به گزارش خبرنگار مهر، طی چند ماه گذشته گمانه زنیهای مختلفی درباره برخی از شبکههای سیما و مدیرانشان مطرح میشد براین اساس که قرار است تغییر کنند و جایگزینهای دیگری داشته باشند. به ویژه که از زمان انتصاب پیمان جبلی رییس صداوسیما برخی از شبکههای سراسری دچار تغییر و تحول شدند و مدیران جدیدی بر آنها منصوب شده بود اما بخشی دیگر همچنان بر مسند کار بودند، هرچند ساز و کار تغییر و تحول باید بر اساس ریل گذاریهای جدید و چارچوبهای تعیین شده دقیق سازمانی پیش رود. با این حال بخشی از تغییرات انسانی و مدیریتی هم میتواند تسهیل گر ریل گذاریهای جدید باشد.
به ویژه که جبلی رییس صداوسیما درباره برنامه تحولی خود روی بخش محتوایی تاکید کرده و گفته بود: «آنچه در دوره تحولی سازمان مد نظر است، عمدتاً در حوزههای محتوایی است و همه فرایندهای تحولی باید در نهایت منجر به تحول در آنتن شود.»
جبلی درباره سند تحولی رسانه ملی و تغییراتی که در دستور کار است نیز به شبکهها اشاره کرده و در این باره عنوان کرده بود: «سند تحول رسانه ملی در حوزههای محتوایی سیما و صدا، خبر، شبکههای استانی، فضای مجازی و شبکههای برون مرزی طراحی شدهاست.»
طی چند روز اخیر محسن برمهانی معاون سیمای رسانه ملی مدیر چهار شبکه تلویزیونی را تغییر داد و احکام جدیدی را ابلاغ کرد که حالا باید دید چقدر از این تغییرات در آینده نزدیک میتواند رسانه ملی را به اهداف تحولی نزدیک کند. در این گزارش مروری داریم روی انتصابات اخیر و همچنین شبکههایی که درگیر این تغییرات شدند.
شبکه تهران؛ محمد باقر اعلمی
با رفتن سعید اشناب از شبکه پنج، محمدباقر اعلمی به عنوان مدیر شبکه تهران انتخاب شد که طی سالهای گذشته در معاونت امور استانهای صداوسیما فعالیت داشته است. او سال ۱۴۰۰ به عنوان سرپرست شبکه شما منصوب شد و یک سال بعد در سمت مدیرکل سیمای استانها در معاونت استانهای صداوسیما انتخاب شد.
اعلمیکارشناس ارشد ارتباطات است و سرپرستی شبکه شما، مدیر تأمین برنامه و آرشیو سیمای استانها، معاون صدای مرکز البرز و مدیر جشنواره معاونت امور استانهای سازمان از سوابق مدیریتی وی بوده است.
فرصتهایی که انتظار میرود
یکی از مواردی که در ماههای اخیر گمانه زنیهای مختلفی را درباره شبکه تهران یا شبکه پنج پیش کشیده بود؛ تصمیم برای بازگشت این شبکه به هویت سابق خود به عنوان شبکه تهران و پرداخت به رویکردهای شهری و استانی این شبکه بوده است. حالا این انتصاب میتواند ارجاع دوباره ای برای بازگشت به هویت سابق شبکه تهران باشد تا هم این شبکه را در مسیر رشد خود قرار دهد و هم از دیگر شبکههای سیما به شکل متمایزتری حرکت کند و از طرفی تکلیف مخاطب هم مشخصتر است چون در صورتی که ماموریت شبکه مشخص باشد مخاطب هدف خود را راحت تر جذب میکند.
اعلمی از مدیران خوشنام و جوان صداوسیما است که بدنه سازمان و تولید او را میشناسد. او مسیر کاری خود را در این سالها در خود صداوسیما طی کرده است و فردی خارج از مناسبات سازمانی نیست و همین هم نقطه قوتی است تا بتواند براساس کارنامهای که در بخش استانی داشته همان مسیر را در شبکه تهران ادامه دهد. به ویژه که به دلیل حضور در بخش استانی میتواند به آسیبها، ماموریتها و رویکردهای شبکه ای با نگاه استانی و شهری واقف باشد و بر این اساس سیاستهای متناسب با شبکه تهران را در پیش گیرد.
از طرف دیگر بدنه مدیریتی شبکه در دورههای اخیر جوان و از بدنه جبهه انقلاب بودهاند از این رو حضور مدیران جوان که سال هاست در بخشهای مدیریتی صداوسیما بر آن تاکید میشود تسهیل گر پویایی و کارهای خلاقه در شبکه هاست.
ضعفها و تهدیدها
سعید اشناب سالها مدیر گروه شبکههای مختلف بوده است، او پیش از شبکه پنج مدیریت شبکه جام جم را بر عهده داشت و به شکل حرفهای در فضای مدیریتی فعالیت داشته است. با این حال شبکه پنج سیما طی چند سال گذشته نتوانست ویژه برنامه یا سریالی عرضه کند که به عنوان برند شبکه محسوب شود. یکی از سریالهایی که چند باری روی آن تاکید شد و هزینه زیادی هم صرف تولید آن شد «رعد و برق» به کارگردانی بهروز افخمی بود که با ۲ قسمت پخش، متوقف شد و در نهایت به آنتن شبکه نرسید. این شبکه ابتدای امسال هم اعلام کرد که قرار نیست تولید کننده سریال باشد و خود را از مدار سریال سازی خارج کرد.
با این حال در بخش برنامه سازی هنوز پربینندهترین برنامه شبکه «به خانه برمی گردیم» به عنوان برنامه عصرگاهی شبکه است و کمتر برنامههای شاخصی برای مخاطب ایجاد شده است. حال حتماً نیاز است که شبکه در تعریف جدید و بازگشت به هویت قبلی، برنامههای خود را با مخاطب تهرانی تنظیم کند و نگاه بومی تری نسبت به این استان داشته باشد. در این تعریف شبکه به بازتنظیم روابط گروههای برنامهساز نیز بر اساس ماموریت جدید و فارغ از توانمندی مدیران گروه احتیاج دارد.
شبکه مستند؛ حسین زارع زاده
محسن یزدی چند ماهی است که مدیریت شبکه مستند را بر عهده ندارد و به دلیل حضور حرفهای و رویکردهای او در مدیریت این شبکه شاید کمتر کسی میتوانست بر این مسند تکیه بزند. حسین زارع زاده نامی است که با حکم انتصاب محسن برمهانی در چند روز گذشته بر زبانها افتاد و شنیده شد در حالی که پیش از این کمتر کسی با این نام آشنایی داشت. زارع زاده برآمده از دانشگاه صداوسیماست که کارشناسی کارگردانی مستند و کارشناسی ارشد تهیه کنندگی مستند را از این دانشگاه دارد.
فرصتهایی که انتظار میرود
شبکه مستند بزرگترین تولید کننده مستند در کشور است و اساساً هم یک جمله معروف وجود دارد که خانه مستند در تلویزیون است یعنی مستندها در هر نهاد و مرکزی به تولید برسند بهترین محل پخش و عرضه آنها در شبکههای تلویزیونی است. بنابراین تلویزیون باید در حفظ این جایگاه به عنوان خانه مستندسازان همت لازم را به کار گیرد. گاه خطیرترین سوژهها که به آسیب شناسی معضلات و پدیدههای اجتماعی میپردازد امکان پخش از شبکههای دیگر را ندارند اما همین سوژهها و پدیدهها توانسته اند در یک شبکه تخصصی مثل «مستند» با درج رده بندی سنی به پخش برسند و از این اتفاق به عنوان یک امتیاز یاد شود. لازم است که این رویکرد در دوره جدید هم حفظ شده و مستندسازان فارغ از ملاحظات بتوانند مهمترین اتفاقات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … را در قالب مستندهای تحقیقی و نه صرفاً ژورنالیستی به قاب بیاوردند.
هرچند دایره برنامه سازان و مستندسازان شبکه در دورههای گذشته به طور مشخصی تثبیت شده است اما شبکه مستند معمولاً سراغ کارگردانان جوانتر و استعدادهای تازهتر هم رفته است. جشنواره تلویزیونی مستند که در دورههای گذشته راه اندازی شد و این روزها هفتمین دوره آن در حال برگزاری است مهمترین برند این شبکه است که هر ساله بخشی از مستندسازان را هم به دایره سازندگان اضافه میکند. این جشنواره در یکی دو سال اخیر هم بنا را روی معرفی بیشتر مستندسازان اهل شهرهای سراسر کشور و خارج از پایتخت گذاشت که خود امتیاز دیگری است که باید در سالهای بعد هم حفظ شود.
یک ویژگی شبکه مستند که در این سالها به تثبیت رسید ارتباطات گسترده و موثری است که با جبهه انقلاب دارد. این ارتباط و تعامل منجر به تولید آثار مطالبه گر و دغدغه مند در حوزههای اقتصادی و اجتماعی هم شده است و توانسته برخی از مسائلی را که شاید کمتر در تریبونهای رسمی تلویزیون راه پیدا میکرد از مبادی شبکه مستند به شکل تحقیقی و پژوهشی به تولید آثار کیفی منجر سازد. به ویژه که مستند از حوزههای توانمندی جبهه انقلاب در عرصه تولیدات رسانهای است که میتواند راهگشای بسیاری از شکافها و ضعفهای مربوطه در موضوعات کلان فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … باشد.
ضعفها و تهدیدها
زارع زاده با وجود مستندساز بودن تجربه مدیریتی چندانی ندارد. او پیش از این تجربههای مدیریتی در گروه مستند معاونت سیاسی و مدیریت گروه سیاسی شبکه دو را داشته است و نبود این تجربه در ابعادی کلانتر میتواند این مسئولیت خطیر را با چالشهایی مواجه کند. مستندسازان فراتر از یک تعامل شبکه ای و ساختاری نیاز به فرد کاربلد و حرفهای دارند که بتوانند به او و نقشه راه و رویکردها و ماموریتهایی که تعریف میکند، اطمینان کنند.
به ویژه که نحوه جدایی محسن یزدی از این شبکه همچنان فضای شبکه را تحت تاثیر قرار داده است و خلا نبود او حتماً باید با یک اعتمادسازی دوباره ای جبران شود.
با توجه به نظام رویکردی و محتوایی سند تحول که پیمان جبلی رییس صداوسیما روی محورهای آن تاکیدهای ویژه ای دارد، شبکه مستند هنوز جایگاه خود را در این نظام به درستی پیدا نکرده است در صورتی که این شبکه نقش تعیین کننده و ویژهای در این حوزه میتواند داشته باشد و به مثابه یک شبکه تحقیقی و مطالبه گر میتواند به معضلات عمیقی که در لایههای مختلف حوزههای کلان کشور وجود دارد ورود کرده و راهکار ارائه دهد. چراکه مستند فراتر از سینمای داستانی نه پایه و مبنایش تخیل است و نه قرار است صرفاً فضایی سرگرم کننده داشته باشد.
شبکه نمایش و تماشا؛ محمدعلی غلامرضایی
محمدعلی غلامرضایی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد تولید تلویزیونی دانشگاه سازمان صداوسیما است. او سال گذشته از طرف برمهانی به عنوان مدیر تامین برنامه و سرپرست رسانه بین الملل اداره کل تامین و رسانه بین الملل سیما منصوب شد و قبل از آن مدیریت مبادلات برنامهای و جشنواره معاونت استانها را در کارنامه کاری خود داشت.
فرصتهایی که انتظار میرود
غلامرضایی سابقه کار تامینی دارد و این برای شبکههایی که اصل کارشان بر مبنای برنامههای تامینی نمایشی است مزیت محسوب میشود. به ویژه که حوزه کاری او در اداره کل تامین و رسانه بین الملل بوده است و با مناسبات خرید آثار خارجی برای تلویزیون چه در سطح کلان برای شبکههای مختلف و چه خرید و پخش فیلم در شبکه نمایش آشنایی دارد.
شبکه نمایش به دلیل پخش فیلمهای سینمایی که اغلب آثار مطرح خارجی هستند و شبکه تماشا به دلیل پخش سریالهای ایرانی از گذشته سبد مخاطب مشخصی دارند و این هم امتیاز دیگری است که باید آن را حفظ کند. هرچند شبکه تماشا در یکی دو ماه اخیر به سمت پخش سریالهای خارجی مثل آثار کرهای حرکت کرده است.
نترسیدن از جابهجایی به هنگام و اسیر رودربایستی نشدن ارزشمند است. به ویژه که معمولاً مدیران در صورت ابقا به نزدیکی با مدیران جدید و خودی بودن به معنای غیرحرفه ای متهم میشوند. با این حال محمدرضا رضاپور هم از جمله کاربلدهای این حوزه بود که اشراف بالایی به سینمای جهان داشت و البته پیش از این شنیده شده بود که از این سمت استعفا هم داده است. او در احکام اخیر در سمتی دیگر به عنوان مشاور معاون سیما منصوب شد.
۲ نکته درباره شبکههای تماشا و نمایش قابل توجه است که با راه اندازی مرکز سیمرغ میتوانند مهمترین محل برای عرضه و پخش آثار این مرکز باشد که در حوزههای مختلفی از کوتاه تا غیرنمایشی را شامل میشود. شبکه تماشا همچنین میتواند محل اصلی پخش برنامههای جبهه فرهنگی انقلاب باشد. جشنواره فیلم عمار و جشنواره فیلمهای صد ثانیهای که زیر نظر حوزه هنری برگزار میشود هر ساله آثار جدیدی را عرضه میکنند که میتواند در بستههای موضوعی در جدول پخش این شبکهها قرار بگیرند.
ضعفها و تهدیدها
اگرچه که شبکه نمایش مختص پخش فیلمهای سینمایی خارجی و ایرانی است اما یکی از عمده نقاط ضعف آن تکرارهای فراوان فیلمهایی است که حتی گاهی از دیگر شبکههای سیما هم پخش شده اند. حتماً یکی از اتفاقات در دوره جدید باید مشخص کردن باکس پخشی برای فیلمهای جدید و بازپخشی ها باشد. چرا که این شبکه شاید در هر ماه فقط تعدادی محدود فیلمهای جدید به پخش برساند.
از طرف دیگر شبکه تماشا که سریالهای ایرانی و خارجی را پخش میکند مرز مشخصی با شبکه آی فیلم ندارد و سازمان هنوز مشخص نکرده است از این شبکه چه انتظاری دارد؟ حتی اگر ماموریت این شبکه به پخش سریالهای خارجی منحصر شود باز هم در شبکههای سراسری هم سریالهای کرهای و آثار دیگر کشورها به پخش می رسند. به عنوان نمونه بازپخش صد باره «جومونگ» و دیگر سریالهای تکراری علی رغم اینکه مخاطب میتواند آنها را از تلوبیون هم دریافت کند چه ارزش افزودهای دارد؟
حتماً در همه شبکههای تلویزیونی دنیا شبکههایی اختصاص دارد که صرفاً به پخش فیلم و سریال اقدام میکنند اما یک ماموریت برای این شبکهها میتواند این باشد که امکان خرید آثار جدیدتر هم بیشتر برایشان فراهم باشد چراکه اساساً پخش برنامههای نمایشی تامینی قابل قبول و غیربازپخشی بیشتر از امتیاز نقطه ضعف خواهد بود. از طرف دیگر نسبت این ۲ شبکه با فرآوری آرشیو علی رغم تاکید در سند تحول هنوز روشن نشده است.