محمدرضا طهماسبی سروده جدید خود را در شب شعر شهدای غزه خواند: ما شیر مردانی به رزم آماده داریم، قاسم سلیمانی و فخری زاده داریم.

به گزارش خبرنگار مهر، شب شعر شهدای غزه با حضور یوسفعلی میرشکاک، میلاد عرفانپور، میثم یوسفی، مهدیه نژادابراهیم، محمدرضا طهماسبی، هادی ملک پور، ماهرخ درستی، لیلا علیزاده، فرزانه قربانی، قاسم صرافان، منصوره محمدی مزینان و جمعی از شاعران در مجموعه فرهنگی سرچشمه یادمان شهدای هفت تیر برگزار شد.

مشروح گزیده‌ای از شعر خوانی شاعران در ادامه می‌آید؛

میلاد عرفانپور

به جز دریغ چه از دست من برآمده است؟

مرا به غزه ببر طاقتم سر آمده است

هنوز داغ خبرهای پیش از این تازه است

خبر رسیده، خبرهای دیگر آمده است

خبر رسیده، خبر، کودکی

زار زار پی نعش مادر آمده است

خبر رسیده، خبر، بی قراری پدری ست

که لرزه بر تن او و در سوگ دختر آمده است

خب رسیده، خبر ضجه پرستاری ست

که از تنفس گل‌های پر پر آمده است

خبر رسیده خواب برده دنیا را

خبر رسیده کجایید؟ محشر آمده است

مرا به غزه ببر تا نماز بگذارم

که صبح صادقم، الله اکبر آمده است

بیا به غزه ببر شعر خون چکاب مرا

که آفتاب زده، تیغ‌ها بر آمده است

بگو به حرمله در چله تیغ مگذارد

بگو که دوره کودک کشی سر آمده است

***

محمدرضا طهماسبی

تنها فقط خون ناجی این سرزمین است

ما سهم مان خون است و خون بس سهمگین است

ما شیر مردانی به رزم آماده داریم

قاسم سلیمانی و فخری زاده داریم

در بطن خویش آیات محکم کم نداریم

امثال تهرانی مقدم کم نداریم

آنها که در بحر عدو سجیل بودند

دنبال محو نام اسرائیل بودند

این خانه بیت العنکبوت است و بداند

سد است و سد محکمی نیست

صهیون زند از پشت خنجر رسمش این است

تنها فقط خون ناجی این سرزمین است

***

مهدیه نژادابراهیم

خروش با شکوه تو

به پا کرده است طوفانی

تو صاحب خانه‌ای

در خاک خود جاوید می‌مانی

فلسطین ای صبورانه ترین تصنیف دوران‌ها

تو آواز خوش داوودی و ملک سلیمانی

شگفتا از تو که تاریخ مبهوت امید توست

که از دیروز لبریزی، که از فردا فراوانی

سرت بالاست با قنداقه سرخ شهیدانت

برای هر که در سودای آزادی ست برهانی

همین امروز که برگ روی برگ می ریزی، سرود زندگی داری، پر از عطر بهارانی

***

ماهرخ درستی

قسم به عشق که دیگر سکوت جایز نیست

قسم به این همه

نسیم قدس وزیده ز بانگ ماذنه‌ها

در این هوای معطر سکوت جایز نیست

دوباره خاطره گهواره‌ها پریشان شد

قسم به غنچه پر پر سکوت جایز نیست

نبرد ظلمت و نور است و صبح نزدیک است

قیام کن برادر که سکوت جایز نیست

قسم به سرخی لاله به سبزی زیتون

قسم به عشق که دیگر سکوت جایز نیست