اسکار تکان‌دهنده‌ترین و تلخ‌ترین جمله این روزهای جنگ می‌رسد به پیام یک فلسطینی که در یک برنامه زنده گفت: «به کشورهای مسلمان بگویید برای ما نماز میت نخوانند! ما زنده‌ایم و شما مرده…!»

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: هفته دوم آبان هم از راه رسید، دلمان می‌خواست اهم اخبارمان خرمالوهایی در ظرف پاییز باشد که در دهان آب شود اما تداوم جنایات اسرائیلی در منطقه باز هم غباری از غم روی روزهای این هفته کشید و بغض غزه روح و روان‌مان را آلوده حزن کرد. چه می‌شود کرد؟ ما راوی هستیم؛ راوی روزگار. حالا چه شب‌هایش را نورباران شهاب سنگ‌ها روشن کند چه موشک‌هایی که قلب کودکان مظلوم را نشانه رفته‌اند...

مثل ایران شجاع باشید!

«مثل ایران شجاع باشید و مردانه در مقابل ظالم بایستید!» این جملات یک شهروند عرب زبان خطاب به کشورهای عربی بود که در فضای مجازی، پربازدید شد. یادمان نرفته وقتی هنوز ۲ شبکه تلویزیونی بیشتر نداشتیم، اخبار یکی از همان دو شبکه تصاویری از مظلومیت و مقاومت مردم پخش می‌کرد، اما حالا روزگار فرق کرده است، نمی‌شود چیزی را از مردم پنهان کرد یا با سناریوهای بریتانیایی، روباه‌وار به خورد ملت‌ها داد. یک تحلیل‌گر چینی این روزها جمله قابل توجهی را بیان کرد: «اسرائیل غزه را برای مردم ناامن کرد و کل دنیا را برای خودش!»

تجمع مردم عراق و آنها که از دیگر کشورها خودشان را به مرز اردن رسانده بودند، این هفته سوژه داغ رسانه‌های سراسر دنیا بود. مردمی که هرلحظه برتعدادشان افزوده می‌شود و امید دارند راهی باز شود تا خودشان را به غزه برسانند.

این تجمع خودجوش در حالی رقم خورد که این هفته، خبر دیگری از عراق تعجب همگان را برانگیخت، جایی که سازمان ملل اسامی کشورهایی که برای آتش‌بس رأی داده بودند را منتشر کرد و نام عراق در لیست کشورهای ممتنع قرار داشت.

چیزی نگذشت که این ماجرا باعث اعتراض شدید مردم کشور و حتی واکنش منفی مردم حامی شد. ساعتی بعد این توضیحاتی منتشر شد مبنی بر اینکه عراق رژیم صهیونیستی را به عنوان کشوری مستقل محسوب نمی‌کند و به این دلیل رأی ممتنع داده است. علاوه بر این خبری دیگری خبر دیگری در این باره به گوش رسید که می‌گفت خراب بودن سیستم‌های سازمان ملل و اشتباه سیستمی علت این رأی عجیب بوده است و عراق تمایل دارد رأی خود را تغییر دهد.

چه سکوت‌هایی که برای غزه شکسته است!

این هفته هم مردم سراسر دنیا در اعتراض به حملات موشکی رژیم صهیونیستی به غزه تظاهرات گسترده‌ای انجام دادند تا جایی که مردم برخی کشورهایی که پیش از این از نظر احساس و عاطفه به مردم مظلوم فلسطین عقیم و بی‌تفاوت بوده‌اند هم اعتراض‌ها، به کف خیابان‌ها آمدند. واشنگتن و لندن شاهد صحنه‌هایی از این اعتراضات آخرالزمانی بود. اعتراف صهیونیست‌ها به بمباران بیمارستان‌ها در غزه، کار را به جایی کشاند که مردم ژاپن که این سال‌ها حتی برای حادثه بمباران اتمی هیروشیما زبان بر کام گرفته بودند، نیز معترض شوند. ژاپنی‌ها با تجمع در مقابل سفارتخانه روی زمین دراز کشیدند و خواستار آتش بس فوری در نوار غزه شدند.

به دنبال اعلام شهدای غزه مشخص شد بالای هفتاد درصد شهدا از کودکان، زنان و سالمندان هستند. آنجلینا جولی بازیگر مطرح هالیوود که به این نسل کشی معترض شد و از اینکه کشورهای دنیا فقط نظاره‌گر این قتل و غارت هستند، ابراز تعجب کرد. نماینده پارلمان بلژیک هم با اشاره به این نسل‌کشی گفت: «اگر روسیه به غیرنظامی‌ها حمله کند باران تحریم است که بر سرش می‌بارد ولی اگر اسرائیل شهروندان عادی را بکشد هیچ تحریمی نمی‌شود!»

قطع شدن اینترنت در غزه هم پس از بمباران پیاپی از اخبار داغ این هفته بود چراکه کاربران پلتفرم ایکس یا همان توئیتر، یقه ایلان ماسک مدیرعامل این شرکت را گرفتند و با مطالبه عمومی از او خواستند که بستر دسترسی به اینترنت آزاد را همانند اوکراین برای مردم فلسطین آزاد کند. حال باید دید ماسک همچنان بر اساس سیاست‌های آمریکا پیش می‌رود یا در مقابل افکار عمومی گردن خم می‌کند و پیش کاربران نرم‌افزارش سربلند می‌شود.

برایمان نماز میت نخوانید؛ ما زنده‌ایم و شما مرده‌اید!

صحبت از اینترنت شد، این روزها سر توئیتر و اینستاگرام بسیار شلوغ است چراکه از طریق هوش مصنوعی صفحاتی که در این بسترها علیه منافع رژیم صهیونیستی محتوایی بارگذاری شود محدود یا مسدود می‌شود. در آخرین اقدام هم صفحه پرمخاطب خبری فلسطین با ۵ میلیون دنبال‌کننده توسط اینستاگرام مسدود شد.

کاربری نوشته بود: «هوش مصنوعی اینستاگرام آن قدر قوی است که اگر مدتی موضوعی را دنبال کنی و چند پست از آن را لایک کنی و به اشتراک بگذاری، صفحه اکسپلورت پر از آن موضوع می‌شود؛ اما چطور در این دو هفته که ما شب و روز محتوای مربوط به فلسطین را دنبال می‌کنیم حتی یک پست درباره فلسطین روی صفحه اکسپلورمان نیامده و به همان شکل سابق به کار خود ادامه می‌دهند؟»

روزهایی که مخالفان وحدت اسلامی زبانشان نمی‌چرخد که از مردم مظلوم غزه حمایت کنند و این سال‌ها تا توانسته‌اند سعی بر ایجاد نفاق بین وحدت شیعه و اهل سنت داشته‌اند یک روحانی اهل سنت لبنان گفت: «یک میلیارد و نیم مسلمان سنی منتظر یک میلیون مسلمان شیعه در جنوب لبنان برای حمایت از ۲ میلیون مسلمان سنی در غزه هستند…»

اما اسکار تکان‌دهنده‌ترین و تلخ‌ترین جمله این روزهای جنگ می‌رسد به پیام یک فلسطینی که در یک برنامه زنده گفت: «به کشورهای مسلمان بگویید برای ما نماز میت نخوانند. ما زنده‌ایم و شما مرده…!»

کسانی که از مرگ میترا خوشحال شدند...

«آرمیتا گراوند» متولد سال ۱۳۸۵ شهروند ایرانی و وی دانش‌آموز کلاس یازدهم هنرستانی در تهران بود که ۹ مهر ماه ۱۴۰۲، پس از حادثه‌ای در متروی تهران بیهوش و در بیمارستان فجر، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارتش بستری شد و به کما رفت و پس از ۲۸ روز جان باخت.

خیلی زود رسانه‌های ضدایرانی تلاش کردند صحنه ماجرا را به نفع خودشان بچینند و به این اتهامات دامن زدند که مأموران حجاب به آرمیتا آسیب رسانده‌اند. تا جایی که اگر شما نام آرمیتا گراوند را جستجو کنید در اولین نتایج گوگل این طور خواهید خواند که رسانه‌ها و مقامات نظام جمهوری اسلامی «مدعی» هستند که هیچ‌گونه برخورد فیزیکی با او صورت نگرفته درحالی‌که برخی رسانه‌ها از جمله رادیو فردا، گاردین و ایران‌وایر به نقل از شاهدان عینی گزارش دادند که اندکی بعد از ورود گراوند به ایستگاه متروی میدان شهدا، یکی از زنان حجاب‌بان با او بر سر حجاب اجباری وارد مشاجره شد و با مقاومت گراوند، حجاب‌بان آرمیتا را هل داد و او با برخورد سرش به ستون فلزی، زمین‌خورد و بیهوش شد.

روشن آن است که این اخبار عمدتاً بر اساس سیاست‌های این رسانه‌ها با جهت‌گیری و تخریب ذهن مخاطب فضا را مسموم می‌کند و در تلاش است تا بار دیگر پرونده‌ای خاک خورده را زنده کند و آب گل‌آلودی که یک سال مداوم نتوانست از آن ماهی بگیرد را بار دیگر متلاطم کند. همه اینها در حالی است که به محض رخ دادن این اتفاق، فیل‌های تمامی دوربین‌های مداربسته منتشر شد و در این فیلم‌ها روشن بود که مرحوم میترا گراوند بلافاصله بعد از ورود به واگن مترو دچار حادثه می‌شود و اساساً زمانی برای درگیری وجود ندارد. علاوه بر این، بر اساس فیلم‌های منتشر شده از دوربین‌های مداربسته مترو، بعد از اینکه میترا روی زمین می‌افتد و دوستش او را از واگن خارج می‌کند، هیچ کس اطراف او جمع نمی‌شود و هیچ نشانه‌ای از درگیری و مشاجره در صحنه وجود ندارد.

دوستان میترا که آن روز همراه او به مدرسه می‌رفتند نیز هیچ رفتاری مبنی بر درگیری با شخص سومی نشان نمی‌دهند، این در حالی است که اگر میان میترا و یک حجاب‌بان درگیری رخ داده بود که منجر شود او این چنین به زمین برخورد کند، شماری از افراد حاضر در واگن مترو یا دست کم دوستان او باید واکنشی نشان می‌دادند و به فرد ضارب معترض می‌شدند اما هیچ تصویری بر این اساس ثبت نشده و غیر از ادعای چند رسانه ضد جمهوری اسلامی هیچ گونه مدرکی بر این اساس وجود ندارد.

تمام اینها جای هیچ گونه شبهه‌ای را باقی نگذاشت که میترا گراوند همان‌طور که دوستانش اعلام کردند بر اثر افت فشار از حال رفته و بر اثر ضربه سر، ضربه مغزی شده و متأسفانه جانش را از دست داده است. رسانه‌های معاند در ۲۸ روزی که آرمیتا در کما به سر می‌برد از هیچ دروغی برای ایجاد جوی شبیه به روزهای فوت مهسا امینی فروگذار نکردند اما این بار نه تنها در میدان شکست خوردند بلکه در رسانه هم با اقبال کم مخاطبان روبرو شدند.

روزهایی که زن زندگی آزادی نتوانست از مرگ آرمیتا خوشحال بود و گمان می‌کرد می‌تواند از این اتفاق تلخ، دستاورد شیرینی برای خود داشته باشد، رضا پهلوی توضیحات بالای صفحه یا «بیو» اکانت خود را به روزرسانی کرد و این شعار را از صفحه خود برداشت تا با زبان بی‌زبانی به همه نشان دهد که پروژه کشته‌سازی تمام شده است. روزهایی که رسانه‌های غربی به دنبال ایجاد مجادله‌های سیاسی بودند، خانواده گراوند صبورانه داغ فرزند نوجوان‌شان را تحمل کردند و دسته گل دهه هشتادی شأن را به خاک برگرداندند.

پلیس فتا حواسش به همه هست؛ حتی معلم بلاگرها!

دهه شصتی‌ها هم مدرسه می‌رفتند و دهه هشتادی‌ها و نودی‌ها هم مدرسه می‌روند! اما این کجا و آن کجا؟ معلم‌ها آن روزها به قدری روی ترش به دانش‌آموزان نشان می‌دادند که فکر می‌کردند معلم بودن مساوی با بداخلاق بودن است. تنها روزی هم که کمی می‌خندیدند روز معلم بود که آن هم آخر سال بود و تقریباً تمام کتک‌ها را خورده بودند اما روز معلم که می‌شد جوری با معلم‌ها شوخی می‌کردند که انگار سال‌هاست رفیق گرمابه و گلستان‌اند.

حالا این روزها کافیست کمی در شبکه‌های اجتماعی بچرخید، حتماً چند کلیپ از معلمانی خواهید دید که گوشی به دست در فضای آموزشی از شاگردانشان فیلم می‌گیرند و منتشر می‌کنند. یک معلم با بچه‌های کلاس دابسمش یکی از خوانندگان را زمزمه می‌کند، آن یکی اشتباه دانش‌آموزش را دست گرفته و مورد تمسخر قرار می‌دهد، دیگری برگه‌های امتحانی و سوالات و جواب‌ها را منتشر می‌کند، در بهترین و خوش‌بینانه‌ترین حالت هم مهر و محبت دانش‌آموزان به خودش را برای مخاطبان پلتفرم مجازی‌اش به تصویر می‌کشد.

چالش‌های اینستاگرامی پایش به کلاس‌های درس رسیده و بعد از اینکه دانش‌آموزان پنهانی زنگ‌های تفریح خود را خرج ضبط این چالش‌ها می‌کردند حالا برخی معلمان زمان کلاس را هم به این فضا اضافه کرده‌اند و «معلم‌بلاگری» بساط جدیدی شده که از حق نگذریم بعضی از آنها سناریونویس‌ها و کارگردان‌های خوبی هم می‌شوند. با جدی شدن این ماجرا پلیس فتا اعلام کرده است معلمان می‌توانند از شاگردانشان فیلم منتشر کنند اما اگر خانواده‌ای شکایتی از این اقدام داشته باشد می‌تواند به راحتی از معلم شکایت و پیگیری کند. بنابراین معلم بلاگرهایی که این روزها فعالیت می‌کنند باید بیشتر احتیاط کنند.

ایران، بالاتر از ژاپن و کره جنوبی رتبه دوم آسیا شد

این هفته گرچه حجم اخبار تلخ اجازه نداد خنده بر لبمان جوانه بزند، اما خبر غرورآفرین هم کم نداشتیم. در مسابقات پاراآسیایی هانگژو آنقدر مدال گرفتیم که ژاپن و کره جنوبی هم به گرد پایمان نرسیدند و در اتفاقی تاریخی، بعد از چین در رده دوم آسیا قرار گرفتیم. ورزشکاران ویلچرنشین قهرمان‌مان روی رینگ رفتند و مدال گرفتند، قایق به آب انداختند و مدال گرفتند، تیر از چله کمان خارج کردند و مدال گرفتند، پا روی پیست گذاشتند و مدال گرفتند، دست به مهره شدند و مدال گرفتند، وزنه بالا بردند مدال گرفتند و این هفته تا دل‌تان بخواهد پرچم‌مان آن بالاها رقصید و رقصید.

گرچه حق آن است که دست کم مثل فوتبالیست‌هایی که در گروه چهار تیمی سوم شدند، حواله ماشین میلیاردی به آنها بدهید؛ اما تجربه می‌گوید این توقعی گزاف است. حالا انتظار می‌رود که مسئولان، هدایا و جوایزی که برای کسب مدال در نظر گرفته‌اند را به موقع پرداخت کنند تا این قهرمانان برای افتخارآفرینی‌های پیش رو نیز دلگرمی داشته باشند و حمایت شوند...

ای‌اف‌سی ۳ _ سپاهان ۰

حالا که از فوتبال گفتیم، حیف است از کارشکنی مجدد سعودی‌ها در فوتبال حرف نزنیم. رأی بازی تیم فوتبال الاتحاد عربستان که ماه گذشته به دلایل نامعلومی در زمین بازی مقابل سپاهان حاضر نشد بالاخره توسط ای اف سی اعلام شد: «۳ بر صفر به سود تیم عربستانی و محروم شدن سپاهان از میزبانی ۳ بازی در آسیا!»

به همین راحتی، نه اینجا در میان مسئولان ایرانی کسی پاسخ روشنی داد که چرا چنین شد و نه آنقدر قدرت و لابی داشتیم که اجازه ندهیم در آسیا این‌طور حق‌مان را وسط روز روشن نخورند. اما چه کسی از آینده خبر دارد؟ شاید همین رأی ناعادلانه، انگیزه‌ای باشد که تیم اصفهانی طلایی‌پوش، در بازی آینده در زمین حریف و در مقابل طرفدارانش این تیم را شکست دهد تا دل خودش، هوادارنش و تمام ایرانی‌ها از این بی‌عدالتی خنک شود.

شغل کاذب با درآمد چند ده میلیاردی!

آخرین خبرمان هم خبری است که هم داغ دلتان را تازه می‌کند هم تعجب می‌کنید و هم می‌خندید و هم گریه می‌کنید. دو شهروند قمی این هفته بازداشت شدند و دقیقاً بعد از بازداشت شدن‌شان دست ملتی هم از دسترسی به تلگرام و اینستاگرام و توئیتر کوتاه ماند. می‌پرسید چرا؟ این دو شهروند به علت فروش فیلترشکن بازداشت شدند.

درآمد ۴۶ میلیاردی این دو نفر از ابتدای افزایش فیلترینگ‌، باعث شد به چشم بیایند و به دردسر بیفتند. البته هنوز هستند و خواهند بود کسانی که فیلترشکن می‌فروشند و درآمدهای چند ده میلیاردی به جیب می‌زنند. هرجور حساب و کتاب کنیم با عقل جور در نمی‌آید که شغل‌های کاذب درآمدش از شغل‌های دیگر بیشتر باشد. البته اگر میزان درآمد را ملاک قرار دهیم این شغل‌های ماست که کاذب است نه کسب و کارهایی مثل فروش فیلترشکن، ضایعاتی و تکدی‌گری سر چهارراه‌ها و …