خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - جواد شیخالاسلامی: اخبار هفته گذشته دوباره موجی از مهاجرستیزی را در بعضی رسانهها و شبکههای اجتماعی به راه انداخته است. سوال مهم این است که در این شرایط، چه کسانی از ملتهب کردن وضعیت مهاجران سود میبرند؟ چه کسانی به آتش مهاجرستیزی میدمند و نگاه آنها چگونه به جامعه ایران و افغانستان ضربه وارد میکند؟
شایعهها درباره مهاجران خیلی زود پخش میشود
«پیمان حقیقتطلب» کارشناس و پژوهشگر حوزه مهاجرت معتقد است پس از انتشار اخبار و گزارشهای غیرواقعبینانهای که در ماههای گذشته درباره مهاجران رسانهای شده است، جامعه ایرانی آمادگی پذیرش هر خبری منفی درباره مهاجران افغانستانی را دارد: «در شرایطی که جامعه آمادگی پذیرش اخبار ضد مهاجران را دارد، کافی است چند سایت و رسانه کوچک یک حرفی را به میان بیاورند تا به راحتی در سطح جامعه پخش شود. این رسانهها هم میدانند که این نوع اتهام زدنها میگیرد، به همین خاطر با خیال راحت و بدون هیچ سند و مدرکی شروع به اتهامزنی میکنند.»
او نگاه بعضی رسانهها به موضوع مهاجران را پروژهای و بازاری میداند: «این رسانهها میدانند که این حرفها در جامعه مخاطب پیدا میکند. درباره خیلی از مسائل دیگر هم میتوان شایعه انداخت ولی آن شایعهها پخش نمیشود؛ منتها درباره مهاجران افغانستانی شایعهها خیلی راحت پخش میشود. انگار جامعه هم این خبرها را دوست دارد؛ نمیتوان این حس را انکار کرد. حتی اگر این رسانهها نباشند، یک رسانه زرد دیگر این کار را میکند. چون نگاهشان به موضوع مهاجران بازاری است. دوست دارند با این موضوع توجه مخاطب را جلب کنند. اینکه فکر کنیم با برخورد با این نشریات مسألهها حل میشود، چندان درست نیست.»
باید سوالات جامعه ایرانی را پاسخ بدهیم
حقیقتطلب جامعه را دارای سوالاتی میداند که هنوز از سمت حاکمیت و دستگاههای مسؤول، درباره آن شفافسازی نشده است: «راه حل اصلی این است که به این سوالات بپردازیم و گرههای ذهنی جامعه را درباره حضور مهاجران باز کنیم. شفافسازی از سمت حاکمیت میتواند بسیار کمک کننده باشد. باید سوالهایی را که ایجاد شده است، پاسخ بدهیم. اینکه بالاخره سیاست مهاجرتی ایران چیست؟ قرار است برای دستههای مختلف مهاجر چه مسیری را پیش بگیریم؟ در چند دهه اخیر، مسؤولان به دلیل اینکه فکر میکردند مسائل مهاجران امنیتی محسوب میشود، گمان میکردند نیاز نیست در عموم جامعه دربارهاش صحبت کنند. ولی حالا جامعه درباره مهاجران دغدغه و سوال دارد و باید به آن پاسخ بدهیم. میتوانیم بگوییم یک بخشی از این موج مهاجرستیزانه پروژه رسانهها بوده است، ولی یک بخش دیگر آن مربوط به خود جامعه است. این مسأله برای جامعه ایران سوالبرانگیز شده و شفافیتی هم وجود ندارد. تا زمانی که ساز و کار مشخصی برای مهاجران نداشته باشیم و درباره آن شفافسازی نکنیم، وضعیت همین است. هر روز شایعهای میتواند ارتباط دو ملت را بر هم بزند.»
حقیقتطلب ادامه میدهد: «در حال حاضر خود مهاجران هم نسبت به آیندهشان تصویر روشنی ندارند و همهچیز برایشان مبهم است. مهاجرانی که دههها است اینجا زندگی میکنند، هنوز نمیدانند در آینده ایران چه جایگاهی دارند. وقتی خود مهاجران از وضعیت خودشان تصویری ندارند، مشخص است که جامعه ایرانی پر از ابهام و سوال و شبهه باشد.»
تسلط طالبان بر افغانستان، آغازگر موج جدید مهاجرستیزی
این کارشناس حوزه مهاجرت وضعیت زندگی مهاجران در ایران و بازنمایی آنها در رسانهها را به پیش و پس از حاکمیت دوباره طالبان تقسیم میکند و معتقد است: «رسانهها تا اواخر دهه هشتاد حضور مهاجران را به صورت کلی منفی میدانستند. حتی تا اواسط دهه نود این حس وجود داشت. اما از اواسط دهه نود به بعد جو در حال بهتر شدن بود که طالبان دوباره به قدرت رسیدند. پیش از تسلط طالبان بر افغانستان، مهاجران کم کم توانسته بودند از صفحه حوادث روزنامهها خودشان را به صفحههای فرهنگی و اجتماعی برسانند. یعنی کم کم به جنبههای دیگر حضور آنها در ایران توجه میشد. حتی در دهه نود این افغانستانیها بودند که بیشترین سرمایه خارجی را در ایران سرمایهگذاری کردند؛ چون جذب سرمایه خارجی ایران هم بسیار کم شده بود و در این شرایط آنها بودند که به خاطر ارتباطات فرهنگی و دینی و زبانی، با جامعه ما ارتباط داشتند. ما با یک شیب ملایم داشتیم به سمت یگانگی فرهنگی و اشتراکات هویتی و اجتماعی میرفتیم، تا اینکه با آمدن طالبان دوباره جای مهاجران عوض شد. این دفعه نه تنها به صفحات حوادث رفتند، بلکه به صفحات امنیتی هم کشیده شدند. یعنی حالا حضورشان رنگ و بوی امنیتی گرفته است. این تغییرات در جامعه خودش را نشان میدهد و ما میبینیم که با کمترین التهابی، موج مهاجرستیزی راه میافتد.»
آنطور که پیمان حقیقتطلب روایت میکند، ما در چند دهه گذشته در رابطه با مهاجران افغانستانی کمکاریهای زیادی داشتهایم: «هنوز که هنوز است، پس از پنج دهه زندگی مسالمتآمیز با مهاجران، ما در دانشگاههایمان رشته مطالعات مهاجرت نداریم. کشورهای دنیا با اینکه خیلی کمتر از ایران با مسأله مهاجرت مواجه هستند و مهاجران کمتری هم دارند، در حوزه آکادمیک بسیار فعال هستند و در دانشگاهها به طور جدی به مسائل مهاجرت و مهاجران میپردازند. به صورت علمی و دانشگاهی و آکادمیک وضعیت مهاجران در کشور خودشان را بررسی میکنند و کارهایی را که باید انجام دهند، شفاف میکنند. این اتفاقی است که هنوز در ایران رقم نخورده است. فقط چند استاد دانشگاه داریم که به صورت خودانگیخته در این موضوع کار کردهاند و حرف میزنند. استاد دانشگاهی که تمام وقتش را صرف مطالعات مهاجرت کند و در این شرایط حاصل تحقیقات و پژوهشها و تأملاتش را به جامعه منتقل کند، نداریم. کسی که قبل از بحران، هشدار بدهد و بگوید این اتفاقات در حال رقم خوردن است. اگر مسأله مهاجرت برای ما جدی بود، برای آن فکر میکردیم و اندیشمند و محقق و پژوهشگر تربیت میکردیم. متأسفانه مهاجرت و مهاجران هنوز برای ما اولویت نیستند و با آنها رفتار مقطعی داریم.»
بعضی مهاجران در هفتههای گذشته از ترس، از خانه خارج نمیشوند
حقیقتطلب شایعههایی که علیه مهاجران افغانستانی شکل گرفته را خطرناکتر از واقعیت میداند و به وضعیت مهاجران در روزهای اخیر اشاره میکند «بعضی از مهاجران در هفتههای اخیر از خانه بیرون نمیآیند یا جرأت نمیکنند برای تهیه نان به نانوایی مراجعه کنند. متأسفانه جو نسبت به مهاجران منفی شده است. به خصوص جمعیتی از مهاجران که هزاره هستند و چهرهشان مشخص است، خیلی اذیت میشوند. اقوام دیگر افغانستان وقتی لباسشان را شبیه ایران میکنند چندان قابل شناسایی نیستند، ولی هزارهها به راحتی شناسایی میشوند و مورد بیمهری قرار میگیرند. این در حالی است که هزارهها بیشترین قرابت و نزدیکی فرهنگی را با ما دارند و اتفاقاً کمترین چالشهای اجتماعی و فرهنگی را با آنها داریم.»
او وضعیت نسل دوم و سوم مهاجرت را بحرانیتر از سایر مهاجران میداند: «این نسل چون اینجا به دنیا آمدهاند و اینجا رشد کردهاند، چون با جامعه ایرانی ارتباط بیشتری دارند، چون تحصیلکرده هستند و کارهای سطح بالا انجام میدهند، به همین خاطر برخوردهایی که میبینند برایشان عجیب و مثل یک شوک فرهنگی است. طرف میگوید فلانی که دوست من بود؛ چرا تغییر رویه داده است؟ ترمیم این احساس غریبگی و سرخوردگی که برای آنها پیش میآید، واقعاً خیلی سخت و وقتگیر است. خراب کردن این ارتباطات و پیوندها کار خیلی آسانی است، ولی جوش دادن دوباره خیلی سختتر است.»
مهاجرستیزی، نسل دوم و سوم مهاجرت را دچار بیگانگی فرهنگی میکند
مدیر پژوهش انجمن دیاران با بیان اینکه «مهاجران افغانستانی در ایران دستههای مختلفی هستند»، معتقد است باید برای هر دسته از مهاجران برنامههای متفاوت و خاص خودشان را داشت: «کسانی که تازهوارد هستند با کسانی که دههها است در ایران حضور دارند، خیلی متفاوت هستند. متأسفانه خیلیها به این توجه نمیکنند. مثلاً نسل دومی و سومیها خیلی متفاوت از کسانی هستند که تازه به ایران آمدهاند. آنها با جامعه ایران اخت شدهاند. غیر از ایران جایی را ندیدهاند. وقتی به آنها میگوئیم اتباع بیگانه، دچار فروپاشی روحی و روانی میشود. ضمن اینکه باعث گسست اجتماعی و بیگانگی فرهنگی میشود. چرا که هم بهرهوری این جامعه را در ایران کاهش میدهد و هم یک بحران هویتی جدیدی برایشان ایجاد میکند.»
حقیقتطلب آخرین هشدار را اینگونه خطاب به مهاجرستیزان میدهد: «این مهاجرستیزیها نه برای جامعه ایران خوب است، نه افغانستان. برای مهاجران افغانستانی هم خوب نیست. از طرفی در افغانستان فضای خیلی منفی در این باره شکل گرفته است. چالشهایی که بین ایرانیها و افغانستانیها پیش میآید، با اغراقِ ده برابری در جامعه افغانستان پمپاژ میشود. یعنی یک گرایش منفی هم آنجا شکل گرفته که اصلاً به نفع امنیت ملی دو کشور نیست. باید تا جای ممکن از این فضاهای منفی جلوگیری کنیم و به سمت کارهای ایجابی و تمرکز روی پیوندها و اشتراکاتمان برویم.»