یک پژوهشگر حوزه حجاب طی یادداشتی به موضوع «حجاب راهی برای آزادی» پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر، محدثه امامی نیا پژوهشگر حوزه حجاب طی یادداشتی اظهارداشت: آزادی از آن دسته مفاهیمی است که به واسطه قرائت‌های متفاوت، تأثیرات مختلفی در اندیشه‌ها می‌گذارد؛ یک مفهوم عمیق با قابلیت تقریرهای متفاوت و متعارض. مفهومی که اندیشمندان بسیاری، به آن پرداخته‌اند و می‌توان گفت که از مفاهیم بنیادی فلسفه غرب به حساب می‌آید.

در مجموع می‌توان گفت که تمام حکومت‌ها، دم از آزادی می‌زنند. وقتی صحبت از آزادی می‌کنیم، هرکسی برداشت خودش را دارد و برای آزادی در ذهنش یک معنا و مفهومی می‌آورد. اگر فردی بر اساس مفهوم شکل گرفته از آزادی در ذهنش رفتار کند، حس آزادی و رضایت را تجربه خواهد کرد؛ برای مثال خانمی که آزادی در ذهنش به معنای اختیار انتخاب نوع و حدود پوشش تعریف شده است، اگر این اختیار کامل را داشته باشد، احساس آزادی می‌کند.

تعریف آزادی به معنای رها بودن از هر قید و بندی و هرکسی هر کاری دوست دارد می‌تواند انجام دهد، در هیچ فرهنگی به عنوان ارزش ذکر نشده است، طرفداری ندارد و اصلاً ممکن نیست. اگر قرار باشد هرکسی هر جور که دوست دارد رفتار کند، آزادی دیگر افراد جامعه را سلب می‌کند. پس یکی از مسائل مهمی که وجود دارد، حدود آزادی است. حتی در جوامع غربی که شعار آزادی می‌دهند، حدودی وجود دارد.

برای مثال در فرهنگ غربی می‌گویند مرز آزادی قانون است و آزادی در چهارچوب قانون مجاز است یا مرز آزادی تا جایی است که به آزادی دیگران لطمه‌ای نزند. حالا اگر برای حجاب، بگوییم قانون است و شما باید در چهارچوب قانون رفتار کنی، پایین‌ترین و سطحی‌ترین تفکر (تفکر مادی غربی) را بیان کرده‌ایم. اگر در همین سطح هم بخواهیم مرزی تعریف کنیم که به آزادی دیگران لطمه‌ای وارد نشود، باز به حجاب خواهیم رسید. فردی که بخواهد به هر شکلی دلش خواست وارد اجتماع شود، آزادی فکری دیگر افراد و امنیت خانواده‌ها را سلب می‌کند.

مسأله دیگری که وجود دارد، تعریف و منشأ آزادی است. آزادی در اسلام به معنای باز شدن بندهایی است که مانع تحرک، اوج گرفتن، تکامل و پرواز انسان می‌شود و ریشه آزادی در جهان‌بینی توحیدی است؛ اما آزادی در فرهنگ غربی، حالتی است که در آن اراده شخصی برای رسیدن به مقصود خویش به مانعی برنخورد و ریشه در خواست و تمایلات انسانی دارد.

حال اگر آزادی را به معنای رهایی از قید و بندهای مادی در نظر بگیریم که به کمال انسان منجر خواهد شد، حجاب یکی از راه‌های آزادی است که کمک می‌کند تا انسان از هوا و هوس‌ها، رذائل و شهوت مدپرستی آزاد شود.

اگر خواست و تمایلات انسانی را در نظر بگیریم که می‌خواهد با اراده‌ی خودش به هدف‌هایش برسد باز به چند جهت به حجاب نیاز داریم؛ اولاً حجاب می‌تواند به عنوان یک کنترل گر رفتار به حساب بیاید. رفتار فرد دارای حجاب و اطرافیان را کنترل کند تا فرد بتواند با اراده خود تصمیماتی بگیرد. برای مثال سلب آزادی فکری افراد به خواست خودشان نیست (هم در مردها به سبب تحریک غرایز شهوانی و هم در زن‌ها به سبب افتادن در مسیر رقابت برای زیبایی) یا تجاوزهای جنسی که ریشه در فضای مهیج دارد، به خواست و اراده زن نیست.

ثانیاً حجاب از تصمیم‌گیری مد و صاحبان قدرت و ثروت برای پوشش جلوگیری می‌کند و این یعنی فرد با اراده‌ی شخصی به دور از القائات و تبلیغات برای پوشش خود، تصمیم می‌گیرد. ثالثاً حجاب از شیء انگاری زن جلوگیری کرده و همین امر موجب می‌شود که زن بتواند تصمیم‌هایی به دور از حس مالکیت مرد و با اراده شخصی خودش بگیرد. در مجموع به این گزاره خواهیم رسید که حجاب نه‌تنها آزادی را سلب نمی‌کند، بلکه راهی برای رسیدن به آزادی است.