به گزارش خبرگزاری مهر، طه اسداللهی پژوهشگر مطالعات اجتماعی طی یادداشتی به موضوع «چالشهای حق داشتن پوشش در دوره رضاشاهی» پرداخت که جزئیات آن به شرح زیر است:
داشتن پوشش برای همه افراد یک حق است. از این جهت همه مردم و نیز دولت به حفظ احترام و حمایت از این حق موظف هستند. هیچ کس حق ندارد مردان یا زنان را به نداشتن پوشش ملزم کند و یا به عبارت دیگر اجبار به کشف حجاب کند. البته نگاه به تاریخ معاصر ایران در دوره رضاشاه مخلوع نشان دهنده این امر است که وی با استدلال مدرنیته و البته در اصل مدنیزاسیون به بهانه تجدد و تربیت زنان ایرانی؛ با زور و تهدید سعی به تغییر در پوشش مردم ایران و البته کشف حجاب زنان کرد.
در این مسیر رفع حجاب، تربیت و تجدد نسوان نام گرفت و در آن تاکید شد که لباسی که امروز زنان عالم میپوشند ایرانی است و با شریعت اسلام مغایرت ندارد و نیز برای تطهیر این امر زنان بدنام و فاسد را از (به اصطلاح خودشان) پوشیدن لباس تجدد زنان شرافتمند منع کردند.
مطالعه اسناد مربوط به این دوره زمانی نشاندهنده این است که چطور خانوادههای ایرانی و زنان مسلمان در برابر این امر و برای بهرهمندی از حق خود تلاش کردند و دولت وقت را با مشکل مواجه کردند. حتی مجریان این قانون از طرف مردم تهدید شدند. نمونههایی که بعد از این آورده شده است اشاره به مبارزه مردم برای حفظ حق پوشیدگی و امنیت روانی ایشان در دورهی قانون منع پوشش است.
حاکم اصفهان در ابتدای اجرای قانون کشف حجاب میگوید که در شهری چون اصفهان که حتی درشکه چی آن هم معمم بودهاند، این قبیل مسائل و ترک عادت چندصد ساله باید به تدریج عملی شود. حاکم بندر لنگه نیز با بیان اینکه زنان آن ناحیه عادت به استفاده از بتوله یا همان برقع که در تمام روز به صورت دارند و به جز دو چشم تمام صورت آنان پوشیدهاست؛ دارند، گفته است آنان حتی در میهمانیهای زنانه این برقع را بر صورت دارند. وی خواهان به تعویق افتادن اجرای این امر در آن منطقه شده است. بهنظر میرسد در شهرهای دیگر نیز همین وضعیت کم و بیش صادق است.
از خرمشهر خبر میرسد که اهالی به طور قاچاق در نتیجه طرح تجدد و تربیت نسوان به خاک عراق رفتهاند. زنان نیشابوری از خانه بیرون نمیآمدند و حاکم قم از استعفای چند نفر از معلمان خانم خبر میدهد و اضافه میکند که اغلب اهالی قم به واسطه انتشار خبر کشف حجاب، دخترهای خود را از مدرسه بیرون آوردهاند.
حاکم همدان از تعصب زیاد مردم این شهر خبر میدهد و کار مقاومت مردم در برابر اجبار به کشف حجاب تا آنجا پیش میرود که رئیس فرهنگ شهر ملایر توسط مردم تهدید به قتل میشود چرا که موضوع ناموس است و میتوان یک نفر را که اسباب زحمت همه را فراهم کرده تلف کرد و راحت شد. تهدید جان مأموران اجرای این امر معمول نبود اما در شهرهای دیگر زنانی که کشف حجاب کرده بودند، مورد آزار مخالفین قرار میگرفتند.