خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: مقامات رژیم صهیونیستی به دنبال غافلگیری از عملیات طوفان الاقصی و آغاز جنگ در غزه، زوایای جدیدی از رویکرد خود در قبال جامعه فلسطینی در چارچوب «همه فلسطینیان باید قتل عام شوند» نشان دادند. تکرار این گزاره در قالبهای مختلف از سوی مقامات رژیم گویای این واقعیت است که افراطگرایان صهیونیست نه تنها قائل به ایجاد دولت مستقل فلسطینی نیستند، بلکه مقصود آنها پاکسازی نژادی و نسلکشی در محدوده این سرزمین است.
پاکسازی نژادی برای تشکیل دولت
قتل و کشتار مردم فلسطین از زمان حضور صهیونیستها در این پهنه جغرافیایی وجود داشته و ریشه در این واقعیت دارد که بقا از ابتدا برای صهیونیستها امری تعیینکننده است. هر چند افراد ساکن در سرزمینهای اشغالی از ابتدا زندگی در این سرزمین را سرنوشت الهی و حق خدادادی خود تفسیر میکردند، اما همزمان همواره احساس میکنند در محاصره هستند و اگر تنها در یک جنگ شکست بخورند، نه تنها دولتشان بلکه خودشان هم نابود میشوند. در این راستا رژیم چند سیاست امنیتی کلان دارد و در چارچوب آنها برنامهها و اقدامات امنیتی خود را طراحی و اجرا میکند.
یکی از این برنامهها ایجاد دولت خالص یهودی به این معنی است که همه افراد آن را یهودیان تشکیل دهند. در همین راستا پاکسازی نژادی از شیوههای عملیاتی این سیاست است که بسیاری از رفتارهای سرکوب، کشتار هدفمند و حتی نسلکشی علیه فلسطینیان را به وسیله آن توجیه میکند.
صهیونیستها در سال ۱۹۲۰ سازمان ترور هاگانا از درون گروههای هاشومر، میستا آراوین و اشترن را پدید آوردند که وظیفه آن ترور فلسطینیها بود. اعضای این گروهها لباس عربی میپوشیدند، زبان عربی میدانستند و با فرهنگ و عقاید فلسطینیها به خوبی آشنا بودند و میتوانستند به راحتی به جمعآوری اطلاعات از رهبران فلسطینی ضدصهیونیست بپردازند.
روشهای آنان نوعی جنگ پنهان را شکل داد و کشتارهای هدفمند نیز جزئی از اقدامات آنها بود. با این حال آن چه بعد از تشکیل رسمی رژیم بهانه کشتن فلسطینیان را ایجاد کرده، هولوکاست است. سیاستمداران رژیم از این موضوع برای توجیه، انکار و تحریف خشونت گسترده علیه فلسطینیها استفاده میکنند. صهیونیستها به وسیله تاکید همیشگی هولوکاست در پی جا انداختن نگرشی بودهاند که رژیم را به یک استثنا تبدیل و از هر مسئولیت و مجازاتی معاف سازد.
از این دوره سازمانهای نظامی رژیم از جمله موساد صدها ترور هدفمند را انجام دادند که یکی از معروفترین آنها کشتار سال ۱۹۷۲ به دنبال عملیات فلسطینیها در المپیک مونیخ بود. صهیونیستها عناوینی همچون «ضربه به اهداف فلسطینی، حذف تهدید و عملیات پیشگیرانه» را برای کشتارها به کار بردند و نخبگان امنیتی رژیم نیز آن را به مثابه عملیات ضدتروریستی ندانستند. حال آن که این اقدامات آشکارا از سوی سازمانهای حقوق بشر دنیا کشتارهای بدون محاکمه و تجاوز آشکار به حقوق بشر و اقدامی غیرقانونی تصور شد. این دست کشتارها از همان آغاز روزهای شکلگیری به عنوان اقدام تنبیهی در مورد افراد مظنون به دست داشتن در قتل صهیونیستها به اجرا درآمد و بعدها هم به عنوان شیوهای برای مقابله با مبارزان فلسطینی به کار بست.
از کشتارهای هدفمند به نسلکشی
با این حال در جنگ اخیر غزه سیاستهای اعمالی و اعلانی رژیم به صورت مستقیم بر نسلکشی فلسطینیان دلالت دارد. بمباران و محاصره غزه توسط رژیم صهیونیستی که از هفتم تاکنون ادامه دارد بیش از ۱۷ هزار نفر کشته، بیش از ۴۶ هزار زخمی و حدود دو میلیون نفر آواره برجای گذاشته است. ۴۰ درصد کشتهشدگان کودکان، ۳۰ درصد زنان و هزاران نفر نیز زیر آوار هستند.
طبق اعلام سازمان ملل به طور متوسط هر ۱۰ دقیقه یک کودک در طول جنگ کشته و دو کودک مجروح شدهاند. به گونهای که غزه به قبرستان کودکان تبدیل شده است. نزدیک به ۲۰۰ پزشک، ۱۰۲ کارمند سازمان ملل به همراه ۶۸ خبرنگار نیز در این جنگ کشته شدهاند. بیشتر از نصف زیرساختهای غیرنظامی غزه از قبیل بیش از ۴۰ هزار واحد مسکونی و همچنین بیمارستانها، مدارس، مساجد، نانواییها و شبکههای آب و برق کاملا تخریب شده است.
در این شرایط، سیاست رژیم در این مقطع بر حذف دستهجمعی مردم فلسطین قرار گرفته است. نکته قابل توجه در این باره خانوادهها در مجتمعهای مسکونی است که اهداف سیاست نظامی رژیم هستند. وزارت بهداشت غزه در ابتدای این جنگ اعلام کرد که در هشت روز ابتدایی جنگ (۷ تا ۱۵ اکتبر) بیش از ۵۵ خانواده فلسطینی به دلیل قتل عام توسط رژیم صهیونیستی از سوابق رسمی حذف شدهاند. مواضع رهبران رژیم نیز موید نیت آنها برای نسلکشی است. چه این که یواو گالانت وزیر دفاع رژیم از «جنگ با حیوانهای انساننما» سخن گفت و دانیل هاگاری سخنگوی ارتش صهیونیستی نیز اظهار کرد که «تاکید ما بر وارد کردن خسارت است و نه دقت بمبارانها».
یوسیان افسر سابق ارتش رژیم در مورد جنگ غزه معتقد است که «این جنگ باید ادامه پیدا کند؛ دشمن ما حماس نیست، دشمن ما دو میلیون و پانصد هزار نفر مردم غزه هستند!» یکی از تکتیراندازهای رژیم نیز با انتشار تصویر خود در شبکههای اجتماعی، به کشتن ۱۳ کودک فلسطینی در یک روز افتخار کرد.
کارشناسان سازمان ملل در بیانیهای که در ۱۶ نوامبر توسط کمیساریای عالی حقوق بشر ملل متحد منتشر شد، نقضهای شدید رژیم علیه فلسطینیها پس از هفتم اکتبر به ویژه در غزه را نشان دهنده یک نسلکشی در حال شکلگیری ارزیابی کردند.
در این بیانیه شواهدی از افزایش تحریک نسلکشی، قصد آشکار برای نابودی مردم فلسطین تحت اشغال از جمله در غزه و بقیه سرزمینهای اشغالی فلسطین و استفاده از تسلیحات قدرتمند با تاثیرات غیرمجاز که منجر به تلفات سنگین و تخریب زیرساختهای حیاتی آمده است. این کارشناسان اظهار کردند که در مورد خطر نسلکشی در غزه هشدار داده بودند و عمیقا از عدم توجه دولتها به دستیابی به آتشبس فوری ناراحتند. آنها همچنین عمیقا نگرانی خود را از حمایت برخی دولتها از استراتژی جنگی رژیم علیه جمعیت تحت محاصره غزه و شکست نظام بینالمللی در جلوگیری از نسلکشی اعلام کردند.
واکنشها به نسلکشی رژیم در غزه
نسلکشی فلسطینیان توسط رژیم با واکنشهای متفاوتی در دنیا روبرو بوده است. این اقدام رژیم از یک سو مورد حمایت رهبران غربی از جمله ایالات متحده قرار گرفته است. راز سگال استاد مطالعات هولوکاست و نسلکشی در دانشگاه استکهلم در این باره معتقد است: «رهبران غرب با توصیف حماس به عنوان دیو، لحن نژادپرستانه رهبران اسراییل را تقویت میکنند. این لحن دیونما و بشرزدا، به روشنی یک حرکت حساب شده برای توجیه نابودی گسترده فلسطینیهاست که هیچ تمایزی هم میان پیکارجویان حماس و شهروندان غزه نمیگذارد و در یک بستر گستردهتر اشغال و مستعمرهسازی انجام میشود.» او بمباران غزه و آسیب به مردم را مصادیق نسلکشی دانسته است: «اسراییلیها هزاران بمب از جمله بمبهای فسفری را ظرف چند روز روی یکی از فشردهترین مناطق جمعیتی جهان میریزند و نیت خود از این کار را هم پنهان نمیکنند. این در واقع کشتاری به قصد نسلکشی است. اسراییل همچنین صدمات جسمی و روحی جدی بر اهالی غزه وارد میکند و شرایطی را پدید میآورد که برای نابودی یک گروه از انسانها با قطع آب، غذا و برق، بمباران بیمارستانها و دستور به تخلیههای فوری مراکز درمانی، طراحی شده است. این است که ما مجموع کردارهای نسلکشی با قصد خاص را شاهد هستیم. اینها مطابق تعریف رسمی و کتابی نسلکشی هستند.»
ویکتوریا سانفورد استاد دانشگاه سیتی نیویورک نیز با مقایسه غزه با کشتار ۲۰۰ هزار نفر مایاها در گواتمالا طی ۱۹۹۶-۱۹۶۰ هر دو آنها را نسلکشی میداند. سنفورد و سگال به همراه بیش از ۱۰۰ محقق دیگر در نامهای به دیوان بینالمللی کیفری خواستار اقدام علیه نسلکشی آشکار رژیم علیه فلسطینیان شدند.
نکته قابل توجه تلاش طرفداران رژیم برای کمرنگ کردن جنایت نسلکشی است. ایدی کوهن تحلیلگر مشهور صهیونیست در یک نظرسنجی در ایکس درباره بمباران بیمارستان معمدانی که در آن ۵۰۰ نفر کشته شدند، این سوال را مطرح کرد «اکنون که ویدیوهای منتشر شده ثابت میکند اسراییل قتل عام المعمدانی را انجام نداده و در حالی که همه دنیا اعتراف دارد اسراییل آن را مرتکب نشده، به نظر شما چه کسی این قتل عام را علیه فلسطینیها انجام داده است؟» نتیجه نظرسنجی جالب بود. چرا که ۹۴.۵ درصد پاسخ دهندگان ارتش رژیم صهیونیستی و تنها ۵.۵ درصد حماس و جهاد اسلامی را مسئول این جنایت دانستند.
جمعبندی
رژیم صهیونیستی بر مبنای ایده تشکیل دولت یهود که یک بعد اساسی آن پاکسازی نژادی سایر اقوام است، در مقاطع مختلف دست به کشتار مردم این سرزمین زده است. در این راه واقعه هولوکاست باعث شد تا رژیم سیاست کشتار بدون پاسخگویی را بیش از پیش دنبال کند. پاکسازی نژادی که در یک مقطع به وسیله کشتارهای هدفمند دنبال میشد، اکنون در قالب نسلکشی بیسابقه و حذف دستهجمعی خانوادههای فلسطینی دنبال میشود.