرده است و اینستاگرام و توئیتر هم دوره افتادهاند و محتوای ضداسرائیلی را حذف میکنند یا کمتر به مخاطبان نشان میدهند تا شاید موج ضداسرائیلی که در دنیا راه افتاده را کمرنگتر نشان دهند.
اتوبوس دفاعی کیروش گلباران شد
در روزهای فیفا دی که رقیبان آسیایی مان با بهترین تیمهای دنیا بازی کردند و خود را محک زدند مثل همیشه تیم ملی فوتبال کشورمان با تیمهای درجه دو و سه آسیا بازی کرد و در جام چهارجانبهای در قطر به مقام اول رسید.
در بازی اول اردن را سه بر یک پشت سر گذاشتیم و در بازی دوم قطر را ۴ بر صفر در هم کوبیدیم. نکته جالب ماجرا آنجا بود که «کارلوس کیروش» سرمربی سابق تیم ملی کشورمان در تقابل با «امیر قلعهنویی» تنها منتقد همیشگیاش در ایران رو در روی هم قرار گرفتند. البته اینبار کیروش نتوانست اتوبوس دفاعی خود را مطمئن براند و مقابل ایران شکست تلخی را تجربه کرد.
آقای مهرجویی؛ لطفاً بگویید: «کات!»
خبر تلخ دیگر این هفته، قتل «داریوش مهرجویی» کارگردان نامدار کشورمان و همسرش در ویلای شخصیشان در کرج بود. خبر خیلی زود رسانها را در بر گرفت، اما نکته عجیب آن بود که یکی از رسانهها چند ساعت پیش از این اتفاق با انتشار تصویری از متنی که چندماه پیش همسر مهرجویی در صفحه شخصیاش نوشته بود، تهدید شدن آنها را یادآوری کرد.
همان ساعات اولیه ماجرا، انگیزه دزدی قاتل، فوراً تکذیب شد و بعد از چند بار شایعه دستگیری قاتل، بالاخره پنجشنبه خبر رسید قاتل این پرونده دستگیر شده است. منتشر شدن تصاویر تکاندهنده جسد مهرجویی و همسرش در فضای مجازی شائبه پروژه بودن این ماجرا را بیشتر کرد.
از دست دادن داریوش مهرجویی تلخ بود. ما او را با «هامون» شناختیم؛ با «اجارهنشینها» خندیدیم؛ با «سنتوری» اشک ریختیم و با سکانسهای «مهمان مامان» همذاتپنداری کردیم. اما این روزها ویلای او، دکوپاژ فیلمی تلخ شده که سناریوی خوبی هم برایش ننوشتهاند. سکانسهایش بوی خون میدهد. کاش صدای خودش از پشت دوربینها میآمد و میگفت: «کات…»
آوار زلزله، روی شانههای همسایه شرقی
هرات این روزها حال خوشی ندارد. زلزله به برادران و همسایگان شرقی امان نمیدهد. در روستایی ۳۰۰ جنازه از زیر آوار بیرون کشیده شده است. از خانوادهای ۳۰ نفره، فقط یک نفر مانده که نمیدادند برای چه کسی اشک بریزد. اوضاع افغانستان خوب نیست، این هفته آنقدر حواسمان به غرب آسیا بود که از همسایه شرقی خود فراموش کردیم.
پس از آن زلزله سهمگین اولیه، تا کمی اوضاع آرام میگیرد، زمین بار دیگر با لرزههای ریز و درشت، مردم افغانستان را بیتاب میکند. هنوز جنازههای زلزله اول زیر آوار است، اما پسلرزهها پای خود را از گلوی هرات برنمیدارد. کمکهای هلال احمر ایران به افغانستان رسیده اما هنوز کمک بسیاری نیاز است. ای کاش پیش از شروع سرمای جانکاه و خشک افغانستان، سرپناهی برای این مردم مظلوم ساخته شود؛ کاش آنها که تا دیروز نگران پنجشیر بودند، خودشان را به هرات برسانند.
از قهر یحیی تا کلاهبرداری از پرسپولیسیها
تعدادی از بازیکنان پرسپولیس این هفته در راهروهای دادگاه دنبال شکایت بودند. البته جنس شکایتشان فوتبالی نبود. بازیکنان پرسپولیس و وکلایشان مثل مردم عادی به دنبال پیدا کردن کلاهبرداری بودند که بد کلاهی سرشان گذاشته است.
ماجرا از این قرار است که فردی با وعده تحویل بدون نوبت خودرو، از بازیکنان و نزدیکان آنها پول میلیاردی گرفته و ناگهان غیبش زده و هیچ اثری از او پیدا نیست. حالا هم کل باشگاه پرسپولیس تحتالشعاع این خبر قرار گرفته و بازیکنان لاکچری که خرج و مخارجشان هم کم نیست سرمایه خود را بربادرفته دیدهاند و به باشگاه فشار میآورند که پول قرارداد امسالشان هرچه زودتر نقد شود بلکه این داغ کمی تسکین یابد. نکته عجیب این ماجرا اینجاست که تعداد زیادی از بازیکنها به طمع این وعده، خودشان و اطرافیانشان اسیر این پرونده شدهاند و حالا دور هم، یک جمع مالباختهاند.
خبر دیگری از باشگاه پرسپولیس نیز این هفته در صدر اخبار قرار گرفت: «یحیی گلمحمدی با پرسپولیس فسخ کرد!» این خبر به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و همه منتظر بودند واکنش مدیرعامل پرسپولیس را ببینند. این مسئله با سکوت درویش عجیبتر شد. چیزی نگذشت که یحیی در مصاحبهای بعد از بازگشت از سفر تفریحیاش به دبی ماجرا گفت: «فسخ نکردهام؛ بلکه قراردادی ندارم و به خاطر بچهها و پرسپولیس سر تمرین آمدم.»
البته این رفتار که چیزی شبیه بازارگرمی به نظر میرسد، سابقه داشته است. چندی قبل وقتی خبر انتقال «علیرضا بیرانوند» دروازهبان پرسپولیس به استقلال در فضای مجازی منتشر شد، مدیران این باشگاه خیلی زود با بیرانوند قرارداد خوبی بستند.
شیرتوشیر در بازار لبنیات و شیرخشک
این هفته خبرهایی از گران شدن دوباره شیر و لبنیات به گوش رسید که با واکنش سازمان حمایت مصرفکنندگان همراه بود. بر اساس پژوهشهای انجام شده همین حالا مصرف شیر پس از افزایش قیمتهای متوالی به شدت در بین خانوارها پایین آمده و حتی در بعضی دهکها از سبد خانوار حذف شده است.
با این وجود، اخیراً شرکتهای لبنی هر چند روز یک بار درخواست افزایش قیمت شیر و لبنیات را دارند. نوبت قبل که اعلام شد افزایش قیمت شیر تخلف است، شرکتهای لبنیاتی روش جالبی برای افزایش قیمت شیر به کار بستند و از فردای آن روز، به جای توزیع شیر معمولی، بستهبندی را کمی عوض کردند و یک عبارت «به علاوه ویتامینD» روی آن درج کردند و با قیمت بالاتری آن را به مشتری دادند. معلوم نیست این بار برای گران کردن محصول خود چه حربهای به کار ببندند و دور زدن قانون را چطور ماستمالیزه کنند.
اوضاع این روزهای شیرخشک هم تعریفی ندارد. گرچه روزگاری صادرکننده شیرخشک به کشورهای منطقه بودیم اما حالا با کمبود شیرخشک در بازار مواجه شدهایم. اینکه یک شبه محصولی استراتژیک در بازار کمیاب میشود، کلاف سردرگمی است که هر از گاهی دور گردن بازار کشور میپیچد و کسی در لحظه دقیق نمیداند مقصر کیست و چرا این اتفاق افتاده است. امیدواریم به زودی مشکل شیرخشک حل شود؛ هرچه باشد دهه نودیها مثل بچههای دهه شصت و هفتاد صبور نیستند.