خبرگزاری مهر؛ گروه استانها: کتاب یار مهربان است و دوست خاموش ما و مطالعه، غذای روح و درمان بیماریهای فکری است. کتاب، معلمی همیشه در دسترس، ساده و خودمانی و صمیمی است که بدون هیچ چشمداشتی، بی ادعا و بدون تکلف و منّت، آنچه دارد در اختیار ما میگذارد. کتاب بسان خورشید فضای زندگی را روشن میکند و به همگان نور و شعف و گرما میبخشد و مثل باران بر سرزمین دلها میبارد و اندیشهها و کردارها را رونق و زیبایی میدهد و طراوت میبخشد. در ادامه گفتوگو با نویسندگان کردستانی، این بار با اهل قلم کامیارانی گپو گفتی داشتیم.
جبار شافعیزاده از نویسندگان پرتلاشی است که به رغم کمبود امکانات با اراده و پشتکار قویای توانسته است به فرهنگ این مرزوبوم خدمت کند. شافعیزاده متولد سال ۱۳۵۷ روستای گازرخانی از توابع کامیاران است که از سال ٨۱ نوشتن داستان را به شکل جدی آغاز کرده است.
تازهترین کتابی که از او منتشر شده رمان کوردی شاماران است. او درباره شاماران توضیح میدهد که شاماران بازآفرینی اسطوره کهن شاماران است که برای ما ملت کورد نماد دانایی و حکمت و باروری است.
شاماران الگوی نمادین زنی است که جهان معاصر به شدت به آن محتاج است. حضور شاماران در گستره هستی و دمیدن تفکر او در کالبد جامعه انسانی ما میتواند از تفکرات ضدبشری و مصیبتهای اجتماعی زیادی جلوگیری کند. شاماران تفکر گمشده و معصومیت تاریخی گم شدهای است که بدون حضور وی جهان همچنان در تاریکی سقوط خواهد کرد و روز روشن را تجربه نخواهد کرد.
وی در جواب پرسش اول ما که کی و چگونه به استعداد نویسندگی پی میبرد، میگوید: اولین جرقههای نوشتن را معلم گرانقدرم آقای سدری که از سنندج میآمدند در ذهن من به وجود آوردند و در کلاس انشای ایشان به نوشتن علاقهمند شدم. بعدها از آقای حامد عابدی بسیار آموختم که در کامیاران کارگاه ادبیات برگزار کردند و در پرورش نسلی از نویسندگان و شاعران پیشرو سهم بسزایی ایفا کردند. زندهیاد ثریا قزل ایاغ استاد کتابداری و ادبیات کودک در دانشگاه تهران مسیر چاپ اولین آثارم را با حمایت آقای شهرام اقبالزاده فراهم کردند و باعث شدند باور کنم که توان نوشتن و خلق ادبی دارم.
شافعیزاده همچنین در خصوص اینکه ایده کتاب نوشتنش چگونه در ذهنش شکوفا شده، اضافه میکند ایدهها را از هستی و زندگی واقعی دریافت میکنم. جهان و زندگی منبع عظیم و ارزشمندی برای خلق ادبی و هنری هستند. آدمهای اطراف، اشیا و روابط انسانی عناصری هستند که تخیل نویسنده را برای نوشتن یک قصه برمیانگیزانند. البته اگر دیدگاه متفاوت و منحصر به فردی به آنها داشته باشی و بتوانی از هستی و زندگی در آن عادتزدایی کنی. داستان از حیرت انسان در برابر پدیدهها نشأت میگیرد و پا به ذهن نویسنده میگذارد.
خلق هر اثری زمان خاص خودش را دارد
وی اعلام کرد: «نوشتن همیشه امری سخت بوده و هست. به مثابه پوستاندازی میماند. خلق هر اثری زمان خاص خودش را میخواهد. نمیتوان به نوشتن مثل یک رفتار تصنعی و رباتیک نگاه کرد و زمان فیزیکال خاصی را برایش معین کرد. زمان برای یک نویسنده بیشتر از یک مفهوم فیزیکی، فهمی روانشناختی است. بنابراین به کیفیت اثر ادبی و حالات روحی روانی فرد بستگی دارد. اثر ادبی را نمیشود تولید کرد. کسانی که ادبیات و هنر را به صنعت فرهنگ بدل کردهاند، روح حقیقی اثر ادبی و هنری را نابود کرده و به سلاخی اثر مبادرت میکنند.»
این نویسنده کامیارانی در خصوص اینکه تاکنون چه کتابهایی نوشته است و در چه موضوعات و سبکی کتاب مینویسید یا انتخاب میکند، میگوید: «برای نوشتن خودم را به یک گروه سنی خاص یا یک موضوع ویژه محدود و مقید نکردهام. هر داستانی پنجرهای را پیرامون هستی به روی بشر خواهد گشود. برخی از آثارم را برای کودکان نوشتهام. تعدادی را برای نوجوانان و چند تایی را هم برای بزرگسالانی که در ذهن من حضور داشتهاند. نوشتن هم عین خود زندگی و ذرات مکرر هستی، پدیدهای ساری و جاری است. که امر اساسی و بنیادینی است که نمیتوان هیچ سد و مانعی در برابر آن ساخت. باید اجازه داد روان باشد و راه خود را تجربه کند.»
شافعیزاده در خصوص اینکه بازخورد جالبی از مخاطب کتابهایش داشته که برای او پررنگ باشد، به خبرنگار مهر میگوید: «برای من مخاطب ارزش بسیاری دارد. مخاطب جراح روح آثار یک نویسنده است. بدون حضور هوشمندانه او هیچ نویسنده و هیچ اثر ادبی و هنریای رشد نخواهد کرد. بازخورد هر مخاطب دریچه تازهای به روی اثر و نویسنده خواهد گشود تا از افق وسیعتری به کشف و مکاشفه خود و هستی بپردازد. بشخصه پیش از انتشار هر اثری، از مخاطبان آثارم بازخورد گرفته و در معنا و ساختار اثرم به کار گرفتهام.»
این نویسنده کامیارانی در این قسمت از گفتوگو از مسائل و مشکلات پیشروی حوزه نویسندگی میگوید و میافزاید: «از مشکلات اساسی برای هر نویسنده فقدان مخاطب حرفهای، کالایی شدن کتاب، نبود ناشران تخصصی، بیتوجهی سیستماتیک به ادبیات و… است از جامعه انتظار دارم باوجود تمام مصائب و مصیبتها کتاب بخوانند، چرا که خواندن هر کتابی به مانند افروختن یک شمع میان تاریکی است.»
چهرههای جدید باید پا به میدان بگذارند
وی تصریح کرد: من در تمام این سالها در کنار مخاطبان و علاقهمندان به ادبیات بودهام و به فراخور توانم کارگاه ادبی برگزار کردهام تا نوشتن هیچ گاه متوقف نشود و چهرههای جدید پا به میدان خلق ادبی بگذارند. سعی کردهام همه را بخوانم چون هر کتابی گفتمان خاص خودش را به انسان پیشکش میکند. شیرزاد حسن، بختیار علی، عطا نهایی، هیوا قادر، مارکز، کافکا، کامو، کالوینو، وولف، عباس معروفی، هوشنگ گلشیری، اگزوپری، سیلور استاین، هوشنگ مرادی کرمانید و جمشید خانیان از نویسندگان مورد علاقهام هستند.
وی ادامه داد: مطالعه و یادگیری مطالب جدید به بهبود عملکرد فردی و اجتماعی ما کمک خواهد کرد. برای مطالعه و یادگیری روشهای مختلفی وجود دارد. استفاده از کتاب صوتی و چاپی جزو رایجترین روشها برای یادگیری هستند. هر یک از این روشها مزایا و معایب مربوط به خود را دارند به همین جهت همیشه با یکدیگر مقایسه میشوند.
از جبار شافعیزاده هم نظرش را درباره کتاب الکترونیکی و صوتی میپرسیم و اینکه آیا میتوانید با اینگونه کتابها رابطه برقرار کنید، میگوید: «کتاب در هر شکل و فرمتی ارزشمند است. انسان دوران مدرنیته و پسامدرنیته نخواهد توانست به کتاب کاغذی به عنوان پدیدهای نوستالژیک اکتفا کند و نسبت به آن متعصب بماند. کتاب الکترونیکی دروازه نوینی است که نباید پشت آن بمانیم بلکه باید از آن عبور کنیم و در اتاق هستی ساکن شویم و در جغرافیای آن سفر کنیم. کتاب صوتی هم بسیار ارزشمند است و طعم خاص خود را دارد. دیدن و شنیدن در کنار هم به عنوان دو خط موازی افقهای تازهای را پیش روی انسان معاصر گشوده و راههای نوی را پیش پایش میگذارند.»