خبرگزاری مهر، گروه استانها- سمیه نوری: این روزها زیاد میشنویم که فاطمیه جنس غمش فرق میکند و انگار مردم کرمانشاه این سالها بیشتر از هر زمان دیگری این را درک کرده اند چرا که پیش از شروع فاطمیه نخست مقدمات عزاداری را همچون ایام محرم فراهم میکنند و شهر را در سوگ این ایام مشکی پوش میکنند.
این استان از قدیم الایام به دروازه نجف و کربلا شهرت داشته و با سفره داری در سوگ اهل بیت (ع) شهرتی دیرینه دارند و این روزها نیز با فرا رسیدن ایام فاطمیه مردم متدین و انقلابی با شور و حالی که مقدمات ایام محرم را فراهم میکنند مقدمات ۲ دهه عزاداری برای مادر سادات را فراهم کردند و با شور و حالی وصف ناشدنی پای روضهها و مراسم این ایام حاضر شدند.
شهر همراه با مردمان خود مشکی به تن کرده و بر سر در خانه پرچم یا زهرا دیده میشود و هر کس برای نشان علاقه خود و حضور در این ایام قدمی پیش گذاشته، یکی روضه میگیرد و دیگری ایستگاه صلواتی به پا میکند تا سهمی در این مراسم داشته باشد و ادای دین خود را در این وادی به جا آورده باشند.
فاطمیه آغاز شد و خبر رسید میهمانی در راه است و کرمانشاه قرار است میزبان کسانی باشد که حتی در حد یک نام را برای خود نخواستند و دست بر قضا قرار است در روز شهادت حضرت زهرا (س) بر روی دستان مردم کرمانشاه دفن شوند و برای همیشه گمنام بماند و رازی شهادت و توسلشان به این بانوی گمنام تا ابد مخفی بماند و کسی نمیداند چه گفتند که این چنین عزیز دل این بانو شدند.
امروز یکشنبه ۲۶ آذر ماه مصادف با شهادت حضرت زهرا (س) است و از صبح در خیابان منتهی به مسجد جامع کرمانشاه غوغایی به پاست و حال عجیبی در این شهر و بین مردمان متدین و شهید پرورش به چشم میخورد.
با وجود اینکه هوا سوز سردی دارد اما این سرما باعث نشده که مردم در خانههایشان بمانند بلکه پا به خیابان گذاشتند تا با نوای یا زهرا (س) بدرقه کننده این شهدا باشند.
خیابانها بوی آشنایی برای مردم همیشه در صحنه کرمانشاه میدهد و سر خط گرفتن از مراسم ایام محرم امسال برای ایام فاطمیه سنگ تمامی گذاشتند که گویی محرمی دیگر از راه رسیده، دلها همه تنگ است و اشک بر چشمان این دلدادگان حلقه بسته و اگر به زمزمههای هریک از آنها گوش جان بسپاری میشود فهمید که مادری را صدا میزنند که مظلومیتش دل سنگ آب میشود.
کاروان شهدای گمنام از میان جمعیت عبور میکند و مردم پشت سر آنها اشک میریزند و روضه خوان روضه میخواند و صحنههای زیادی از واقعه کربلا و روز شهادت حضرت زهرا مجسم میشود و فارغ از موقعیت مکانی در این خیابان اشکها از روی بیتابی سرازیر میشود و گویی جمعیتی دل به دل این شهدا داده و همه چیز مهیاست تا این روز به خوبی در خاطرات هر مرد و زن و کودکی نقش ببندد.
نزدیک تابوت شهدا که رفتم صدای زمزمهها واضحتر به گوش میرسد، آری اینجا هیچ دلی را نمی یابی که تنگ روضه و اشک حضرت زهرا نباشد، صداهایی که از سوز دل برمیآید و توسلی که به شهدا میشود و قسمهایی که به حضرت زهرا (س) داده میشود همگی نشان از اعتقاد و ارادتی است که مردم به این شهدا و بانوی ۲ عالم دارند.
هوای اینجا معطر است از رایحهای بهشتی و عاشقان را سرمست به سوی خود میخواند، با روضه سوزناکی که مداح میخواند مجالی جز برای گریه کردن نیست و وداع با شهدا بهانهای شده تا از روزمرگیهای زندگی شانه خالی کرد و تنها به یک چیز بپردازی آن هم عشق حضرت زهرا (س) و بی تابی برای تمام شدن این ایام بود.
وداع با شهدا همیشه در کرمانشاه با شکوه و عزت ویژهای همراه است و مردم این دیار خوب بلدند دین خود را به شهدا ادا کنند اما جنس غم مردم در تشییع هفت پیکر شهید فرق داشت و شاید چون مراسم آنها درست با روز شهادت خانم حضرت زهرا (س) عجین شده حال و هوای متفاوتی به دلها بخشیده است.
همراه با کاروان شهدا قدم زنان به سمت مسجد جامع در حال حرکت هستیم و روضه در گوشها میپیچد معلوم نیست این شهدا چه با خود آوردهاند که این چنین فضای شهر را عطرآگین کرده و گویی موسمی از بهار با رایحهای از گلهای یاس در فضا پخش شده است.
پایان مراسم و تشییع شهدا و پایان ابراز عشق و دلدادگی چند ساعته این مردم با پیکر شهدا رسیده و این دلها ساعاتی از بهترین ساعت عمر خویش را در جوار شهدا تجربه و سپری کردند. وداع با شهدا تمام شد و خدا میداند مادران شهدا در گوشه کنار این مراسم چه اشکهایی ریختند برای فرزندان شهید خود و چه کسی میداند شاید مادری درست پیکر فرزند شهید خود را در عالم بیخبری در آغوش کشیده باشد و پس از سالها به نگار خود رسیده باشد.
پیکر شهدای تشییع شده قرار است در دانشگاه صنعتی، فرهنگیان، استانداری، پادگان توحید، آماد و پشتیبانی سپاه حضرت نبی اکرم (ص) استان کرمانشاه دفن شود و این شهر بار دیگر میزبان شهدای گمنام باشد.