گروگان‌گیری از عناوینی مثل «حزب‌الله» و «حزب‌اللهی» و انحصاری کردن آنها به نفع خود، روش گروه و گفتمانی است که می‌کوشد از این طریق برای خود نانی به تنور اختلافات بچسباند و شهرتی ایجاد کند.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: آورده‌اند که حضرت محمد (ص) فقط یک بار با امت خود قهر کرد، آن هم وقتی که «عبدالله‌بن‌اُبی» مردم مدینه را دو قسمت کرده و بر شقاق و جدایی «مهاجرین» و «انصار» تأکید کرد. او گفته بود: «ما انصار باید علیه مهاجرین قیام کنیم، آنها ما را قبول ندارند و ما آنها را قبول نداریم!»

وقتی این حرف به گوش پیامبر (ص) رسید، ایشان آن‌قدر غضبناک شدند که یک‌روز با کسی صحبت نکردند. پیامبر، مظهر مهربانی و رحمت برای عالمیان، در برخورد با چنددستگی و تفرقه‌افکنی در جامعه، چنین به ستوه می‌آید و تاب آن را ندارد که دسته‌ای از مسلمانان خود را بر دیگران برتر و بالاتر و ارجح بداند.

شروع جیغ بنفش تک‌صدایی

کانال‌های تلویزیون را بالا پایین می‌کردیم که ناگهان اظهارات چهره‌ای نه چندان آشنا در شبکه افق توجهمان را جلب کرد. «منصوره معصومی‎‌اصل» ناگاه به دوربین نگاه می‌کند و معترضانه می‌‎گوید: «چرا ابطحی و آذری جهرمی را به تلویزیون دعوت می‌کنید؟ این مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست!»

ادبیات معصومی اصل و نحوه انتخاب کلماتش به نظر آشنا می‌آمد. پیشتر چنین سخنانی را از زبان «زینب ابوطالبی» شنیده بودیم آنجا که در یک برنام زنده تلویزیونی گفت: «شاید توی دوربین نباید این حرف را بزنم، ولی اگر کسی اعتقاد ندارد جمع کند از ایران برود! برود همان‌جایی که آن رفاه و آن مدل زندگی را دارند.» گرچه او بعد از انتشار گسترده و انتقادات بسیار بابت آنچه گفته بود عذرخواهی کرد، اما به نظر می‌رسد بعد از آن روز نمونه‌های این‌چنینی در بسترهای مختلف پرتکرار شدند.

اخیراً نیز با شنیدن جملات معصومی اصل انگار دوباره همان حرف‌ها را با کمی تفاوت از زبان شخص دیگری تکرار می‌شود. تکرار همان گفتمان بود که با نوعی دسته‌بندی در جامعه، خطی میان «ما» و «دیگران» ترسیم می‌کرد و می‌گفت: «اگر شما از ما نیستید هیچ‌جا جایی ندارید، نه در تلویزیون نه در سیاست و نه حتی در خاک این کشور!»

گفتمانِ «با ما یا بر ما»، سال‌های اخیر جسارت بیشتری برای عرض اندام داشته و با خط‌کشی میان گروه‌های مختلف، خطرناک‌تر و آسیب‌زننده‌تر از همیشه بوده، زاویه‌ها را به شکاف تبدیل کرده و اختلاف سلیقه‌ها را به مرحله نزاع رسانده است.

طوفان انتقاد این‌وری‌ها و آن‌وری‌ها

بلافاصله بعد از اظهارات معصومی اصل، موج‌های گسترده‌ای از انتقادات علیه او و گفتمان سرازیر شد. بخشی از این انتقادات، که از جانب کسانی که گرایش‌های سیاسی اصلاح‌طلبانه دارند یا بعضاً خود را خارج از چهارچوب‌های انقلاب می‌دانند بیشتر شبیه به حمله بود. آنها با پر و بال دادن به این چند جمله، از آبی گل‌آلود شده ماهی خود را گرفتند.

«محمدجواد آذری جهرمی» کسی که حضورش در صدا و سیما مورد انتقاد معصومی اصل قرار گرفته بود در واکنش به اظهارات او نوشت: «مملکت که فقط متعلق به حزب‌اللهی‌ها نیست؛ در این کشور عزیزانی از سایر ادیان و مذاهب هم زندگی می‌کنند، علاوه بر آن جمعی از مسلمانان هم اعتقاد به آنچه که عده‌ای خود حزب‌اللهی خوانده می‌گویند، ندارند. ایران متعلق به همه این عزیزان هم هست. هر چند برای ایامی عده‌ای سیاست را خالص‌سازی کردند، اما یقیناً ملت به آنها اجازه خالص‌سازی مملکت را نخواهد داد.»

«خالص‌سازی» عبارتی است که مدتی پیش توسط «علی لاریجانی» مطرح شد. او در بیانیه‌ای پر سر و صدا به رویکرد عده‌ای انتقاد کرده بود که با حذف صدای دیگران می‌کوشند جریانی یک‌دست ایجاد کنند و این اقدام و گفتمان آنها را «خالص‌سازی» معرفی کرد.

فارغ از آنکه اظهارات معصومی‌اصل بهانه‌ای برای عده‌ای شد تا به کل جماعت انقلابی و حزب‌اللهی بتازند، اما این اعتراض و انتقاد فقط به جریان مقابل محدود نشد. می‌توان گفت حجم عظیمی از انتقادات توسط کسانی ایجاد شد که تفکرات انقلابی و حزب‌اللهی داشتند. کاربران فضای مجازی در واکنش‌های گسترده خود تاکید کردند آنچه معصومی اصل بیان کرده چیزی شبیه به قدرت‌طلبی بوده و ارتباطی با حزب‌اللهی بودن، ندارد.

تعداد زیادی از کاربران با یادآوری مفهوم و مصداق‌های واقعی «حزب‌اللهی» به این ماجرا واکنش نشان دادند. یکی از کاربران اینطور نوشت: «ریگی به گروهش می‌گفت جندالله ولی جندالشیطان بودند. رجوی هم به گروهش می‌گفت مجاهدین خلق، ولی ضدخلق بودند. حالا تعجبی ندارد این واژه بزرگ و با عظمت حزب‌الله را عده‌ای اندک به گروگان گرفته باشند. باکری‌ها، صیادها، فخری‌زاده‌ها و قاسم سلیمانی‌ها حزب‌اللهی‌های واقعی هستند.»

کاربر دیگری نوشته بود: «حزب‌اللهی‌تر و انقلابی‌تر از حاج قاسم نداشتیم؛ ولی مرامش طوری بود که بیشتر دوست داشت با غیرحزب‌اللهی‌ها هم‌نشین باشد تا بتواند گفتگو کند، درست بر خلاف سوپرانقلابی‌هایی که امروز در تلویزیون می‌گویند مملکت فقط مال حزب‌اللهی‌هاست.» این کاربر از سخنان رهبر انقلاب وام گرفته که در یکی از دیدارهای خود از واژه «سوپر انقلابی» استفاده کردند و یادآور شدند: «بعضی افراد در سال‌های اول انقلاب بسیار پر شور و حرارت و به تعبیری سوپرانقلابی بودند اما استقامت و طاقت ماندن در این راه را نداشتند و نتوانستند در مسیر بمانند بنابراین مشکل‌تر از انقلابی بودن، انقلابی ماندن فردی و جمعیِ مجلس است.»

یکی دیگر از کاربران فضای مجازی در حساب کاربری خود می‌نویسد: «حزب‌اللهی، مستأجر آن خانه محقر در کرج بود که صبح رفت گچ‌کاری روزمزد و عصر کفتارها در خیابان دوره‌اش کردند. حزب‌اللهی هیچ طلبی در این ندارد جز شهادت…» این کاربر نیز در متن خود به شهید «روح‌الله عجمیان» اشاره کرده که در حوادث سال گذشته در دفاع از امنیت کشور توسط اغتشاشگران به شهادت رسید.

علاوه بر این «فاطمه محمدی» جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در واکنش به این ماجرا نوشت: «این مملکت متعلق به همه ملت شریف ایران است و بی‌شک همه ما دلبسته و عاشق امام حسین هستیم. تفکر حزب‌اللهی و انقلابی به دنبال اتحاد و انسجام و آسایش و راحتی مردم کشورش است؛ نه دو دستگی و ناامیدی در جامعه ذیل اظهارات بی‌اساس.»

«یاسر جبرائیلی» رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نیز در حساب کاربری خود به انتقادش را اینچنین بیان کرد: «(جمله) مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست، یک نمک روی زخم حزب‌اللهی‌هاست. چه، از اساس یک گزاره خلاف واقع است و تنها کارکردش این بود که بر تراژدی‌های حزب‌اللهی بودن افزود…» جبرائیلی در این نوشته، به یکی از متن‌های معروف شهید «سید مرتضی آوینی» اشاره کرده که در انتهای آن آمده است: «حزب‌اللهی بودن را با همه تراژدی‌هایش دوست دارم!»

این جماعت قلّابی...

چهره‌های بسیاری در رسانه، با موضع‌گیری خود نشان دادند آنچه معصومی اصل روی آنتن صدا و سیما بیان کرده با جهت‌گیری آنها متفاوت است. «حسین مروی» تهیه کننده برنامه زاویه در همین رابطه به ایسنا گفته است: «اصل چندصدایی فارغ از اینکه نیاز امروز جامعه ماست نیاز همه رسانه‌هاست؛ چراکه وجود چندصدایی در رسانه‌ها باعث جلب اعتماد مخاطبان می‌شود و طبیعتاً اگر مردم ببینند که صدای آنها در رسانه و به ویژه در تلویزیون شنیده می‌شود راحت‌تر به آن رسانه اعتماد خواهند کرد.»

«مهدی عرفاتی» فعال رسانه‌ای و سردبیر برنامه «به افق فلسطین» نیز در صفحه اینستاگرام خود یک استوری منتشر کرد و در آن نوشت: «حزب‌اللهی کسی بود که می‌گفت مردم عزیز ایران، جان من هزاران بار فدای شما… نه این جماعت قلّابی که می‌گویند همه ایران برای من و رفیقانم!

چند شب بعد «محمود کریمی» مداح شناخته‌شده و نام‌دار کشور در برنامه «به افق فلسطین» اعتراض خود به گفتمان مذکور را اینگونه بیان کرد: «حزب‌اللهی یا انقلابی بودن به معنای ریش بلند، یقه تا آخر بسته شده و جای مهر و تسبیح در دست نیست؛ حمله کردن به هر منتقدی نیست؛ بلکه حزب‌اللهی بودن برای رضای خدا کار کردن است. اگر تعریف آنها از آن جمله چنین شخصی بوده من حزب‌اللهی نیستم. حزب‌اللهی کسی است که رضای خدا را در نظر گرفته و به مردم خدمت می‌کند و انقلابی کسی است که سمت خوبی‌ها منقلب شود. ایران برای تمام ایرانی‌هاست!»

آنتن زنده شوخی‌بردار نیست

به نظر می‌رسد دعوت از چهره‌های مختلف طیف‌های گوناگون سیاسی و عقیدتی می‌تواند تریبون آزادی برای بیان دیدگاه‌های مختلف ایجاد کند. اما باید دید تحقق این هدف چه میزان بوده و چه موانع احتمالی بر سر راه دارد؟ در این میان گروهی از افراد سیاست‌های صدا و سیما را مورد انتقاد قرار داده‌اند. آنها به این مسئله که تریبون ملی بدون ملاحظات لازم در اختیار هر چهره‌ای قرار بگیرد تا خود را به واسطه جنجال‌آفرینی معرفی کند، اعتراض داشتند. در این رابطه «مهدی کشت‌دار» مدیرعامل خبرگزاری قوه قضائیه می‌نویسد: «تقصیر آن خانم نیست، کسی که با علم به سابقه فرد مورد اشاره او را روی آنتن زنده می‌برد باید پاسخگو باشد. آنتن زنده شوخی‌بردار نیست!»

به نظر می‌رسد آنچه کشت‌‎دار به آن اشاره کرده است مربوط به سابقه معصومی‌اصل در حاشیه‌سازی می‌شود. چند هفته پیش نیز ویدئویی از این چهره در فضای منتشر شد که در یک فضایی شبیه به سخنرانی می‌گوید: «ایران ۸ تا ۱۰ سال آینده بهشت روی زمین خواهد شد؛ تازه من ارفاق کردم. آن موقع سلبریتی‌ها جایی در این بهشت زمینی نخواهند داشت!»

حواشی معصومی‌اصل و موضع‌گیری‌های شاذ او به همین جا ختم نمی‌شود. اردیبهشت سال ۱۴۰۰ بود که ویدئویی در صفحه اینستاگرام معصومی‌اصل منتشر شد که در آن، دختری نوجوان، فائزه هاشمی را به مناظره دعوت می‌کند. این دختر نوجوان فرزند معصومی‌اصل بود که وقتی فائزه هاشمی دعوتش را پذیرفت، در ویدئوی دیگری اینطور پاسخ داد: «سلام فائزه خانم، من امروز در سایت‌ها دیدم شما پیشنهاد مناظره با من را قبول کردید و آماده مناظره با من شدید. به قول خودتان شما کاندیدای ریاست‌جمهوری هستید و شما می‌توانید از مناظره با من سو استفاده کنید. من این فرصت را به شما نمی‌دهم و البته شما قطعاً باید رد صلاحیت شوید. ان‌شاءا… مناظره ما باشد برای بعد از انتخابات. آهان، راستی من فصل امتحاناتم است و باید امتحاناتم را خوب بدهم تا آدم خوبی باشم، تا در آینده عاقبت به شر نشوم.»

همچنین «حسین سپهوند» فعال رسانه‌ای در این باره اینطور واکنش نشان داد: «به عنوان یک حزب‌اللهی عرض می‌کنم که تعریف حزب‌الله با تعریف جریانات توتالیتر و تمامیت‌خواه و خالص‌ساز متفاوت است. اینها اساتید به ابتذال کشاندن مفاهیمی هستند که از دل آنها ایثار و از خود گذشتگی و ایران‌خواهی بیرون می‌آید. ایران عزیز ما متعلق به همه ایرانیان است.»

گروگان‌گیری از نام «حزب‌الله» و «حزب‌الهی»

جامعه‌شناسان معتقدند دوقطبی کردن، موجب حرکت از مدار عقل به مدار احساسات و هیجانات می‌شود و هدف آن چیزی جز تأمین منافع چهره‌ها و باندهای مختلف نیست. با این توصیفات این نگرانی به وجود می‌آید که چنین اقداماتی و انعکاس منفی آنها در بطن جامعه آن هم تنها یک سال پس از حوادث سال اخیر و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، باعث دافعه شود.

گرچه مردم با توجه به گرایش‌های و سلایق سیاسی و اجتماعی، نقاط اشتراکات و محل اختلافات و همچنین مواضعی که نسبت به مسائل مختلف دارند می‌توانند در دسته‌بندی‌های مختلفی جای بگیرند اما گروهی از افراد با گروگان‌گیری از این عناوین و انحصاری کردن آنها به نفع خودشان، به دنبال منافع و کسب امتیازات هستند. گفتمانی که می‌کوشد با گروگان‌گیری از این عناوین برای خود نانی به تنور اختلافات بچسباند و به واسطه طرح اظهارات این‌چنین، شهرتی برای خودش ایجاد کند.

همه اینها در حالی است که رهبر انقلاب، بارها و بارها بر «وحدت ملی و اتحاد» تاکید کرده و اخیراً فرموده‌اند: «اختلافاتی قهرا وجود دارد اما نباید تبدیل به گسل شود. یک وقت زن را مطرح می‌کنند، یک وقت شیعه و سنی! اختلاف نسلی را مطرح می‌کنند. اینها راهبرد دشمن است. اتحاد مردم باید حفظ شود. دشمن با اتحاد مردم مخالف است، مایل است مردم به خاطر علایق مختلف با هم بجنگند.» مقام معظم رهبری همچنین تاکید کرده‌اند: «ایجاد دو جریانی، دو فرقه‌ای و دو قطبی از ضربه‌های مهلکی است که دشمن به‌دنبال آن است.»

در آیه ۴ سوره مبارکه قصص آمده است: «همانا فرعون در سرزمین (مصر) سرکشی کرده و مردم آنجا را فرقه فرقه کرده است.» آیه‌ای که مذموم بودن دسته‌بندی و تفرقه میان آحاد جامعه را به مسلمانان یادآوری می‌کند. البته، برای آنان که بیندیشند…