خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: شواهد زیادی مبنی بر کشتار جمعی فلسطینیان توسط گروههای صهیونیستی از آغاز اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ گرفته تا جنایات کنونی صهیونیستها در حق فلسطینیان وجود دارد؛ جنایتهایی چون بمباران بیمارستانها، عبادتگاهها و مکانهای دیگری که باید از بمباران در امان میبود، همگی بر ماهیت این رژیم رو به زوال دلالت دارد.
آمیخای الیاهو، یکی از وزرای کابینه رژیم جنایتکار صهیونیستی به وضوح از ماهیت این رژیم پرده برداشت و درخواست استفاده از بمب اتمی علیه مردم غزه را مطرح کرد تا ماهیت گذشته و امروز این رژیم رو به زوال را برای جهانیان هویدا کند.
در همین راستا خبرنگار مهر جهت بررسی پیشینه اظهارات این وزیر صهیونیستی و بازتاب آن در سطح جهان عرب و جامعه بینالملل گفتوگویی را با «یحیی ابوزکریا» نویسنده، محقق و شخصیت رسانهای الجزایری انجام داده که شرح آن در ادامه میآید.
سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان روی تحولات میدانی و افزایش تنش در روزهای پیش از انجام سخنرانی وی و تحرکات مقاومت در جبهه شمالی اراضی اشغالی متمرکز بود. دبیرکل حزبالله لبنان در این سخنرانی بر افزایش عملیاتها، استفاده از سلاحهای مختلف برای اولین بار در تاریخ مقاومت لبنان و همچنین پرواز هواپیماهای بدون سرنشین، پهپادهای هجومی و پرتاب برخی موشکها که برای اولین بار در این جنگ استفاده شدند، اشاره کرد. برداشت شما از سخنان نصرالله در این خصوص چیست؟
مقاومت اسلامی لبنان تجربهای طولانی در مبارزه با رژیم صهیونیستی دارد و با توجه به تاریخچه مقاومت و ماهیت تفکر راهبردی سید حسن نصرالله، مقاومت لبنان دریافته که درگیری با رژیم صهیونیستی یک درگیری طولانیمدت است، چرا که رویارویی با آمریکا و کشورهای غربی به شمار میآید؛ این کشورها حامی رژیم صهیونیستی هستند و از نظر آنان مقاومت اسلامی، با شکست ارتش رژیم صهیونیستی به مجموعهای از اهداف دست خواهد یافت. نصرالله در سخنرانی خود به این موضوع اشاره کرد.
سخنرانی منطقی و متوازن نصرالله ویژگیهای رویدادهای مرحله بعد در جبهه فلسطین، جبهه لبنان و سایر جبههها را ترسیم کرد. بیتردید عملیات جاودانه طوفان الاقصی میدانهای مقاومت را به یکدیگر نزدیک کرد و سطح نشستها، دیدارها، مشورتها و هماهنگی راهبردی و تاکتیکی گروههای مقاومت را بالا برد. در همین چارچوب درگیری در جنوب لبنان تشدید شد و پهپادهایی مورد استفاده قرار گرفت که استفاده از آنها حامل برخی پیامها بود. رژیم صهیونیستی این پیامها را به خوبی درک میکند و میداند که نمیتواند با تمام جبهههای گشودهشده در برابر خود روبرو شود. بله، آنها در سطح سخنرانی رسانهای چیز دیگری میگویند، اما در عمل نماینده آمریکایی خود را به لبنان میفرستند و اظهار میکنند که ما خواهان تشدید تنشها در مرز لبنان نیستیم. هدف مقاومت لبنان از درگیری در مرزهای جنوبی این کشور با رژیم صهیونیستی کاهش فشار از روی مقاومت فلسطین است.
سطح بیانیه پایانی اجلاس سران کشورهای عربی و سخنرانی نصرالله درباره غزه چه میزان تفاوت داشت؟ آیا بیانیه پایانی این اجلاس با جنایات و کشتارهایی که توسط دشمن صهیونیستی در غزه انجام میشود متناسب بود؟
مردم جهان عرب و جهان اسلام چند دهه است که دیگر بر تصمیمگیرندگان سیاسی کشورهایشان تکیه نمیکنند، چرا که مردم عرب در یک سمت و سو هستند و نظامهای رسمی عربی در سمت و سویی دیگر. این نظامها زاییده توافقنامه «سایکس پیکو» هستند و به ویژه پس از عادیسازی روابط میان برخی کشورهای عربی با اسرائیل بیشترشان تحت حمایت آمریکا و اسرائیل قرار گرفتند.
فلسطین به هیچ عنوان متکی به هیچیک از اجلاسهای سران کشورهای عربی نیست. همه این اجلاسها شکست خوردهاند. گاهی برخی از این اجلاسها با اجازه واشنگتن برگزار میشوند. اجلاس اخیر ریاض نشان دهنده اوج شکست این کشورها بود و با آن بیانیه خجالتآور به پایان رسید که از دادستان دیوان کیفری بینالمللی درخواست کرد جنایات اسرائیل را پیگیری کند. اگر واقعاً سران کشورهای عربی به دنبال مجازات اسرائیل هستند باید عادیسازی روابط با این رژیم را لغو و سفرای رژیم صهیونیستی را از پایتختهای خود اخراج کنند.
در واقع مردم جهان عرب و جهان اسلام میدانند در شرایطی که مردم غزه با غم، اندوه و کشتار جمعی دست و پنجه نرم میکنند، هر اجلاس عربی و اسلامی که برگزار شود نمایشی کمدی است.
اخیراٌ «الیاهو» وزیر کابینه رژیم اشغالگر قدس، فلسطینیها را به طور مستقیم به نابودی با سلاح اتمی تهدید کرد. ابتدا میخواهیم به واکنش غرب نسبت به این رسوایی و جنایت انسانی بپردازیم. غرب همواره از بمب اتمی به عنوان خط قرمزی صحبت میکند که هرگز نمیتوان از آن عبور کرد. با این وجود چرا شاهد واکنش و یا پاسخی جدی از سوی مسئولان غربی به سخنان الیاهو نبودیم؟
اصولاً باید به این نکته اشاره کرد که استعمار غرب از چند دهه پیش قاعدهای را مبنی بر این وضع کرد که ما غربیها تولیدکننده هستیم و شما مسلمانان مصرفکننده؛ پس باید پول و نفت خود را به ما بدهید تا ما محصولات تمدن خود را به شما بفروشیم و هر کشور عربی و اسلامی که به استقلال سیاسی و اقتصادی فکر کند محکوم به محاصره اقتصادی، محدودیت و حتی نابودی خواهد بود؛ دقیقاً مانند اتفاقی که در سوریه رخ داد و مانند ایران که از ابتدای انقلاب مبارک اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) با محاصره اقتصادی روبرو شد. امام خمینی (ره) از ابتدا وضعیت جهان اسلام را درک کرد و تصمیم به ساختن کشوری متکی بر علم و تمدن گرفت؛ از این رو ایران تاکنون با صدها توطئه و چالش مواجه شده است.
تمامی گزارشهای غربی تأیید میکند که اسرائیل بیش از ۲۰۰ بمب اتمی دارد و برخی گزارشها حاکی از آن است که این رژیم ۵۰۰ بمب اتمی در اختیار دارد. غرب به دلیل همدستی و اتحاد بنیادین با رژیم صهیونیستی در این باره سکوت اختیار کرده است. غرب رژیم صهیونیستی را پایه و اساس حضور خود در جهان اسلام میداند و به همین دلیل به حمایت حقوقی، سیاسی، مالی، دیپلماتیک و رسانهای از این رژیم اقدام میکند. در واقع غرب به سرکردگی آمریکا حقوق بینالملل را در راستای حمایت از رژیم صهیونیستی تغییر داد و بدین ترتیب برای نسل کشی پیاپی مردم مظلوم فلسطین به این رژیم چراغ سبز نشان داد.
به نظر شما آیا وزیر تندرو کابینه رژیم صهیونیستی با مطرحکردن این تهدید که سیاست چند دههای اسرائیل در خصوص ابهام هستهای را برملا کرد دچار اشتباه شد؟ و آیا این رخداد یک اشتباه کلامی بود که نخستوزیر رژیم صهیونیستی به سرعت آن را محکوم کرد؟ یا اینکه این یک تهدید جهت پاسخ به نگرانیهای شدید در مورد نابودی "اسرائیل" و تهدید موجودیتی این رژیم پس از اجرای عملیات طوفان الاقصی است که به عنوان گزینهای روی میز مطرح شده است؟
از زمانی که آمریکا راز معادله هستهای را به واسطه اوپنهایمر کشف کرد، اسرائیل پروژه اتمی خود را به راه انداخته است. در واقع آمریکاییها در توسعه پروژه اتمی صهیونیستها سهیم بودند. زمانی که «مردخای وانونو» اسرائیلی جزئیات پروژه اتمی صهیونیستها را فاش کرد، موساد او را از اروپا ربود و در زندانهای اسرائیل زندانی کرد. وزیر کابینه رژیم صهیونیستی با مطرحکردن تهدید حمله اتمی دکترین صهیونیستها مبنی بر نفرت نسبت به مسلمانان فلسطینی و ریشه کنی و نابودی آنان را منعکس کرد. بدون شک اگر اسرائیل در معرض تهدید موجودیتی قرار بگیرد، از تمامی بمبهای اتمی خود استفاده خواهد کرد.
علاوه بر این، تهدید «الیاهو» به استفاده از بمب اتمی نشاندهنده عمق فروپاشی ارتش رژیم صهیونیستی است که تکیهگاه اصلی این رژیم متجاوز به حساب میآید. طوفان الاقصی تمامی سازمانهای امنیتی صهیونیستی را به لرزه درآورد؛ سازمانهایی که خود را به عنوان باهوشترین، خطرناکترین و آگاهترین سازمانها در جهان معرفی میکردند.
متهمکردن ایران به تلاش برای تولید بمب اتمی، محور اصلی سیاست نژادپرستانهای بود که به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس آن را اتخاذ کردند. آنها بر اساس این سیاست آتش فتنههای فرقهای و مذهبی را در منطقه شعلهور ساختند و میتوان گفت منطقه را در دریایی از خون، تاریکی و جهل غرق کردند. حال چرا شاهد نگرانی سران کشورهای عربی نسبت به اظهارات اخیر وزیر کابینه رژیم صهیونیستی نبودیم؟ آیا بمب اتمی اسرائیل تهدیدی برای همه کشورها و مردم منطقه به شمار نمیآید؟
رژیمهای عربیِ وفادار به آمریکا که توسط پایگاههای آمریکایی، سیا و موساد محافظت میشوند، کشورهایی هستند که در چارچوب برنامههای آمریکا و اسرائیل عمل میکنند. این برنامهها تلاش دارند با گسترش فرقهگرایی مذهبی، القای شرارت ایران و مقاومت در منطقه و القای اهریمنیبودن اندیشه مقاومت و هر چیزی که نابودی اسرائیل را تسهیل میکند به اهداف خود دست یابند.
این کشورهای عربی وظیفه داشتند هر اقدامی را علیه ایران اسلامی انجام دهند. پس از انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی (ره) بنیانگذار این انقلاب اعلام کردند که فلسطین آرمان ماست. ایشان سفیر رژیم صهیونیستی را از تهران اخراج و سفارت دشمن را به سفارت فلسطین مبدل کردند.
برخی از مفسران و صاحبنظران بر این باورند که با توجه به اقدامات وحشیانه، جنگ و کشتار بیرحمانه به دستور مقامات رژیم صهیونیستی، وجود بمب اتمی در این رژیم خطرناکترین تهدید برای جهان عرب و جهان اسلام محسوب میشود، بهویژه آنکه مقامات صهیونیستی هیچ مانع و عامل بازدارندهای را در مقابل خود نمیبینند. آیا این مسئله نمیتواند نقطه شروع کارزار جدیدی برای انزوای رژیم صهیونیستی و درخواست ایجاد محدودیت در زرادخانه هستهای آن باشد؟ به نظر شما چه سازمانها و دستگاههایی در این زمینه مسئولیت دارند؟
غربیها به خوبی میدانند که رژیم صهیونیستی نه تنها تهدیدی برای امنیت کشورهای عربی و اسلامی، بلکه تهدیدی برای امنیت جهانی به شمار میآید. در نظرسنجی گسترده اروپایی که توسط کمیسیون اروپا در دوره ریاست «رومانو پرودی» بر این نهاد اروپایی با موضوع پرسش درباره خطرناکترین کشور برای صلح جهانی به انجام رسید، پاسخ ۹۰ درصد اروپاییها به این پرسش، اسرائیل بود.
پس از این رخداد یکی از مقامات بینالمللی به دیدار پرودی رفت و از وی خواست که نتایج این نظرسنجی را منتشر نکند. سپس صهیونیستها به بحران کاریکاتورهای توهینآمیز نسبت به پیامبر گرامی اسلام (ص) در دانمارک متوسل شدند تا مسلمانان را دشمنان آزادی معرفی کنند.
امروز مردم غرب و جهان در پاسخ به پیامدهای کشتار کودکان غزه با بمبهای ممنوعه بینالمللی، برای محکومیت استکبار صهیونیستی به جوشوخروش درآمدهاند. در واقع ما نیازمند یک مبارزه فکری، رسانهای و سیاسی جهانی برای افشای ماهیت رژیم صهیونیستی هستیم؛ رژیمی که با صلح بشری در ستیزه است.