جنگ جاری غزه می‌تواند برای کشورهای عربی از جمله کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تبعاتی داشته باشد؛ ازجمله اینکه باعث شده تا گسل های اختلاف در این شورا آشکار گردد.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: جنگ رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه که به نسل‌کشی منجر شد، تبعات و پیام‌های متعددی داشته است و در آینده نیز خواهد داشت. یکی از مهم‌ترین پیام‌ها این بود که بار دیگر ثابت شد همچنان اختلاف‌هایی در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد که در مواقع مهم نظیر جنگ غزه علنی می‌شود. در این نوشتار به اختصار به این سوال پاسخ داده می‌شود که جنگ غزه چگونه می‌تواند اختلاف‌ها در شورای همکاری خلیج فارس را علنی کرده و گسل‌های موجود را فعال کند؟

جنگ رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه علاوه در سطح داخلی فلسطین و اراضی اشغالی، در سطح منطقه‌ای نیز حائز اهمیت است؛ ازجمله اینکه روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی را دچار اخلال کرده، بار دیگر موجب تنش در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی شده و همچنین نقش‌آفرینی محور مقاومت در تحولات غرب آسیا را برجسته کرده است. با این حال، یکی از مهم‌ترین تأثیرات منطقه‌ای این جنگ می‌تواند در حوزه روابط درون عربی باشد و اختلاف‌هایی را که در سه سال اخیر تقریباً پنهان شده بود بار دیگر علنی سازد. چگونگی تأثیرگذاری جنگ غزه بر روابط درون عربی را می‌توان در موارد زیر بیان کرد:

۱. اخوان‌گرایی قطر و ضدیت با اخوان در عربستان و امارات

جنبش حماس، جنبشی فلسطینی با رویکرد غالب اخوانی است. به عبارت دیگر، حماس شاخه اخوان‌المسلمین مصر در فلسطین است. به همین دلیل نیز حماس با کشورهایی نظیر قطر و ترکیه روابط نزدیکی دارد و برخی از رهبران این جنبش نیز در دوحه قطر حضور دارند. در سال‌های اخیر همواره گرایش اخوانی و حمایت از اخوان‌المسلمین در سیاست خارجی قطر یکی از علل اصلی بروز تنش در روابط قطر با برخی دیگر از کشورهای عربی از جمله عربستان و امارات بود. عربستان سعودی به همراه سه کشور امارات، بحرین و مصر در سال ۲۰۱۷ روابط دیپلماتیک با قطر را قطع کرده و فشار شدیدی بر این کشور وارد کردند. یکی از علل مهم این تنش، نارضایتی این کشورها از حمایت قطر از اخوان‌المسلمین بود. این کشورها شروطی را برای احیای روابط با قطر مطرح کردند که قطع حمایت از اخوان‌المسلمین و شاخه‌های مختلف آن در کشورهای عربی از مهم‌ترین این شروط بود.

با وجود این، قطر که موفق شده بود با حمایت جمهوری اسلامی ایران و ترکیه از فشارهای گسترده عربستان و سه کشور دیگر خارج شود و حتی برنده این تنش باشد، بدون اینکه شروط مطرح شده را بپذیرد و اجرا کند، همچنان به حمایت از جنبش حماس به عنوان یکی از شاخه‌های اخوان در کشورهای عربی ادامه داد. قطر بر خلاف برخی دیگر از کشورهای عربی، حماس را یک گروه تروریستی نمی‌داند بلکه روابط نزدیکی با این جنبش فلسطینی و رهبران آن دارد. بر همین اساس نیز زمانی که احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب، در نشست قاهره درباره جنگ اخیر غزه، مقاومت فلسطین را باندهای تروریستی توصیف کرد، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر هم بلافاصله در واکنش به این اظهارات، قبل از سخنرانی خود جلسه را ترک کرد، صحنه‌ای که از دید دوربین‌ها پنهان نماند و مورد بازدید گسترده نیز قرار گرفت. اظهارنظر ابوالغیظ و واکنش قاطع امیر قطر نشان داد که دو قطبی اخوان‌گرایی و ضد اخوانی همچنان در میان برخی از کشورهای عربی وجود دارد و سر بزنگاه نیز علنی می‌شود.

در حالی که امیر قطر واکنش قاطعی به اظهارات دبیرکل اتحادیه عرب نشان داد، مقامات عربستانی و اماراتی هیچ واکنشی نشان ندادند. اگرچه مقامات عربستان و امارات نیز در جنگ اخیر غزه از حماس به عنوان گروهی تروریستی یاد نکردند، اما برای دفاع از فلسطین در مقابل جنایت‌های رژیم صهیونیستی نیز واکنشی به اظهارات نسنجیده احمد ابوالغیظ نشان ندادند. قطر همچنان اخوان‌گرایی را یکی از رویکردهای اصلی سیاست خارجی خود می‌داند.

۲. رقابت درباره جایگاه و وزن کشورها در مجموعه عربی

یکی دیگر از مهم‌ترین موارد اختلاف میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در سال‌های اخیر، درباره جایگاه و وزن کشورها در مجموعه عربی بود. این اختلاف به طور خاص میان سه کشور عربستان، امارات و قطر وجود داشته است. برای مثال، در حالی که عربستان و امارات در جنگ یمن دو بازیگر اصلی هستند، اما دچار اختلاف‌های جدی شدند. علت اصلی اختلاف نیز تمایل امارات برای نقش‌آفرینی مستقل در یمن است؛ موضوعی که عربستان نمی‌پذیرد. ماه‌ها است که هیچ دیداری میان محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و محمد بن زاید، رئیس امارات انجام نشده است. اکنون جنگ غزه بار دیگر رقابت برای نقش‌آفرینی در مجموعه عربی را افزایش می‌دهد.

عربستان که میزبان نشست وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی در خصوص غزه بود، حمله رژیم صهیونیستی به غزه را محکوم و تلویحاً از عادی‌سازی روابط با این رژیم عقب‌نشینی کرد. همچنین بن سلمان در دیدار آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا با کوچاندن اجباری مردم شمال غزه و حمله زمینی رژیم صهیونیستی به غزه مخالفت کرد. با این حال، عربستان اقدام عملی در جهت متوقف کردن جنگ یا حمایت از فلسطین انجام نداد. در حالی که امارات به واسطه نوع رابطه‌اش با رژیم صهیونیستی تاکنون از هر گونه اقدام جدی در حمایت از فلسطین خودداری کرده است، اما دولت قطر علاوه بر واکنش قاطع امیر این کشور در نشست قاهره در حمایت از حماس، از سیاست خارجی میانجی‌گرایانه نیز برای توقف جنگ بهره گرفت.

خبرها حاکی از آن است که گفتگوهای غیرمستقیم میان مقامات حماس و صهیونیست‌ها با میانجی‌گری قطر ادامه دارد و حتی طرفین به توافقی برای آتش‌بس و مبادله اسرا نزدیک شده‌اند. این نقش‌آفرینی قطر از یک سو وزن قطر در مساله فلسطین را نشان می‌دهد و از سوی دیگر به چالش کشیدن سیاست خارجی امارات و حتی عربستان سعودی در خصوص جنگ غزه نیز محسوب می‌شود.

۳. اختلاف درباره مساله فلسطین

جنگ اخیر غزه نشان داد که اجماعی در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در خصوص مساله فلسطین و همچنین جنگ اخیر وجود ندارد. با آغاز غافلگیری دشمن صهیونیستی، وزارت خارجه امارات در پیامی مدعی شد که حملات نیروهای حماس به شهرها و شهرک‌های نزدیک مرز غزه موجب ایجاد تنش جدی شده و ابوظبی نارضایتی عمیق خود را نسبت به گزارش‌هایی مبنی بر ربوده شدن غیرنظامیان اسراییلی از خانه‌هایشان به عنوان گروگان، ابراز می‌کند. در ادامه جنگ نیز در حالی که امارات حمله رژیم اشغالگر به بیمارستان المعمدانی، امارات این حمله را محکوم کرد و خواستار تلاش برای دستیابی به آتش‌بس فوری به‌منظور جلوگیری از تلفات بیشتر جانی شدو در ۱۳ اکتبر وزارت دفاع ایالات متحده استقرار یک اسکادران از هواپیماهای A- ۱۰ برای حمایت از رژیم اشغالگر در پایگاه الظفره در امارات را تایید کرد.

در سوی دیگر، وزارت امور خارجه بحرین نیز در مواضعی مشابه در واکنش به طوفان الاقصی، حماس را مسئول تشدید درگیری‌های خطرناک در سرزمین‌های اشغالی اعلام کرد و همچنین با محکوم کردن اسارت صهیونیست‌ها، از جامعه جهانی خواست تا برای جلوگیری از خشونت‌های منطقه‌ای به تحولات فلسطین وارد میدان شود. عربستان سعودی اگرچه میزبان نشست وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی درباره غزه بود، اما از نقش‌آفرینی جدی نیز خودداری کرده و سعی می‌کند منفعلانه رفتار کند. در مقابل، فرینی جدی نی

وزارت امور خارجه قطر طی بیانیه‌ای ضمن ابراز نگرانی از تحولات جاری در نوار غزه، اعلام کرد: «اسراییل تنها مسئول تنش‌های جاری در فلسطین است زیرا همچنان به نقض حقوق مردم فلسطین از جمله حملات شهرک‌نشینان افراطی تحت حمایت نظامیان اسراییل به مسجد الاقصی، ادامه می‌دهد.»

در این بیانیه همچنین بر «موضع قاطع قطر در قبال مساله فلسطین، حقوق مشروع مردم برادر فلسطین و تشکیل کشور فلسطین مستقل در مرزهای ۱۹۶۷ به پایتختی قدس شرقی» تأکید شده است. تحلیل این موضع‌گیری‌ها نشان می‌دهد که امارات از یک سو درگیر توافق آبراهام است و از سوی دیگر آگاهی دارد که سکوت در قبال جنایت‌های رژیم صهیونیستی برای ابوظبی هزینه خواهد داشت و جایگاه منطقه‌ای آن را تحت تأثیر قرار خواهد داد. عربستان ترجیح می‌دهد به بیانیه‌ها اکتفا کرده و منفعلانه رفتار کند و بیشتر به مسائل داخلی خود از جمله در حوزه ورزش بپردازد. قطر نقشی فعال در این جنگ ایفا می‌کند و تلاش‌های جدی برای میانجی‌گری میان طرفین جنگ انجام می‌دهد و این تلاش‌های میانجی‌گرایانه در تقویت تصویر مثبت از دوحه نقش دارد.

نتیجه

به طور کلی باید گفت جنگ جاری غزه می‌تواند برای کشورهای عربی از جمله کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تبعاتی داشته باشد. احیای دوگانه اخوان‌گرایی و ضدیت با اخوان، تقویت یا تضعیف نقش و جایگاه منطقه‌ای و همچنین نوع نگاه به مساله فلسطین از جمله حوزه‌هایی است که جنگ غزه گسل‌ها و اختلاف‌ها درباره آن را بار دیگر آشکار کرده است.

نویسنده: سید رضی عمادی