خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صد و دومین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی «برادرجان» به نویسندگی سعید نعمت الله، تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی محمدرضا آهنج رفتیم که سال ۱۳۹۸ از شبکه سوم سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت. ملودرامی اجتماعی در روزگار حضور پرتعداد سریالهای مناسبتی سیما که توانست به واسطه داستان پردازی نزدیک به ذهن و ذائقه مخاطبان آن سالهای تلویزیون، حضور پرتعداد بازیگران مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون و همچنین یک موسیقی تیتراژ پراحساس با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شود.
سریال «برادرجان» با آن دیالوگهای عجیب و غریب سعید نعمت الله، به موضوع «حق الناس» میپردازد. قصهای که سه برادر در آن رابطه بسیار خوبی با هم دارند و همگان از برابری و برادری آنها خبر دارند اما آنها ناگهان دچار حادثهای میشوند و رابطه خوب آنها تغییراتی پیدا میکند و پای حق الناس در این میان به وسط میآید. البته داستان اصلی این سریال از خاطراتنوشت مرحومه لیلا اگنجی شیرازی است که در سال ۱۳۷۱ اختلافات بر سر ارثیه و فامیلی عموهایش (اخوان سنگابی شیرازی) را تحت عنوان «برادرانی چون رفیق» به نگارش درآورد و فیلمنامه «برادرجان» با تلخیص این داستان نوشته شد.
علی نصیریان، حسام منظور، حسن پورشیرازی، آفرین عبیسی، کامران تفتی، ندا جبرئیلی، سجاد افشاریان، سعید چنگیزیان، نسیم ادبی، جلیل فرجاد، لعیا زنگنه، شیوا ابراهیمی، مارال فرجاد، آرش فلاحت پیشه، آرش تاج اصفهانی، محبوبه صادقی، علی آهنج، ندا عقیقی هنرمندانی بودند که در این سریال به عنوان بازیگر حضور داشتند.
درباره سریال «برادرجان» که پس از تولید و پخش آن با استقبال خوب مخاطبان هم مواجه شد، طبیعتاً نقد و مباحث کارشناسی زیادی در رسانهها و برنامههای مختلف مطرح شده است اما آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به این سریال تلویزیونی داشته باشیم، موسیقی تیتراژی است که به واسطه ترانه حسین غیاثی، آهنگسازی فرید سعادتمند و خوانندگی سالار عقیلی توانست یکی از مؤلفههای مهم ماندگاری این سریال شود. آن چنان که هنوز بعد از گذشت تقریباً چهار سال از پخش آن، هنوز در ذهن سالار عقیلی باقی ماند و شرایطی را ایجاد کرد تا در مراسم خاکسپاری مرحوم اکبر گلپایگانی آن را در قالب یک قطعه آوازی اجرا کند. خاطرهای که اگر به معانی مستتر در ترانه آن کنکاش دوباره ای داشته باشیم، مشاهده میکنیم که انتخاب خوانش آن در مراسمی که مزین به نام اکبر گلپا است، میتواند دربرگیرنده برداشتهای متفاوتی باشد.
موسیقی که در بحبوبه حضور بسیاری از خوانندگان موسیقی ردیف دستگاهی ایران در جریان تولیدات مرتبط با آثار موسیقایی پاپ ساخته شد و فضایی را فراهم ساخت که سالار عقیلی این خواننده خوش صدای موسیقی سرزمینمان که این روزها قدر هنر و آواز خود را کمتر میداند، ملودی را پیش روی مخاطبان قرار دهد که تقریباً از جمیع جهات، چه در حوزه ترانه، چه در حوزه آهنگسازی و چه در حوزه خوانندگی حرفهای ملودی برخاسته از جریان اصلی سریال به قدری با استقبال مواجه میشود که سالار عقیلی به انضمام اینکه برای خوانش مناسب این اثر سنگ تمام گذاشت، بلکه از آن به عنوان یکی از آثار اصلی کنسرتهایش استفاده میکند تازه و مخاطب پسندی دارد.
ملودی برخاسته از جریان اصلی سریال که معلوم است به سفارش گروه تهیه و تولید اثر متناسب با معنا و مفهوم مجموعه داستانی «برادرجان» ساخته شده است و به قدری هم با استقبال مواجه شد که سالار عقیلی به انضمام اینکه برای خوانش مناسب این اثر سنگ تمام گذاشت، از آن به عنوان یکی از آثار اصلی کنسرتهایش استفاده میکند. البته که در این مجال هرگز و هرگز نباید از تلاش گروه آهنگسازی و ترانه سرا بابت خلاقیت و ملودی که پیش روی مخاطبان قرار گرفته، غافل شد. عناصری که در بسیاری از جهات همه تلاش و زحمت یک گروه را متمرکز بر خواننده و شرایط را از مدار انصاف خارج میکند.
در این قطعه حسین غیاثی شاعر، فرید سعادتمند به عنوان آهنگساز و تنظیم کننده، نوید صالح زاده میکس و مسترینگ، رضا تاجبخش نوازنده پیانو و گیتار باس، مسعود آرامش نوازنده سنتور، علی جعفری پویان و علیرضا دریایی نوازندگان ویولن، محمد غریبی نوازنده ویولنسل، آرش اکبری نوازنده آکاردئون، کیان دارات نوازنده گیتار، علیرضا دریایی نوازنده ویولا و کمانچه و امین لطفی و حمید دلنوازی همخوان گروه اجرایی را تشکیل میدادند.
فرید سعادتمند از جمله آهنگسازانی است که طی سالهای اخیر فعالیتهای پرشماری را در عرصه آهنگسازی تجربه کرده است که از آن جمله میتوان به آلبومها، تک آهنگها، موسیقی سریالها و فیلمهایی چون «برادرجان»، «ارمغان تاریکی»، «پروانه»، «حال که می روی»، «سرو زیرآب»، «داغ نهان»، «چه بگویم»، «دلبری»، «بازی نقاب ها»، «تروا»، «نفس»، «منطقه پرواز ممنون» و «فتح غریب» اشاره کرد. آثاری که هریک به سهم خود توانستند ارتباط خوب و مؤثری با مخاطبان برقرار کرده و تبدیل به آثار ماندگاری در کارنامه فعالیتهای هنری این آهنگساز شوند.
وی از جمله هنرمندانی است که به دلیل پیشینه قابل اتکای خود در عرصه موسیقی و فراگیری آن نزد هنرمندانی چون فرهاد فخرالدینی توانسته در بسیاری از آثارش خود را به عنوان آهنگسازی مؤلف و دارای سبک معرفی کند. شکل و شمایلی که موجب شده برخی از هنرمندان ارزنده عرصه خوانندگی از جمله محمد معتمدی، محمد اصفهانی، سالار عقیلی و دیگر خوانندگان مطرح با او همکاریهای مستمری داشته باشند. چارچوبی که در آن از به کارگیری سازهای الکترونیک گرفته تا ارکستری از سازهای ایرانی دیده میشود و اتفاقاً هم در چیدمانی پیش روی مخاطبان قرار میگیرد که توانسته با ارتباط خوب آنها مواجه شود. مسیری که طبیعتاً وقتی رنگ و بوی احساسی سریالها و حس و حال ترانه و خوانش در آن قرار میگیرد طبیعتاً میتواند در برگیرنده خروجی مؤثری برای شنوندگان اثر به واسطه یک آهنگسازی سنجیده باشد.
البته که در این میان نمیتوان از پیچیدگی ساخت ملودی و ارتباط با حوزه نگارش فیلمنامه و کارگردانی سخن نگفت. زیرا این ماجرا دربرگیرنده پیچیدگیهایی است که طبیعتاً وقتی یک فیلمنامه نویس بسیار عجیب و غریبی همچون سعید نعمت الله نویسندگی سریال را به عهده میگیرد کار هم برای آهنگسازِ ما سختتر و سختتر میشود. شرایطی که به نظر میآید در سریال «برادرجان» چه در حوزه موسیقی متن و چه در حوزه موسیقی تیتراژ پیش روی سعادتمند قرار گرفته و او را مجاب کرده تا با حساسیت بیشتری در این بسته موسیقایی حضور داشته باشد.
این آهنگساز چندی قبل در گفتوگو با یکی از رسانهها درباره ذائقه مردم پیرامون موسیقی و آنچه در قالب محصول موسیقایی از جمله تیتراژ پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، گفته بود: ذائقه موسیقایی مردم در حال عوض شدن است؛ البته به اعتقاد شخصی من این دوران گذراست و باید از سر گذرانده شود. قبول دارم در اردیبهشت موسیقی نیستیم اما باور دارم اگر یک قطره گلاب اصل به مردم بدیم آنها گلستان هویت و اصالت موسیقی ایرانی را کشف میکنند. باید دید چه کاری کردهایم که گوشهای مردم از موسیقی خوب فاصله گرفته است. با همه این احوالات باز هم قطعات خوب تولید میشود اما نسبت به گذشته حجمش پایینتر است. البته که ساختار ملودی، ترانه، اجرای خواننده، تنظیم و ارکستراسیون، حتی فضای حاکم بر جامعه در ماندگاری یک قطعه میتواند تأثیرگذار باشد. از طرفی مرور زمان قضاوت خواهد کرد؛ یک هنرمند همیشه باید از خودش بپرسد در کجای جهان ایستاده و علاوه بر حساسیت به قطب نما باید به تقویم هم دقیق نظر کند.
وی ادامه داد: ما در حوزه موسیقی متن فیلم و سریال آهنگسازان خیلی خوبی داریم اما در این میان دغدغههای مالی وجود دارد؛ یعنی نمیتوانند آثارشان را به شکل ایدهآلی ارائه کنند. این به نگاه مدیریتی برمیگردد که به موسیقی فیلم و سریال توجه بیشتری کنند و قطعاتی که آهنگسازان مینویسند به بهترین شکل ارائه شود، یعنی حداقل آهنگساز بتواند قطعات را با ارکستری مناسب اجرا و ضبط کند. البته زمانی آثار درخشانی مانند «سربداران»، «بوعلی سینا»، «هزار دستان» یا حتی «شب دهم» ارائه شدند، ولی کم کم با نگاههای مدیریتی غلط و نازل به موسیقی، شاهد این هستیم که امروز یک آهنگساز حتی یک سوم از موسیقی فیلم را به دلیل هزینههای زیادش نمیتواند با ارکستر ضبط کند. متولیان امر هم که فقط درصدد انجام کارشان هستند. امروزه میبینیم برخی آهنگسازان درجه یک به دلیل اینگونه مشکلات دیگر کار نمیکنند.
سعادتمند درباره موسیقی متن و تیتراژ سریال «برادرجان» هم گفته بود: موسیقی متن برای من بسیار حائز اهمیت بوده و هست. موضوع سریال «برادرجان» را دوست داشتم؛ در مقطعی متوجه شدم باید از موسیقی دستگاهی ایران در موسیقی متن این سریال استفاده کنم و به سمت چهارگاه و شوشتری رفتم که مقداری جسارت میخواست، حتی در نوع سازبندی و ارکستراسیون نیز این موضوع را در نظر گرفتم. البته که من معتقدم تیتراژ ابتدایی، موسیقی متن و تیتراژ پایانی یک سریال باید یک انسجام درونی داشته باشند شرایطی که من سعی میکنم همواره آن را در کارهایم رعایت کنم. نکته دیگر اینکه مغز انسان یک سیستم مدیریتی یکجهته و ساده است، درست شبیه یک خط تولید، اینجا کیفیت مواد اولیه باعث مرغوبیت میشود. ای کاش ما آگاهانهتر موسیقی را برای شنیدن انتخاب کنیم. باور کنید از ملودی ذهن آدمها و زمزمههایشان میشود آنها را شناخت و فهمید.
این آهنگساز با سابقه موسیقی فیلم در گفتوگوی دیگری با برشمردن اهمیت موسیقی تیتراژها توضیح داده بود: موسیقی تیتراژ که در پایان فیلم یا سریال میآید نوعی مکمل داستان و حسنختام خوبی برای کار است، اما اینکه بیش از حد به این مقوله توجه میشود؛ اتفاقی که در سالهای اخیر در کشور ما افتاده و مردم گرایش بیشتری به سمت موسیقی با کلام در طول یا پایان سریال یا فیلم دارند. ولی به نظر من موسیقی متن خیلی مهمتر از موسیقی تیتراژ است و زحمت بیشتری هم برای آن کشیده میشود و امیدوارم مخاطبان توجه بیشتری به این مقوله داشته باشند.
به هر حال دنیای موسیقی تیتراژها، مملو از حرف و حدیثهای شیرین و تلخی است که کنکاش در درون هر یک از آنها خود به تنهایی بازکننده دریچهای است که میتواند خواننده یا پژوهشگر علاقهمند این حوزه را وارد مسیر و جریانی کند؛ مسیری که قطعاً و حتماً در برگیرنده ابعاد مختلفی است. ابعادی که هم در وجوه اجتماعی، فرهنگی و هنری و هم در وجوه اقتصادی دربرگیرنده مسائل و حواشی متعددی خواهد بود. شرایطی عجیب و غریب اما بسیار مهم که میبایست برای بررسی ابعاد مختلفش جلسات و پژوهشهای کارشناسانه زیادی برگزار و تهیه کرد. فرآیندی که اکنون در نظام اقتصادی موسیقی ایران تبدیل به یکی از ارکان مهم استمرار فعالیت خوانندگان در حوزه مارکتینگ شده است.