خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «آن شب در دوحه» با نگاهی به تجربه تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، نوشته محمدحسن یادگاری است. وی از فوتبال دوستان حرفهای و جز افرادی است که برای تماشای مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ به قطر سفر کرده. او در طی این سفر مشاهدات و تحلیلهای عینی خودش را در قالب یک سفرنامه به نگارش درآورده است.
«آن شب در دوحه» با مقدمه زندگی به روایت فوتبال و در پنج فصل شامل «بازی آغاز شده «، «به جام جهانی قطر خوش آمدید»، «همه پسران ملکه علیه ما»، «سیمرغ علیه اژدها»، «دیوانهسازها علیه ترسو» و «قطر، آنجا و بازگشت دوباره»، تجربهای از جامعه و فوتبال ملی ایران را در جامجهانی قطر به نمایش میگذارد. کتاب روایتی است جامعهشناسانه با رویکرد مطالعات فرهنگی که به شناخت پدیده اجتماعی فوتبال در ارتباط با دو مفهوم قدرت و مقاومت در زندگی روزمره جامعه ایران میپردازد.
در آستانه سالگرد بازیهای جام جهانی قطر و به بهانه انتشار این کتاب توسط انتشارات سوره مهر با محمد حسن یادگاری نویسنده آن به گفتوگو پرداختهایم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* آقای یادگاری قبل از مواجهه کشور با اغتشاشات پیش زمینهای برای نگارش کتاب داشتید یا نه؟
من وقتی ایران با انگلیس و آمریکا هم گروه شد با خودم پیش بینی یک سری از رخدادها را در طول جام جهانی میکردم، پیش زمینه تحصیلی ام نیز در زمینه علوم اجتماعی هم توانست مرا برای یک سری از اتفاقات آماده کند تا آنها را پیش بینی کنم. به این ترتیب حس کردم روزهای پیش رو جز دوران مهمی هستند و حتی اگر با انگلیس و آمریکا هم گروه نمیشدیم؛ میزبانی و حضور در قطر باز هم برای ما شرایطی را رقم میزد و همسایگی با این کشور قصههای جذابی را شکل میداد، همه این موارد کنار هم جمع شد و روایت کتاب شکل گرفت.
* پس اگر این اتفاقات رخ نمیداد باز هم این کتاب شکل میگرفت.
بله؛ به دلیل هم گروهی با انگلیس و آمریکا
* کتاب شما چه میزان از بخش سرگرم کننده فوتبال را پوشش داده؟
به نظرم فصلهای سوم، چهارم و پنجم کتاب بخش سرگرمی فوتبال را پوشش داده است. بعد از فصل مقدمه هم یک فصل ورود به قطر را داریم؛ به طور کلی ورود ما به استادیوم برای بازیها روایتگر بخش سرگرم کننده کتاب است.
* «آن شب در دوحه» سفرنامه ای برای روایت جام جهانی است که به مسائلی مانند حضور زنان در ورزشگاه، عملکرد رسانهها و دیدار بازیکنان با رئیس جمهوری هم پرداخته. برای روایت این موارد نگران نبودید مخاطب به شما برچسب جانبداری بزند؟
من خیلی تلاش کردم این کتاب یک کتاب ملی باشد چون خودم هم سیاسی نیستم و همیشه خط قرمزم منافع ملی بوده است. به نظر من یک نویسنده باید مشاهدات و مطالعات جهانی خود را بالا ببرد چراکه تاریخ همیشه تکرار شده است.
* بهنظرتان کتاب میتواند برای مخاطب عام هم جذاب باشد؟
بله؛ چون به نظرم تحلیلها خیلی پیچیده نیست، بلکه تحلیلهای جامعه شناسی است که مردم از آن بهره مند هستند وخیلی نظریه خاصی در کتاب بیان نشده است و یک دانش عمومی ارائه شده است.
* میتوان گفت این کتاب، سیاسی است؟
به نظرم اجتماعی است. اگر صرفاً در مورد اعتراضات بود و بحثهای سیاسی را دنبال میکرد قبول میکردم اما این کتاب درباره شیوه دانش ابراز اعتراض است و این دانش یک بحث اجتماعی است، از این جهت این کتاب دانش اجتماعی است تا بحث سیاسی که به نظرم روزمره است و بعد از زمانی فراموش میشود.
* زمان جام جهانی شاهد جنگ رسانهای و فشار روانی به بازیکنان تیم ملی بودیم. اینکتاب چقدر این روایتها را مهم شمرده و اصلاً آیا به آنها پاسخی داده؟
بحث رسانهای در کتاب پر رنگ است. خب اولاً رسانهها باید مخاطبی داشته باشند و وقتی رسانه میگوید هر چه داریم و نداریم را باید تبدیل به ابزار اعتراضی کنیم ولو پرچم، سرود یا تیم ملی یعنی جامعه شکل نگرفته است و این نشان میدهد با یک جامعه رها شده طرف هستیم که کسی مسئولیت آن را به عهده نگرفته است و تلاشی برای ارتقا سطح کیفی آن نکرده است.
جامعه باید حرفهایش شنیده شود و انتقاداتش گفته شود؛ از این نظر نهادهایی که مسئول هستند نسبت به ارتقا دانش عمومی خانوادهها و نسل جدید تلاش نکردهاند.
برای مثال شبکه مجازی اینستاگرام یک سری پروتکل برای جلوگیری از تشویش اذهان عمومی دارد و خب مدل برخوردش با ایران و یا صفحاتی که میتوان آنها را بست مشخص است و باید از منظر حقوق بشر بررسی شود در حالی که متأسفانه ما همه چیز را فقط در داخل میبینیم در صورتی که کشورهایی هستند که از نظر بصری نظام ارزشی مشابه با ما را دارند و یک سری از صفحات را بستهاند و مبادلاتشان با شبکههای اجتماعی مشخص است، این در حالی است که ما هیچ چیز را در قوائد جهانی تعریف نمیکنیم و انتظار داریم دنیا همه چیز را به نفع ما بچیند.
در حال حاضر قوائد از حالت سنتی خارج شده است، دانشگاهها کارکرد خود را از دست دادهاند و یوتیوب تبدیل به دانشگاه اصلی شده بنابراین قوائد سنتی باید در چارچوب جهانی شکل بگیرند. نمیتوان مردم را چندین سال به اینستاگرام عادت داد و به یکباره آن را بست، باید جایگزین داشته باشیم و یا از روز اول آن را ببندیم؛ متأسفانه مسئولان نمیدانند باید دنیا را از چه زاویهای نگاه کنند.
جو حاکم در قطر آمده بودند تیم ملی ایران را تشویق کنند تا ما بازی را ببریم و از گروه صعود کنیم. در بازی اول این جو خود را تخلیه کرد و چک تاریخی را خوردیم، اما بازیهای بعدی را به دنبال صعود بودیم چراکه همه خسته شده بودند از هرج و مرج
* در بخشی از کتاب یک سوال مهم طرح شده و خودتان به آن پاسخ دادهاید. اینکه «این تیم ایران است یا جمهوری اسلامی» اما احساس میشود فقط به دنبال یک پاسخ مثبت برای این سوال بودید. نظر خودتان چیست؟
ببینید، جو حاکم در قطر آمده بودند تیم ملی ایران را تشویق کنند تا ما بازی را ببریم و از گروه صعود کنیم. در بازی اول این جو خود را تخلیه کرد و چک تاریخی را خوردیم، اما بازیهای بعدی را به دنبال صعود بودیم چراکه همه خسته شده بودند از هرج و مرج.
اینکه من بیشتر به سراغ اپوزیسیون برای پاسخ به این سوال رفتم، به این دلیل بود که آنها افراد عجیب ماجرا بودند و به معنای اکثریت حضار در استادیومها نیست. بله اپوزیسون هم میدانست که یکی از حوزههای قدرتمند ایران؛ ورزش است حتی ورزشهای تیمی اما واقعیت این است که هر تیمی بازنمایی جامعه، کشور و حاکمیت را دارد و نمیتوانیم اینها را از هم جدا کنیم.
تیم ملی فوتبال جز منافع ملی است، مانند جنگلهای شمال و آب آشامیدنی است؛ حکومت و دولت مهم نیست و فقط باید این منافع حفظ شوند. مثل اینکه بگوییم حافظ و فردوسی برای یک دولت خاص هستند در حالی که میراث فرهنگی یک کشورند.
در نهایت به نظرم به صورت غیر مستقیم به این سوال پاسخ داده شده است.
* چرا خودتان را مسئول احساس کردید که از این روایتها و اتفاقات جام جهانی باید کتابی منتشر شود؟
به نظرم به دلیل دانش اجتماعی و تاریخی است. یک بار اتفاق بدی افتاده است و باید از آن درس عبرت بگیریم نباید دوباره اتفاق بیفتد. به نظرم این یک رسالت است که افراد روشنفکر در شرایط خاص حضور داشته باشند و معتقدم روشنفکر باید در میانه حوادث روزگار زیست کند تا بتواند درست بشناسد و درست تر تحلیل کند و راه حل ارائه دهد.