به گزارش خبرنگار مهر، محمد بهزادی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد درباره نسبت حاکمیت و مردم در جلوگیری از کشف حجاب نوشت: به هر جا سر میزنیم سوالی که ذهن مسئولان و مردم مؤمن را درگیر کرده است این است: آیا میشود جلوی جریان کشف حجاب را گرفت؟
کسانی که به این سوال پاسخ مثبت میدهند و ناامید نیستند برای حل این معضل راهبردهایی پیشنهاد میدهند. برخی معتقدند اقدامات مردمی در اولویت است. مردم باید بهصورت خودجوش امربهمعروف و نهی از منکر کنند تا معضل حجاب ریشهکن شود. عدهای توصیه به کارهای فرهنگی میکنند و معتقدند باید با استفاده از ابزار سینما و تلویزیون و آموزشوپرورش و… دختران مسلمان را برای حفظ حجاب و عفاف اقناع کنیم.
این راهبردها برای رسیدن به هدف لازم است اما طبق مبانی اندیشهی رهبران انقلاب اسلامی اولویت اول اقدامات حاکمیتی است. اسلامی که فاقد ابزارهای حاکمیتی باشد نمیتواند مقابل پروژهی آندلسیزاسیون که ساخته و پرداختهی جبههی کفر جهانی است بایستد.
«اسلام بلاشک قلع و قمعکنندهی ظلم و استکبار است؛ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه. یقیناً اسلام میتواند کفر را، جبههی مقابل را شکست بدهد؛ امّا کدام اسلام قادر به این کار است؟ آن اسلامی میتواند کفر را و استکبار را و ظلم را قلعوقمع کند یا او را محدود کند یا از تجاوز و تعدّی او جلوگیری کند که دارای نظام باشد، دارای دولت باشد، دارای نیروی نظامی باشد، دارای رسانه باشد، دارای سیاست باشد، دارای اقتصاد باشد، ابزارهای فراوان در اختیار او باشد؛ اسلامی که توانسته نظامسازی کند و حکومتسازی کند، این اسلام میتواند مقاومت کند، وَالّا یک شخص ولو مسلمان برجستهای باشد، یا جریان اسلامی مثل جریانهایی که در دنیا هستند، اگر به سمت هدف حکومت پیش نروند، هیچ خطری برای استکبار ندارند؛ چون هیچ کاری از دست آنها به این صورت برنمیآید؛ نمیتوانند قلعوقمع کنند کفر و ظلم و استکبار را» بیانات رهبر انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۵
حاکمیت یا مردم؟
راستی چرا حاکمیت در اسلام اینقدر اهمیت دارد؟ چرا در بین تمام فروع فقهی به ولایت امام حق بهعنوان ستون اصلی اسلام در روایات تصریحشده است؟
چرا در مقابل همهی کارهای نیک حتی جهاد در راه خدا، امربهمعروف و نهی از منکر مانند دریایی در مقابل آب دهان معرفیشده است و بالاترین نهی از منکر گفتن کلمهی حقی در مقابل امام جائر بیانشده است؟
حقیقت آن است که انسان موجودی است اجتماعی و در رفتارها و سبک زندگی تابع جریانات عظیم اجتماعی است. بهعنوانمثال انسانهایی که در جامعهی صنعتی زندگی میکنند نوعاً دارای سبک زندگی خاصی هستند. اکثر مردم برای تأمین زندگی خود صبح تا شبکار میکنند. در این جامعه زنی دارای ارزش است که در بیرون خانه مشغول کار است و زن خانهدار ارزش چندانی ندارد. نتیجهی این زندگی تضعیف نهاد خانواده، کمتر شدن جمعیت در درازمدت، کمفروغ شدن انتقال معارف به نسل آینده و کمرنگ شدن عنصر محبت و صمیمیت در جامعه است. در چنین سبک زندگیای نهادهایی مانند مهدکودک پررنگ میشود و حتی سبک غذا خوردن فست فودی در جامعه رونق میگیرد. کسانی که در این جوامع زندگی میکنند بهسختی میتوانند خود را از تاروپود نامرئی این جریانات اجتماعی خلاص کنند و درنتیجه اکثریت جامعه سبک زندگی واحدی دارند.
موضوع حجاب هم زیرمجموعهی سبک زندگی است و مانند سایر موضوعات اجتماعی، تابع جریانات اجتماعی است. نمیشود کارخانههای تولید پوشاک، لباس جلف تولید کنند، بر واردات پوشاک نظارت نشود، چادر و مانتوی باقیمت مناسب و با طراحی زیبا در بازار در دسترس نباشد، در فضای مجازی سلبریتی ها جولان دهند و با عمل خود الگوی کشف حجاب را در دل دختران ایرانی باکلاس جلوه دهند و دهها جریان عظیم اجتماعی دختران را به بیحجابی سوق بدهند؛ بعد ما انتظار داشته باشیم که با اقدامات فرهنگی یا بهوسیلهی فناوری اجتماعی امربهمعروف و نهی از منکر که هر دو در سر جای خود لازم است مسئلهی حجاب حل شود.
روشن است که بهحکم اجتماعی بودن انسان برای مبارزه با علت حقیقی باید به سراغ اصلاح جریانات اجتماعی رفت. اما چه نهادی توان اصلاح نهادهای اجتماعی را دارد؟
نهادی که میتواند جریانهای اجتماعی را هدایت کند و با نظارت بر این جریانها با استفاده از قدرت، این نهادها را تضعیف یا تقویت کند نهاد حکومت است. حاکمیت میتواند با وضع مالیات قیمت تمامشدهی لباسهای مبتذل را بالا ببرد و حتی این لباسها را غیرقابل صرفه برای تولید و فروش کند. حاکمیت میتواند با پرداخت یارانه، قیمت تمامشدهی چادر و مانتوهای پوشیده را کاهش دهد. اگر حاکمیت بهطورجدی با چند سلبریتی بی مبالات برخورد کند و جدیت نشان دهد جریان کشف حجاب مجازی متوقف میشود. اگر حاکمیت اراده نکند با کار فرهنگی صرف جریان کشف حجاب متوقف نمیشود.
راهبردی که از مجموع دستورات اسلام فهمیده میشود این است که برای دفع منکر از جامعه اولویت با این است که از حاکمیت مطالبه صورت گیرد تا با اقدامات اجتماعی جلوی افساد در ارض را بگیرد. در مرتبهی بعد با نهی از منکر فردبهفرد در جامعه و کارهای فرهنگی حجاب در ظاهر و قلب جامعه باید مستقر شود.