خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: دومین هفته آبان ماه ۱۴۰۲ هم به پایان رسید و خبرهایش در تاریخ ثبت شد. آخر هفته فرصت مناسبی برای مرور داغترین و مهمترین اخبار روزهای گذشته است؛ روزهایی که زیر خاک و خون غزه و خاکستر کمپ اعتیاد رودبار رنگ و رویی برایشان نمانده است. هفتهای که آخرین خبر ساعتی پیش آمد: «جنگندههای رژیم صهیونیستی بیمارستان الشفاء شهر غزه را هدف شدیدترین و وحشیانهترین حملات هوایی قرار دادند. این رژیم اکنون جنگ علیه بیمارستانها و مراکز درمانی غزه را آغاز کرده است.»
بزرگترین دستاورد حماس در غزه
غزه، این هفته هم سرخط خبرها بود. روزهایی که آتش جنایت اسرائیل بر سر غیرنظامیان غزه آرام نمیگیرد، فیلم خبرنگار فلسطینی جز پربازدیدترینها بود، آنجا که در پخش زنده خبری، جلیقه ضدگلوله و کلاهخودش را درآورد و گفت: «اینها صرفاً یک نماد هستند و بود و نبودشان فرقی ندارد و نمیتوانند از جان ما در برابر حملات اشغالگران محافظت کنند! ما همه اینجا منتظریم نوبتمان برسد و یکییکی به شهادت برسیم…»
از ابتدای جنگ غزه تاکنون ۴۱ خبرنگار به شهادت رسیدهاند. به نظر میرسد اگر این تعداد خبرنگار در جنگی دیگر مثل جنگ روسیه و اوکراین کشته میشدند رسانههایی که امروز سکوت کردهاند، گوش دنیا را کر میکردند. البته شاید این توقع زیادی باشد. «بی بی سی» رسانه پرمدعایی که دم از آزادی بیان میزند «ندا عبدالصمد» خبرنگاری که ۲۷ سال در بخش عربی این شبکه کار کرده بود را به دلیل اینکه در ساعات ابتدایی «طوفان الاقصی» یک پست خبری را در توئیتر بازنشر کرده و از «حماس» به عنوان «مقاومت» نام برده بود تعلیق کرد.
تصاویر جنایات اسرائیل در این مدرسه آنقدر دردناک است که بسیاری از رسانههای دنیا نتوانستند بدون سانسور آن را به مخاطبانشان نشان دهند. اخبار این روزهای غزه تلخ و زجرآور است؛ اما بسیاری معتقدند موج اسرائیلستیزی که جهان را در بر گرفته بزرگترین دستاورد حماس در این عملیات بوده است. همچنین این حقیقت برای بسیاری از مردم دنیا روشن شده که حقوق بشر، صلحطلبی، انساندوستی و آزادی بیان برای بعضی دولتها و رسانهها، نمایش و ادایی بیش نیست.
این هفته همچنین پیشبینیهای زیادی درباره سخنرانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان مطرح شد. عدهای قاطعانه گفتند که او قرار است در سخنانش شروع جنگ جهانی سوم را خبر دهد، عدهای هم خبر از آن میدادند که او میخواهد پیشنهاد آتش بس را مطرح کند. روز سخنرانی فرا رسید و دبیرکل حزبالله مثل خطی روی تمام پیشبینیها کشید. در سخنان او نه نشان از زمان حمله احتمالی به اسرائیل بود، نه از موضع خود عقب نشست. شاهگل صحبتهای سیدحسن نصرالله آنجا بود که گفت: «عدهای میگویند حزبالله وارد جنگ با اسرائیل میشود یا نه؟ باید بگویم ما سالهاست با اسرائیل وارد جنگ شدهایم!»
دم خروسها!
مردم ترکیه هم در حمایت از فلسطین سنگ تمام گذاشتهاند و وقت و بیوقت به خیابان آمدهاند؛ کالاهای اسرائیلی را تحریم کردهاند و در صفحات مجازی محتوای ضدصهیونیستی به اشتراک گذاشتهاند. علاوه بر این، اگر اخیراً در فضای مجازی سری چرخانده باشید حتماً از اقدامات «اردوغان» رئیسجمهور ترکیه و حمایتش از فلسطین شنیدهاید. روزی نیست که مصاحبه یا اقدامی از اردوغان در رسانهها منتشر نشود. اما همه ماجرا این نیست!
بعد از آنکه رهبر انقلاب در سخنان اخیر خود فرمودند که راههای رسیدن سوخت و نفت به اسرائیل باید قطع شود، توجهات به این مسئله جلب شد که کدام کشورها در این زمینه از رژیم اشغالگر حمایت میکنند. تا اینکه مشخص شد سوخت هواپیماهایی که غزه را بمباران میکنند، توسط دولت ترکیه تأمین میشود؛ دولتی که رئیسجمهورش هرروز برای مردم غزه اشک تمساح میریزد! کاربران زیادی در فضای مجازی به این موضوع پرداختند که آنچه اردوغان اخیراً در حمایت از غزه مطرح کرده، فقط بازی رسانهای بوده تا موجب اعتراضات مردم کشورش نشود.
بازیهای سیاسی و رسانهای در این مدت کم نبوده است. در کشور خودمان هم از این موارد داشتهایم. «مولوی عبدالحمید» در تحلیلی عجیب مشرق و مغرب را به هم پیوند زد و تحلیلش از سخنان سیدحسن نصرالله این بود که او نمیخواهد از فلسطین دفاع کند. کاربران فضای مجازی خیلی زود از خجالت این ادعا و تحلیل درآمدند و در صدر آنها عطاالله مهاجرانی اینطور نوشت: «جناب شیخالاسلام! احسنت بر شما که دلسوز حماس و فلسطین و دشمن اسرائیل هستید و منتقد سید حسن نصرالله! حزبالله لبنان تا به حال بیش از پنجاه شهید در مواجهه با ارتش اسرائیل دادهاند. جنابعالی در زاهدان در دفاع از فلسطین مظلوم و علیه اسرائیل راهپیمایی کنید. همین حد انتظار میرود!»
سوختهنفسان در آتش کینه سوختند
خبر ناگوار دیگر در این هفته که دلمان را به درد آورد آتشسوزی در یک کمپ ترک اعتیاد واقع در شهرستان لنگرود استان گیلان بود که به دنبال آن ۳۲ نفر جان خود را از دست دادند و ۱۷ نفر مصدوم شدند. ابتدا دلیل حادثه لوله بخاری کمپ عنوان شد اما با بررسیهای بیشتر، «حادثه» بودن آنچه رخ داده زیر سوال رفت.
عدهای از کارشناسان با توجه به وضعیت نابسامان فعلی کمپهای ترک اعتیاد، این احتمال را مطرح کردند که آتشسوزی میتواند توسط یکی از معتادان رخ داده باشد. آنها این موضوع را بیان کردند که ورود معتادان به این کمپها از حالت اختیاری خارج شده و به نوعی زندانی تبدیل شده است. بنا بر این تحلیل، احتمال ایجاد آتشسوزی توسط افراد داخل کمپ بالاتر رفت.
تحلیلهای مختلف درباره علت این حادثه ارائه میشد تا اینکه وزیر کشور خودش را به محل حادثه رساند. بعد از گذشت چند روز و با تلاش نیروهای امنیتی، متهم این پرونده حین فرار از رودبار، دستگیر شد. جوان ۲۸ سالهای که در اعترافات اولیه خود عنوان کرد حوالی ساعت ۵ بامداد روز حادثه با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود از دیوار پشت کمپ وارد ساختمان شد و ساختمان کمپ را آتش زده است. او انگیزه خود را اختلافات شخصی با مالک کمپ ترک اعتیاد اعلام کرد.
وزیر مسکن دلش را به بانکها خوش نکند!
وزیر جدید مسکن مدعی شده که از سال آینده هر هفته مسکن تحویل مردم بیخانه بدهد. او اینطور گفته است: «بیش از ۵۱ هزار هکتار زمین در سراسر کشور در قالب طرح نهضت ملی مسکن تأمین شده؛ توافقاتی با بانکها در راستای اعطای تسهیلات مسکن انجام شده که اگر این توافقات از سوی بانکها اجرا شود تا پایان سال ۵۰۰ هزار قطعه زمین روستایی و ۵۰۰ هزار قطعه زمین شهری را واگذار خواهیم کرد و تا سال آینده این اراضی مجموعاً به ۲ میلیون قطعه خواهد رسید.» وزیر مسکن در حالی دلش را به وام دادن بانکها خوش کرده که در گزارشی مشخص شده بانکها بیشترین تسهیلات خود را به کارکنان خودشان اختصاص دادهاند و این سالها تنها یک درصد از منابعشان را برای وام ازدواج و فرزندآوری خرج کردهاند!
با وضعیت وام دادن و پرداخت تسهیلات بانکها بعید به نظر میرسد قشر ضعیف یا متوسط بتواند برای خود خانهای دست و پا کند. با حقوقهای امروزی قشر متوسط، بازپرداخت ماهی ۳۰ میلیون تومان غیرممکن اگر نباشد، در توان اکثریت مردم نیست. کاش مسئولان این طرحها را بر اساس حقوق مردم تدوین کنند نه بر اساس حقوقی که خودشان میگیرند.
مسکن، در سالهای گذشته یکی از موضوعات داغ مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری بوده است. دولتها آمدند و رفتند، هرکدام وعدههایی دادند که مردم اجارهنشین را خانهدار کنند؛ اما عمر ریاستشان یا توان مدیریتشان کفاف نداد. دولت محمود احمدینژاد، دورانی بود که خانوادههای زیادی خانهدار شدند. خانههایی که گرچه کمکیفیت هستند و دیوارهای میانشان کاغذی است صدای اما دست کم صاحبانش سر سال نگران جابجایی و گشتن دنبال خانه جدید و کشیدن منت صاحبخانههای جدید را ندارند.
در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی نام «مسکن مهر» به پروژه «مسکن ملی» تغییر کرد اما خروجی آن از یک تغییر اسم فراتر نرفت و آن چنان که ادعا میشد، خانهای برای مردم ساخته نشد. تا اینکه نوبت به دولت سیزدهم و ابراهیم رئیسی رسید. با همه اینها، تا اینجای کار روند ساخت و تحویل خانه بر اساس وعدههای روزهای انتخابات پیش نرفته است. با همه اینها امید داریم این وعدههای وزیر عملی شوند و مردم خانهدار. وعده ما به وزیر هم سال آینده باشد که سراغش برویم.
سگهای ولگرد، صاحبان این روزهای پارکها
این روزها تا چشم کار میکند سگهای ولگرد خیابانها را پر کرده است. کار از مناطق دورافتاده، کوهپایهای و در حال ساخت و ساز گذشته است؛ کافی است سری به یکی از پارکهای تهران بزنید، تعداد سگهای ولگرد آنقدر زیاد شده که بعید است از حضور در پارک لذتی ببرید. سگهای ولگردی که گذشته از آسیبهای محیط زیستی، هرروز یک حادثه انسانی نیز به بار میآورند و دست و پای کودکان را طعمه میکنند و به جان بزرگسالان میافتند. این آش آنقدر شور شده که حتی کسانی که خودشان سگ خانگی دارند به دلیل احتمال حمله سگهای ولگرد، نمیتوانند حیوانشان را برای چرخاندن به پارکها ببرند!
این معضل به شهرهای اطراف تهران هم رسیده است. رئیسشبکه بهداشت دماوند اعلام کرده در ۷ ماه گذشته با ۳۰ درصد افزایش، ۹۰۰ مورد مراجعه بهخاطر گاز گرفتن سگهای ولگرد ثبت شده است. بدون احتساب هزینه پزشک و پانسمان و تجهیزات، فقط سرم و واکسن هاری این افراد یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان شده است.
چه کسی مسئول رسیدگی به این مسئله است؟ قطعاً شهرداریها موظف هستند سگهای ولگرد را از محل زندگی مردم دور کنند. اما بارها شاهد بودهایم عدهای با حمایت بیجا از سگهای ولگرد مانع رسیدگی مأموران شهرداری شدهاند. روشن است که تداوم این اوضاع برای مردم و محیط زیست خطرات جدی به همراه دارد و مسئولان باید تصمیم قاطعی درباره سگهای ولگرد بگیرند چون مدتی است برای تردد عادی در بعضی محلهها باید رکورددار دوی سرعت باشیم تا آسیبی نبینیم!
هرکول ایرانی بازهم به فینال رسید
قهرمانان بدنسازی این روزها چشم و گوششان به بزرگترین مسابقه معتبر بدنسازی دنیا بود. «مستر المپیا» جایی که قهرمان نامدار شیرازی ما سال گذشته مدال طلایش را به خانه آورد. مثل دور قبل، هادی چوپان به فینال این رقابتها راه یافت اما در فینال در عین ناباوری به مدال نقره رسید. هادی چوپان با انتشار پستی در صفحه شخصی خود از مردم ایران بابت اینکه نتوانسته دوباره مدال طلا کسب کند عذرخواهی کرد.
اما آنچه در این رقابتها مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفت، انتشار کلیپی از هادی چوپان بود که در حاشیه این مسابقات منتشر شد. ویدئویی که او به ورزشکاران ایرانی این رشته میگوید هیچوقت از کشور خود بد نگویید؛ ما تمدن چندین هزارساله داریم، در مقابل کشورهایی که عمرشان به سیصد سال هم نمیرسد از کشورتان بد نگویید با افتخار سرتان را بلند کنید و بگویید ایرانی هستید.
یا دعوت نکنید یا حرف مهمانتان را بشنوید
حواشی یک برنامه تلویزیونی زنده هم این هفته سوژه داغ خبرنگاران و مردم شد؛ جایی که پدر شهید «روحالله عجمیان» در برنامه زنده از روند رسیدگی به پرونده قاتلان فرزند شهیدش اعتراض کرد و مجری سعی داشت او را قانع کند تا گفتگو به مسیر مساعدی بگردد. اما پدر شهید مقاومت کرد و گفت که معتقد بود یا دعوت نکنید یا حرفهایم را بشنوید. او بعد از آنکه از مداخله برخی نامها در روند رسیدگی به پرونده پسرش اعتراض کرد، صحنه برنامه را ترک کرد.
این اتفاق باعث واکنشهای مختلفی در فضای مجازی شد. عدهای صداوسیما را نقد کردند، عدهای پدر شهید را، عدهای دیگر مجری را و عدهای هم قوه قضائیه را. شبکههای معاند هم که تا دیروز از قاتلان شهدای مدافع امنیت دفاع میکردند، از روند رسیدگی قوه قضائیه به پرونده متهمان و اغتشاشگران انتقاد کردند!
سروصدا آنقدر بالا گرفت و در نهایت قوه قضائیه در گزارشی عنوان کرد که قاتلان شهید عجمیان به سزای عمل خود رسیدهاند اعدام یا محکوم شدهاند. همچنین فردی که توسط پدر شهید به مداخله در روند رسیدگی به پرونده متهم شده بود، اعلام کرد علت ورودش به این ماجرا درخواست جامعه پزشکی بوده است. با همه اینها قوه قضائیه بار دیگر متذکر شد ورود این چهره به پرونده، تأثیری در تغییر رأی قضات نداشته است.