خبرگزاری مهر، گروه استانها - حجت الاسلام محمد علی نجفی*: مجسمه یادبود میرزا کوچک در مرکز شهر رشت نماد غیرت است. نمادی که گویای هویت واقعی مردم شهر باران است. استعمار پیر وقتی مبارزی با غیرت و مردی تنها که در اوج خفقان آن زمان، چنین شجاعانه به دو قدرت روس و بریتانیا یک نه بزرگ گفت را به شهادت رساند و قیام غیرتمندانه اش را سرکوب کرد، دست گذاشت بر روی «غیرت»، هویت واقعی اهالی این سرزمین که با بی غیرت خواندن مردمان غیور این خطه، ریشه این هویت را برای همیشه بسوزاند.
ولی این هویت زنده است و ریشه در خاک خیس و خسته جنگل دارد و در سرزمین باران، غیرت مردمان گیلان باران میخورد و همیشه تازه میماند. دشمن میخواهد این مفاخر را از دست جوان ایرانی بگیرد اما اینگونه نیست. تاریخ نگذاشت که چنین شود و نخواهد گذاشت که چنین باشد.
میرزا کوچک گرچه در وسط جنگلهای گیلان در مظلومیت و غربت مُرد، اما نام نیکش در زمره مردان ایستاده روزگار در تاریخ ایران ثبت شد. در ظلمت و تاریکی مُرد اما یک مشعل فروزان شد. او از همت و اراده و شخصیت و هویت خود خرج کرد، تا به یک نسل، هویت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد.
گیله مردی خستگی ناپذیر که تنها یک جا از نفس افتاد و آنجا که دیگر توان آن را نداشت جلوی دکتر حشمت را بگیرد تا تسلیم نشود. نتوانست به اون بفهماند که مردان تردید و تسلیم برای تاریخ جذابیتی ندارند. نتوانست حالی اش کند اگر جایی که دشمن در خانه ات ایستاده، اگر میانه را بگیری، طناب دارت را خود باید برگردنت بیاندازی و در لایههای هزارتوی پر پیچ و خم تاریخ به فراموشی سپرده میشوی. چرا که نه تا آخرین فشنگ جنگیدهای و نه تا آخرین نفر کشته شدهای.
و حالا امروز آنهایی که وطن خویش را به بهایی ناچیز فروختند یادشان باشد، پشت به سرزمینی کردند که بیشه شیرمردان و عیارانی چون میرزا کوچک جنگلی، رئیس علی دلواری، کلنل پسیان و باقر خان و ستار خان و حاج قاسم سلیمانی بوده است. برای هر وجب از خاک این سرزمین کهن، خونها به زمین ریخته، شیون ها از دل مادران به آسمان رفته و زخمها بر گرده پدران ما نشسته. برای شکوه این خاک ما فقط یک درفش و یک نام بر زبان داریم و آن نام بلند و پر آوازه ایران است.
۱۱ آذر، سالروز شهادت میرزای بزرگ جنگل، مبارزی ملی و مردی تشکیلاتی است. یاد و نامش تا ابد در دل و جانمان گرامی باد تا از همت و اراده و غیرت و هویت او در این روزهای سخت نیرو بگیریم.